شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

آقای هاشمی، لطفا این خاطره را بخوانید

يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۸ ق.ظ
جناب آقای هاشمی،
باسلام،
از آنجا که می دانم فرصت خواندن خاطرات دیگران را ندارید خواهشمندم دستور فرمایید تا یکی از پرسنل محترمتان در اوقات استراحت و فراغت آن را برایتان بخواند تا قدری خستگی از تن بدر کنید.
چه اینکه یقین دارم شنیدن مطالبات مردمی و آنچه که در کف میدان وبلاگ ها میگذرد برایتان جذابیت دارد.
***
سال 1359 بود و من کودکی 11 ساله.
آن ایام شطرنج آزاد نبود و من نیز تجربه این بازی را نداشتم.
در یکی از روزهای آوارگی (من از جنگزدگان خوزستان بودم) پسرکی هم سن و سال خودم که علم بازی شطرنج را میدانست با خودکار آبی بیک اقدام به کشیدن صفحه شطرنج روی مقوای کارتن قندهای ده کیلویی نموده و مربع های صفحه را با همان خودکار آبی یکی درمیان تیره کرده و مثلا صفحات سیاه شطرنج را ایجاد کرد.
برای تهیه مهره ها نیز از قند و نخود و لوبیا و اشیاء متفرقه استفاده کردیم.
این را عرض کنم که پدر متدین من بیخبر از این سرگرمی بنده بود و ما پنهانی مشغول بازی شدیم.
طولی نکشید که بنده به خودکفایی کامل در بازی شطرنج رسیدم.
القصه..
چندی بعد خانواده ی آن پسرک به جای دیگری رفتند و من ماندم و عطش شطرنج و فقدان حریف.
چاره ی کار را در آن دیدم که برادر کوچکترم را وارد گود کنم.
او 4 سال از من کوچکتر بود اما انصافاً هوش بیشتری برای پیروزی در این بازی از خود نشان داد.
هنوز دو روز از نبرد ما دو برادر نگذشته بود که او پشت سرهم مرا شکست میداد.
تحملش برایم سخت بود.
بناچار هرجا گیر می کردم و کم می آوردم به برادرم میگفتم : اینجا یک قانون وجود دارد که فراموش کرده ام برایت بگویم و حالا اعلام می کنم.
برادرم به من اعتماد کامل داشت و می پذیرفت.
داستان بدین منوال سپری شد تا جایی که تعداد قوانین خلق الساعه ی بنده به چند مورد رسید و اخوی نازنین بنده علناً زمینگیر این جمله ی بنده شده بود : «آهان! اینجا یه قانونی هست که یادم رفته بود بهت بگم» .
نهایتاً کار به جایی رسید که گفت : من دیگه بازی نمی کنم تا تمام قانونای بازی رو یکجا اعلام کنی.
***
خاطره ی من تمام شد آقای هاشمی.
اکنون از شما خواهشی دارم :
اگر ممکن است لطفا تمام خاطراتی را که از حضرت امام(ره) دارید یکجا، یکباره و کتباً اعلام فرمایید .


موافقین ۷ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۴
مهران موزون

نظرات  (۵۴)

۱۴ مهر ۹۲ ، ۱۱:۵۳ نیما از دزفول
انصافاً این را خوب آمدید برای جناب هاشمی !
البته مثل همیشه !
پاسخ:
ممنون نیماجان
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
عالی بود. معرکه بود
مثالت حرف نداشت.
خدایی بهترین پستی که تا الان نوشتی همین بوده چون هیچ مخالفتی نمیشه از هیچ جهت باهاش کرد.
کیهان هم امروز نوشته بود خب چرا برا هر کارتون از امام خاطره نقل می کنین؟چرا از طرف خودتون حرف نمی زنین؟؟!
.
.
** ** ** ** ****** *** *****
**** ****** **** ******* ****** * ***** ** ***** ** **** * *** ** ****** ***** ***** ** *** **** **** **** **************

پاسخ:
سلام
ممنونم از کامنتتون
خوشحالم که قلم الکن بنده تونسته پیامش رو به مخاطب منتقل کنه.

توضیح : بخش سانسور شده رو خوندم و جالب بود اما پوزش میخوام از اینکه معذوریت قانونی برای درجش دارم.
امیدوارم که مکدر نشوید.
مویدباشید
۱۴ مهر ۹۲ ، ۱۳:۳۹ مهدی آقایی پور
سلام خدا قوت
خاطره جالبی بود
 ولی توقع زیادی داشتی ها !!!!!
خودت می تونی همه خاطراتت رو یکجا به یاد بیاری ؟؟؟!!!
باید یه اتفاقی بیفته که بتونی خاطره متناسب با اونرو بسازی نه ببخشین به یاد بیاری .

با مطلب " دانشگاه زندانیان آزاد " منتظرت هستم . در ضمن در صورت تمایل تبادل لینک کنیم .
کلبه سبز بصیرت
http://kolbeye-basirat.blogfa.com/post/4
موفق باشی و پیروز
پاسخ:
سلام
زنده باشی اخوی.
خودم شاید نتونم تمام خاطراتم رو بیاد بیارم ولی اگر قرار باشه خاطراتم رو به مقدرات کلان یک ملت ربط بدم باید و باید و باید همشو بیاد بیارم.
موید باشی
سلام، خداقوت
مطلب عالی و خاطره خوبی را عنوان کردید!
پیشاپیش از حضورتان ممنونم!
http://cherik.blog.ir/post/64
پاسخ:
سلام
ممنونم
خدمت میرسم
سلام با سفارش دکتر کوچک زاده اومدم خوندم و انصافا حق با ایشون بود و مطلبتون خوندن داشت. احسنت
پاسخ:
سلام
آقای دکتر به اینجانب لطف دارند.
ممنون که پیام شنود را دریافت کردید
موفق باشید
۱۴ مهر ۹۲ ، ۲۲:۴۰ دختردسفیلی

بمیرم براداداش کوچیکها!!!!

ولی خدائیش بیان همه ی قانون های بازی یه نخود انصاف میخوادکه همه مثل شما ندارن.

ولی خودمونیم عجب جلب مخفی بودین شما؟!؟!؟!؟!؟

خداکنه داداش کوچیکتون این خاطره رو بخونه ونظرش رو درمورد این خاطره شمابگه!

داداش کوچیکه ی آقای موزونی کجائین؟!؟!؟!؟

پاسخ:
سلام آبجی
خدا به شما سلامتی بده انشالله
دوران کودکی دوران شروشورها و شیطنت هاست.
ممنون از بذل مطایبه تون.
۱۴ مهر ۹۲ ، ۲۳:۴۶ پسر دزفولی
خیلی مردی به مولا.......

زدی تو خال......

نوکرتم حاجی......
پاسخ:
سلام مهندس
محبت داری اخوی.
سرکار فتی؟
عالی بود.عااااالی
پاسخ:
متعالی باشید
۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۱:۴۳ نیما از دزفول
از قدیم وندیم گفته اند:
100 تِمِن بدهکار بُ یی - بِرارِ کُچُک نَبُ یی !
پاسخ:
باور کن برعکسه
برادر بزرگ بودن مصیبت های خاص خودش رو داره.
بسیار به جا بود
پاسخ:
ممنونم
گـــــــــــــــــل گفتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خاطرتون خیلی شیرین بود یاد ی شیطنت خودم تو بچگی افتادم اما خداییش خوب مطلبو با این خاطره ربط دادین.
پاسخ:
سلام
ممنون از ابراز لطفتون
خاطره دیگر نداری ؟ خاطره ایشان بود که امام خامنه ای رهبر شد. راستی چرا فقط برای هاشمی  حال مهم شد ؟ شاید بخاطر اینکه خوابان دیردز چیزی ندارند
پاسخ:
خاطره دیگر نداری ؟
چرا تا دلت بخواد زیااااااد

خاطره ایشان بود که امام خامنه ای رهبر شد.
خوب که چی؟


 راستی چرا فقط برای هاشمی  حال مهم شد ؟ شاید بخاطر اینکه خوابان دیردز چیزی ندارند
این خط رو یه بار دیگه بخون خودت اگه فهمیدی چی نوشتی به ما هم بگو.
با عرض پوزش بسیار در جواب آقای نیما عرض میکنم:
(چون خودم هم بچه آخر هستم!)
از قدیم گفتن سنگ .... بُیی بچه کُچُک مَبُیی

من با توصیه دکتر کوچک زاده اومدم اینجا خیلی جالب بود کلی خندیدم

پاسخ:
خوش آمدید
دکتر محبت دارند

وقتی می گویند خودتان را به خواب زدید باور نداری !! واقعا نفهمیدید سطر آخر یعنی چی ؟ پس می گم.

چون هاشمی گذشته ی روشنی دارد و امثال اربابان شمادر بحرانهای کشور مثل جنگ در حجره های خود مشغول تربیت امثال ... بودند.وهمچنین برای فراراز واقعیت یادتان می رود که گذشته چراغ راه آینده بوده واست ووقتی به این واقعیت می رسید می گوئید حال افراد مهم است. ودیدید که حال هاشمی در جامعه خیلی بهتراز حال اربابان شمااست . وتخریبهای جدید مطمئن باشید باز عزت هاشمی را بیشتر می کند ایکاش هاشمی اینقدر مصلحت اندیش نبود وپرونده امثال کوثری را رو می کرد تا مردم چهره ی واقعی

اقایان را می شناختند.

پاسخ:
سلام نوکر خودخوانده ی آقای هاشمی،
ارباب من حسین(ع) است و نوکرحسینم و آقایم سیدعلی است و مرید اویم.
منظورت از ارباب کدام بود؟
اگر شخص ثالثی است بفرمایید بشنوم.
و اگر یکی از این دو باشد باید عرض کنم آقای هاشمی شما را به نوکری نخواهد پذیرفت چون ایشان هم مثل من، خود را نوکر اباعبدالله(ع) میدانند و پیرو رهبری.
به قول خودشان : بدیلی برای رهبری چون حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله) نمی شناسند.
نوکرقلی عزیز، «گذشته ی هاشمی روشن است»
ایا من این جمله ی درست شما را انکار کرده ام که برایم تکرارش می کنید؟
از کرامات شیخ ما چه عجب؟؟ دست راباز کرد و گفت : این است وجب!
هان ای نوکر خودخوانده ی آقای هاشمی، مراقب باش با اینگونه دفاع از شخصیت آقای هاشمی به ایشان خدشه وارد نکنی.
مثل ات چون کسی است که لباس کاراته پوشیده و برای بازی شطرنج حاضر شده؟
زمین را اشتباه انتخاب کرده ای عزیزم.
حیف انسان باهوش چون هاشمی نیست که افرادی با آی کیو منفی یک بخواهند از او دفاع کنند؟
گذشته ی هاشمی روشن است؟
ای نوکر متفکر!
معلوم است که گذشته هاشمی در حدی که گفته و نوشته و اعلام شده است روشن است.
گذشته ی حضرت امام(ره) نیز روشن است
گذشته ی سید احمد مرحوم هم روشن است.
گذشته ی شیخ ساده لوح مرحوم نیز روشن است.
گذشته ی محسن رضایی روشن نیست؟
گذشته ی حضرت آقا(روحی له فدا) روشن نیست؟
گذشته ی شما را نمیدانم..دروغ چرا!..تا قبر آ..آ...آ.
اما آیا من در این پُست به گذشته ی آقای هاشمی اشاره کردم؟
آیا غیر از اینکه یک خواهش از ایشان کردم؟
اصولا آقای هاشمی خاطراتشان را فقط برای عمه ی بنده و شما تعریف نمیکند که!
وقتی ایشان خاطراتش را بازنشر عمومی میدهد یعنی مصرف کنندگان این خوراک رسانه ای عموم مردم هستند بنابراین مردم حق دارند در خصوص این خوراک اظهار نظر کنند(فقط اظهار نظر)
یک پیشنهاد،
از آقای هاشمی بپرس : ارباب! من یکی از مردمی را که چشم و گوشش مورد خاطرات شما واقع شده را مورد برخورد قرار دادم و بهش تاختم و خلاصه آسفالتش کردم که دیگه جرئت نکنه در مورد خاطرات شما حرف بزنه! چه معنی داره کسی خاطرات شما را به خوردش بدیم بخواد نظر بده...خاطرات شما مثل دارو میمونه و باید دهن روحش رو باز کنه و بندازه بالا و حرف هم نزنه.
نوکر قلی عزیز میدونی آقای هاشمی چه پاسخی به تو خواهد داد؟
آقای هاشمی به نوکرقلی : اولا من ارباب تو نیستم بیخود آویزون من نشو دوما : تو به روح اعتقاد داری؟
ای نوکر گرامی،
لطفا بدون توهین و زبان درازی بفرما : چرا از یک خواهش که از جناب هاشمی در عین ادب و احترام شده این چنین برق از سه فاز روحت پریده است؟
حرف بدی زده ام؟
اینجا وبلاگ کوثری است؟
من کوثری هستم؟
همه ی نوکری ات همین بود برای اقای هاشمی؟
باز توصیه میکنم : شک نکن که آقای هاشمی، نوکر دانشمند!! نیاز ندارد و اصولا از کسانی که می خواهند ایشان را در غیر خط رهبری قلمداد کنند برائت دارد.
مگر اینکه بفرمایی که منظورت از اربابان بنده : نه امام حسین(ع) بود ونه حضرت سید علی.
(کامنت بعدی ات که حاوی توهین های شدیدتر خواهد بود نظر بنده را اثبات میکند که هاشمی چنین نوکر تندرویی ندارد)
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
عامل خفقان گذشته و لیبرال امروز کسی نیست جز آقای *****
پاسخ:
پوزش بنده را بابت حذف نام بپذیرید

سلام به جا وجالب بود به من هم سر بزنید خصوصا به پست شهدا شرمنده ایم

http://hejabmanvto.persianblog.ir/

پاسخ:
سلام
خواهش میکنم.
چشم خدمت میرسم
عالی بود...
پاسخ:
متعالی باشید

چقدر عصبانی شدی . اگر ارباب تو امام حسین (ع)بود اینطور آشفته نمی شدی. اگر توهم زمان جنگ وانقلاب بودی متوجه می شدی که چه کسانی درزمان  انقلاب وجنگ درحجره ی خود خفته بودند وامروز انقلابی شدن وامثال شمارا جلو انداخته اند تابه امثال هاشمی توهین کنید.خدارا شکر تابه امروز آویزان هیچ گروه ودسته و آدمی نبودم وفقط نگاه به فرمایشات رهبرم داشتم وسعادت دارم حداقل سالی چندبار ولی امر خودم آقای خامنه ای را زیارت وتوفیق دست بوسی داشته باشم ولیکن تا به امروز یکبار دست هاشمی ویا دیگران را نبو سیده ونخواهم بوسید . شما مطمئن باش ما فقط نوکر ائمه الخصوص افتخار نوکری هئیت امام حسین (ع)راداریم وبس ولی واقعیت ها را براساس واقعیت می بینم نه مسائل سیاسی و آدمهای سیاسی.

دیدید اشتباه نکردم  شماو کوچک زاده  بهتراز این نمی توانید باشید کوچک زاده را خوب می شناسم ایکش شماراهم زیارت می کردیم

پاسخ:

چقدر عصبانی شدی . اگر ارباب تو امام حسین (ع)بود اینطور آشفته نمی شدی.

اربابم حسین ابن علی(ع) است و به همان حسین قسم که تمام لحظه ی نوشتن پاسخ شما لبی خندان داشتم. برداشت تان اشتباه بود.


اگر توهم زمان جنگ وانقلاب بودی متوجه می شدی که چه کسانی درزمان  انقلاب وجنگ درحجره ی خود خفته بودند 

من هم بوده ام (مثل اینکه نخواندی که بچه ی خوزستانم هاااا) و آمار نسبی کسانی را که در حجره ی خود خفته بودند دارم، اما این سخنت ربطی به مطلب من و کامنت قبلی ات ندارد.


وامروز انقلابی شدن وامثال شمارا جلو انداخته اند تابه امثال هاشمی توهین کنید.

گزافه گفتی برادر. من کجا به هاشمی توهین کردم؟ ضمنا به خود من هم توهین کردی «مرا جلو انداخته اند» این یعنی بنده عقل درست و درمانی ندارم و دیگران مرا راه و چاه یاد میدهند.

کمی بوی غرور و فرعونیت از این کلامت هویداست. قبول داری؟ یکبار دیگر بخوان متن ات را.


خدارا شکر تابه امروز آویزان هیچ گروه ودسته و آدمی نبودم

اگر راست گفته باشید جای شکر دارد.


وفقط نگاه به فرمایشات رهبرم داشتم

مطمئن هستید حضرت آقا در فرمایشات شان به شمای نوعی گفته اند که هرکس از هاشمی خواهشی داشت به او حمله کنید؟


وسعادت دارم حداقل سالی چندبار ولی امر خودم آقای خامنه ای را زیارت وتوفیق دست بوسی داشته باشم

خوش بحالتان. انشالله که این دیدارها در تعالی روحتان موثر باشد. برای ما هم دعا کنید.


ولیکن تا به امروز یکبار دست هاشمی ویا دیگران را نبوسیده ونخواهم بوسید .

اما من دست افراد زیادی را بوسیده و می بوسم.

دست مادر و پدرم را بارها بوسیده ام.

دست معلمین خود را بارها بوسیده ام.

دست و شانه ی جانبازان متعددی را بوسیده ام.

دست دخترم فاطمه را بوسیده و می بوسم.

دست ...

دعا کنید روزی دست آقا هم به لبهای حقیر برسد.


شما مطمئن باش ما فقط نوکر ائمه الخصوص افتخار نوکری هئیت امام حسین (ع) را داریم وبس ولی واقعیت ها را براساس واقعیت می بینم نه مسائل سیاسی و آدمهای سیاسی.

یادتان رفته؟؟ سیاست ما عین دیانت ماست داداش.


دیدید اشتباه نکردم  شماو کوچک زاده  بهتر از این نمی توانید باشید کوچک زاده را خوب می شناسم ای کاش شما را هم زیارت می کردیم

کدام اشتباه را نکردید؟

ضمناً ربط آقای کوچک زاده به بحثمان را نفهمیدم. من با هزار نفر ارتباط دارم که که میزان ارتباط و ارادتم با آنها یکسان نیست.

بنده را نیز می خواهید ببینید آدرس دهید خدمت برسم .

آدرس من : تهران - دست چپ.

۱۶ مهر ۹۲ ، ۱۷:۴۳ عقل عبادی

سلام همشهری

خاطرت فوق العاده بود.

منم از این خاطرات زیاد دارم!!!!!!!!!1

با مطلبی در همین فضاها به روزم.

یاعلی

پاسخ:
سلام بر شما
آدرستان باز نشد
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

پیروزی اَشرافیتِ بند و بستچیِ با بیگانگان(از شاهِ عربستان و مبارکِ مصر تا جورج‌سوروسِ بین‌المللی و...) و باجگیر از مردمِ ایران(از ******* * ***** ******** ******* تا صدقه‌گیرانِ از شهرام جزایری و روشنفکران و...) گوارایِ پادوهایشان که عَلَمِ تحقیر و تخریبِ احمدی‌نژاد را؛ علیرغم نهیِ مکرر و مؤکد رهبرِ بصیرمان؛ بر کول گرفتند و تا نهایت دنائت یک‌نفَس دویدند.

امام خامنه ای در ابتدای دولت احمدی‌نژاد فرمودند: « این دولت قطار انقلاب را به ریل اصلی برگرداند »

  و در انتهای 8سال خدمت فرمودند:

امسال و امروز من اصرار داشتم - خودم به آقاى رئیس جمهور پیشنهاد کردم - که دوستان صحبت کنند و گزارش دهند؛ چون روزهاى آخر این دولت و ایام مناسبى است براى اینکه از مجموعه کارهائى که در این دولت شده - البته به عنوان یک نمائى، یک نمونه‌اى - گزارشى ارائه شود. و ما دوست داریم که این اظهاراتى که امروز اینجا شد، به سمع مردم عزیزمان هم برسد؛ هم خواص و کسانى که اهل فنّند و آشنا هستند، مطلع شوند - چون بسیارى از این مطالبى که گفته میشود، دوستان اینها را نمیدانند؛ میبینیم گاهى اوقات اطلاعات کافى و وافى ندارند - هم عموم مردم مطلع شوند و بدانند؛ اگرچه برخى از کارها جلوى چشم است. البته مخالفین و کسانى که بی‌اطلاعند - بعضى از دستگاههاى رسانه‌اىِ خارجىِ مغرض، و گاهى بعضى در داخل - برخى از چیزهائى را که جلوى چشم هم هست، انکار میکنند. یعنى کارى انجام گرفته، جلوى چشم است، همه میبینند، منعکس شده، این را دوست دارند انکار کنند. کارى به این نداریم که حالا بعضیها ممکن است نگاه خوشبینانه‌اى یا دوستانه‌اى یا منصفانه‌اى نداشته باشند؛ بالاخره در فضاى عمومى کشور باید اینها گفته شود و ثبت شود؛ اینها بسیار مهم است.  هشت سال کار کردید، تلاش کردید، کارهاى خوبى انجام گرفت، تحمل زحمات کار شبانه‌روزى را شماها نشان دادید؛ یعنى دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند که رئیس جمهور محترم و همکارانشان در دولت حجم کارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همه‌ى دوره‌هاى دیگر بود و هست؛ این نقطه‌ى برجسته‌اى است که نباید این را نادیده گرفت. همه‌ى کسانى که میخواهند درباره‌ى دولتها، درباره‌ى کابینه‌ها، درباره‌ى رؤساى جمهور قضاوت کنند - چه پیش خودشان، چه در منظر عموم - و نظرى بدهند، خوب است به این نکته هم توجه کنند: حجم کار بالا و تلاش خستگى‌ناپذیر و اعراض از آسایشها و آسودگى‌ها و امتیازاتى که معمولاً مسئولان کشورها در دنیا دارند؛ استراحت میکنند، تفریح میروند، امتیاز میگیرند؛ اینها را نخواستن، ندیدن، طلب نکردن، امتیاز بزرگى است که این دولت بحمدالله از این امتیاز برخوردار بود. یک نکته‌ى دیگر هم که در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره کردم، این است که این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند. رهبربصیر و عزیز مسلمین در آخرین دیدار با هیئت دولت دهم - ۱۳۹۲/۰۴/۲۳

 ***** ******** بعد از پیروزی روحانی: "مردم" ریل آیندۀ کشور را عوض کردند

پاسخ:
سلام
1) ببخشید که نام افراد را حذف کردم. مسئولیت قانونی دارد
2) بسیار زیبا گفتید : ((پادوهایشان که عَلَمِ تحقیر و تخریبِ احمدی‌نژاد را؛ علیرغم نهیِ مکرر و مؤکد رهبرِ بصیرمان؛ بر کول گرفتند و تا نهایت دنائت یک‌نفَس دویدند))
3) بی زحمت آدرس این حرف را لینک دهید : (( ..
بعد از پیروزی روحانی: "مردم" ریل آیندۀ کشور را عوض کردند))
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
تو که اونقدر وجود نداشتی که سر برادر کوچیکت کلاه نذاری و اونقدر پست فطرت بودی که نه تنها برای برنده شدن دروغ می گفتی بلکه به برادرت یک بازی رو کاملن غلط یاد میدادی، بدون اینکه نگران باشی برادرت یه جای دیگه ضایع بشه چطور انتظار داری که الان این داستانت رو باور کنیم و فکر نکنیم که این داستان رو از تو **** درآوردی؟

"یکی از پرسنل دفتر هاشمی رفسنجانی"
پاسخ:
اولاً بابت توهین هات یه آینه بگیر جلوت.
دوماً اونقدر در حوض حماقت و بغض غوص میکنی که متوجه نیستی در مورد یک کودک 11 ساله حرف میزنی نه شهرام جزایری یا کروبی و خاوری.
سوما به درک که داستان رو باور نداری لااقل عبرتِ داستان رو بیاموز.
سوما : تو که اینقدر شیرین و مودب و تودل برویی، بچگیات کجا بودی که ما خبر نداشتیم؟
چهارماً : احتراما خیلی شِکَر میخوری که خودت رو جزو پرسنل محترم دفتر آقای هاشمی معرفی میکنی. محاله آقای هاشمی چنین هتاکان بی بته ای رو در دفترش استخدام کنه.
پنجماً : مواظب مصرف شکرت باش برای قندت خوب نیست.
بار دیگه به اسم «بچه های دفتر اقای هاشمی» کامنت بذاری و با ابروشون بازی کنی میدم بچه های دفتر آقای هاشمی یه لقمه ی چپت کنن.

چرا فقط نظر کسانی رو ک این مطلب شمارو تایید کردن گذاشتید

یک نفر هم ک از آقای هاشمی دفاع کرده حسابی بهش توپیدید

زمان تند روی دیگه تموم شده

آقای هاشمی از بزرگان این انقلاب و اسلام است

اینگونه صحبت کردن راجب ایشان صحیح نیست!!!!!!!!

پاسخ:

چرا فقط نظر کسانی رو ک این مطلب شمارو تایید کردن گذاشتید

دروغ نگو

یک نفر هم ک از آقای هاشمی دفاع کرده حسابی بهش توپیدید

دروغ نگو

زمان تند روی دیگه تموم شده

تندرو خودتی . ادب داشته باش

آقای هاشمی از بزرگان این انقلاب و اسلام است

شک داری مگه؟

اینگونه صحبت کردن راجب ایشان صحیح نیست!!!!!!!!

چگونه صحبت نکردن؟

۱۷ مهر ۹۲ ، ۱۱:۴۹ محسن پریژه
هوالحق؛ سلام بر شما؛
امام خمینی(ره) خودشان جواب امثال آقای هاشمی را داده‌اند. ضمیمه‌ی وصیت‌نامه امام کاملاً به همین بخث مربوط است. اگر لازم می‌بینید آن را نیز نقل کنید.

در زیر این‌ وصیت‌نامه 29 صفحه‌ای‌ و مقدمه‌، چند مطلب‌ را تذکر می‌دهم‌:

1) اکنون‌ که‌ من‌ حاضرم‌، بعض‌ نسبت‌های‌ بی‌واقعیت‌ به‌ من‌ داده‌ می‌شود و ممکن‌ است‌ پس‌ از من‌ در حجم‌ آن‌ افزوده‌ شود؛ لهذا عرض‌ می‌کنم‌ آن‌چه‌ به‌ من‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ یا می‌شود مورد تصدیق‌ نیست‌، مگر آن‌که‌ صدای‌ من‌ یا خط‌ و امضای‌ من‌ باشد، با تصدیق‌ کارشناسان‌؛ یا در سیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ چیزی‌ گفته‌ باشم‌.

2) اشخاصی‌ در حال‌ حیات‌ من‌ ادعا نموده‌اند که‌ اعلامیه‌های‌ این‌جانب‌ را می‌نوشته‌اند. این‌‌مطلب‌ را شدیداً کذیب‌ می‌کنم‌. تاکنون‌ هیچ‌اعلامیه‌ای‌ را غیر شخص‌ خودم‌ کسی تهیه‌ نکرده‌ است‌.

3) از قرار مذکور، بعضیها ادعا کرده‌اند که‌ رفتن‌ من‌ به‌ پاریس‌ به‌ وسیله‌ی آنان‌ بوده‌، این‌دروغ‌ است‌. من‌ پس‌ از برگرداندنم‌ از کویت‌، با مشورت‌ احمد پاریس‌ را انتخاب‌ نمودم‌، زیرا در کشورهای‌ اسلامی‌ احتمال‌ راه‌ ندادن‌ بود؛ آنان‌ تحت‌ نفوذ شاه‌ بودند ولی‌ پاریس‌ این‌احتمال‌ نبود.

4) من‌ در طول‌ مدت‌ نهضت‌ و انقلاب‌ به‌ واسطة‌ سالوسی‌ و اسلام‌ نمایی‌ بعضی‌ افراد ذکری‌ از آنان‌ کرده‌ و تمجیدی‌ نموده‌ام‌، که‌ بعد فهمیدم‌ از دغل‌بازی‌ آنان‌ اغفال‌ شده‌ام‌. آن‌‌تمجیدها در حالی‌ بود که‌ خود را به‌ جمهوری‌ اسلامی‌ متعهد و وفادار می‌نمایاندند، و نباید از آن‌ مسائل‌ سؤاستفاده‌ شود. و میزان‌ در هر کس‌ حال‌ فعلی‌ او است‌.
پاسخ:
سلام و سپاس بیکران از نکته بینی شما.

خب عزیزدل نظرات قشنگ نمایان همه چی هست

هرکی موافق شما سخن میگه درود سپاس بیکران واسش میفرستید

اصلا من اشتباه میگم یا اشتباه فکر میکنم دلیل نمیشه چون مخالب نظر شماست ک اینگونه بگید

من نظرمو میگم فقط همین دیگه دلیل بر سخنان دیگه نمیشه

پاسخ:
معذرت میخوام یا زبان شما الکنه یا گوش من.
میشه ساده تر بگید ببینم چیه داستانتون؟

هیچی من فقط دیدم ک نوشته اید ارسال نظر آزاد است واسه همینم نظرمو گفتم

نه قصد توهین ب کسی رو داشتم و نه انتظار توهین شدن بهم

من میگم ک نظر همه محترمه

پاسخ:
اولا ارسال نظر آزاد هست ولی تایید یا عدم تایید از سوی مسئول قانونی وبلاگ هم ازاد است.
اگر اهل وبلاگ نویسی باشی اینو میدونی که طراح نرم افزارهای وبلاگ به مدیروبلاگ این امکان رو داده که تایید بکنه یا نکنه.
ضمن اینکه مبادی قانونی هم از مدیر وبلاگ انتظاردارk که کامنتهایی رو تایید کنه که میتونه بابتشون پاسخگو باشه.
بنابراین انتظار مخاطب که توقع تایید 100 در 100 داشته باشه زیاده.
خود من نشده که برای کسی کامنت بذارم و برم بگم : چرا تایید نکردی؟ یا چرا سانسور کردی؟
این الفبای وبلاگ نویسی و کامنت گذاریه.

دوماً : نظر هرکسی محترمه به شرطی که درش تهمت، توهین، افترا، طعنه و یا تحقیر نباشه.
شما در حالی منو متهم کردی به تاییدنکردن کامنتهای مخالف که زحمت خوندن موارد مخالف رو که تایید کردم به خود ندادی
کمی بیشتر دراین وبلاگ سیر کن تا ببینی که چقدر کامنت مخالف تایید کرده و میکنم.
مسئله اینجاست که من مخالف هتاک، دروغگو، مفتری و تهمت زن رو بر نمی تابم.
کی گفته «مخالفت» یعنی این صفاتی که شمردم؟
شمات میتونی بیای اینجا و راست و حسینی بگی : من ولایت فقیه رو قبول ندارم..من نظام رو قبول ندارم..من خدا رو قبول ندارم.
از نظر من هیچ مشکلی نیست
ولی وقتی همراه با طعنه و توهین و تحقیر باشه البته که یا تاییدش نمی کنم و یا سانسورش می کنم.
در پُست فعلی که ظاهرا تونستم شیرین و راحت منظورم رو منتقل کنم طبیعتا موافقین و مویدین بیشتری اومدن و کامنت گذاشتن.
تقصیر منه که حرف حساب به دل مخاطب نشسته؟
وانگهی بنده به عنوان مصرف کننده ی سخنان آقای هاشمی حق ندارم از ایشون خواهش بکنم؟
نکته ی دیگه انگار متوجه نشدی که اینجا یک وبلاگ بیطرف نیست و طرفش هم کاملا معلومه.
چطور انتظار داری از موافقین سخنم (که حتی بعضی از جاها سخنانشون رو سانسور هم میکنم) تشکر نکنم که موید بنده هستن.
خود  آقای هاشمی خوشحال نیست که دولت مویدش اومده سرکار؟
مسئله منیت نیست ها.
مسئله اینجاست که هر کسی به ارزشهایی معتقده و البته وقتی موافقین ارزشهاش کمکش میکنن باید تشکر کنه.
هرچند من شده که از ابراز مخالفت معقولانه هم تشکر کردم.
واقعا انتظار داری به اونی که توهین میکنه بگم : باریکلا؟
تکرار می کنم : مخالفت با حمله و توهین و .. فرق میکنه.
وقتی من نظرات مخالف رو تایید کردم و توی کامنتینگ وجود داره و شما منو متهم میکنی که تایید نکردم یعنی به من تهمت زدی جناب ایکس.
قبول داری؟
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

ما چهره ی  خندان ویا... شمارا نمی بینیم ولی از نوشتار شما شاید بتوانیم تشخیص دهیم . ***** *** ** *** **** ****** ****** ******* ******* *** ***** ** *** **** *** ****** *** ***** **** ***** ** *****

بله دین ماعین سیاستمان وسیاستمان عین  دینمان  است . ولی کدام سیاست ؟ کدام دین ؟ دین ما کجا گفته بهم تهمت بزنیم ؟ احمدی نژادیادتان رقت و....

وقتی از یک نفر بصورت شاخص حمایت می کنید .می خواهید به شنوده بفهمانید که این آدم مورد تائید است .

در هر صورت هر آنچه که می بایست گفتیم وشما هم انشاالله خودتان رااز خواب بیدار کن و تاریخ را با چشم باز بخوان فکر می کنم

شاید تاریخ انقلاب را حس کردید حداقل می توانی از بزرکترهایتان بپرسید.

التماس دعا 

۱۸ مهر ۹۲ ، ۰۸:۳۸ هکتور از تروا
جنگ هفتاد و دو سلطان همه را عذر بنه

شاهرودی چو ندیدند ره افسانه زدند.
پاسخ:
؟
خاک توسرت با این خاطرات تعریف کردنت بدبخت وامانده نوکر مصباح
پاسخ:
آقای مصباح نیازی به نوکر ندارد.
ارباب کسی هم نیست.
توهین هات نشون میده نوکر کی هستی.
مودب باش.
عالی بود و عبرت آموز

جای نقطه چین چیزی ننوشته بودم چرا می خواهید به بیننده تلقین کنید توهین نوشته شده؟ اینرا بدان هیچگاه توهین ویا خدای ناکرده فحاشی نخواهیم کرد.

پاسخ:
ببخشید عبادخان این کامنتتون دیگه مصداق بارز جرزنی محسوب میشه.
مرد مومن مگه توی کامنت دومی نگفتی یا سانسور رو از کلمات سانسور شده بردار یا کلا کامنت رو نشون نده؟
خوب منم کلا نشون ندادم.
عجب گیری کردیم هاااا.
آقای محترم : عبارت «تاجر ورشکسته» توهین به هاشمی نیست؟
نمیشه شما به خرج دیگران به هاشمی توهین کنی.
اگر قرار بر اینکار باشه باید بنده تصمیم بگیرم و مسئولیتش رو بپذیرم. چون مسئول و پاسخگوی اینجا بنده هستم.
من اینجا حداکثر، سخنان آقای هاشمی رو نقد میکنم یا به چالش نرم می کشونم.
اما توهین نمی کنم.
اینم به دو دلیله :
یکی سابقه ی انقلابی هاشمیه که بالاخره باید حداقل احترام رو نگه داشت.
من 8 سال ریاست جمهوری محمدخاتمی رو چون خار درگلو تحمل کردم اما حتی یک توهین بهش نکردم چرا چون کسوت پرزیدنتی رو داشت.
الان هم آقای هاشمی همچنان در جایگاهی هستش که نباید خدشه دار بشه این جایگاه.
دیگه اینکه چرا باید حرف راستم رو با شوت کردن توهین های بیخودی گم کنم؟
===
یه بار دیگه مرور کن رفتار کامنت گذاریتو داداش
ابتدا کامنت گذاشتی و کلماتی درون کامنت بود که بنده به عنوان مدیر وبلاگ تشخیص دادم محتوای مناسبی داره اما نیاز به تعدیل داره(که انجام شد)
سپس اومدی گفتی : یا کامنت رو کلا بردار و یا کلا آپش کن.
منم کلا برش داشتم.
دوباره اومدی این اِن قلت رو میاری.
===
شما بگو تکلیف من چیه؟
اختیار من به عنوان کسی که میخواد تعامل با مخاطبینش داشته باشه و میخواد قلم هم بزنه چیه؟
عباد گرامی،
خواهش میکنم وقتی وارد زمین بازی دیگران میشی قواعدش رو رعایت کن.
ممنون.
در مورد دوستی که ادعا کردن «رهبر فعلی با نقل یک خاطره بی سند از حضرت امام رهبر شده»
اولا: جهت اطلاع تان خود جناب هاشمی اذعان کرده اند که در آن جلسه از شورای رهبری دفاع کرده اند نه از فرد. و جالب است که آقای هاشمی طبق ادعای خودشان و با علم به اینکه نظر امام بر رهبری سید علی خامنه ای است ولی باز هم از شورای رهبری دفاع می کند!
ثانیا: در آن جلسه فقط دو نفر برای رهبری مطرح می شوند. مرحوم آیت الله گلپایگانی و سید علی خامنه ای. بسیاری از نمایندگان با توجه به نامه حضرت امام به آیت الله مشکینی در مورد اصلاح قانون اساسی (که نکته مورد تاکید امام حذف شرط مرجعیت است) نتیجه گرفته اند که امام به فردی خارج از محدوده مراجع بزرگوار آن زمان نظر دارد. و جالب است بدانید که برای انتخاب رهبر فعلی دو بار رای گیری می شود. یک بار روز 14 خرداد و قبل از اصلاح قانون اساسی و یک بار بعد از اصلاح قانون. یعنی نمایندگان خبرگان کاملا به این اصل توجه داشته اند.
ثالثا: نقل این خاطره در آن جلسه شاید بی تاثیر نبوده باشد اما هیچکس نمی تواند ادعا کند که سید علی خامنه ای حتما به خاطر این نقل قول انتخاب شده اند و در غیر این صورت خبرگان حتما به مرحوم آیت الله گلپایگانی رای می داده اند. (با رابعا جمع بزنید تا بهتر فهم کنید)
رابعا: حضور کاندیدایی مثل آقای گلپایگانی در کنار سید علی خامنه ای نشان می دهد که نمایندگان مجلس خبرگان هم این نقل قول را به عنوان فصل الخطاب در نظر نگرفته اند.
۱۸ مهر ۹۲ ، ۱۵:۵۷ محمد هادی سمتی
سلام
بسیار بسیار عالی بود.
مطلب شما در سایت شخصی ام با لینک به شما درج می کنم.
اگر دوست داشتید بنده را لینک کنید.
پاسخ:
سلام
در خدمتم
سلام، عالی بود
پاسخ:
متعالی باشید
امام خمینی (ره) و «مرگ بر آمریکا» ...

*شعار «مرگ بر آمریکا» خلاف اسلام نیست، تاسی به رسول خداست*

صحیفه نور ج ۱۸ ص ۷۸

حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروى را خلاف اسلام میداند گفت تأسى به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالى خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند امریکایى فعل رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و امر خداوند را تخطئه میکنید و تأسى به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالى را بر خلاف میدانید و مراسم حج را از برائت از کفار تنزیه مى‏ کنید و اوامر خدا و رسول را براى منافع دنیایى خود به طاق نسیان مى ‏سپارید و برائت و نفرین را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین کفر میدانید؟


*شعار «مرگ بر آمریکا» باید گسترش پیدا کند*

صحیفه نور ج ۲۰ ص ۲۲۷

و از خدا می خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم

*دست نشاندگان آمریکا*

صحیفه نور ج ۲۰ ص ۲۳۰

دست نشاندگان آمریکا آتش زدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروى و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنى با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته ‏اند


*زیر سئوال بردن شعار «مرگ بر آمریکا»، طلبکاری از اصول است*

صحیفه نور ج ۲۱ ص ۹۶

انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه ها و لیبرال ها می خوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری می کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده ایم و صدها چرای دیگر.


و در انتها ...

امام خمینی ره | تذکرات پایان وصیت نامه

اکنون که من حاضرم، بعضی نسبتهای بی واقعیت به من داده می شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می شود مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.

خطاب به عباد      اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید
آقای هاشمی همیشه بدنبال بیان خاطرات است.قضیه مک فارلین راهم تعریف کند.جواب حضرت امام را هم بدرستی نقل کند.
خدایاتوافرادی راکه به دنبال حق وگسترش دین تواندیاری بفرماوافرادیکه به دنبال منافع شخصی خودمیباشندراذلیل ورسوابفرمابه رهبر فرزانه ما سلامتی  وطول عمر عنایت بفرماعوامل فتنه 88راباخواری وضلالت به درک واصل بفرمابه این مردم بصیرت بده نوکران فتنه گران نباشند
پاسخ:
آمین یا رب العالمین
وصف دولت اعتدال ازایشان که گفته اند:هاشمی هاشمی چقدر تو فکر مایی؟؟؟هاشمی هاشمی تو تیغ داس مایی؟؟؟
پاسخ:
واقعا چنین شعاری داده اند؟ یا به مطایبه فرمودید؟
سلام آقای عباد :
خسته نمی شوید از اینهمه چشم بسته حرکت کردن؟؟؟
مثل پروژکتور در شب سیاه همه چیز برای همه ی ملت روشن شده و شما هنوز در غار اصحاب کهفی خودتان خوابیده اید و آنوقت به نویسنده ی شنود می گوییدخودت را از خواب بیدارکن؟؟؟(با عرض معذرت انسان خودش را از خواب بیدارنمیکند بلکه بیدار میشود)از نوشته هایتان معلوم است که شتابزده هستید و از فرط شتاب اشتباه می نویسیدو این در مورد کسی صادق است که بسیار عصبانی است و من در این فکرم که چطور به نویسنده می گوییدچراعصبانی شدید!!!!
ضمناً اگرمطلبی که در مورد آقاین محترم نشرپیدا میکند قابل دفاع باشد خودشان خیلی بهتراز افرادعادی جامعه می توانند از خودشان دفاع کنند پس شما حرص بیخودنخورید خونتان آلوده می شود.
سلام
 و خدا قوت عالی بود.
لطفا به من هم سری بزنید
پاسخ:
سلام
خدمت میرسم
مطلب شما درپایگاه خبری-تحلیلی زاهدان پرس انتشار یافت.
لینک مطلب :
پاسخ:
ماجور باشید
سلام

میشه همسویی مخالفان ارتباط با آمریکا از داخل و اسرائیل رو واسه من توضیح بدید؟

چطوریه که هم این ها و هم اسرائیل از نبود ارتباط سود میبرند؟

چرا حرف تندروهای داخل با نتانیاهو یکی شده؟
پاسخ:
علیک سلام
بنظرت نتانیاهو همسوی با برخی داخلی ها که خواستار حذف شعار مرگ بر امریکا هستند، نیست؟
بنظرت نتانیاهو همسوی با برخی داخلی ها که خواستار کنار رفتن آثار امام خمینی از صحنه ی انقلاب هستند نیست؟
بنظرت نتانیاهو همسوی با برخی فتنه گران داخلی نیست؟
بنظرت نتانیاهو همسوی با برخی داخلی ها که خواستار حذف حجاب زنان و غیرت مردان ایرانی هستند نیست؟
بنظرت نتانیاهو همسوی با برخی داخلی ها که خواستار رها کردن مسئله هولوکاست هستند نیست؟
بنظرت نتانیاهو همسوی با برخی داخلی ها که ....
دوست گرامی،
همسو شدن گاه و بیگاه مواضع جمهوری اسلامی با امریکا و اذنابش لزوما به معنای همکاسه شدن نیست.
مثلا در خصوص عراق و افغانستان در مواقعی خاص ایران حتی با امریکا همکاری اطلاعاتی هم کرد.
سوال :
اینکه اسرائیل و ایران هردو با قذافی مشکل داشتند رو چی معنی می کنید؟
ایا واقعا اینطور بود؟
اصولا خودتون رو از جایگاه یک ایرانی خارج کنید و تصور نمایید که شهروند اسرائیل هستید(بلا بدور)
حالا تصورتون از ایران در خصوص مذاکرات ایران و امریکا و مواضع شهروندان ایرانی چیه؟ ایرانیان رو دانشجویانی می دونید که به درستی در مهرآباد اعتراض به برخی کارهای نسجیده ی تیم ایران در آمریکا کردند؟ یا ایران رو صادق زیباکلام می دونید؟
بنظر من جمعیت معترضی که در مهرآباد جمع شدند بنفع روحانی کار کردند.
دقت کنید،
روحانی نیاز داره که اوباما اونو دست کم نگیره و احساس نکنه که از روی موضع ضعف و فشار تحریم اومده برای مذاکره.
درسته؟
حالا اگر روحانی به زبون بی زبونی( اعتراض ملتش) به اوباما بخواد بگه : ببین قدر این فرصت رو بدون چون به زور تونستم مردمم رو راضی کنم که بشینیم حرف بزنیم
باید چیکار کنه روحانی؟
بهترین کار اینه که قشر دانشجو(که در دنیا به عنوان آگاه ترین معترضین سیاسی شناخته میشن) علیرغم رفتن روحانی پای مذاکره، اعتراض عزتمند کنه تا اوباما بفهمه که روحانی از روی ذلت و ضعف نیومده.
نمیدونم تونستم عرضم رو برسونم؟
در نهایت : اینکه اعتراض آبرومند و آرام دانشجویان مومن رو با طراحی های رسانه ای جوردیگه ای جلوه بدن و براش انگ درست کنن نه از نظر اخلاقی درسته و نه از نظر سیاس بودن.
لذا خواهشمندم شما نیز «تندرو» بودن رو به اونایی نسبت بدین که اینگونه خواهان به محاق رفتن سرمایه های اجتماعی هستن.
سلام
یعنی کسایی که از داخل مخالف ارتباط با آمریکا هستند در نهایت به نفع دولت آقای روحانی عمل میکنن؟

اگه اینطوریه فکر میکنید این مخالفتها واقعیه؟ یا اینکه نه ساختگیه واسه این که مثلا آمریکا قدر این فرصت رو بدونه؟

این رو هم در نظر داشته باشید که آقای روحانی رای بیش از نصف مردم رو داره پس واقعی بودن این جور مخالفت ها رو میشه بی احترامی به ملت دونست . نمیشه؟

به هر حال بهبود رابطه با غرب چیزی نبود که دولت جدید یه شبه تصمیم گرفته باشه همه کسایی که به ایشون رای دادن سخنای مناظراتی رو دیده بودن پس موافق ارتباط با غربن...

 یکم طولانی شد . جمع بندی میکنم حرفامو :

1 - مخالفت های داخلی در مورد موضوع ارتباط با غرب واقعیه یا ساختگی؟

2 - کسایی که از همین الان دارن شدیدا از دولت انتقاد میکنن به رای مردم بی احترامی نمیکنن؟

پیروز باشید
پاسخ:

سلام

جواب همون جمع بندی تون رو میدم :

1 -  معلوم و مشخصه که همه ی مخالفت هایی که میشه اولا از یک طیف نیست دوما از یک منظر و طعم نیست.

اما عمدتا(تاکید میکنم : عمدتا) مخالفتها برای مذاکره نیست بلکه بابت امتیاز بیخودی ندادن در میدان مذاکره اس.

2- اولا هنوز انتقادهای شدید از دولت شروع نشده. دوما نه! چه بی احترامی؟ طیف وسیعی از همون 25 میلیونی که به احمدی نژاد رای دادند مخالفتهای زیادی با ایشون در خصوص برخی مسائل داشتند مثل داستانهای سریالی مشایی و قس...

مردم به مجلس رای میدن که چهارسال مقدرات مقننه رو توی دست بگیره ولی همین مردم وقتی کمکاری و اشتباه از مجلس ببینند میرن جلوی بهارستان و دردشون و نظرشون را ابراز میکنند.

نه تنها اون 50 درصدی که به روحانی رای ندادن، بلکه خود اون 50 درصدی هم که رای دادن به ایشون، تمام این چهارسال حق انتقاد دارند.

ببخشید، خود حضرت آقا(روحی له الفدا) فرمود : نظرات کارشناسی من رو میشه باهاش کارشناسانه مخالفت کرد.

خود آقای روحانی گفت : بذارید حتی بچه های دبستانی توی انشاشون از رئیس جمهور انتقاد کنن.

احمدی نژاد که دیگه زیر باران (بهتر بگم : توفان) حمله و هجمه و انتقاد و مصیبت ، صداش در نمی یومد.

این چه حرفیه که طرف رای آورده حالا دیگه از گل نازکتر بهش نگه کسی؟

هرچند که بنده تاجایی که بتونم به دولت فعلی کمک خواهم کرد به هزار دلیل.

اما نقد منصفانه چیزی نیست که تعطیل بردار باشه.

 حتماً این مثل را شنیده اید که:   طبیب از مزاج خود طبابت میکند. این بنده ی خداهم دیگران را مثل خود دیده جای اشکال نیست.
۲۹ مهر ۹۲ ، ۱۴:۲۷ ولایتمدار
راستی آقای عباد یادم رفت بگم که بهتره"بصیرت "داشته باشیم؛فکرنکنم معنی بصیرت را از زبان آقا(رهبرعزیزمان) شنیده باشید؛ پس بخوانید:
"بصیرت یعنی اینکه بدانیم کسی که سرامام حسین (ع)را درروزعاشورابُرید از جانبازان و همرزمان حضرت علی(ع) در جنگ صفین بود"
درهر دوره ای این اتفاقها ممکن است رخ دهدبنابراین به گذشتۀ افراد اشاره نکنید چونکه افرادی با گذشتۀ بسیار روشن تراز افراد موردنظرشما هم به بیراهه کشیده شدند به خاطر فتنه های دنیا(ثروت وفرزند)

سلام /
جالب بود !
....

لازم شد یه دست شطرنج (با توجه به نظرات مراجع که موردی نداشته باشه ! ) با شما داشته باشم !
پاسخ:
سلام
انشالله
خیلی مثالش جالب بود.
آقای هاشمی !!!!
منم ی مطلب در همین مورد دارم. دوست داشتید بخونید.
یاعلی
پاسخ:
سلام
متاسفانه وبلاگتان برایم باز نمی شود
نمیدانم چرا!
سلام نیما جان : نمیدونم پدر شدی یا نه؟ اما در هر صورت نمیتونی این مطلب رو انکار کنی که گاهی اوقات بعضی از باباها شبا یه چیزایی رو سر هم میکنن و بعنوان یه قصه جدید به خورد بچه هاشون میدن که بچه رو بخوابونن. حالا اینجا رو داشته باش تا یه چیز دیگه برات تعریف کنم ......... چند وقت پیش داداش محسن فرمودند " بابا ... انقلاب را فرزند خود میدانند " نمیدونم گرفتی یا نه؟ اخه عزیز دلم چه اشکالی داره که این بابا هم برای خوابوندن بچه ها {یعنی ما} از این قصه ها تعریف کنه؟ اگر هم این میون اشکالی باشه از منو توست که خابمون نمیبره. اره داداش .
پس یعنی هر کی گذشته روشنی داشته در اینده هر خلافی رو میتونه مرتکب بشه؟ معلومه که از داستان طلحه و زبیر که گذشته تابناکی داشتن بیخبری .
۱۱ آبان ۹۲ ، ۱۷:۵۷ کفشدار هیئت
 یخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یشْعُرُونَ(البقرة/9)
می‌خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند؛ (اما) نمی‌فهمند.

  فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یکْذِبُونَ(البقرة/10)
در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.
بعد از چند مدت حسابی خندیدم
پاسخ:
همیشه خوش باشی
۲۷ تیر ۹۳ ، ۰۳:۳۴ علی بچه دزفول
سلام خدمت دوست عزیزی که از آقای هاشمی دفاع میکنند گذشته ایشان بسیار روشن ولی به فرموده حضرت امام مهم حال فعلی افراد است خیلی ها هم که در نهروان مقابل مولا علی ع ایستادن در زمان پیامبر س سابقه خوبی داشتند
یاعلی (ع)
فدایی سید علی
میشه من به جای آقای هاشمی جواب بدم؟
نمیشه آقا! نمیشه! از قدیم و ندیم گفتن : هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد :))) بعله ... اینجوریاست ! 
اگر همه رو یه جا میگفتن که دیگه باید صابون شکست رو به تنشون میمالیدن!

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.