حسن روحانی طی سخنانی که بوی افکار محمود سریع القلم از آن به مشام می رسد منتقدین توافقنامه ژنو را کم سواد خوانده و جامعه دانشگاهیان کشور را به ورود نقادانه به این بحث فراخواند.
ظاهرا مشاوران با سواد!! آقای روحانی به ایشان نگفته اند که هم اکنون قریب به بیست میلیون نفر از مردم ایران دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و حتی بین تاکسیرانان محترم ایران نیز لیسانسیه های دانشگاه رفته را میتوان یافت.
اما آنجا که حسن روحانی در دفاع از تیم مذاکره کننده میگوید : ((کسانی که در مذاکرات ژنو هستند دانشگاهی اند)) فراموش کرده است که آقای عراقچی که معاون دانشگاه رفته ی جواد ظریف است به کمیسیون امنیت گفته است : ما نتوانستیم خطوط قرمز رهبری را در ژنو رعایت کنیم.
آقای روحانی لطفاً از جامعه ی دانشگاهی برای ساکت کردن قلمها بهره نگیرید چون بسیاری از اهالی قلم و کلام، دانشگاه رفته های همین مملکتند و کیفیت علمی مدارکشان گاهاً از دانشگاههای انگلستان نیز بهتر و برتر است.
اما در اینجا ارجاعتان میدهم به سخنان و مواضع رییس سازمان بسیج اساتید کشور که جامعه ای قریب به 30 هزار نفر از اساتید دانشگاهی را شامل می شود، بخوانید تا بدانید که جامعه دانشگاهی کشور در خصوص توافق ژنوتان ساکت نمانده و حرفش را زده است. +
اما بخشی از سخنان حسن روحانی را (که جای تأمل بیشتری دارد) ذیلاً تکرار کرده و مورد بررسی قرار میدهیم.
وی در ادامه ی حمله به نقادان توافق ژنو، گذری کنایه آمیز به مسائل فتنه ی 88 داشته و افاضه نموده اید :
(( آیا ما نمیخواهیم دنبال آشتی برویم؟ آیا میخواهیم رودر روی هم بایستیم و موضوعی را که در گذشته رخ داده است، رها نکنیم؟ آیا پیامبر اینگونه بود؟ پیامبر وقتی به مکه آمد با آن همه افراد بدخواه که به او و یارانش ظلم کرده بودند و یارانش را به صورت وحشیانه کشتند و بزرگترین ظلمهای تاریخی را انجام داده بودند، چگونه برخورد کرد؟ وقتی پیامبر مکه را فتح کرد چه گفت؟ مگر نگفت امروز، روز وحدت است و روز انتقام نیست؟ مگر نگفت که بروید همه آزاد هستید و خانه سرسختترین دشمن خود یعنی ابوسفیان را تبدیل به مأمن کرد و گفت هرکس به خانه او برود در امان است؟ ما پیروی این پیامبر هستیم. انقلاب اسلامی و 22 بهمن برای این بود که ما اسلام و اخلاق را حاکم کنیم. آیا شما نمیخواهید پرچمدار آشتی باشید؟))
اینها سخنانی است که بسادگی نمیتوان از کنار آن گذشت لذا خطاب به رئیس جمهور عرض می شود که :
جان برادر!
1- از این سخنانتان بوی عصبانیت می آید، عصبانیتی که همراه با ناامیدی در شکست حصر سران فتنه است.
2- قیاستان بین فتح مکه و فتنه سال 88 تقریبا مع الفارق است جز یک مورد که کاملا صحیح فرمودید و آنهم اینکه پیامبر با کسانی روبرو بود که یارانش را وحشیانه کشته بودند و در سال 88 نیز براندازان وحشیانه دستشان نه تنها به خون عده ای از بچه های این آب و خاک آلوده شد بلکه وحشیانه بر پیکر آبروی نظام مقدس و مظلوم جمهوری اسلامی نیز تاختند و تبلور رأی 40 میلیونی مردم را در عرصه بین المللی به قتل رساندند.
آری، درست فرموده اید جناب روحانی،
براندازان و فتنه گران 88 وحشیانی بودند که نظام را تا لبه پرتگاه بردند.
سوال اینجاست : شما که وحشی بودن اینهارا قبول دارید چرا به دنبال اجرای عدالت در مورد آنان نیستید؟
3- جناب روحانی، این قلم معتقد است که شما توانایی خوبی در استفاده از تاریخ صدراسلام ندارید.
آنچه که درسال 88 اتفاق افتاد معادل فتح مکه نبود بلکه تهران همچون مدینه ای بود که رهبری اسلام در آن مستقر بود اما براندازان وطن فروش اقدام به راه اندازی جنگ احزاب نمودند و این قلاع هفتگانه ی یهودیان صدراسلام به ریاست محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی، موسوی خوئینی ها و ... بودند که می بایست پس از شکست کودتای 88 به دادگاه عدل اسلامی کشانده شده و همان مجازاتی که حضرت رسول (ص) با گردن زدن شش هزار یهودی خائن (با سپردن آنان به دادگاه مردمی) در آنروز انجام دادند صورت بگیرد.
و شما که قسم خورده ی ردای ریاست جمهوری اسلامی هستید می باست در این راستا تلاش کنید نه آزادی و رهایی وحشی هایی که به قول صحیح شما، یاران پیامبر را کشتند.
4- سخن از رودررویی گفتید! یادتان باشد که حضرت آقا در سال 88 چه فرمودند : اینها صفر هم نیستند.
لطفا تلاش نکنید آنها را عدد جلوه دهید. ضمن اینکه شایسته است شفاف بفرمایید که حسن روحانی در کدام سوی این رودر رویی ایستاده است؟ کنار نظام، رهبری و مردم؟ یا براندازان وحشی 88؟
5- جناب روحانی، همانطور که گفته شد، قصه قصه ی فتح مکه نیست بلکه جنگ احزاب است و اگر قوه قضاییه از روی سینه عمرابن عبدودِ فتنه گران برخاسته و گِرد میدان میگردد برای آنست که خشم آب دهان انداخته ی شده ی فتنه گران به صورت نظام را فرو بنشاند تا محاکمه و مجازات مفسدین فی الارض 88 را نه از روی خشم که از روی عدالت و حکم شرع انجام دهد.
والعاقبه للمتقین