شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۸۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شنود» ثبت شده است

به گزارش مشرق،

مهدی محمدی در کانال تلگرامی خود نوشت: 

اعترافات مهیب آقای سیف رییس بانک مرکزی دولت روحانی، بی آبرویی بزرگی است برای منادیان و مدعیان برجام.

سیف، بی پرده گفته است ایران به همه تعهداتش عمل کرده اما در زمینه تحریم ها "هیچ اتفاقی نیفتاده است."

او تایید کرده روی کاغذ مختصر اتفاقاتی افتاده اما رژیم حقیقی تحریم ها تحت فشار امریکا همچنان پابرجاست.
من علاقه ای به شخم زدن گذشته ندارم اما این اوضاع پیش از توافق، با جزئیات پیش بینی شده بود و اهل فن می دانستند با وجود "اختلاف فاز اجرای تعهدات دو طرف" و "بازگشت ناپذیر بودن تعهدات ایران"، به اضافه تداوم قطعی دشمنی امریکا، لاجرم نتیجه همین، و بدتر از این خواهد بود.

مشکل اصلی اما بنیادی تر است.

اساسا تا وقتی دولتی بر سرکار باشد که امریکا را مطمئن کند هزینه بدعهدی صفر است، دولتی که با علم به وضعیت اجرای برجام، دم از برجام های بعدی بزند، و دولتی که شدیدترین ابزارش در مقابل امریکا "ایمیل" باشد، انتظار اصلاح رفتار امریکا ساده دلی و خام اندیشی محض است. وضعیت اجرای برجام، مستقیما محصول برآوردی است که امریکا از ماهیت غربگرایان ایرانی دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۱۱
مهران موزون

جریان تخریبی علیه صداوسیما از زمان انتصاب محمد سرافراز رئیس جدید سازمان وارد دور جدیدی شده است. به‌رغم اعتماد رهبری نسبت به سرافراز و تأیید عملکرد وی توسط رهبر انقلاب، چند طیف مشخص به طور همزمان شروع به تخریب رسانه ملی و از هر بهانه‌ای برای ضربه زدن به صداوسیما استفاده کردند.
 
سرافراز و شایعه‌های هر روزه
تقریباً هفته‌ای نیست که شایعه‌ای علیه صداو سیما در فضاهای رسمی و غیررسمی رسانه‌ای منتشر نشود، برای نمونه در حالی که سرافراز در مراسم HD شدن شبکه مستند حضور داشت، با فاصله چند روز شایعه حضور نداشتن 10 روزه سرافراز و استعفای وی منتشر شد؛ شایعه‌ای که حتی سازندگان آن زحمت دنبال کردن اخبار را به خود نداده بودند تا تصویر رئیس سازمان را در رونمایی از تصویر HD شبکه مستند مشاهده کنند. این شایعه تکذیب شد، مانند شایعه‌هایی چون برکناری سرافراز و انتخاب حدادعادل به عنوان رئیس صداوسیما، اختلاف میان معاون سیما و رئیس سازمان، ادغام شبکه نسیم در شبکه مستند، خبر تغییر برخی مدیران شبکه و انواع دروغ‌های دیگر. با این حال مشخص نیست کدام یک از این شایعه‌ها روزی به حقیقت بپیوندد.
 
دشمنان داخلی و خارجی صداوسیما
همه شبکه‌های ماهواره را می‌توان دشمنان بالفعل صداوسیما دانست. دولت‌های عربی نیز بدشان نمی‌آید سنگ جلوی پای صداوسیما و شبکه‌های برون‌مرزی‌اش بیندازند؛ از طرف دیگر سایت‌های خبری ضد انقلاب نیز دروغ‌های زیادی درباره صداوسیما منتشر می‌کنند، اما در کنار اینها دشمنان داخلی نیز در کمین سازمان هستند. این دشمنان در چند دسته مشخص طبقه‌بندی می‌شوند، ابتدا اخراجی‌ها و نیروهای تعدیل شده سازمان که بعد از جریان چابک‌سازی و بالابردن بهره‌وری سازمانی، از صداوسیما خارج شده و با اطلاعاتی که از درون سازمان دارند جریانی را علیه صداوسیما راه انداخته‌اند. این نوع فعالیت‌ها اکثراً در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شوند. راه‌اندازی کانال «شبکه صفر» در تلگرام نمونه‌ای از فعالیت‌های این طیف بود. طیف دوم جریان منتسب به حامیان دولت یازدهم است. رسانه‌های وابسته به این طیف جریان تخریب صداوسیما را هدایت و دنبال می‌کنند.
 
بودجه، مزایده و شکست
داستان بلند بودجه سال 95 صداوسیما و به شکست کشاندن مزایده آگهی‌های رادیو و تلویزیونی تنها بخشی از جریان تخریب است. برای بینندگان تلویزیون سرنوشت مزایده‌ آگهی‌های رادیو و تلویزیونی مهم بود، آنها به عنوان مخاطبان این رسانه حق داشتند از محتوایی که صداوسیما در اختیار آنها قرار می‌دهد، مطلع باشند. چند هفته بعد از شکست مزایده، یک پایگاه خبری در مطلبی با عنوان«گاف 1600 میلیاردی در صداوسیما»، ادعاهایی را علیه روند برگزاری این مزایده مطرح و تلاش کرده تا آن را از اساس بی ارزش و فاقد وجاهت قانونی عنوان کند. «جوان» در پیگیری موضوع برگزاری مزایده صداوسیما که در نوع خود بزرگ‌ترین مزایده آگهی‌های رسانه‌ای در منطقه به شمار می‌رود و حتی در جهان نیز نمونه کم‌نظیری محسوب می‌شود، سراغ منبعی آگاه رفته که به طور کامل در جریان برگزاری این مزایده بوده است. نام این منبع آگاه در نزد «جوان» محفوظ است.
 
آنچه درباره مزایده صداوسیما نمی‌دانید
برگزاری و شکست مزایده صداوسیما ابهاماتی را به وجود آورد؛ ابهاماتی که در مطلب «گاف 1600 میلیاردی در صداوسیما» نیز به آن اشاره شده، در این زمینه منبع مطلع در ارتباط با «جوان» می‌گوید: سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بر مبنای محاسبات کارشناسانه، حدود 3‌هزار  میلیارد تومان بودجه نیاز دارد تا فعالیت‌های خود را بر اساس مأموریت‌‌های پیش‌بینی شده در ابعاد داخلی و بین‌المللی به انجام رساند. این سازمان در سال 94 با مشکلات مالی زیادی مواجه شده بود و با توجه به اینکه کمک دولت به این سازمان هزار میلیارد تومان بوده است، رسانه ملی باید مابقی نیاز خود را از طریق آگهی‌های بازرگانی برطرف کند. بنا به گفته سرافراز، کمک دولت حتی کفاف حقوق کارکنان آن را نمی‌دهد، چه رسد به اینکه مأموریت‌هایش را به انجام رساند. در واقع دولت رسانه را مکلف کرده است از طریق آگهی‌ها بیش از نیمی از نیاز مالی‌اش را تأمین کند. وی با اشاره به برگزاری مزایده آگهی‌ها در اواخر سال گذشته می‌گوید: در واقع تمامی امور کارشناسی بسته مزایده زیر نظر شورای اقتصاد سازمان صدا و سیما و براساس همفکری با تمامی مدیران ذی‌ربط موضوع پیام‌های بازرگانی توسط بدنه کارشناسی رسانه ملی تدوین و نهایتاً توسط اداره کل کالای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران عرضه شد. این فرد مطلع درباره ادعای مخالفت نهاد‌های نظارتی با برگزاری مزایده صداوسیما تصریح می‌کند: «کدام نهاد نظارتی با این موضوع مخالفت کرده که به‌رغم این مخالفت، باز هم این مزایده برگزار شده است و اصلاً دلیل این مخالفت چه بوده است؟ ضمن آنکه هیچ نهاد نظارتی نمی‌تواند با اقدام قانونی برگزاری مزایده مخالفت کند. مشخص است که وقتی ادعایی فاقد پایه و اساس باشد، مدّعیان آن نیز پاسخی برای این سؤالات نخواهند داشت.» 
 
ضمانتنامه بی‌اعتبار
یکی از مواردی که در به شکست انجامیدن مزایده روی آن تأکید شده، بحث بی‌اعتبار بودن ضمانتنامه 100 میلیارد تومانی است. منبع مطلع به «جوان» می‌گوید: صدور هر ضمانتنامه بانکی مراحل پیچیده‌ای دارد و پس از صدور در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، ثبت شده و در غیر این صورت هیچ ضمانتنامه‌ای قابلیت صدور را نخواهد داشت. وی با اشاره به ادعای پایگاه خبری درباره بی‌اعتبار بودن این ضمانتنامه تأکید می‌کند: معلوم نیست این پایگاه خبری بر چه اساسی آن را مطرح می‌کند؟ زیرا برای قبول صحّت آن باید بپذیریم که بانک‌های کشور می‌توانند ضمانتنامه‌هایی بی‌ارزش و بدون قابلیت اجرایی صادر و ارائه کنند!
 در این صورت باید از آن پایگاه خبری خواست تا با اثبات این موضوع، سازمان‌ها و مردم را از بی‌اعتباری این گونه بانک‌ها و ضمانتنامه‌ها مطّلع و آگاه کند، وی همچنین ارتباط میان برکناری مدیر مسئول سروش و مزایده را رد می‌کند و توضیح می‌دهد که نماینده صداوسیما در مزایده مدیر عامل شرکت صوتی و تصویری سروش بوده، نه مدیر مؤسسه انتشاراتی سروش که این هم گاف کسانی است که بدون اطلاع قصد تخریب مزایده را داشته‌اند.
 
تخریب‌چی‌ها چه می‌خواهند؟!
ایجاد شایعه‌های مختلف برای صداوسیما چه سودی دارد؟ آیا این شایعه‌ها باعث خواهد شد تا اخراجی‌های سازمان دوباره مشغول به کار شوند یا اینکه صداوسیما فضای تبلیغاتی بیشتری را برای دولت و حامیانش در نظر بگیرد؟ صداوسیما کشتی رسانه‌ای است که همه اجزای نظام به نحوی بر آن سوار هستند و سوراخ کردن این کشتی منجر به ضرر کلیت نظام خواهد شد. هرچه صداوسیما ضعیف‌تر باشد به معنای آن خواهد بود که میدان عمل شبکه‌های ماهواره‌ای بازتر و تأثیرگذاری‌شان بیشتر می‌شود، اما صداوسیما در قبال این رفتار‌ها چه می‌کند؟ کانال‌های تلگرامی که هر روز اخبار دروغینی علیه رسانه ملی منتشر می‌کنند بعد از رو شدن دروغ‌هایشان بی‌اعتبار می‌شوند، اما باز هم کانال‌ساز‌ها خسته نمی‌شوند و دروغ‌هایشان را در کانال‌های جدید منتشر می‌کنند. به جرئت می‌توان گفت روابط‌عمومی صدا و سیما در یک سال گذشته یکی از پرکارترین روابط‌عمومی‌های کشور بوده که حضور فعالی در عرصه رسانه‌های نوین داشته و توانسته   بسیاری از حاشیه‌ها و تخریب‌ها علیه صدا و سیما را پاسخ بدهد. با این وجود به نظر می‌رسد صداوسیما باید فعالیتش را در شبکه‌های مجازی تقویت کند، فعالیتی که در آن با ارتباط فعال و نه منفعل جلوی شایعه‌سازی گرفته شود. در بعد برنامه‌سازی هم نوروز امسال نشان داد که می‌توان راه‌های جدیدی برای جذب مخاطب پیدا کرد. صداوسیمایی که مخاطبان خود را حفظ کند، آنقدر قوی خواهد بود که شایعه‌ها خللی در انجام وظایف آن ایجاد نکند.
منبع : روزنامه جوان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۲۰
مهران موزون

وحید یامین پور نوشت :

اصولگرایان در تهران شکست خوردند؛ به طور مطلق.

ولی این شکست بیش از آنکه سیاسی باشد فرهنگی و تمدنی است.

تهران شهری است با انبوهی از جمعیت متعلق به طبقه متوسط جدید شهری، پیچیده در سبک زندگی شبه مدرن با مطالبات شبه روشنفکرانه.

چه بر مبنای مفهوم «طبقه و قشر» تحلیل کنیم و چه مبتنی بر مفهوم «سبک زندگی»، آنچه روشن است اینکه رای بخشی از مردم تهران عموماً قداست زدایی شده و عرفی و حامل ارزش های غربگرایانه است.

به خصوص جوانان رای اولی و زنان به عنوان پیش قراولان تحول در ادراک هویتی و فرهنگی، ترجیح می دهند همواره اصلاح طلب باشند تا اصولگرا.

اصلاح طلبی برای آنها نه یک گرایش سیاسی، که مجموعه ای از نشانه ها و معانی فرهنگ نوگرایانه و مدرن است.

شرکت در انتخابات برای این گروه از مردم نه یک کنش سیاسی که یک «فضا-رسانه» است؛ یک حرکت نمادین برای ادای پاره ای از دلبستگی ها و علاقه مندی هایشان، وگرنه عموم کسانی که به لیست مشهور به امید رای داده اند نه منتخبان خود را می شناسند و نه حتی تفاوت آنها را با رقبا می توانند بیان کنند  ولی این انتخاب برای آنها ابراز یک تمایز در سلیقه ها و خواست ها و نوعی تشفی خاطر به حساب می آید.
برخی ممکن است برای این رخداد زمینه و اسناد امنیتی پیدا کنند.

مثلا به نقش شبکه های اجتماعی، تلگرام یا ماهواره ها بپردازند.

ولی این مساله اصل ماجرا را تغییر نمی دهد.

بر فرض اینکه پیام های ساخته و پرداخته شده ای از خارج از کشور به داخل ارسال شده باشد، چرا گوش این جماعت شنوای این حرف هست ولی شنوای انبوهی از پیامهای رسمی درون نظام که از رسانه ها منتشر می شود، نیست؟!

من نتایج انتخابات در تهران را از جنس واکنش جوانان به فوت مرحوم پاشایی درک می کنم.

آنها نیاز داشته اند بواسطه ی یک رای متفاوت، تفاوت های خود را ابراز کنند و از اینکه «دیگری» منسجم به حساب می آیند، لذت ببرند.

در عصری که هویت ها زایل می شود، این پشت گرمی ناشی از با هم بودن و در عین حال متفاوت بودن، ایجاد هویت می کند. هرچند که این هویت هیجانی، زودگذر و قابل جهت دهی است.
بنابراین هشدار اصلی این است که اصولگرایان از یک رقیب سیاسی شکست نخورده اند بلکه این کنش سیاسی تجلی یک سبک زندگی است.

تفاوت معنادار رفتار سیاسی مردم قم با مردم تهران در این انتخابات به فهم این اتفاق کمک می کند.

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۵۳
مهران موزون

تصویر فیلم انتخابات هاشمی در صداوسیما(بهمن 94)


هاشمی در مهرماه 92 :

مردم دیگر تحت تاثیر صدا و سیما و جعبه‌ای که مطالب را با سانسور به مردم تحویل می‌دهد نیستند؛ مردم ایران امروز آگاه شده اند و عقل خود را دست جعبه ای که سانسور می‌کند نمی‌دهند.

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۴۹
مهران موزون

عکس از رجانیوز +


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۰۱
مهران موزون

باسمه تعالی
۱- ضمن احترام به جنابعالی به عنوان جوانی اهل علم و فضل از خانواده محترم مصطفوی خمینی و همه طرفداران جنابعالی اولاً از اینکه اذعان به تکلیف مداری و دغدغه مندی  برای آینده انقلاب اسلامی نمودید و شورای نگهبان را تنها مرجع تشخیص صلاحیت برای ورود به انتخابات دانستید بسیار خرسندیم و از شما قدردانی می‌نماییم.

۲- در خصوص هویت و حقیقت انقلاب اسلامی و شاخص ها و اصول اساسی این گفتمان مطالب جدی و اصولی با جنابعالی و پشتیبان و حامی سیاسی شما حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی که به شما لقب علامه در حوزه علمیه پر سابقه عالم تشیع دادند، داریم و البته آن را به مشروح به بعد از انتخابات موکول و اجمالا عرض می‌کنیم قطعا هرگونه استناد و انتساب به منظومه گفتمانی انقلاب اسلامی مکتب خمینی عزیز (ره) را باید در چهارچوب مبانی تبیین شده توسط امام خامنه ای، این خلف صالح امام راحل جست و همانگونه که پدر فقید و ولایت مدار و مجاهدتان تاکید داشتند و معتقد بودند انحراف از اطاعت ایشان مدعیان میراث داری خمینی کبیر را به دامان اسلام آمریکایی و آمریکا خواهد لغزاند.

۳- قضاوت اینکه اظهار داشتید به هیچ صورت از دعوت شورای نگهبان برای شرکت در آزمون خبرگان باخبر نشده و پیامی دریافت نکرده اید را به عهده اظهارات مسئولین شورای نگهبان می‌گذاریم اما اگر خاطرتان باشد نه تنها خود جنابعالی و علاقه مندان به شما بلکه  رسانه های عمومی و روزنامه های کثیر الانتشار هم بیانیه رسمی شورای نگهبان را درباره لزوم شرکت تمامی کاندیداهای جدید این انتخابات صریحاً اشاره کردند و در همین روزها؛ در روزنامه های زنجیره ای حامی شما که بحث بر سر این بود که خمینی جوان امتحان بدهد یا ندهد... و البته مستحضرید که در فرایند آزمون‌ها نباید متولی سنجش التماس کند که ممتحن در جلسه امتحان شرکت کند!

۴- آقای مصطفوی! فرموده اید برخی مراجع عظام اجتهاد شما را تایید کرده اند و اعضاء فعلی شورای نگهبان شاگرد این بزرگان هستند و چطور نتوانسته اند به این تشخیص برسند! اگر از تکذیبیه برخی اجازه اجتهاد های مورد ادعای حامیان شما که رسانه ای شد و همچنین اگر استدلال ریاست محترم مجلس خبرگان و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که از قضا از اعضاء شورای نگهبان هم هستند بگذریم؛ توجه شما را با مصوبه و رویه قانونی این دوره شورای نگهبان جلب میکنیم که همه داوطلبان را الزام به آزمون نموده و رسما اعلام شد.
نوه محترم امام راحل! حتما شما ادعا ندارید که شورای نگهبان به قصد از شما دعوت به امتحان نکرده و یا شما خبر نداشتید که حتما باید از فیلتر آزمون عبور کنید و حتما توقع ندارید که اعضاء شورا بین مراجع تقلید تفاوت قائل شوند و _هر فردی تاییدیه ای  با متن و محتوا و روش خاصی از یکی از مراجع معظم آورد_ فهم و تشخیص خود را کنار بگذارند و روش قانونمند آزمون را که برای همه حق و شرایط سنجش مساوی ایجاد میکنند را کنار بگذارد.
امیدواریم جنابعالی مانند برخی آقازاده های مشهور توقع نداشته باشید که برای جنابعالی که به قول خودتان شناخته شده اید شرایط ویژه قائل شوند البته از نظر مردم مساله این است که شما حاضر نشده اید امتحان بدهید که اجتهاد جنابعالی احراز بشود و یا نشود؛ لذا موضوع را نباید جوری در بیانیه و سخنان جدیدتان قلمداد کنید که بین فقهای محترم شورای نگهبان و برخی مراجع معظم تقلید که برخی از این فقها شاگرد بعضی از آن مراجع تقلید هستند، اختلاف وجود دارد.


۵- نکته مهم دیگر که خواستیم در این سطور به شما برادر محترم تذکر دهیم استفاده غلیط از واژه پر معنا و با اعتبار "مردم"در پشتیبانی از شما و درخواست عمومی از حضورتان برای اعتراض و انتقاد از شورای نگهبان است؛ خصوصا آنجایی که اطلاق عمومی را پیشوند درخواست مردم نموده اید؛ که در این بین احتمالا جمع کثیری از بچه های مسجدی و فعالین کانون های فرهنگی و جوانان هیاتی و توده اهالی محله پایین شهر و مردم کوچه و بازار جزء آن مردم مورد نظر شما نیستند.

۶- جناب آقای مصطفوی! سوگمندانه از شما "استاد جوان" و با انگیزه و دغدغه مند انقلاب خواستاریم گول تعابیر "علامه" و "خمینی جوان" و "آیت الله" برخی سیاسیون کهنه کار و روزنامه های زنجیره ای را نخورید. این ها سیاسیون رفوزه فتنه و کودتای ناموفق ۸۸ که برای لبخند آمریکا غش میکنند و روزنامه هایی که نه تنها بوی مکتب خمینی آن پیر جماران را نمیدهند بلکه امروزه هنرمندانه دشمنان قسم خورده مکتب امام را بزک میکنند، هستند.

۷_ نکته تعجب برانگیز دیگری که _در این مورد و البته موارد مشابه از دید عموم مردم متدین و انقلابی دور میماند- شیفتگی و توجه خاص رسانه های ضد انقلاب و معاند است در پوشش دادن به این سخنان و با کمال تاسف هماهنگی و تشابه برخی خروجی های پست های رسانه ای متعلق به جنابعالی و یکی از سران فتنه که نسبت فامیلی هم با شما دارد در پوشش همین بیانیه سیاسی شما که توصیه میکنیم کمی در معنای این هم پوشانی و انعکاس رسانه ای تامل نمایید.

۸_ در پایان از اینکه همانند معترضان انتخابات ۸۸ در بیانیه‌های فتنه انگیزشان ناامیدانه برای عملکرد آینده شورای نگهبان پیشگویی کرده اید بسیار متاسفیم و امیدواریم هشدار صریح خمینی ثانی و میراث دار حقیقی امام راحل(ره) رهبر حکیم انقلاب و ولی امر مسلمین را درباره خطر نفوذ و خطر تحریف مکتب امام جدی بگیرید و کمی در حوادث روزگار و عبرت‌های آن تامل نموده و از ولایت فاصله نگیرید.

سوگمندانه از شما یادگار جوان خانواده خمینی میخواهیم که به خیل جوانان خمینی بپیوندید و برای دیدن نسل انقلاب، به زائران جوانان دیروز خمینی در قتلگاه شلمچه و طلائیه بزنید و یا به دنبال حقیقت مکتب انقلاب به جمع شباب الامام الخمینی در موکب ها و جاده های عراق، در نیجریه، میان مدافعین حرم در سوریه و حزب اللهی‌های لبنان و انقلابیون یمن بپیوندید.
ایام مستدام و عاقبت به خیر شوید؛ ان شاء الله
جمعی از فعالان فرهنگی و تشکل‌های مردمی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مشهد الرضاء(علیه السلام)


منبع : رجانیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۱۲
مهران موزون

شبکه اسلامی یامجیر یکی از سکوهای مذهبی فعال و مفید در فضای مجازی کشورست.

علیرغم خروجی های مفیدی که از این پایگاه مجازی رصد میگردد متاسفانه گاهی درایت و مدیریت لازم در پاسخگویی به مخاطبان این مجموعه احساس نمیشود.

در اینجا به نقد یک مورد از پاسخگویی این شبکه به مخاطب پرسشگر می پردازیم تا شاید گامی مثبت در راستایی پویایی ماموریت ارزشی مدیران محترم این شبکه برداشته باشیم.

ابتدا پرسش مطروحه ی یک دوشیزه محترمه از یامجیر و سپس پاسخ یامجیر را مطالعه فرمایید : +


اکنون نظر شبکه محترم یامجیر و ایضاء خوانندگان عزیز شنود را به نکات زیر جلب می نمایم :

1- سوال این دختر خانم درمورد "پیرایش" صورتش بوده نه "آرایش".
آیا از نظر پاسخگوی محترم یامجیر، هیچ فرقی بین پیرایش و آرایش نیست؟

بد نیستم بدانیم :

آرایش یعنی زیباتر شدن با افزودن چیزی یا چیزهایی.
پیرایش یعنی زیباتر شدن یا کم کردن و زدودن چیزی یا چیزهایی.
مخاطب یامجیر از پیرایش پرسیده و یامجیر از آرایش پاسخ داده است .

2- در فرهنگ اصیل ایرانی، زنان و دختران به دو روش اقدام به زیباتر شدن خود میکنند :
الف) آرایش : آویختن طلا، پوشیدن لباسی خاص، افزدون مواد آرایشی، بلند کردن مو و ...
ب) پیرایش : زدودن ابرو ، موهای صورت، دست و پاها و ...

3- در عرف ایرانیان اصیل، رسم بر این بود(تا همین چند سال قبل) که دوشیزگان قبل از ازدواج فقط آرایش ملایم میکردند و پیرایش صرفا برای زمان ازدواج بود.
در واقع ابروهای یک دوشیزه در فرهنگ ایرانی اصیل، حکم "بکارت صورت" را داشت.
و همین تفاوت در پیرایش(بین زنان و دختران) موجب بود تا در کوچه و خیابان، فرق بین زن و دختر در چشم خلق معلوم باشد که ثمرات نیکوی رعایت این تفاوت در این مقال نمیگنجد.

4- دقت نمایید که وقتی یک دختر در محیط خانه و خانواده اقدام به آرایش مینمود امکان رفع آثار آن و حفظ فضای دخترانگی در چهره و وجنات ظاهری وجود داشت حال چه آرایش با پوشیدن لباس و زیور آلات باشد چه افزدون مواد آرایشی.

اما پیرایش ابرو و اصلاح موی صورت امری است که راه برگشت فوری به حالت دخترانگی صورت و حفظ تفارق ظاهری با خانمهای متأهل ممکن نیست.

در ملل مختلف رسم بر این بوده (هنوز هم هست) که در میان مردم  فرق چهره یک خانم و یک دختر هویدا باشد که این امر در کشوری مانند هندوستان با ایجاد یک خال قرمز در پیشانی زنان متاهل یک قرارداد عرفی است برای کسانی که با دیدن یک بانو تصمیم به خواستگاری اولیه میگیرند یک خانم شوهردار را با یک دوشیزه ی مجرد اشتباه نگیرند.

5- متاسفانه طی سالیان اخیر نفوذ فرهنگ اباحی گری غرب موجب شده تا مرزهای عرفی بسیاری جابجا شود.

فی المثل در کوچه و خیابان الان کشورمان فرق و تمایز خاصی بین چهره مجرد و متأهل بانوان نباشد.


نتیجه : جا دارد عزیزان شبکه یامجیر،

در پاسخگویی به مخاطبان خویش دقت لازم را از دریچه های فرهنگ رایج اجتماعی و پس زمینه های عرفی بنمایند و پاسخ را مربوط و مکفی ارائه دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۴۹
مهران موزون

روی اول سکه :

قانون محدودیت زمانی کپی رایت آثار نویسندگان و مولفان مصوب سال 1348 تصریح میدارد که :

پس از مرگ نویسنده و صاحب اثر، ورثه اش انحصار چاپ و نشر آثار او را برای حداکثر  30 سال در اختیار دارند.
در تیرماه سال 1389 که قریب به سی سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذشت، علی مطهری که مدیریت بر انتشارات صدرا و کپی رایت استاد مطهری را برعهده دارد برای آنکه آثار شهید مطهری از انحصار ایشان و خانواده خارج نشود به مدد رانت نمایندگی خویش، طرحی را در مجلس ارائه ، پیگیری و تصویب نمود تا بر اساس آن محدویت زمانی 30 سال برداشته شود و انحصار چاپ و نشر آثار شهید مطهری برای همیشه در ید با کفایت!! خودش و خانواده اش باقی بماند که این طرح با پیگیری های مصرانه وی به تصویب رسید.
بهانه او نیز خطر تحریف آثار شهید مطهری بود.

به بیان دیگر : تمام ناشرین فعلی و سالها و دهه های آینده ی این مملکت به صورت پیش فرض متهم اند که صلاحیت ورود به چاپ و نشر کتابهای شهید مطهری را ندارند ولو سابقه و صبغه طولانی در چاپ و نشر تخصصی و متعهدانه داشته باشند.

آری،

علی مطهری برای کار ساده ی چاپ و نشر آثاری که نسخ اصلی شان در جای جای این مملکت (از کتابخانه ملی تا آرشیوهایی همچون مرکز اسناد انقلاب اسلامی ) ثبت و ضبط و محفوظ است ، ملت ایران را برای همیشه "رد صلاحیت" کرده و لایق و واجد اینکار ندانسته است.

روی دوم سکه :

علی مطهری در واکنش به عدم تایید صلاحیتش برای انتخابات اسفند 94  گفته است :

در مورد اعتقاد به اسلام، عرض می‌کنم خود اسلام و مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است که همه ما گفته‌ایم. اما اعتقاد و ایمان یک شخص به اسلام یک امر قلبی است که بر هیچ فرد دیگری از جمله هیات مرکزی نظارت روشن نیست. بنابراین ادعای آن هیات باطل است.

نتیجه :

کسی که برای کار ساده انتشار کتب پدرش (که ظاهرا از چاپ شاهنامه و بوستان و گلستان سعدی حساس ترند)  برای تمام ملت حاضر و آینده ی ایران اصل را بر "بی صلاحیتی" میدانند و حتی تبصره ای هم برای اثبات صلاحیت ناشرین مملکت لحاظ نکرده است اکنون برای تکیه زدن بر کرسی مجلسی که دوبار با روش های معلوم الحال روی آن نشسته است  جاری ساختن شهادتین را کافی میداند.

یکبار دیگر فرمایش رسول خدا را مرور کنیم :

هرگاه شرم و حیا نداشتی، هر چه خواستی، بکن.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۱۱
مهران موزون

پایگاه 598 نوشت : بازی رسانه‌ای جریان معارض انقلاب اسلامی که با روی کار آمدن دولت یازدهم خود را قدرتمندتر از همیشه احساس می‌کند، بر اساس حق‌الناس بودن انتخابات و رأی مردم و حضور همه سلایق در انتخابات است. این جریان چون می‌داند در بین مردم جایگاه و رأی ندارد، سعی داشت با ورود اتوبوسی عناصر خود در مرحله‌ی ثبت‌نام، بعد از رد صلاحیت آنها توسط شورای نگهبان، روی موج خبری «رد صلاحیت‌های گسترده» مانور دهد. تئوریسین‌های جریان فتنه به طور مداوم این ایده را مطرح می‌کنند که اصلاح‌طلبان وظیفه خود را در قبال دولت انجام داده‌اند (از دولت سهم خواهی نکردند و در انتخابات سال 92 به نفع روحانی کنار کشیدند) و این امروز دولت است که باید وظیفه خود را در قبال آن‌ها انجام دهد. در همین راستا، هیئت‌های اجرایی که به نوعی فیلتر دولتی احراز صلاحیت هستند، تحت فشار عناصر پشت پرده اصلاح‌طلبان تندرو و حامیان فتنه، دست به نوعی قصور و سهل اندیشی زده‌اند. در انتخابات مجلس که نقش این هیئت‌ها حائز اهمیت است، افرادی تائید صلاحیت شدند که سابقه انواع مفاسد را در کارنامه خود دارند؛ از عوامل کرسنت گرفته تا کسانی با این مشخصات: تابعیت اسرائیلی همسر، تابعیت چندگانه، سقط جنین غیرقانونی، رشوه‌گیری، سابقه عضویت در برخی گروهک‌های ضدانقلاب، مشارکت در قتل، اقدام علیه امنیت ملی، زنای محصنه، زنا با بستگان و محارم، نزاع خیابانی و اخلال در نظم عمومی!! راستی محشر است؛ چه کرده اند این هیآت دولتی اجرایی! در مقابل، نمایندگان منتقد دولت و جناح مقابل که حتی مراجع چهارگانه نیز صلاحیت آن‌ها را احراز کرده‌اند، توسط هیئت‌های اجرایی رد صلاحیت شده‌اند! هیئت‌های اجرایی حتی نمایندگان فعلی مجلس را نیز احراز صلاحیت نکرده‌اند تا معلوم شود فیلتر دولتی ها تا چه اندازه کاری بوده است!

بیشتر بخوانید +

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۱۰:۳۲
مهران موزون

سکانس یک : بازیگر بزرگ فتنه 88 که قرار است بازیگر بزرگ فتنه اکبر نیز باشد به دلیل آنکه ایادی میدانی اش در زندان به سر برده و برای ایجاد دود و آتش خیابانی قدرت عملیاتی سال 88 را ندارند اکنون نظام را بابت ردصلاحیت های احتمالی و حتی نتایج انتخابات اسفندماه 94 به حملات داعش و تهدیدات امنیتی از سوی تکفیری ها هشدار میدهد.

سکانس دوم : دولت خونخوار عربستان در اقدامی ناگهانی روحانی شهیر شیعیان عربستان را به وضعی فجیع به شهادت میرساند

سکانس سوم : هنوز ملت ایران و جهان اسلام از شوک این جنایت خارج نشده است که سفارت عربستان در تهران و کنسولگری عربستان در مشهد که مورد اعتراض حضوری جمعی از مردم داغدیده ایران قرار گرفته است در اقدامی مشکوک آتش میگیرد که هنوز ابعاد این آتش سوزی برای نیروهای امنیتی و مسئول کاملا روشن نشده است.

سکانس چهارم : علیرغم اعلام موضع سریع رییس جمهور ایران در خصوص محکومیت تعرض به سفارت عربستان در حالیکه هنوز مبادی دیپلماتیک ایران تعامل و توضیحی برای آل سعود ترتیب نداده اند که دولت عربستان در اقدامی بسیار تصنعی و نمایشی اقدام به قطع روابط دیپلماتیک با ایران میکند.

سکانس پنجم : سریالی از کشورهای زیر پونز همچون جیبوتی، بحرین، امارات و ...نیز اقدام به تقلید دیپلماتیک از عربستان کرده و در حرکتی بسیار زننده اقدام به قطع یا کاهش روابط دیپلماتیک با ایران میکنند.

سکانس ششم : رسانه های غربی گویی که درباره جنایت سعودیها در به شهادت رساندن شیخ نمر دچار کوررنگی شده باشند در اقدامی همسو با سناریوی احتمالی این متن، اقدام به پوشش گسترده آتس سوزی سفارت عربستان در تهران میکنند.

سکانس هفتم : هواپیماهای عربستان به سفارت ایران در صنعای یمن حمله موشکی میکنند.

سکانس هشتم : دراین مدت مقامات عربستانی در مواضع خود کلیدواژه هایی را درباره ایران  استخدام میکنند که بوی ایجاد ناامنی در ایران را میدهد.

کلیدواژه های مشترکی که طی یکماه اخیر از لسان بازیگر بزرگ فتنه 88 درباره احتمال «واردات ناامنی به کشور در صورت رقم خوردن نتایج انتخاباتی خلاف تشخیص او» صادر شده است.


نتیجه : مقامات امنیتی کشور پیدا کنند پرتقال فروش و هماهنگی او با سرویسهای بیگانه را.


انتشار مطلب در راهکارنیوز +

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۴ ، ۲۰:۰۵
مهران موزون