شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۱۰ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

یازده روز پس از سخنان تأسف بار جواد ظریف، او همچنان حاضر به عذرخواهی از ملت ایران نیست و حتی در کمال شگفتی مدعی تحریف سخنانش نیز شده است.
پایگاه شنود به فایل سخنرانی ایشان دست یافته که متن دقیق سخنان وی در اینجا پیاده و بررسی می شود :
((اولا که غربی‌ها از چارتا تانک و موشک ما نمی‌ترسن، از این مردم میترسن.[سوت و کف دانشجویان] آیا شما فکر کردید که امریکا که میتواند با یک بمبش تمام سیستم دفاعی ما را از کار بندازه از سیستم دفاعی ما می‌ترسه یا از این مردم؟ [سوت و کف دانشجویان] چرا این میزان به خودتون باور ندارین؟ آیا واقعاً به خاطر قدرت نظامی ماست که امریکا نمیاد جلو؟ بعدش شما بر اساس چه فکر میکنید که امریکا می‌تونه به اطلاعات نظامی ما دست پیدا کنه؟ کدوم سند رو خوندی؟ کدوم سند چنین حرفی رو زده؟ [سوت و کف دانشجویان] ))

بد نیست جناب ظریف به سوالات زیر پاسخ دهند :

1)
آیا اعتراف به «ترس امریکا از مردم ایران» چیزی از مرعوبانه بودن جمله ی «یک بمب امریکا برای تمام سیستم دفاعی ما کافیست» کم می کند؟ (یک بلی یا خیر کافیست).

2) این قلم معتقد است آقای ظریف خودش به ترس امریکا از مردم ایران اعتقاد ندارد زیرا ایشان همرأی و وزیرکابینه ی کسی است که در ایام انتخابات در تقابل با کسانی سخن میگفت و تبلیغ میکرد که همه ی هم و غمشان مقاومت مردم در برابر امریکا بود.
لذا چگونه ممکن است جواد ظریف و همفکرانش از یکسو رسماً اعلام کنند که قطعنامه های شورای امنیتِِ تحت سلطه ی امریکا کاغذ پاره نیست اما از سوی دیگر معتقد باشند که کدخدای شورای امنیت از این مردم می ترسد.
آیا این صداقت با مردم است؟ واقعا عدم صداقت آقای ظریف در این فقره هویدا نشده است؟ (پاسخ فقط بلی خیر)




3) جناب ظریف، همقطارانتان 8 سال تمام احمدی نژاد را کوبیدند و متهم کردند که اینقدر نگو : ملت ایران..ملت ایران.
او را ناجوانمردانه به خاطر ملت ملت گفتنش به پوپولیست بودن متهم کردند.
حال چگونه است که بردن نام مردم از زبان شما آنقدر ارزشمند شده که از قِبلش می توانید سیستم دفاعی کشور را نیز بی آبرو کنید؟ بالاخره کدامش پوپولیستی است؟ ملت ملت گفتن احمدی نژاد در لحظه پرتاب ماهواره و نصب سانتریفیوژها، یا مردم مردم گفتن شما در کنار حراج آبروی سیستم دفاعی کشور؟

4)گفته اید : ((چرا این میزان به خودتون باور ندارین؟ آیا واقعاً به خاطر قدرت نظامی ماست که امریکا نمیاد جلو؟)) فراموش کرده اید که فرزند راستین ملت در فاصله ی سالهای 84 تا 92 همین ادبیات را بر سر دشمنان این ملت می کوفت و شمایان به جای دشمن عصبانی می شدید؟
آیا این احمدی نژاد نبود که به اندازه ریگهای بیابان فریاد میزد که دوران بمب و موشک گذشته و این قدرت پویایی ملت ایران است که دشمن را به عجز انداخته است؟
جناب ظریف فراموش نکنید که این شمایان بودید که همزمان با این سخنانِ شیر بیشه ی ولایت، فریاد میزدید که اینقدر نگویید قطعنامه ها کاغذپاره است و الخ..
آقای ظریف خیالتان تخت،
100 سال دیگر، من و شما زنده هم نباشیم روحمان که آگاه و ناظر است آینده را.
آینده ای که هویدا خواهد کرد تورم سالهای 91 و 92 را چه کسی از چهارراه استانبول بر این ملت تحمیل کرد؟ کدام ناجوانمردی پیروزی های جلیلی را در آلماتی 2 عقیم گذاشت؟

5) شما به دانشجوی مظلومی که نجیبانه روبرویتان ایستاده و سوالاتش را می پرسد با تکیه بر سوت و کف عده ای مودب! جار می زنید که : با کدام سند مدعی هستید که امریکا میتواند به اطلاعات نظامی ما دسترسی پیدا کند؟
یاللعجب از اینهمه گفتار مصیبت بار و متناقض.
شما دو خط بالاتر نگفتید که امریکا با یک بمبش میتواند تمام سیستم دفاعی ما را از بین ببرد؟
لذا از دو حال خارج نیست :
یا اطلاعات شما ازسیستم دفاعی کشور کامل است که این حرف را می زنید یا ناقص.
اگر ناقص است که مستحق توبیخ قرآن کریم هستید که فرمود : لم تقولون مالا یعلمون.
اگر اطلاعاتتان کامل است که شما همانجا فی المجلس دغدغه ی آن دانشجوی بینوا را اثبات کرده اید.
آیا غیر از این است که وزیر خارجه ایران که اطلاعاتش (مثلا) از سیستم دفاعی کشور کامل است به دشمن گِرا داده است که نگران نباشید، یک بمب شما برای تسلیم ایران کافیست.(ما همان ژاپن 1945 هستیم)
کسی چه میداند شاید همین اظهارات جواد! باشد که کمتر از ده روز پس از ایراد آن به امریکایی ها جرأت میدهد که با توافق نامه ژنو مانند دستمال کلینکس رفتار کنند و بر تحریم ها بیافزایند و یا در کنگره شان ایران را تهدید به بمب اتم کنند.
بنابراین،
سخن آن دانشجوی یک لاقبا که ظاهراً دیپلمات تر از شما بوده است همانجا توسط خود شما اثبات شد. ایکاش کسانی که زیر منبر شما مانند تماشاچیان کشتی کَچ سوت و کف می زدند و نیشخندهای شما را میدیدند از شما می پرسیدند که : آقای ظریف سند شما در اینکه امریکا با یک بمبش میتواند تمام سیستم دفاعی جمهوری اسلامی را از بین ببرد چیست؟
آقای وزیر خارجه،
آیا سوال و دغدغه ی آن دانشجو بزرگتر بود و به سند نیاز داشت یا ادعای شاذ شما ؟
دیدید که تمامی مسئولان مربوطه منجمله فرمانده رشید سپاه پاسداران سخن شما را لَغو و از روی جهالت خواندند.
کما اینکه رئیس جمهور محترم نیز جدیدترین کسی است که شما را به تأمل در سخن گفتن فرا خوانده است.
آقای محمدجواد ظریف،
پیش ازاین خدمت شما عنوان کرده بودم که ریزش ها و رویش های 4 سال اخیر را در معادلات تان لحاظ فرمایید.
نگاهتان به مردم از آن بالا و هلیکوپتری نباشد برادر.
که اگر اینگونه باشد(که متاسفانه تاکنون اینگونه نشان داده اید) خود شما در راه رفتن روی سِنِ سیاست دچار مشکل شده و توان اجرای صحیح PS هایتان را نخواهید داشت.
مردم این روزگار تماشاچی و منفعل صرف نیستند و بسی فعالند.
باور کنید آقای دکتر،
دهان خیلی ها در این مملکت دیگر بوی شیر نمی دهد.



۱۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۲ ، ۱۷:۵۶
مهران موزون

آقای صانعی در گفتگو با نیویورک تایمز گفته است :

((من امیدوارم که رهبران دنیا همانگونه که در مراسم تشیع آقای ماندلا حاضر شدند و اینگونه به او احترام گذاشتند به کار او نیز احترام بگذارند، یکی از کارهای ارزنده او این بود که وقتی آزاد شد از همه آن‌ هایی که در حق او ظلم کرده بودند گذشت اما به شرط آن که به مردم بگویند چه ظلم‌ هایی در حق او و مردمش کرده اند. امروز هم معتقدم دولتمردان ایران و آمریکا و سایرین با هم مطابق آنچه گفتم از هم بگذرند و دوستانه زندگی کنند.))  [ اینجا ]



سخت مشتاقیم بدانیم امریکا بابت کدام ظلم، کدام کوتاهی، کدام بدی که از ملت ایران ملت ایران دیده است باید گذشت به خرج دهد؟

پایگاه شنود، حدس هایی در این رابطه میزند که در زیر می آید :

حدس اول : دولتمردان ایران بابت گستاخی دولت پهلوی در فعالیت جاسوسی 25 ساله سفارت ایران در واشنگتن و مدیریت بر تصمیمات کاخ سفید و زیر سوال بردن استقلال حاکمیت ملت امریکا عذرخواهی کرده و از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس دوم : دولتمردان ایران بابت تجاوز هلیکوپترهای ایران در حمله به صحرای نوادای امریکا (در سال 1358) از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.(هرچند که هلیکوپترهای ایران زمینگیر طوفان شن شدند)

حدس سوم : دولتمردان ایران بابت تحریک، تسلیح، تشریک و تطمیع دولت کوبا در حمله به خاک ایالات متحده(در شهریور 1359) و تحمیل جنگ 8 ساله و صدها هزار شهید به مردم مظلوم امریکا از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس چهارم : دولتمردان ایران بابت حمایت و به رسمیت شناختن سازمان تروریستی منافقین امریکایی به ریاست «جرج ماسود راجاوی» در ترور کردن 12000 شهروند امریکایی در طول سی سال فعالیت این سازمان کثیف از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس پنجم : دولتمردان ایران بابت هدف قرار دادن یک فروند جمبوجت خطوط هوایی امریکن ایرلاین (در سال 1367) در خلیج خوکها (توسط ناوهای ایرانی) و اهدای مدال به فرمانده ایرانی عامل این حمله و کشتار 296 نفر شهروند زن و کودک امریکایی عمیقاً اظهار تاسف کرده و از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس ششم : دولتمردان ایران بابت ورود مستقیم در جنگ تحمیلی 8 ساله بین امریکا و کوبا و حمله هلیکوپترهای ایرانی به رزمندگان امریکایی در جزیره هاوایی از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس هفتم : دولتمردان ایران بابت دادن اطلاعات نظامی ماهواره ای به نیروهای کوبایی (اطلاعات نیروهای امریکایی، در تمام مدت جنگ تحمیلی 8 ساله ) از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس هشتم : دولتمردان ایران بابت راه اندازی و حمایت از تروریست کثیفی بنام «جرج دبلیو ریگی» در مرز بین امریکا و مکزیک و کشتار مردم امریکا از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس نهم : دولتمردان ایران بابت 30 سال لشکر کشی ناوهای ایرانی در نزدیکی آبهای ساحلی امریکا و تهدید سرزمینی امریکا از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس دهم : دولتمردان ایران بابت بلوکه و سرقت میلیاردها دلار اموال ملت امریکا که چهار دهه است نزد کشور ایران به گروگان گرفته شده از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس یازدهم : دولتمردان ایران بابت حمایت از محمود عباس فلسطینی در ترور دانشمندان هسته ای امریکا از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس دوازدهم : دولتمردان ایران بابت تحریم های اقتصادی و .. که بر ملت امریکا وارد میکنند از دولتمردان کنونی امریکا درخواست گذشت نمایند.

حدس 13 ...

حدس..

.

.

حدس 88 :  بگم؟؟ بگم؟؟


به راستی انسان وقتی منصفانه!! به موضوع می نگرد پی میبرد که بی دلیل نیست که شخصیت مهربانی همچون آقای صانعی، دلش برای حقوق از دست رفته ی دولتمردان امریکایی و ظلم هایی که از سوی ملت ایران بر آنان رفته است بسوزد و انتظار گذشت از دولت امریکا داشته باشد.
ای بمیرم برای امریکایی ها...




افزوده های محمدحسن کوره پز + :
- ایران باید به خاطر محدود کردن ایالات متحده در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای از این کشور درخواست گذشت نماید.
- ایران باید به خاطر سرنگونی دولت قانونی پرزیدنت نیکسون در کودتای 28 مرداد از ایالات متحده عذرخواهی کند.
- ایران باید به خاطر اجبار کنگره آمریکا به تصویب قانون تحقیر آمیز حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) از ایالات متحده در خواست گذشت نماید.
- ایران باید برای حمله به سکوهای نفتی آمریکا در آلاسکا و ویرانی آنها از این کشور عذرخواهی نماید.

کلا بمیرم برای آمریکا! که هر چی از جنایات ما در حق اونها بگیم کم گفتیم. و اصلا کم لطفی های اونها در حق ما چیزی نبوده که به چشم بیاد!

پی نوشت : شنود حدس های مناسب و محتملِ خوانندگان محترم را به پُست اضافه میکند.

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۰۹:۳۹
مهران موزون

محمدعلی ابطحی را خیلی ها می شناسند.

کارنامه رفتاری او به عنوان کسی که مستقر در لباس روحانیت است هر از گاهی سوژه ی خنده و یا تأسف همه ی طرفها بوده است.


نگانی اجمالی به مواضع سینوسی چند سال اخیر این فرد، بیانگر آنست که سهامدار اصلی حزب باد است.

پیش از آنکه مطلب را در خصوص ابطحی ادامه دهیم خواندن داستان مشهور زیر توصیه میگردد :


*****

حاکمی با نوکرش به مهمانی رفت، وقتی سر سفره  نشستند، خورشت بادمجان را دید که به شکل زیبائی تزئین شده بود، طوری که نظرش را جلب کرد.
حاکم نگاهی به خورشت انداخت و گفت: خورشت بادمجان خوش مزه ترین خورشت هاست و اصولا بادمجان برای بسیاری از مرض ها مفید است.
نوکر  بی معطلی گفت: خورشت بادمجان خوش مزه ترین خورشت هاست…!
حاکم پس از اینکه  چند لقمه ای خورد، خوشش نیامد و گفت: بادمجان نفخ آور و چیز بی خودی است.
نوکر بلافاصله گفت: بادمجان نفخ آور و چیز بی خودی است!
بعد از این که میهمانی تمام شد و  از مجلس خارج شدند حاکم رو به غلامش کرد و گفت:
چرا از خودت عقیده مستقل نداری؟
من می گویم بادمجان خوب است می گوئی خوب است، می گویم بد است، می گوئی بد است.
نوکر گفت: قربان، برای اینکه من نوکر حاکم هستم نه نوکر بادمجان…!

                                                                                       (برگرفته: حکایات برگزیده – لامعی)

*****

ابطحی را پیش از فتنه 88  آنان که اهل وبلاگ نویسی و چت روم بودند به خوبی به یاد دارند.

با عرض احترام به مرحوم ملیچک که هیچگاه به ناصرالدین شاه خیانت نکرد،مروری بر وب نوشته های ابطحی در سالهای پیش از 88 بیانگر این است که ایشان علاقه وافری به خاتمی و چسبیدن به او داشت.



حال به اعترافات ابطحی در دادگاه مردادماه 88 وی توجه نمایید که چگونه خاتمی را در محضر مردم حراج میزند :

((.. بنده وقتی از موسوی به عنوان هندوانه سربسته یاد کردم به خاطر همین توهمات بود که در موسوی وجود داشت که وی امکان تقلب 11 میلیونی را امکان پذیر می‌دانست... پس از انتخابات در جلسه مشترکی هاشمی، موسوی و خاتمی با یکدیگر همقسم شدند که پشت یکدیگر را خالی نکنند و بنده نمی‌دانم که این تنها نگذاشتن و یاری کردن یکدیگر پس از 11 میلیون فاصله برای چه بود....شاید هاشمی دلیل خود را داشت، موسوی شاید کشور را نمی‌شناخت ولی خاتمی با همه ارادتی که به وی دارم اتفاقا برعکس همه مسائل را می‌دانست، توانایی و اقتدار مقام معظم رهبری را می‌شناخت اما به خاطر اتفاقات موسوی را همراهی کرد که این همراهی خائنانه بود.
بنده خودم را نیروی اصلاح‌طلب می‌دانم؛ لذا می‌گویم که خاتمی حق نداشت ظرفیت اصلاحات را به پای موسوی بریزد حتی موسوی هم این ظرفیت را نداشت. البته بنده طرفدار ریاست جمهوری احمدی‌نژاد نبودم ولی زمانی که 11 میلیون در انتخابات فاصله ایجاد شد به عنوان کسی که طرفدار مردم‌سالاری هستم{و باید تسلیم رای مردم میشدم} این مسئله را نپذیرفتم و با این موضوع جلوی فضای رشد مدنی را گرفته و به فرهنگ و تاریخ ایران خیانت کرده‌ام. ولی اگر به جای پیام به موسوی به احمدی‌نژاد تبریک می‌گفتیم بهترین وضعیت را امروز در تاریخ ایران دارا بودیم
))  [اینجا]


ابطحی در حالی خاتمی را خائن اعلام کرد که در 21 مهرماه سال 92 به بهانه ی زادروز محمدخاتمی در اینترنت می نویسد :

(( .. من همه هویت شخصیتی و فکری خودم را از آقای خاتمی می دانم. آقای خاتمی در حوزه مسائل اخلاقی و به خصوص در حوزه حقوق انسانی، از عمق جان به آن ها باور دارد. شاید در نگاه اول این نکته مهمی تلقی نشود. کمتر کسی را میشود پیدا کرد که این شعارها را ندهد. حتی در مبانی نظری هم معمولا شخصیت های سیاسی بحث حقوق انسان ها و حرمت گذاری به آنان را مورد توجه قرار می دهند. امادر آقای خاتمی قبل از هر باوری، حرمت دیگران و حقوق بشر و احترام به انسانیت و اصول اخلاقی نهادینه شده است. وقتی این باور نهادینه می شود - هم چنان که در آقای خاتمی نهادینه شده است - حفظ قدرت برای چنین فردی در جایگاه دوم قرار می گیرد
بکار گیری ادبیات لمپنی هم به معنای دفاع از حقوق ملی در سطح بین المللی نبود و تجربه ۸ ساله گذشته به خوبی این واقعیت را نشان داد
))  [اینجا]

ابطحی در جدیدترین ورژن نوکری برای روسای جمهور، هفته ی گذشته عطف به دعوت احمدی نژاد از روحانی برای مناظره در فیس‌بوک خود می نویسد :

(( خیلی دست بالا بگیریم، آقای احمدی‌نژاد از نظر حقوقی الان یک کارشناس هستند. چه اشکال دارد آقای روحانی یک کارشناس اقتصادی دولت را مامور کند که با آقای احمدی‌نژاد گفت‌وگو کند و پاسخ ایشان را بدهد؟

البته چون موضوع ملی نیست، خوب است یک خبرگزاری متولی این کار شود. آن همه فحاشی و تهمت یک‌سویه ۸ ساله به آقای خاتمی و دولت‌های ایشان، چه رواجی داد بی‌اخلاقی‌های موجود را
..)) [اینجا]

او در حاشیه مراسم ترحیم دکتر معتمد نژاد نیز به خبرنگاران گفته بود :

(( .. 100 روز مدت کمی است اما دولت فعالیت خوبی در این زمینه داشته است و گزارش آقای روحانی نوعی کیفرخواست علیه دولت احمدی‌نژاد بود. بنابراین دولت تدبیر و امید وظیفه و کار سختی دارد و کار خوب روحانی این است که وضعیت کشور را به 8 سال قبل برگرداند.))  [اینجا]

اگر قرار بر قضاوت منصفانه باشد باید گفت : محمدعلی ابطحی در حد نوکری بادمجان هم نیست.


۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۰:۴۴
مهران موزون

اوبامای باهوش و مودب! در سخنرانی شنبه ی گذشته ی خود که در میان صهیونیست ها ایراد می شد گفته است :

(( تحریم‌های غرب علیه ایران موجب انتخاب ریس جمهور جدید در ایران شد ))


ظاهراً سپیدنمایی های مبلغین گفتمان شکم  در انتخابات 92 رضایت امریکایی ها را در پی داشته است.



عکس تزئینی است و ربطی به موضوع ندارد
۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۲ ، ۱۸:۰۰
مهران موزون

این سخن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیست.

سخن وزیر جنگ امریکا و فرانسه و انگلیس هم نیست.

این دسته گلی است که جواد ظریف روز گذشته در دانشگاه تهران و در حالیکه بشدت از خود بیخود شده بود به آب داد.



عین سخن جواد ظریف خطاب به دانشجویان دانشگاه تهران :

(( آیا فکر کردید آمریکا که می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می ترسد؟ آیا واقعا به خاطر قدرت نظامی، آمریکا جلو نمی آید؟ بر اساس کدام سند فکر می کنید آمریکا می تواند به اطلاعات نظامی ما دست پیدا کند؟))

پر واضح است که آقاجواد به محض صدور این اشتباه از دهان مبارک خویش به عمق خطای صادره پی برده و دو جمله بعد درصدد رفوکاری برآمده و با گفتن :

(( ...بر اساس کدام سند فکر می کنید آمریکا می تواند به اطلاعات نظامی ما دست پیدا کند؟))

در حالیکه همین جمله نقیض جملات اول ایشان است  و در حقیقت خودش جواب خودش را داده.

سوال اینجاست که در بحبوحه ی تشطط رفتاری و گفتاری اعضای دولت یازدهم که این روزها مردم را به سمت سرگردانی صحت و سقم گفتار و اخبار پیش می برند، آیا سردار فیروز آبادی این شکرریزی هایی که از لبان وزیر محترم خارجه رخ میدهد را اصلاح خواهد کرد؟

یا پیش از فیروزآبادی این علی شمع خانی است که درصدد جبران اشتباه رفیق اصلاحاتی اش برمی آید.

و یا سردار دهقان وزیر محترم دفاع مصلحت اندیشی نکرده و مستقیما از حیثیت دفاعی کشور دفاع خواهد نمود؟


۱۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۱۰:۴۵
مهران موزون

محمود احمدی‌نژاد در نامه‌ای به حسن روحانی، از وی برای شرکت در مناظره‌ای صریح و روشنگر دعوت کرد.
به گزارش تسنیم، متن کامل نامه احمدی‌نژاد خطاب به روحانی به شرح ذیل است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حسن روحانی
رئیس‌محترم جمهوری اسلامی ایران
 
سلام علیکم
 
با آرزوی موفقیت برای جنابعالی و خدمتگزاران دلسوز در سراسر کشور، با آنکه اینجانب - حتی پس از شنیدن گزارش چند روز گذشته شما که بر "پایه" "انتساب عناوین غیرمنصفانه و بی‌پایه" به دولت‌های نهم و دهم شکل گرفته بود- به اقتضای مصالح کشور، بنا بر سکوت داشته و دارم، لکن به احترام تقاضاهای بی شمار گروه‌های مختلف مردم و از جمله صاحب‌نظران سیاسی و اقتصادی‌، لازم دیدم که از جنابعالی دعوت  نمایم تا در فضایی کاملاً دوستانه و صمیمی، در مناظره‌ای صریح، اصولی و روشنگر در منظر افکار عمومی، ابهامات و حقایق ناب را آنطور که هست، مورد تصدیق و تاکید قرار دهیم تا از فرصت برداشتن گام‌های بلند و استوار در مسیر روبه جلوی کشور دریغ نشود.
 
اینجانب با تاکید مجدد بر لزوم تحکیم‌ دوستی‌ها و حفظ وحدت و همدلی به ویژه در شرایط کنونی، این روشنگری را از جهت پاسداشت تلاش‌های گسترده، صادقانه و کم‌نظیر همکاران و کارکنان دولت در سراسر کشور و نیز قشر وسیعی از فعالان عرصه خدمت در بخش خصوصی، وظیفه خود می‌دانم، چرا که بار مسئولیت پیشرفت آتی ایران عزیز عمدتا و همچنان بر دوش این عزیزان خواهد بود. بدیهی است که جفا بر این خیل عظیم می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری را متوجه کشور نماید. 


 
خدا را شاهد می‌گیرم که این دعوت نه بر اساس یک حس شخصی، بلکه بر مبنای احساس تکلیف دینی و ملی صورت می‌گیرد. وگرنه اینجانب و همکارانم در طول 8 سال مسئولیت خود، زمانی که در عین تحمل بار سنگین خدمات کم‌سابقه در جای‌جای میهن اسلامی به موازات دشمنی‌های بیگانگان، حجم کم‌نظیر ناملایمات و بی‌مهری‌های برخی در داخل را به عشق ملت بزرگ ایران به جان پذیرفتیم، امتحان خود را به نیکی پس داده‌ایم.
 
همچنین در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری در شرایطی که دولت دهم در فقدان نماینده‌ای از خود در رقابت‌ انتخاباتی و ما لا پاسخگویی- آماج حجم سنگین و گسترده‌ای از اتهامات و انتقادات ناروا بود- به خوبی و شایستگی به وظیفه شرعی و قانونی خود در صاینت از آرا مردم عمل کرد و با برگزاری انتخاباتی قانونی و سالم، ظرفیت بالای خود را به ظهور رساند. علاوه بر ضرورت حمایت و دفاع از تلاش‌های شبانه‌روزی نیروهای مخلص و سخت‌کوش کشور در همه حوزه‌ها و قوه‌ها، چیزی که موجب مزید نگرانی شده این است که نادیده انگاشتن ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها و داشتن برآوردهای ناصحیح و آمارهای نادرست از وضعیت کشور چه بسا به تصمیم‌سازی‌های ناصواب در عرصه سیاسی و اقتصادی داخلی و بین‌المللی و تضعیف امید و نشاط ملی بینجامد.
 
از این رو با تاکید مجدد بر این دعوت به عنوان قطره‌ای از اقیانوس ملت ایران، آمادگی دارم که همه توان و تجربه خود را برای تسهیل و پیشبرد امور در خدمت دولت قرار دهم.
 
خادم ملت ایران
محمود احمدی‌نژاد


پی نوشت شنود :

مکررا به دوستان گفته و می گویم که به دلایل(....) اهالی دولت یازدهم حتی سکوت احمدی نژاد را بر نمی تابند و از نظر بنده سخنان آنشب جناب روحانی شگردی بود برای تحمیل «شکستن سکوت» بر احمدی نژاد.

اگر بنده جای احمدی نژاد بودم به خواسته شیخ حسن رفتار نکرده و همچنان سکوت میکردم چرا که هنوز وقتش نشده.

پیش بینی بنده آنست که حسن روحانی و اطرافیانش بهره برداری لازم را از این دعوتنامه ی احمدی نژاد (که معلوم هم نیست آن را بپذیرند و با او وارد مناظره شوند) خواهند کرد.

شیخ حسن مانند موسوی لجوج و نادان نیست.

مانند کروبی بی سواد و ناشی نیست.

مانند محسن رضایی زودرنج و عجول نیست.

مانند غرضی از رده خارج نیست.

مانند ولایتی در تاریخ زمان جنگ  و قطعنامه فریز و متوقف نیست و میداند اینروزها کجای کار است.

مانند عارف یکدنده نیست.

مانند قالیباف شیفته ی خدمت! در کرسی ریاست جمهوری نیست.

حسن روحانی توانایی های بالقوه دارد : متکلم است و رسانه و لوازم آن را خوب می شناسد.

میداند برای بازی با زمانِ مناظره، چگونه کلمات را مهندسی و بیان کند.

میداند کی شمرده و کی سریع سخن بگوید.

او مسلط به فن بیان است.

روحانی هوش هیجانی بالایی دارد.

او هرگاه که در برابر حریف کم بیاورد یا به زیرکی ریل سخن را عوض میکند (از این شاخه به آن شاخه می پرد) یا فضا را به مدد مطایبه و شوخی مهیای فرار از موضوع می نماید.

گاهی که میداند سخن حریف در حال تأثیرگذاری است یا به میان سخن او می پرد و یا موضوعی بی ارتباط را در میانه سخنِ حریف، پرتاب میکند تا فضای تسلط حریف شکسته شده و سخن حق طرف مقابل توسط مردم شنیده نشود.

(مثالش همان قصه ی برخورد گازانبری با دانشجویان در برابر قالیباف بینوا)

لذا به دکتر احمدی نژاد توصیه میکنم حساب شده وارد این میدان شوند و قابلیت های روحانی سیّاس را در محاسبات خود لحاظ نمایند.

بنظر می رسد یکی از نقاط ضعف روحانی همان نگهداشتن وی بر روی ریل بحث اصلی است ، به عنوان مثال اگر روحانی بازهم همچون ایام انتخابات 92 سینه سپرِ آقای هاشمی شود احمدی نژاد بی تعارف و بلادرنگ از ایشان بخواهد که ارتباط آن جمله ی مشهور مناظرات 88 را (که احمدی نژاد در خصوص خانواده ی آقای هاشمی گفته بود) با اصل موضوع که اقتصاد کنونی کشور است بیان کند. بگذریم از اینکه حسن روحانی باید توضیح دهد که ایشان وکیل خانوادگی آقای هاشمی است یا رئیس جمهور ملت ایران؟ ضمن اینکه آقای هاشمی و فرزندانش آنقدر حی و توانا هستند که از جانب خودشان سخن بگویند.

نکته ی مهم دیگری که در چنین مناظره ای بسیار کلیدی است اینکه آقای روحانی و احمدی نژاد می بایست با سند و مدرکی که همراه دارند و پیش چشم مردم است سخن بگویند وگرنه که قرار باشد خیل و سیل ادعاهایی را در مناظره ی احتمالی پیش رو از سوی هرکدام از آقایان بشنویم می شود همین قصه ی 120 روز اخیر که میان روحانی و نهاوندیان و نوبخت و طیب نیا، مردم مات مانده اند که بالاخره خزانه خالیست؟ یا 100 میلیارد دلار (معادل یارانه 85 سال ملت ایران) در آن موجود است؟

بنظرم میرسد برای مناظره ی روحانی و احمدی نژاد بهترین فرد عادل فردوسی پور است به شرط اینکه او فقط و فقط آمار اس ام اس های آنلاین مردم را بخواند و در مدیریت مناظره هیچ دخالتی نکند.

برای مدیریت زمان هیچ چیز بهتر از یک ساعت دیجیتالی مسابقات شطرنج نیست.

این ساعت دو ضرر برای اقای روحانی دارد که فی نفسه همین دوضرر مبدل به دو نفع برای احمدی نژاد خواهد شد.

الف) ساعت شطرنج نشان میدهد که چه کسی حرف بیشتری (منظور حرف حساب است) برای گفتن دارد فلذا تکنیک بازی با زمان از سوی شیخ حسن روحانی جواب نخواهد داد(همان بازی با زمان کروبی به شکلی کمدی سعی در پیاده سازی آن داشت)

ب) آقای روحانی اجازه پریدن در حرف حریف را نخواهد داشت.

به امید مناظره ای سالم و بصیرت افزا.

هرچند چشمم آب نمیخورد آقای روحانی وارد این گود شود اما بزودی توپخانه سایتهای حامی اصلاح طلبان و دولت روی همین دعوتنامه ی محترمانه مانور خواهند کرد.

و مکرو و مکرالله و والله خیر الماکرین


۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۲ ، ۱۲:۵۶
مهران موزون

پس از وقایع ایرانسوز فتنه ی 88 ، مردم شاهد سکوت کسانی بودند که انتظار می رفت به تأسی از مدیریت دلسوز و ارشد نظام، پا به میدان گذاشته و هویت فتنه و ابعاد آن را (همانقدر که فهم دارند) برای مردم روشن کرده و به بصیرت عمومی ایرانیان کمک کنند.

بسیاری از اینان را می شناسیم و دست برقضا همین خواص ساکت! پس از انتخابات 92 آرام آرام نطقشان باز شده و ناطق تر از هر نطاقی شده اند.

آنچه که در چند ماه اخیر، مشهود است ظهور خواص ساکت جدیدیست که خود در فاصله ی سالهای 88 تا 92 علیه سکوت خواص آنزمان فریاد می زدند.

منظور از خواص ساکت کنونی کسانی هستند که نگران شعارهای ارتجاعی دولت کنونی هستند و خواهان آنند که دولت یازدهم کشور را پس از 8 سال ساخت و ساز و پیشرفت به وضعیت دهشتناک پیش از 84 بازنگرداند.

از سویی اینروزها شاهدیم که با گلوله های ساخته شده از کلیدواژه ی تکراری اقتصاد..اقتصاد..اقتصاد، همچنان پیکر دولت های مظلوم نهم و دهم را آماج تیرباران ناجوانمردنه قرار داده و بی آنکه کوچکترین توجهی به سیل حمایت ها و تاییدات حضرت آقا از عملکرد دولت های یاد شده کنند سر بریده ی آبروی دولت های احمدی نژاد را لگدکوب سم اسبان خود میکنند.

و از سوی دیگر طیف مقابل که نتایج 50 درصدی 92 را در نهایت آرامش و نجابت پذیرفت خود را مکلف به همکاری و همیاری حسن روحانی دانسته فلذا بخشی از سکوت خود را بر حفظ آرامش و ندادن بهانه ی کَمکاری به دولت اعتدال! استوار ساخته است.

در واقع اینان به سکوتی لازم! معتقدند.

بسیار خوب!

حد یقفِ این سکوتِ لازم خصوصا برای خواص! اینطرفی کجاست؟

بنظر حقیر، افراط در این سکوتِ همیارانه، برخی خواص اینطرفی را به خواص ساکت 92 تا 96 مبدل خواهد کرد..

براستی کدام عقل سلیم اقتضا میکند که بهانه حفظ آرامش و همکاری با دولت بنفش، روی خود را با سیلی همیاری..همیاری، سرخ نگاه داریم؟

تنها در همین 119 روزی که از حکم تنفیذ شیخ حسن گذشته است آنقدر اتفاقات نامیمون افتاده است که بتوانیم برخی خواصِ «خواص ساکت شناس» 88 تا 92 را خواص ساکت کنونی بنامیم.

خبرهای رایج این ایام گواه آن دارند که افعیِ جانِ فتنه گران روز به روز گرمای بیشتری می بیند.

یکی از همن افعی های ضدولایت فقیه به تازگی سخن از طلبِ 88 می گوید.

اگر رئیس جمهور فعلی حاضر نیست موضع خود را در برابر این پلشتی ها روشن کند ممکن است به دلیل فشار «خود پدرخوانده های دولت یازدهم» باشد اما خواص «جبهه ی ضدفتنه» را چه شده است؟

مَخلص آنکه : برخی بی آنکه حواسشان باشد مبدل به خواص ساکتِ این طرفی ها شده اند که اگر به این سکوت ادامه دهند بیانگر آن است که در فاصله ی سالهای 88 تا 92 شجاعتشان ناشی از حضور مردم پررنگ مردم در برابر فتنه بوده و برای آنکه رسوا نشوند همرنگ جماعت شده و نان را به نرخ روز 88 تا 92 خورده اند و امروز نیز نرخ نان از نظر آنان فرق کرده است.

لکن باید بدانند که همان مردم هنوز هستند.

حداقل، نهم دی 92 خواهند دید.



پی نوشت : به تمام خوانندگان محترم توصیه می شود مطلب خواص و عوام ولایت امر را یکبار به دقت! مرور فرمایند :  اینجا

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۲ ، ۰۸:۲۹
مهران موزون

اینروزها یکی از مباحث مطرح و داغ فضای رسانه ای کشور موضوع یارانه ها و تصمیم عنقریب دولت یازدهم به قطع یارانه بخشی از آحاد ملت و یا قطع یارانه نقدی تمامی ملت و تغییر ماهیت آن به اشکالی دیگر است.

کافیست به گوگل سری بزنید و جستجو کنید :  قطع یارانه ها

نتیجه را ملاحظه کنید : +

روزنامه ی  شرق در صفحه ی 10 امروز خود با درج تأسف بار تصویری از روزنامه نیویورک تایمز و انتخاب تیتری موهوم به موضوع قطع یارانه ی الاغ ها پرداخته است.

اینکه قطع یارانه ها توسط دولت حسن روحانی تصمیمی درست باشد یا غلط و اینکه مردم ایران پس از تصمیم نهایی دولت، سکوت خواهند کرد یا اعتراض، امری است علیحده اما نافی طرح این پرسش نیست که :

آیا روزنامه ی شرق با درج این مطلب موهوم و پرداختن به آن ،رسماً اقدام به توهین به مردم نکرده است؟

امیدواریم مسئولین امر پیش از آنکه این مطلب منجر به واکنش های منفی عمومی شود برخورد لازم را با عوامل این توهین ملی انجام دهند.



تصویر تأسف بار روزنامه شرق


۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۲ ، ۱۰:۰۷
مهران موزون

اوباما پس از پایان مذاکرات جاری ژنو گفته است : ایران باید بداند که بمب اتم امنیت نمی آورد.

گذشته از اینکه اوباما با شیادی تمام این حرف را از زبان رهبر معظم انقلاب و ایضاً رئیس دولت دهم جمهوری اسلامی کش رفته و تکرار کرده است، جا دارد تا راستی آزمایی این سخن را در خصوص خود امریکا که مملو از بمب اتم است جستجو کرد.

قرآن کریم درباره کسانی که دانش و آگاهی به مسئله ای درست را دارند اما عامل و عمل کننده ی به آن نیستند تعایبر متعددی دارد.

شاید مشهورترین این تعابیر آیه ی شریفه ی پنجم از سوره مبارکه جمعه باشد ک می فرماید :

((  مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَ‌اةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ‌ یَحْمِلُ أَسْفَارً‌ا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّـهِ ۚ وَاللَّـهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ  ))

مثل کسانى (از علماء یهود) که (دانش علم و عمل و ابلاغ) تورات بر دوش آنها نهاده شد سپس آن را بر دوش نکشیدند، مثل الاغی است که کتاب‏هایى چند بار می کشد (اما بهره‏ اى از آنها ندارد). بد مثلى است مثل گروهى که آیات خدا را (دستورات تورات را با مخالفت خویش) تکذیب و انکار کردند، و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند.



جناب آقای پرزیدنت،

از کرامات شیخ ما چه عجب! دستت را باز کرده ای و میگویی این است وجب؟؟؟

8 سال تمام این یاسین را که :

بمب اتم ضامن امنیت نیست...

دوران بمب اتم گذشته است..

اگر بمب اتم امنیت آور بود شوروی را حفظ میکرد و ...

احمدی نژاد همچون به گوش شمایان خواند و افاقه نکرد.

حال همان جملات را بی کم و کاست تحویل خودمان می دهید؟

آیا این سخن همان اَسفاری نیست که احمدی نژاد محترمانه بر دوشتان نهاد و تحویل نگرفتید؟

اگر قبول دارید که بمب اتم امنیت نمی آورد، پاسخ دهید که چند هزار بمب اتم در خاک امریکا و پایگاه هایتان در سراسر جهان چه میکند؟

از دو حال خارج نیست :

یا در خصوص اینکه بمب اتم امنیت نمی آورد دروغ می گویید و به این سخن اعتقادی ندارید و صرفا برای کشیدن دستکش مخملی بر دست چدنی تان اینگونه ژست میگیرید.

یا اعتقاد قلبی به این سخنِ آموخته ی از احمدی نژاد دارید اما طبق گفته ی قرآن حاضر به عمل به این اَسفار نیستید و امریکا همچنان آرمیده بر انباری از بمب اتم خواهد بود.


در تفسیر آیه 5 سوره ی مبارکه جمعه چه نیکو و بجا میگوید سعدی شیرازی:

دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند. یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگر آنکه آموخت و عمل نکرد.

علم چندان که بیشتر خوانی

چون عمل در تو نیست نادانی

نه محقق بود، نه دانشمند

چارپایی براو کتابی چند

آن تهی مغز را چه علم و خبر

که برو هیزم است یا دفتر

۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۰
مهران موزون
سرکار خانم «عالیه روحانی»
 باسلام

شنیده شد که از رفتار و گفتار شاذ و تأسف بار فرزندتان در صحنه سیاست کشور دفاع کرده و او را عاقل! خوانده اید.
امید که این نقل قول صحت نداشته باشد که در این صورت ناچاریم احتمال دهیم که در خصوص پسرتان (مبنی بر اینکه درست حرکت میکند، درست می فهمد، درست..) اطلاعات غلط به شما داده اند تا شما به چنین قضاوتی برسید.

سرکار خانم مطهری،
عاجزانه از شما درخواست داریم پسرتان را به خانه ببرده و به نیابت از شهید مطهری، ایشان را تنبیه بفرمایید چه اینکه اینجانب به عنوان یکی از فرزندان معنوی آن شهید معظم، که از چشمه ی آثارش بهره مند بوده و هستم شک ندارم که اگر استاد در قید حیات بود بلادرنگ علی مطهری را فَلَک کرده و مورد بازنگری پرورشی قرار میداد.

سرکار خانم مطهری،
مستحضر باشید که فرزندتان سالهاست بی هیچ هنر خاصی، صرفاً از کیسه ی شهرت و محبوبیت پدر سیراب است و اصلاً و ابداً متوجه نیست که در حال خرج کردن و استهلاکِ محبوبیت پدر در اذهان عمومی است.
سالهاست که این مردم به حرمت خون  و جایگاه آن پدر شریف، چهره ی نامحبوب این پسر را تحمل می کنند.
ساختار شکنی هایش،
فحاشی هایش در صحن مجلس،
هتک هایش،
حرمت شکنی هایش،
خودسری هایش،
حملاتش به بزرگان نظام
به مقامات
به نیروهای ارزشی
به سپاه،
به زمین به زمان را تحمل می کنند.
چرا؟
صرفاً به حرمت آن بی بدیل استاد.

خانم مطهری،
خواهشمندیم از جایگان مادری تان استفاده کرده و این بار گران را از خانه ی ملت جمع کرده و به خانه خودتان ببرید و مورد بازنگری اساسی قرار دهید.
حقیقت این است که فرزند شما سالها پیش در پوستین اصولگرایی فرو رفته و وارد خانه ملت شد و سپس پوستین برانداخته و به مرور نشان داد که آلت دست فتنه گران شده است.
او به سهولت به اشخاص و نهادهای ارزشی توهین و حمله کرده و قلب واقعیت میکند.
علی دلبند شما،
آنچه را که منویات سران فتنه است و جرأت بیان آن را ندارند به نحوی مشمئز کننده نمایندگی کرده و انعکاس داده و قبح شکنی میکند.

خانم مطهری،
پسر شما با چیزی بنام «حیای سیاسی» از بُن بیگانه است.
متاسفانه بچه ی شما این رفتار خود را ممزوج با یک «خودشیفتگی ناشی از آقازادگی» همراه ساخته و از شخصیت وی جلوه ای ساخته شده که میتوان آن را نارسیسیسم سیاسی پیشرفته نام نهاد.

خانم مطهری،
خواهرمن،
مادر من،

در میان همسران شهدای انقلاب و جنگ، تنها شما نبودید که مضاف بر انجام وظایف مادری، بار پدر بودن را نیز به دوش کشیدید.
دراین کشور هزاران همسر شهید بوده و هستند که در نبود همسر، به خوبی از پس تربیت فرزندان خویش برآمده اند.
این را عرض کردم که در خلوت خویش نفرمایید : چه کنم؟ پس از شهادت استاد، دست تنها بودم.
اصولا چنین سخنی از شما پذیرفته نیست زیرا هزاران هزار انسانِ این مملکت تحت تربیتِ آثار همسر شهیدتان بوده اند چگونه بپذیریم که کوزه گر از کوزه شکسته آب خورده است و علی مطهری بهره ای را که دیگران از پدرش دانشمندنش برده اند نبرده است؟

سرکارخانم مطهری گرامی،
شما فرزندان دیگری هم تربیت کرده اید که نمونه ی اخلاقند.
کدامیک از فرزندان شما همچون علی، وکیل مدافع کسانی شده اند که ولی فقیه زمان، آنان را فتنه گر و برانداز خوانده است؟

خانم مطهری،
سخن بسیار است، لکن از شما درخواست و تمنا داریم فرزندتان را سرپرستی و مدیریت کنید پیش از آنکه صبر قلم های حقیقت نگار تمام شود.





ارادتمند و خاکسار اندیشه های معلم شهید، استاد مرتضی مطهری
والسلام
۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۳
مهران موزون