شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است





اگر فرصت ندارید فایل صوتی را گوش کنید چکیده دیدگاههای امام امت (که درباره برادر مومنش فرمود) در زیر آمده است :

1- آقا، نفرمودند : "شرکت در انتخابات نکنید"  بلکه تاکید نمودند : "صلاح نمیدانم شرکت کنید"
2- آقا،  دکتر احمدی نژاد  را برادر مومن خود خواندند : "شما برادر مومن من هستی"
3- آقا، خواهان نفع احمدی نژاد هستند زیرا نفع دکتر برای شان مهم است.
4- آقا، دکتر احمدی نژاد را یک "قطب" در کشور میدانند.
5- آقا، هواداران دکتر احمدی نژاد را هم برادران مومن خطاب کردند.
6- آقا، دکتر احمدی نژاد را جزو "ائمه المومنین" خواندند (یعنی جزو الگوها و پیشوایان جامعه)
7- آقا به دکتر احمدی نژاد علاقمندند.
8- آقا، دکتر احمدی نژاد را "شیخ عبدالعالی" خواندند که معنی اش برای اهل سواد روشن است.
9- آقا، تاکید کردند که "امر و نهی" از سوی معظم له صورت نگرفته.
10- آقا، برای ارائه نظر خود (در عدم صلاح شرکت احمدی نژاد در انتخابات) تحت تاثیر هیچکس نبوده و نیستند.
11- آقا تاکید نمودند که برادران جبهه انقلاب اسلامی مراقب سودجویان باشند و اجازه ندهند بحثهای بیهوده در باب این قضیه موجب سوء استفاده شود.
12- آقا، همه هواداران و علاقمندان احمدی نژاد را دعوت به اتحاد و انسجام میکنند.

1-
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۸:۵۸
مهران موزون

به گزارش پایگاه 598 به نقل از سرویس فرهنگ و هنر مشرق :
کمتر از یکماه است که شایعه رفتن علی جنتی از وزارت ارشاد هر روز و هر هفته مطرح میشود. شایعه ای که حالا دیگر بر اساس شنیده ها دارد رنگ واقعیت یه خود میگیرد و گمان می‌رود تا یکی دو هفته دیگر این اتفاق عجیب در دولت محقق شود. یعنی رفتن یک وزیر کلیدی در سال آخر کار دولت.
اما این اتفاق چرا روی میدهد و روی دادنش به سود چه شخص یا اشخاص و گروه هایی خواهد بود؟
واقعیت این است که در طول مدت سه سال گذشته، وزارت ارشاد خصوصا در حوزه کتاب فریاد خیلی ها را درآورد. خیلی هایی که اهل خواندن کتاب بودند و یکباره میان صفحات کتابی که خریده بودند یک توصیف جنسی بسیار عیان میدیدند. یا آنها که از ترس و بواسطه عدم اعتماد به محتوای کتابها، آنها را توی ده سوراخ قایم میکردند تا دست بچه ها به آن نرسد.
البته سیاستمداران پشت پرده در حوزه فرهنگ و مدیرانی مانند دکتر ک، م.ب ، دکتر س.آ و ... آنقدری باهو ش و کارکشته بودندکه برای برداشته شدن تمرکز از این حوزه ، تعمدا اذهان را به سمت دیگری بگردانند. سمتی که امکان همراهی مردم نیز، در آن  وجود داشته باشد. حوزه ای مثل موسیقی و برگزاری کنسرت که میتوانست عاملی برای مظلوم نمایی باشد و ساختن چهره ای قهرمان از وزیر. نقشه هم خوب طراحی شده بود. به محض اینکه یک کنسرت به هر دلیلی تعطیل میشد فریاد سر میدادند و یکباره رسانه های غیررسمی فضای مجازی (که بازوی اصلی  اجرایی در بخش فرهنگی دولت کنونی است) همه جا را پر میکردند که ببینید چقدر دارند وزیر را اذیت میکنند؟
مردم شادی میخواهند...مگر در کنسرت چه اتفاقی می افتد که تعطیلش می‌کنند و .... همه اینها هم در حالی بود که مجموع همه کنسرت‌های تعطیل شده کمتر از یک درصد کل کنسرت‌ها در سال بوده است (گزارش دقیق آماری در این مورد به زودی در مشرق منتشر خواهد شد) با این اوصاف یکباره تعطیلی کنسرت‌ها به عنوان اصلی ترین مشکل فرهنگی و حتی مشکل عمومی جامعه شناخته میشد و بحثش به صحبتها و مناظره ها و مصاحبه های عالیترین مقام اجرایی کشور کشیده میشد. پشت بندش هم وزیر محترم ارشاد مقابل این تعطیلی ها می ایستاد و موضع میگرفت و به همین سادگی در جایگاه یک قهرمان قرار میگرفت. قهرمانی که سوپرمن وار در فضای غیرواقعی که رفقایش ساخته بودند می‌آمد و برای شاد بودن و نشاط مردم در سالن های کنسرت را باز میکرد و ...
یا مثلا در حوزه سینما یک بحث فرعی راه می انداختند و مدتی ذهن جامعه را با آن مشغول میکردند و ...
اما حالا حکایت فرق کرده و اتفاق اتفاق دیگری است. ماجرایی که ربطی به فرهنگ ندارد و ماحصلش این است که وزیر کنونی ارشاد نه حالا و نه در کابینه احتمالی بعد در دولت روحانی، امکان قرار گرفتن روی صندلی وزارت را نخواهد داشت.
علی جنتی می‎داند به هر دلیلی دیگر امکان و شرایط  ادامه کار ندارد. در این شرایط اما بهترین کار چه میتواند باشد؟
سیاستمداران کارکشته حوزه فرهنگ در دولت فعلی بی شک اگر آگاهی و اطلاع رسانی دقیقی شکل نگیرد، آنقدری توانایی دارند که  این تهدید را به یک فرصت تهدید کنند. بازی هم ساده است.کافی است روغن ریخته را نذر امامزاده کنی؟ این یعنی قربانی کردن علی جنتی . یعنی گرفتن ژست مظلوم نمایی. یعنی مظلوم نمایی با واسطه وزیری که سه سال انواع و اقسام حاشیه ها را بوجود آورده است و باید برکنار میشد.
علی جنتی (اگر برود) نه به واسطه مجموعه حاشیه‌هایی که در فرهنگ بوجود آورده می‌رود. نه به دلیل ناراحتی مراجع از او و نه به خاطر کنسرت و کتاب... اصلا جنتی و تیم او آنقدر نسبت به انتقادها بی‌خیال بودند و از مقام مافوقشان چک سفید حمایت تمام قد داشتند که مثلا جابجا کردن معاونت هنری وزیر هم غیر ممکن بود. چه برسد به خود وزیر.
اما در این میان ربط دادن  استعفای جنتی به اتفاقات فرهنگی و فشارها و انتقادات چیزی شبیه شوخی است. اتفاقاتی مثل اپرای عاشورا و ماجرای سگ‌های زرد و انواع کتاب‌های پر از مضامین جنسی و هزار اتفاق دیگر از این دست نتوانست مرادخانی و صالحی و بقیه را حتی کمی از روی صندلیشان جابجا کند. حالا با این اوصاف رفتن وزیر و خداحافظی بالاترین مقام دولتی در حوزه فرهنگ، آن هم کمتر از یک سال مانده به پایان کار دولت منطقی است؟
 اینکه بگویند بعد از سه سال فشار بالاخره تسلیم شدیم تقریبا چیزی در حد شوخی است و جنتی یا حتی معاونانش از مدیرانی هستند که به انواع و اقسام اعتراض ها و انتقادات وقعی نمیگذارند و ککشان هم نمی‌گزد.
دلیل رفتن او یک موضوع کاملا بی ارتباط با فرهنگ است. موضوعی که موجب میشود او نتواند کار کند. در این شرایط هم چه چیزی بهتر از این که دوباره او سوپرمن وار بیاید و برگه استعفا را روی میز مقام بالادست بگذارد.
پشت بندش هم بلند شدن فریاد وا اسفا و  وا مظلوما خواهد بود و انداختن گناه همه کارهای نکرده و اشتباهات انجام شده به گردن آنهایی که باعث استعفا شدند و در نهایت هم مسیر یک دو قطبی فرهنگی در جامعه هموار خواهد .
استعفای جنتی (حتی اگر در حد  خبر و گمانه هم بماند) در واقع نوعی کمک به او و امتیازی است که به او داده شده است تا از خطر برکنار شدن فرار کند؛ برکنار شدنی که قطعا نه به خواست رییس جمهور است و نه هیچ کدام از وزرای دیگر. برکنار شدنی که باعثش فقط شخص علی جنتی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۵
مهران موزون

اینروزها دوباره،

برایت تولد میگیرند.

لی لی به لالایت میگذارند.

دوباره "استاد....استاد" به راه انداخته اند.

اخبار سرطانت را لحظه به لحظه رصد و اطلاعرسانی میکنند.

رفت و برگشتت به امریکا را "خبر" میکنند.

برایت مراسم و تجلیل میگیرند.

نوکرانت (که بوی کباب کدخدا را شنیده اند) به دورهمی می روند تا شاید از پنجره "نسیم" نامت و قیافه ات را بیاد مردم بیاورند.

حافظه تاریخی مردم را دست کم گرفته اند.

خودت هم که غمیش و عشوه رسانه ای کم نداری.

فیلت یاد هندوستان صداوسیما کرده است؟

رفقایت هم که از رو نمیروند. +

برایت گدایی همان آنتنی را میکنند که سال 88 پیف پیفش کردند و دماغشان را گرفتند.

همانها که میگفتند : استاد ما خودش خسرویی است در رسانه! نیازی به آنتن ندارد، خودش یک پا آنتن است.

حال چه شده که برای گرفتن همان آنتن بی بو و خاصیت صداوسیما کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته اند؟

و تو ای استاد مسلم حنجره!

ای آقای "خاک پای مردم ایران"

بدان که راه برگشت به آنتن ملی خیلی سخت نیست.

اگر پیوستن به آشوبگران کف خیابان های 88 و بستن مچ بند سبز کار غلطی بود!

اگر هماغوشی رسانه ای با VOA و BBC کار غلطی بود.

اگر کشف حجاب خانواده ات و علنی سازی عدم اعتقادت به این "ضروری دین اسلام" کار غلطی بود.

اگر ابراز نفرت و برائت از 1400 سال سابقه روحانیت شیعه روی آنتن VOA کار غلطی بود.

اگر کمک به تعمیم افترای "توهین رئیس جمهور به تمام رای دهندگان موسوی"  کمک به فریب ملی ایرانیان و  کار غلطی بود.

اگر معانقه رسانه ای با مجریان بی بی سی و گوگوش کار غلطی بود.

اگر توهین به نظام جمهوری اسلامی که "اینها دیگر نمیتوانند اداره کنند" کار غلطی بود.

اگر حمله و تحقیر صداوسیما کار غلطی بود.

اگر..

با گفتن یک "غلط کردم" روی آنتن صداوسیما، راه را برای بخشش ملی و کفاره ی رفتارت مهیا کن استاد.

بنظرم تا این دو روز دنیا هست اینکار را بکن جناب حنجره.

باور کن سخت نیست.

از قدیم گفته اند : هرکسی را در قبر خودش میگذارند.

اینهایی که همه استاد...استاد را همچون بادمجان دور قابت می چینند قدرت پاسخگویی شب اول قبر جنابعالی را ندارند.

باور کن همه رفتنی هستیم .

همه ی ما عاقبت خاک گل کوزه گران خواهیم شد.

شما اما : بکوش تا پس از مرگ و در مواجه با روح طیبه شهدای 88 جوابی داشته باشی.

آنجا حنجره ات به کارت نمی آید حضرت استاد.

بلکه زبانت باید از پس آن همه شرمندگی (که خواهی داشت) برآید.

مرا ببخش که عریان انذارت میکنم .

اما شفافیتِ تلخ بهتر از نفاقِ شیرینی است که مگسان روزگار گرد حنجره ات بسته اند.

باز کن حنجره را و به احترام شهدای 88 فریاد بزن : غلط کردم...غلط کردم...غلط کردم.

یکبار دیگر : قولو لااله الله تفلحوا.

تا : لعلکم ترحمون.


اصل مطلب در 598 +  

بازنشر مطلب در بیباک نیوز +

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۵ ، ۱۰:۵۷
مهران موزون

 

ظاهرا برخی ها اگر در کف خیابانهای تهران توسط داعش جهاد نکاح هم شوند وجود دشمن را افسانه میدانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۱:۵۷
مهران موزون
چندماهی است که آقای ح.آ ذهنم را زیاد به خودش مشغول کرده است.
او یکی از ارکان طراحان رسانه ای حسن روحانی است که پشت صحنه بسیاری از خبرسازی های فعلی کشور است.
مصادیق این گمانه زنی هم کم نیستند.
شاید بتوان عمده ترین محورهای طراحی رسانه یی اش را این چنین برشمرد :

الف) مشغول کردن مردم و رسانه ها برای فراموشی پیگیری قضایی بیش از 1500 مدیرنجومی خوار  دولت یازدهم که الحق والانصاف درین مقوله موفق عمل کرده است.

ب) طراحی شطرنج عملیات رسانه ای پیچیده برای کشف و رصد رقبای مطرح روحانی (در انتخابات 96) و تلاش برای از دور خارج کردن آنها.

متن زیر شرحی مختصرست درباره تحرکات نامحسوس آقای ح.آ در محور "ب".

ح.آ پیشترها در رسانه ها اقرار کرده بود که قدرت تحلیل صحیح "دستشویی رفتن" پیشنماز مسجد محل شان را نداشته و ازین رهگذر به آن پیرمرد بیچاره تهمت "عدم طهارت" زده وبا بردن آبروی آن روحانی بدبخت از زندگی عادی ساقطش کرده بود.
همین اقرار و ایضا یکی دوگاف در مشاوره هایش به حسن روحانی مرا به این نتیجه رساند که وی به یُمن داماد فلانی بودن است که در گردونه سیاست حضور دارد.

لکن اینروزها ظاهرا ح.آ و تیمش در حال ترکتازی شطرنج رسانه ای در پشت صحنه بسیاری از اتفاقات خبری کشورند.
شک نیست که ح.آ تنها عضو شبکه رسانه ای طیف تمامیت خواه فعلی نیست و کسانی همچون "ع.ر" و "ف.ص" (که فعلا بازداشت است) هم در ابعاد امنیتی این خبرسازی ها (بخوانید خبر بازیها) دخالت و نقش دارند.
اما بعد..
برای هاشمی و روحانی و شبکه طیبه شان!!!! پیروزی در انتخابات 96 یعنی همه چیز!
زیرا مسیر کشورداری فعلی که در بی ترمزترین شکل ممکنش به ناکجا آباد اقتصاد و سیاست میرود تنها و تنها با تمدید فاجعه بار دولت حسن روحانی (و یا آلترناتیوش) ادامه خواهد یافت.
حقیقت این است که کار هاشمی هنوز با ملتی که دوبار قاطعانه احمدی نژاد را به او ترجیح دادند تمام نشده است.
کار هاشمی هنوز با نظامی که دردانه اش را با حکمی سبک و رقیق شده به هتل اوین انداخت تمام نشده.
کار هاشمی هنوز با ملتی که 9 دی را به تارک تاریخ ایران نشاندند  اصلا و ابدا تمام نشده.
آری،
کار هاشمی هنوز تمام نشده.
و او در تابستان اخیر پشت بلندگو به صراحت گفت : روحانی در دور دوم کشور را به آنجا!!! خواهد رساند.
بر این اساس،
مهم ترین کار هاشمی برای انتخابات 96 ،  برداشتن موانع سر راه حسن روحانی است.
و یکی از این موانع ، همانا "گزینه های مطرح" است.
اما گزینه ها کدامند؟
محمود احمدی نژاد؟
قاسم سلیمانی؟
باقر قالیباف؟
عارف؟
سعید جلیلی؟
لنکرانی؟
فتاح؟
ضرغامی؟
کی؟
درشرایط فعلی ، قدرمسلم جریان رسانه یی هاشمی باید دو کار انجام دهد :

1- رصد و کشف گزینه ها قدر و مطرحی که خیال آمدن دارند؟
2- طراحی سناریوی رسانه ای برای حذف یا مدیریت گزینه ها،
به شکلی که :
یا در همین ابتدای کار فاتحه ی آمدنشان خوانده شود.
و یا برای مهار و مدیریتشان تا پایان کورس انتخابات تمهید منابع کنند.

بنظرم تا بدین لحظه تیم تمامیت خواه "هاشمی-روحانی" موفق شده تا تکلیف چهارگزینه را از باب رصد"آمدن یا نیامدن" معلوم کند.
نقش ح.آ و همکارانش در انجام اینکار بی تاثیر نبوده است.
و اما چهار گزینه ی تعیین تکلیف شده :

گزینه اول : محمود احمدی نژاد
که مهم ترین گزینه از نظر هاشمی است زیرا رییس مجمع تشخیص!! طی دهسال اخیر ، تمام آبروی سیاسی خود را برای مقابله با وی هزینه کرده است.
منصفانه است اگر بگوییم برای هاشمی در انتخابات 96 مسئله این است : بودن یا نبودن احمدی نژاد.
در هفته ی اخیر فرصت لازم برای تیم ح.آ با کشف و رصد خبر ملاقات خصوصی سوم شهریور احمدی نژاد و امام خامنه ای  پیش آمد که با یک طراحی رسانه ای توانستند کار را به اینجا بکشند که اکنون دکتر احمدی نژاد در برابر علنی شدن موضوع پذیرفتن یا نپذیرفتن توصیه (غیردستوری حضرت آقا) قرار گرفته و اصطلاحا آچمز شده است.
اگر این تحلیل درست باشد ح.آ موفق شد خدمت بزرگی به هاشمی رفسنجانی کند.
هم معلوم کرد که احمدی نژاد ممکن است بیاید!
هم موفق شد آمدن احمدی نژاد را (در اذهان عموم) معادل ایستادگی در برابر رهبری قلمداد کند.

گزینه دوم : باقر قالیباف
به جِد معتقدم آقای قالیباف فریب طراحی رسانه ای تیم روحانی را خورد.
پرتاب یک ادعای فساد اقتصادی در خصوص شهرداری تهران (به فضای رسانه ها) کافی بود تا عکس العمل شدید قالیباف ثابت کند که او خیال آمدن دارد.
شهردار تهران با شدت عکس العملی که نشان داد در تور طراحی آقایان افتاد و مشخص شد که حساسیتش به تهمت فساد اقتصادی در حد و اندازه یک سیاستمدار متقاضی ورود به انتخابات 96 است.
بلاشک تیم هاشمی هم اکنون نسخه هتریک قالیباف در 96 را تجویز و آماده کرده اند.

گزینه سوم : قاسم سلیمانی
همگان دیدیم که ح.آ درین فقره مستقیما حاج قاسم سلیمانی را خطاب توتیتری قرار داد.
وادار کردن حاج قاسم به اعلام موضع انتخاباتی چند ماه بیشتر زمان نبرد و خیال هاشمی از سلیمانی (به عنوان برنده مطلق صنادیق 96) راحت شد.

گزینه چهارم : عزت الله ضرغامی
امروز اما و بلافاصله پس از پیچیدن نسخه احمدی نژاد، آقای ح.آ دست بکار شده و با یک توییت اینترنتی (شبیه همان توییت برای حاج قاسم) استارت کار را برای رصد نیت انتخاباتی ضرغامی و پیچیدن نسخه اش آغاز کرده است.

گزینه ی پنجم :
to be continued
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۲۰:۵۶
مهران موزون