شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

تصویر فیلم انتخابات هاشمی در صداوسیما(بهمن 94)


هاشمی در مهرماه 92 :

مردم دیگر تحت تاثیر صدا و سیما و جعبه‌ای که مطالب را با سانسور به مردم تحویل می‌دهد نیستند؛ مردم ایران امروز آگاه شده اند و عقل خود را دست جعبه ای که سانسور می‌کند نمی‌دهند.

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۴۹
مهران موزون

عکس از رجانیوز +


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۰۱
مهران موزون

باسمه تعالی
۱- ضمن احترام به جنابعالی به عنوان جوانی اهل علم و فضل از خانواده محترم مصطفوی خمینی و همه طرفداران جنابعالی اولاً از اینکه اذعان به تکلیف مداری و دغدغه مندی  برای آینده انقلاب اسلامی نمودید و شورای نگهبان را تنها مرجع تشخیص صلاحیت برای ورود به انتخابات دانستید بسیار خرسندیم و از شما قدردانی می‌نماییم.

۲- در خصوص هویت و حقیقت انقلاب اسلامی و شاخص ها و اصول اساسی این گفتمان مطالب جدی و اصولی با جنابعالی و پشتیبان و حامی سیاسی شما حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی که به شما لقب علامه در حوزه علمیه پر سابقه عالم تشیع دادند، داریم و البته آن را به مشروح به بعد از انتخابات موکول و اجمالا عرض می‌کنیم قطعا هرگونه استناد و انتساب به منظومه گفتمانی انقلاب اسلامی مکتب خمینی عزیز (ره) را باید در چهارچوب مبانی تبیین شده توسط امام خامنه ای، این خلف صالح امام راحل جست و همانگونه که پدر فقید و ولایت مدار و مجاهدتان تاکید داشتند و معتقد بودند انحراف از اطاعت ایشان مدعیان میراث داری خمینی کبیر را به دامان اسلام آمریکایی و آمریکا خواهد لغزاند.

۳- قضاوت اینکه اظهار داشتید به هیچ صورت از دعوت شورای نگهبان برای شرکت در آزمون خبرگان باخبر نشده و پیامی دریافت نکرده اید را به عهده اظهارات مسئولین شورای نگهبان می‌گذاریم اما اگر خاطرتان باشد نه تنها خود جنابعالی و علاقه مندان به شما بلکه  رسانه های عمومی و روزنامه های کثیر الانتشار هم بیانیه رسمی شورای نگهبان را درباره لزوم شرکت تمامی کاندیداهای جدید این انتخابات صریحاً اشاره کردند و در همین روزها؛ در روزنامه های زنجیره ای حامی شما که بحث بر سر این بود که خمینی جوان امتحان بدهد یا ندهد... و البته مستحضرید که در فرایند آزمون‌ها نباید متولی سنجش التماس کند که ممتحن در جلسه امتحان شرکت کند!

۴- آقای مصطفوی! فرموده اید برخی مراجع عظام اجتهاد شما را تایید کرده اند و اعضاء فعلی شورای نگهبان شاگرد این بزرگان هستند و چطور نتوانسته اند به این تشخیص برسند! اگر از تکذیبیه برخی اجازه اجتهاد های مورد ادعای حامیان شما که رسانه ای شد و همچنین اگر استدلال ریاست محترم مجلس خبرگان و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که از قضا از اعضاء شورای نگهبان هم هستند بگذریم؛ توجه شما را با مصوبه و رویه قانونی این دوره شورای نگهبان جلب میکنیم که همه داوطلبان را الزام به آزمون نموده و رسما اعلام شد.
نوه محترم امام راحل! حتما شما ادعا ندارید که شورای نگهبان به قصد از شما دعوت به امتحان نکرده و یا شما خبر نداشتید که حتما باید از فیلتر آزمون عبور کنید و حتما توقع ندارید که اعضاء شورا بین مراجع تقلید تفاوت قائل شوند و _هر فردی تاییدیه ای  با متن و محتوا و روش خاصی از یکی از مراجع معظم آورد_ فهم و تشخیص خود را کنار بگذارند و روش قانونمند آزمون را که برای همه حق و شرایط سنجش مساوی ایجاد میکنند را کنار بگذارد.
امیدواریم جنابعالی مانند برخی آقازاده های مشهور توقع نداشته باشید که برای جنابعالی که به قول خودتان شناخته شده اید شرایط ویژه قائل شوند البته از نظر مردم مساله این است که شما حاضر نشده اید امتحان بدهید که اجتهاد جنابعالی احراز بشود و یا نشود؛ لذا موضوع را نباید جوری در بیانیه و سخنان جدیدتان قلمداد کنید که بین فقهای محترم شورای نگهبان و برخی مراجع معظم تقلید که برخی از این فقها شاگرد بعضی از آن مراجع تقلید هستند، اختلاف وجود دارد.


۵- نکته مهم دیگر که خواستیم در این سطور به شما برادر محترم تذکر دهیم استفاده غلیط از واژه پر معنا و با اعتبار "مردم"در پشتیبانی از شما و درخواست عمومی از حضورتان برای اعتراض و انتقاد از شورای نگهبان است؛ خصوصا آنجایی که اطلاق عمومی را پیشوند درخواست مردم نموده اید؛ که در این بین احتمالا جمع کثیری از بچه های مسجدی و فعالین کانون های فرهنگی و جوانان هیاتی و توده اهالی محله پایین شهر و مردم کوچه و بازار جزء آن مردم مورد نظر شما نیستند.

۶- جناب آقای مصطفوی! سوگمندانه از شما "استاد جوان" و با انگیزه و دغدغه مند انقلاب خواستاریم گول تعابیر "علامه" و "خمینی جوان" و "آیت الله" برخی سیاسیون کهنه کار و روزنامه های زنجیره ای را نخورید. این ها سیاسیون رفوزه فتنه و کودتای ناموفق ۸۸ که برای لبخند آمریکا غش میکنند و روزنامه هایی که نه تنها بوی مکتب خمینی آن پیر جماران را نمیدهند بلکه امروزه هنرمندانه دشمنان قسم خورده مکتب امام را بزک میکنند، هستند.

۷_ نکته تعجب برانگیز دیگری که _در این مورد و البته موارد مشابه از دید عموم مردم متدین و انقلابی دور میماند- شیفتگی و توجه خاص رسانه های ضد انقلاب و معاند است در پوشش دادن به این سخنان و با کمال تاسف هماهنگی و تشابه برخی خروجی های پست های رسانه ای متعلق به جنابعالی و یکی از سران فتنه که نسبت فامیلی هم با شما دارد در پوشش همین بیانیه سیاسی شما که توصیه میکنیم کمی در معنای این هم پوشانی و انعکاس رسانه ای تامل نمایید.

۸_ در پایان از اینکه همانند معترضان انتخابات ۸۸ در بیانیه‌های فتنه انگیزشان ناامیدانه برای عملکرد آینده شورای نگهبان پیشگویی کرده اید بسیار متاسفیم و امیدواریم هشدار صریح خمینی ثانی و میراث دار حقیقی امام راحل(ره) رهبر حکیم انقلاب و ولی امر مسلمین را درباره خطر نفوذ و خطر تحریف مکتب امام جدی بگیرید و کمی در حوادث روزگار و عبرت‌های آن تامل نموده و از ولایت فاصله نگیرید.

سوگمندانه از شما یادگار جوان خانواده خمینی میخواهیم که به خیل جوانان خمینی بپیوندید و برای دیدن نسل انقلاب، به زائران جوانان دیروز خمینی در قتلگاه شلمچه و طلائیه بزنید و یا به دنبال حقیقت مکتب انقلاب به جمع شباب الامام الخمینی در موکب ها و جاده های عراق، در نیجریه، میان مدافعین حرم در سوریه و حزب اللهی‌های لبنان و انقلابیون یمن بپیوندید.
ایام مستدام و عاقبت به خیر شوید؛ ان شاء الله
جمعی از فعالان فرهنگی و تشکل‌های مردمی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در مشهد الرضاء(علیه السلام)


منبع : رجانیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۱۲
مهران موزون

شبکه اسلامی یامجیر یکی از سکوهای مذهبی فعال و مفید در فضای مجازی کشورست.

علیرغم خروجی های مفیدی که از این پایگاه مجازی رصد میگردد متاسفانه گاهی درایت و مدیریت لازم در پاسخگویی به مخاطبان این مجموعه احساس نمیشود.

در اینجا به نقد یک مورد از پاسخگویی این شبکه به مخاطب پرسشگر می پردازیم تا شاید گامی مثبت در راستایی پویایی ماموریت ارزشی مدیران محترم این شبکه برداشته باشیم.

ابتدا پرسش مطروحه ی یک دوشیزه محترمه از یامجیر و سپس پاسخ یامجیر را مطالعه فرمایید : +


اکنون نظر شبکه محترم یامجیر و ایضاء خوانندگان عزیز شنود را به نکات زیر جلب می نمایم :

1- سوال این دختر خانم درمورد "پیرایش" صورتش بوده نه "آرایش".
آیا از نظر پاسخگوی محترم یامجیر، هیچ فرقی بین پیرایش و آرایش نیست؟

بد نیستم بدانیم :

آرایش یعنی زیباتر شدن با افزودن چیزی یا چیزهایی.
پیرایش یعنی زیباتر شدن یا کم کردن و زدودن چیزی یا چیزهایی.
مخاطب یامجیر از پیرایش پرسیده و یامجیر از آرایش پاسخ داده است .

2- در فرهنگ اصیل ایرانی، زنان و دختران به دو روش اقدام به زیباتر شدن خود میکنند :
الف) آرایش : آویختن طلا، پوشیدن لباسی خاص، افزدون مواد آرایشی، بلند کردن مو و ...
ب) پیرایش : زدودن ابرو ، موهای صورت، دست و پاها و ...

3- در عرف ایرانیان اصیل، رسم بر این بود(تا همین چند سال قبل) که دوشیزگان قبل از ازدواج فقط آرایش ملایم میکردند و پیرایش صرفا برای زمان ازدواج بود.
در واقع ابروهای یک دوشیزه در فرهنگ ایرانی اصیل، حکم "بکارت صورت" را داشت.
و همین تفاوت در پیرایش(بین زنان و دختران) موجب بود تا در کوچه و خیابان، فرق بین زن و دختر در چشم خلق معلوم باشد که ثمرات نیکوی رعایت این تفاوت در این مقال نمیگنجد.

4- دقت نمایید که وقتی یک دختر در محیط خانه و خانواده اقدام به آرایش مینمود امکان رفع آثار آن و حفظ فضای دخترانگی در چهره و وجنات ظاهری وجود داشت حال چه آرایش با پوشیدن لباس و زیور آلات باشد چه افزدون مواد آرایشی.

اما پیرایش ابرو و اصلاح موی صورت امری است که راه برگشت فوری به حالت دخترانگی صورت و حفظ تفارق ظاهری با خانمهای متأهل ممکن نیست.

در ملل مختلف رسم بر این بوده (هنوز هم هست) که در میان مردم  فرق چهره یک خانم و یک دختر هویدا باشد که این امر در کشوری مانند هندوستان با ایجاد یک خال قرمز در پیشانی زنان متاهل یک قرارداد عرفی است برای کسانی که با دیدن یک بانو تصمیم به خواستگاری اولیه میگیرند یک خانم شوهردار را با یک دوشیزه ی مجرد اشتباه نگیرند.

5- متاسفانه طی سالیان اخیر نفوذ فرهنگ اباحی گری غرب موجب شده تا مرزهای عرفی بسیاری جابجا شود.

فی المثل در کوچه و خیابان الان کشورمان فرق و تمایز خاصی بین چهره مجرد و متأهل بانوان نباشد.


نتیجه : جا دارد عزیزان شبکه یامجیر،

در پاسخگویی به مخاطبان خویش دقت لازم را از دریچه های فرهنگ رایج اجتماعی و پس زمینه های عرفی بنمایند و پاسخ را مربوط و مکفی ارائه دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۴۹
مهران موزون

سوال مخاطب اط شبکه یامجیر : شما که در برنامه تان مدام می گویید همه ی مسائل تان را از دین بپرسید ، چند روز پیش کارشناس برنامه ی شما درباره ی موضوعی صحبت کرد که باعث دعوا در خانه ی ما شد . این سوال که جنبه ی دینی هم دارد را از شما می پرسم . من دختر مجردی هستم که صورت خودم را اصلاح می کنم . کارشناس شما در ضمن صحبت هایشان به این کار طعنه زدند و این باعث شد که بین من و پدر و مادرم تنش ایجاد بشود . مگر ملاک ما دین و قرآن نیست .کجای قرآن گفته که دختر خانم ها نمی توانند ابروی خودشان را بردارند و موهایشان را رنگ کنند . اما مطمئن هستم که دین گفته مردها نباید خودشان را مثل زن ها بکنند . جالب است که برادر من می تواند ابروهایش را بردارد و حرف و حدیث هم در آن نیست ولی من گرفتار عرف جامعه ی اسلامی شده ام و بخاطر کاری که کردم مدام باید جواب پس بدهم و با پدر و مادرم دعوا کنم . راهنمایی بفرمایید .


پاسخ یامجیر :

این سوال جامعی است و نمی توان آنرا یک کلمه ای جواب داد . جواب این سوال شاید باعث بشود که ما به نکاتی که مردم در زندگی با آن مواجه هستند بپردازیم . با دین گزینشی برخورد نکنید . بدترین نوع برخورد با دین نکفر ببعض و نومن ببعض است . من آن نکاتی از دین که کار ، حرکت ، رفتار و نگاه من را تایید می کند بگیریم و با چماق بر سر فرد مقابل خودم و کار او را با دین محکوم بکنم . و اگر او هم کمی ازدین بلد باشد آنرا چماق می کند و بر سر من می زند . با این حساب دائم دعوا راه می افتد . در جامعه هم دارد اتفاق می افتد . در جامعه هم متاسفانه بعضی از درگیری ها استفاده ها ابزاری از دین است . استفاده ی ابزاری و گزینشی از دین نکنید. منفعت طلبی از دین نکنید . اگر قرار است دین را ببینم ، آنرا کامل ببینیم . اول به پدر و مادر این دخترخانم بگویم که من حرف این دختر خانم را از این جهت قبول دارم که دین نگفته است که فرزندان شما خودشان را زیبا درست نکند . اتفاقا اگر دختران ما در محیط خانواده آرایش بکنند یا نه اصلا همین که دختر کوچکی لباس نو می خرد سریع آنرا می پوشد و دوست دارد خودش را آرایش کند ، این گرایش به خودآرایی است و این در ذاتش است . خود آرایی و اینکه انسان می خواهد خودش را زیبا نشان بدهد در ذات ماست . آقایی به من می گفت که دختر من اول دبیرستان است و مشکل دارد . ما با اوبد برخورد کردیم و مدرسه هم با او برخورد کرده است .به او گفتم که خودت در خانه ، وقتی دخترت لباس نو می پوشید ،کفش پاشنه بلند می پوشید و چرخ می زد ، چقدر قربان صدقه ی او می رفتی و ذوق نشان می دادی ؟ چقدر حس کردی آن چیزی که او دوست دارد نگاه بشود تو آنرا پر کردی ، سیر کردی . او دوست داشت که مورد توجه قرار بگیرد . چه اشکالی دارد که یک دختر پیش برادرش قشنگ راه برود نه زننده . اگر ما در خانه نیاز و عطش این دختر خانم را تامین کردیم دیگر این اتفاق ها نمی افتد . پیامبر وارد خانه ای شد و متوجه شد که صاحبخانه بچه هایش را نمی بوسد . اینها از کجا بفهمند که تو آنها را دوست داری ؟ حتی پدر دستی به موهای دختر بکشد و مادر با موهای دخترش بازی بکند . چه اشکالی دارد ؟ در قدیم مادر بزرگ ها موهای دخترها را می بافتند . و دختر از این کار مادر بزرگ چه کیفی می کرد . وقتی هم پدرش به خانه می آمد جلوی پدرش چرخ می داد و موهایش را نشان می داد . الان این قصه کم رنگ است . این حس دختر هنوز پر نشده است . این کار را انجام می دهد و به خیابان می رود و شما او را اذیت می کنید . پس یک طرف دین گفته که خودآرایی دختر و پسر اشکالی ندارد ولی پسر نباید مثل دختر بشود . باید حد را نگه داریم . اگر پسر کاری روی صورت خودش بکند که شبیه دختر بشود ، قطعا حرام است . آنجا که دین گفته حرام ، آنرا نگه داریم . آنجا که دین حرفی نزده از عقل کمک می گیریم . دین در مورد خود آرایی دختر حرفی نزده است پس این کار اشکالی ندارد . به دختر خانم می گویم که شما اجازه داری در خانه خودت را مرتب کنی ، فتوای مجتهدین هم در این مورد همین است . دین وقتی احکامی را می گوید حدود هم می گذارد . اینکه می گویند اعتکاف مستحب است و خیلی هم برکات دارد و معنوی است اما اگر پدر بگوید که راضی نیستم اعتکاف بروی ، شما نباید بروی . یک پدر می توانند امر مستحب را حرام کند یا واجب کند . پدر می تواند امر مکروه را حرام کند . ما فرض می کنیم که خود آرایی مستحب است . ان الله الجمیل و یحب الجمال . حالا اگر با رضایت پدر و مادر تعارض داشت ، رضایت پدر و مادر اولی است . اگر دختر خانم خواست خودش را مرتب کند و به خیابان برود ، اگر توانستی خودت را از دید نامحرم بپوشانی اشکالی ندارد ولی اگر شما بستر به گناه انداختن نامحرم را فراهم کردی ، این اشکال دارد . هیچ کس کسی را با عملش به گناه وادار نمی کند ولی بستر سازی می کند . در قرآن داریم که شیطان می گوید که من تو را دعوت کردم و تو اجابت کردی .

لینک یامجیر +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۸
مهران موزون

سیدحسن مصطفوی پس از عدم تاییدش از سوی شورای نگهبان مردم را به سخن گفتن وعده داد.

ظاهراً او منتظر امروز و فرداست تا ببیند شورای نگهبان نتایج نهایی را چگونه اعلام میکند.

حداقل درج این عکس معنادار یادگار حاج سید احمد خمینی رضوان الله تعالی علیه در سایت جماران نشان میدهد که وی برای امروز و فردا در موضع رصد و انتظار است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۴۱
مهران موزون

روی اول سکه :

قانون محدودیت زمانی کپی رایت آثار نویسندگان و مولفان مصوب سال 1348 تصریح میدارد که :

پس از مرگ نویسنده و صاحب اثر، ورثه اش انحصار چاپ و نشر آثار او را برای حداکثر  30 سال در اختیار دارند.
در تیرماه سال 1389 که قریب به سی سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذشت، علی مطهری که مدیریت بر انتشارات صدرا و کپی رایت استاد مطهری را برعهده دارد برای آنکه آثار شهید مطهری از انحصار ایشان و خانواده خارج نشود به مدد رانت نمایندگی خویش، طرحی را در مجلس ارائه ، پیگیری و تصویب نمود تا بر اساس آن محدویت زمانی 30 سال برداشته شود و انحصار چاپ و نشر آثار شهید مطهری برای همیشه در ید با کفایت!! خودش و خانواده اش باقی بماند که این طرح با پیگیری های مصرانه وی به تصویب رسید.
بهانه او نیز خطر تحریف آثار شهید مطهری بود.

به بیان دیگر : تمام ناشرین فعلی و سالها و دهه های آینده ی این مملکت به صورت پیش فرض متهم اند که صلاحیت ورود به چاپ و نشر کتابهای شهید مطهری را ندارند ولو سابقه و صبغه طولانی در چاپ و نشر تخصصی و متعهدانه داشته باشند.

آری،

علی مطهری برای کار ساده ی چاپ و نشر آثاری که نسخ اصلی شان در جای جای این مملکت (از کتابخانه ملی تا آرشیوهایی همچون مرکز اسناد انقلاب اسلامی ) ثبت و ضبط و محفوظ است ، ملت ایران را برای همیشه "رد صلاحیت" کرده و لایق و واجد اینکار ندانسته است.

روی دوم سکه :

علی مطهری در واکنش به عدم تایید صلاحیتش برای انتخابات اسفند 94  گفته است :

در مورد اعتقاد به اسلام، عرض می‌کنم خود اسلام و مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است که همه ما گفته‌ایم. اما اعتقاد و ایمان یک شخص به اسلام یک امر قلبی است که بر هیچ فرد دیگری از جمله هیات مرکزی نظارت روشن نیست. بنابراین ادعای آن هیات باطل است.

نتیجه :

کسی که برای کار ساده انتشار کتب پدرش (که ظاهرا از چاپ شاهنامه و بوستان و گلستان سعدی حساس ترند)  برای تمام ملت حاضر و آینده ی ایران اصل را بر "بی صلاحیتی" میدانند و حتی تبصره ای هم برای اثبات صلاحیت ناشرین مملکت لحاظ نکرده است اکنون برای تکیه زدن بر کرسی مجلسی که دوبار با روش های معلوم الحال روی آن نشسته است  جاری ساختن شهادتین را کافی میداند.

یکبار دیگر فرمایش رسول خدا را مرور کنیم :

هرگاه شرم و حیا نداشتی، هر چه خواستی، بکن.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۱۱
مهران موزون