شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۱۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

سایت بیشرم تابناک در بازنشر گزارشی از ابتکار، طرحهای هدفمندی یارانه ها و مسکن مهر را "شوم" خواند.  +

به بیانات ولی امر مسلمین در نوروز سال 1391 (در باره هدفمندی یارانه ها) توجه فرمایید :

 (( این کار، کار بزرگی است؛ کار مهمی است. یکی از هدفهای این قانون عبارت است از توزیع عادلانه‌ی یارانه‌هائی که نظام و دولت به مردم میدهد. من قبلاً در یک صحبتی شرح دادم که یارانه‌ها همیشه به صورت نامتعادل و غیر عادلانه در بین قشرهای مختلف مردم تقسیم میشده است؛ طبیعت کار یارانه‌ی عمومی همین است. با هدفمندی یارانه‌ها، در واقع یک تعادلی، یک اجرای عدالتی در تقسیم و توزیع یارانه‌ها وجود پیدا کرده است. و من خبرهای موثقی از سراسر کشور دارم که حاکی از آن است که این کار در بهبود زندگی طبقات ضعیف نقش مؤثر داشته است. این یکی از هدفهاست، که مهمترین هدف و مقصد از این قانون هم همین است.

 یک هدف دیگر، اصلاح ساختار تولید و اصلاح ساختار اقتصاد کشور است. چرخه‌ی تولید در کشور، چرخه‌ی معیوبی بوده است. آنچه را که ما در مجموعه‌ی تولیدی کشور به دست می‌آوردیم، با مصرف بیشتر، هزینه‌ی بیشتر و دستاورد و بازدهِ کمتر بوده است. طبق تشخیص کارشناسان اقتصادی - که همه بر آن اتفاق نظر دارند - هدفمندی یارانه‌ها میتواند این را اصلاح کند؛ حالت پرمصرف و کم‌بازده را از تولید کشور بستاند و مصرف و بازده را در تولید متعادل کند.
))


و ایضا درباره مخالفت دولت یازدهم با مسکن مهر در شهریور 1393 :

(( اگر احتمالاً با اصل طرح مسکن مهر و یا نحوه‌ی تزریق اعتبارهای بانکی به آن مخالفتی وجود دارد، اما این را هم بدانیم که اکنون چند میلیون نفر چشم‌انتظار تکمیل مسکن مهر هستند و باید این کار به‌ طور جدی پیگیری شود و به اتمام برسد.))


بازنشر مطلب در راهکارنیوز +

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۱
مهران موزون
سخن اول

کشور ما ایران به لحاظ منابع آبی یکی از کشورهای فقیر جهان محسوب میشود. آمار نشان می دهد استان خوزستان، که در علم جغرافیای ایران از آن به "استان رودخانه ها" یاد می شود، سهمی ویژه در بالا بردن همین معدل کمِ ایران در رتبه بندی جهانی دارد.
آب همیشه برای ایران از نقشی حیاتی و حتی ژئواستراتژیک برخوردار بوده و تاکیدهای مقام معظم رهبری بر مدیریت منابع آبی ارتباطی خاص با این حقیقت داشته و دارد.
آنگونه که گفته شده در قراردادهای جهانی مربوط به "حقابه"های محلی، منطقه ای و بین المللی، قانونی وجود دارد بر این مبنا که " اگر حقابه‌ای، قدمتی بیش از 20 سال پیدا کند، کسی یا کسانی و یا دولتی، حق سلب آن را ندارد."
امری که طی 16 سالِ دولت های "سازندگی و اصلاحات" عدم رعایت آن، به کرات و بیش از هر جای دیگر، در استان مظلوم و ستمدیده و جنگ‌زده خوزستان رخ داده است، لذا مبنای بحث حاضر را بر همین استان قرار می دهیم. چه اینکه از خاک خوزستان پنج رودخانه آب شیرین عبور کرده و تتمه آن به خلیچ همیشه پارس میریزد.

سخن دوم
از همان روز که هاشمی رفسنجانی (که خود فرزند کویر بوده و قدر نعمت آب را به خوبی می دانست)، طی سفر به خوزستان و در دیداری از رودخانه عظیم اروند و خروج آن همه آب شیرینِ ایران به "خلیج پارس" گفته بود: 

"حیف است این همه آب که به خلیج ریخته و هرز رود". (نقل به مضمون)

این دغدغه برای خوزستانی ها ایجاد شد، که مبادا به رودخانه های درونِ استان، دست اندازیِ خاصی شود و اکوسیستمِ میلیون‌ها ساله‌یِ سرزمینِ بهشتیِ خوزستان بر مبنای این سخن، به هم بخورد؟
اما مدیران محلی وقت در استان(که عمدتا کارگزاران هاشمی بودند)، به مردم آن دیار دلداری می دادند که نگران نباشید دولت تمام کارهایش براساس کارشناسی است و می داند که حفظ هرزآبه های اروند، لزوما به معنای بر هم زدن امنیت آبی و آسایش هزاران ساله خوزستان نباید باشید.
و این چنین بود که مردم خوزستان، به اعتماد مدیران استانشان آرامش خود را حفظ کرده و برای رصدِ نتایج این نگرش دولت وقت، صبوری به خرج دادند.

با گذشت زمان و ساخت و ساز سدهای متعدد در استان، این گمان که "دولت می داند دارد چه‌کار می کند" و مراقب حفظ دِبی آب در سطح خوزستان خواهد بود، افزایش یافت، ضمن اینکه مردم خونگرم و همسایه نواز خوزستان از اینکه ایجاد سدهای متعدد در استانشان، به سود استان‌های همجوار نیز هست، خرسند بودند.
لیکن در سال های پایانی دهه 70، خبرهای نگران کننده و تلخ، شامه‌ی تیز و صبورِ خوزستانی ها را نگران و آزرده خاطر کرد: "اخبارانحراف سرشاخه های کارون و دز به استانهای همجوار".
با گذشت زمان، این حقیقیت در کاهش چشمگیرِ دبی رودخانه هایی همچون دز و کارون به وضوح قابل مشاهده بوده و ناراحتی پنهان مردم این مناطق، تبدیل به گلایه‌های درگوشی و سینه به سینه شد که اکنون نیز یکی از مطالبات و اعتراضات روزمره مردم این خطه خونبار است.
این یک حقیقت است که انحراف بخشی از حقابه‌های خوزستان مظلوم به میهمانان خود خوانده ی شمالی، نقشی مستقیم در خشکاندن بخش‌های وسیعی از هور العظیم در جنوب غربی استان داشته، فلذا این بزرگ‌ترین هورِ جهان، دیگر توان ایفای نقش فیلترینگ میلیون‌ها ساله را در مقابله با وزش بادهای موسمی عربستان و گرد و خاک های ورودی از همسایه های غربی را از دست داده است. ضمن اینکه وجود این تالاب بزرگ، ارتباطی تنگاتنگ با زندگی عشایر و روستاییان کشورمان در مرزهای غربی خوزستان داشته و دارد.

سخن سوم
جناب آقای حسن روحانی
اجازه می خواهم تا برای تبیین بیشتر بحث، سرنخِ صحبت را به دشت بزرگ رودخانه دز، به مرکزیت دزفول ببریم:
دزفول، به لحاظ کشاورزی یکی از قطب‌های تولیدی کشور است، شاید دزفول تنها شهری در ایران باشد که نَه 6ماه، بلکه 9 ماه سال، خروجی محصولات کشاورزی دارد.
دزفول یکی از بزرگ‌ترین مناطق تولید گُلِ خاورمیانه و ایران است.
نیک مستحضرید که سد دز در شمال شهرستان دزفول، نقشی بسیار کلیدی در تنظیم فرکانسِ 50 هرتز شبکه برق کشور داشته و دارد، که نیازی به شرح فنی آن در این مقال نیست.
اگر دزفول نقشی فوق کلیدی در دفاع مقدس ایفا کرد، وجود رودخانه باستانی دز با ماندگاری و سلحشوری مردم دزفول، ارتباط بسیار اساسی دارد، لذا دزفول بدون " دز" فقط نامی از "پایتخت مقاومت" را خواهد داشت.
رود دز با آبیاری دشت بزرگ دز، هزاران سال است که معیشت ساکنان این منطقه باستانی را رقم می زند، شما به عنوان یک رئیس جمهور باید بدانید که عناصر "زمین و آب"، اجزاء لاینفک یکدیگرند و غَصبِ آب، همانا غصب زمین محسوب می شود، امری که بی سروصدا توسط دولت هاشمی به نفع استانهای فرصت طلب اصفهان و ..پایه ریزی و در دولتهای خاتمی و احمدی نژاد لاجرم! تثبیت شد.
بد نیست دستور دهید تا به عنوان یک نمونه (از کل خوزستان) از فرمانداری و محاکم قضایی شهرستان دزفول برای حضرتعالی استعلام نمایند، تا صحت این ادعا بیشتر روشن شود که کشاورزان منطقه دزفول و حومه، تاوان کاهش دِبی رودخانه ی آبا و اجدادی شان را (که از لابیهای غارت آب در دولتهای 1372 به بعد ناشی می شود)، با درگیری های فیزیکی در راهروهای دادگاهها و از هم گسیختگی پیوندهای محلی و قومیتی پرداخت می نمایند.

بله قبول داریم که، مردم شهری همچون اصفهان، هموطنان عزیزِ مردم صبور خوزستان هستند،

اما،

اگر آب خوزستان همچون نفتش جزو منابع ملی ایران است و دیگران میتوانند بی اجازه خوزستانیها برسر سفره اش بنشینند آیا منابع گردشگری و میراث فرهنگی اصفهان جزو آثار ملی نیست؟ فلذا اصفهانی های محترم اجازه میدهند تا شهرهای خوزستان در درآمدهای(هرچند ناچیز به نسبت نفت و گاز و آب خوزستان) سالیانه بناهای تاریخی اصفهان سهیم باشند؟

همان عالی قاپو و سی و سه پلی که با پول نفت خوزستان نگهداری و سرویس دهی و مرمت میشوند را عرض میکنم.

اینها سخنان تفرقه برانگیز نیست جناب رئیس جمهور،

بلکه نیشگونی است که از کنج وجدان استانداران و وزاری اصفهانی دارای قدرت در بدنه دولت شما گرفته میشود.

روزی در نمایشگاهی(در تهران) به یکی از اساتید بنام هنر میناکاری اصفهان گفتم : چقدر هنرتان زیباست چرا به جوانان دیگر شهرهای ایران صادر نمی کنید این هنر را؟

و او جوابی داد که تمامی آبهای به یغمای برده خوزستان یکجا از نظرم گذشت.

آن استاد فرهیخته!! و هنرمند!! با لهجه شیرین اصفهانی گفت : چرا باید به دیگران یاد دهیم؟ چرا چیزی را که متعلق به خودمان است به دیگران بدهیم؟ دیگران اصولا هوش یادگیری هنرهای اصفهانی را ندارند.

و این دقیقا آن چیزی بود که یکی از اساتید محترم و درجه یک میناکاری اصفهان به بنده و در مقابل چشمان حیرت زده ی بازدید کنندگان فرمود.

الغرض..
برادر با تدبیر، جناب آقای روحانی،
آیا مردم خوزستان در هشت سال دفاع مقدس برای حفظ سرزمین پاک ایران، کاری نکردند کارستان؟
آیا خدشه وارد نمودن به انگیزه های دفاعی مردم و تضعیف حس پایداری و سلحشوری آنان، لا اقل از دیدگاه پدافند غیر عامل (در زمان صلح) و پدافند عامل (در زمان جنگ) نامعقول به نظر نمی رسد؟ شما که درس های امنیت ملی را خوب بلدید!

ما امیدواریم که دولت کلیدی شما (که مدعی است دغدغه‌ی اصلاح اشتباهات استراتژیکی اینچنینی را دارد) ، اگر دیگران " حقابه‌ها" را تضییع کردند، لااقل "حق آب" را نگاه دارد.
آیا تصور نمی کنید که برای خوزستانی ها و بالاخص دزفولی های مظلوم، تلخ و زجرآور است که از دریچه رسانه های مختلف شاهد درگیری رسانه‌ایِ مردم اصفهان و یزد، بر سر آبی که اصولا متعلق به خوزستان است باشند؟

متاسفانه ملاحظه می شود که صبر و انتظار خوزستانیها برای جلوگیری از خسارت فوق ملی و خاموشی، که در جلگه خوزستان در جریان است چندان افاقه نکرده و بتازگی آهنگ ارسال آب کارون به کرمان شنیده میشود.

هرچند که این سخن به لحاظ مهندسی و علوم انتقال آب یک جوک بیش نیست اما از جهت خاراندن احساسات زیر خاکستر مردم خوزستان به هیچوجه سخن و ادعای معقولی بنظر نمیرسد.

ریاست محترم دولت یازدهم،
صمیمانه عرض می کنم: "همه ایران سرای من است"
اما،
واقعیت آن است که رودخانه نازای اصفهان، بیش از آنکه ارزش کشاورزی داشته باشد، مکمل میراث فرهنگی عهد صفویه است و مصرفی فراتر از چشم نوازی توریست‌های خارجی نداشته و ندارد، نشان به این نشان که در سال‌های قبل از انحراف سر شاخه های رود دز (از طریق تونل کوهرنگ) این رودِ نسبتا نازا، فقط یک رودخانه فصلی بوده و بس.
در حالی که سفره‌ی مردم شریف "نصف جهان" همیشه‌ی خدا، متبرک به تولیدات کشاورزی خوزستان مظلوم بوده است.
به شهادت آمار رسمی، از پیاز گرفته تا مرکبات و صیفی جات، خوزستان نقشی اساسی در تنظیم تره بار کشور دارد؟

و این غیر از تولیدات صدها هزار تنی غلات این منطقه است.

یادمان باشد که بزرگ‌ترین جلگه حاصلخیر ایران خوزستان عزیز است، پس شایسته نیست که با دست خود این سرمایه عظیم را به نیستی سوق دهیم.

مردم شهیدپرور خوزستان اگر هنوز راست قامت ایستاده اند و دهها شهید مدافع حرم هم تقدیم اسلام عزیز کرده اند، دیارشان را چون جان شیرین دوست می دارند، جسم و جان‌شان با رودخانه های این استان پیوندی دیرینه و سرنوشت ساز دارد.
آیا این نکته ساده اما مهم، از قلم نیفتاده که مردم شهری چون دزفول، از دیرباز با خنکای آب همین رودخانه توانسته اند گرمای پنجاه درجه را دوام آورده و دژ تسخیر ناپذیر خوزستان را برای "مام میهن" حفظ نمایند؟

گرمایی که شهروندان محترم شهری همچون اصفهان تحمل یک دقیقه آن را نداشته و ندارند!

خواهشمند است، صحت و سقم این نکات ساده و کلیدی را از معاونت محیط زیست خود جویا شوید، هرچند که شما خود  اشراف کاملی به این مسائل دارید.

جناب روحانی،
مطلع باشید که مردم خوزستان نمی توانند این تناقض بزرگ را هضم نمایند که، از یک‌سو به‌خاطر آن رشادت ها در دفاع مقدس، لوح قهرمانی جنگ را تقدیم‌شان کنند و از سوی دیگر برای زیباسازی و جذب توریسم اصفهان، آبِ آباءُ و اجدادی شان را به یغما ببرند و دست آخر شاهد و شنونده‌ی اخبارِ آهُ و فغان اهالی "نصف جهان" باشند که چرا، آب زاینده رودِ نازا را به باغ های پسته‌ی استان یزد می برند؟

غافل از آنکه آبی که از زاینده رود می گذرد زائیده زاینده رود نیست، بلکه فرزند خوانده‌ایست که بی اذن والدین خوزستانی و چهارمحال و بختیاری ازدامان ایشان ستانده شده است.
چرا دستور نمیدهید تا وزارت محترم نیرو، آمار کاهش غمبار دِبی آب رودخانه های متعدد خوزستان، من جمله کارون و دز را روی میز حضرتعالی قرار دهند تا تفاوت دهشتناکِ ارقام را بین سالهای دهه 60 و امسال را ملاحظه فرمایید.

چرا دستور نمیدهید تا کمیته پدافند غیرعامل، تحقیقی محرمانه و میدانی، از خوزستان را انتشار عمومی دهند تا مردم بدانند یکی از وظایف دولت، التیام زخم‌های این چنینی، در حق مردم مظلوم و صبور این منطقه است، نه خیرات کردن از کیسه‌ی آنان به مناطقی که پای دشمن بعثی به آنان نرسید.

سخن چهارم
قبول بفرمایید که تخریب زیست محیطی جلگه خوزستان به وسیله انحراف حق میراث آبی این استان به نقاط مرکزی ایران نه تنها کاری به‌شدت غیر کارشناسانه، بلکه تصمیمی خودخواهانه از سوی تمام دولتهای پس از 1372 بوده است، ضمن اینکه هنوز هم مردم صبور، خونگرم، مهمان نواز و همسایه پرور خوزستان، با هاشمی رفسنجانی موافقند که :

حیف است تا آن همه آب شیرین از طریق رودخانه اروند به "خلیج همیشه پارس" بریزد.
لذا:
پیشنهاد می شود، طرح مطالعاتی احداث "لوله ملی آب اروندرود به کویر مرکزی ایران" را در دستور کار قرار دهید، لوله هایی که خروجی پنج رودخانه آب شیرین خوزستان را، به‌جای آنکه به شکل هرزآبه به آب‌های شور و آزاد خلیج پارس تحویل دهد، به فلات مرکزی ایران زمین سوق داده و تحولی عظیم در تمدن جغرافیایی کشور را رقم خواهد زد.
اگر امکان انتقال صدها کیلومتری سرشاخه های کارون به کرمان وجود دارد همین زحمت را برای انتقال صددرصد آبهای خروجی اروندرود به مرکز ایران صرف کنید بی آنکه زندگی و آرامش هزاران ساله تمدن خوزستان را مختل کنید.

اگر امکان کشیدن صدها کیلومتر لوله برای رساندن گاز کشور تا هند امکان پذیر است، اگر نفت و گاز داخل کشور (مانند لوله های نفت پالایشگاه آبادان و آغاجاری) ده ها و صدها کیلومتر امکان انتقال این منابع زیر زمینی را دارند و اگر امکان کشیدن لوله های آب از همان خوزستان تا کشور کویت برای صدور آب وجود دارد، چرا کشیدن لوله‌ای فوق حیاتی آب اروند به مرکز ایران امکان پذیر نیست؟

نگارنده، متخصص جغرافیا ویا صنعت کشیدن لوله های اینچنینی نیست، لکن با مروری جزیی می توان به این نتیجه رسید که لازم است تا بدون برهم زدن اکوسیستم و محیط زیست جلگه ارزشمند خوزستان، فکری برا ی حفظ هرزآبه های اروند رود نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۳۱
مهران موزون

جل الخالق از اینهمه وقاحت و بیشرمی!

یکروز میگویند : دوران صداوسیما تمام شده و صداوسیما یک جعبه بیش نیست.

روز دیگر وقیحانه میگویند : چرا ما را در آن نشان نمیدهند؟


یکروز میگویند : ممنوع التصویری در صداوسیما خودمسخره گی است (یعنی : صداوسیما تنها رسانه جمعی موثر نیست و فلذا ممنوع التصویری در صداوسیما بی اثر و بی معناست)

روز دیگر : برای ربناخوان فتنه گرشان که برای فوت یادگار امام (ره) از تسلیت خشک و خالی دریغ کرد پروپاگاندای رسانه یی در سایتهای دیاثت پیشه برپا میکنند تا شاید دوباره صدای نحسش را سر سفره افطار مردم بگذارند.


یکروز میگویند : تنمان میلرزد وقتی صدایمان روی آنتن صداوسیما پخش میشود.

روز دیگر : با دریوزگی به مصاحبه با سایتهای دیاثت پیشه ی می پردازند و رسما به ...خوری می افتند تا شاید صدایشان بار دیگر روی آنتن برود.

انگار نه انگار که هواداران غیور ربنایش میتوانند از طریق گوشی موبایل و ...نیاز خود را برطرف کنند و نیازی به التماس به صداوسیما نیست.

همان هواداران که سال 88 میگفتند : استادنا نیاز به آنتن ندارد....خسرو خوبان موسیقی خودش یکپا رسانه است.

اما 7 سال است که خسرو خان موسیقی و هوادارانش هرماه رمضان فیلشان یاد هندوستان جام جم کرده و به انحاء مختلف گدایی آنتن میکنند.

یکروز میگویند : اینکه رسانه ملی نیست....رسانه میلی است.

امروز : بیشرمانه رسانه ملی را به میل خودشان میخواهند تا تصویر سران نانجیب فتنه را پخش کند.


یکروز میگویند : انتظار نداریم صداوسیما روابط عمومی ما شود.

روز دیگر : گفتگوی خبری شبکه 2 را به مسلخ آمار دروغ قاچاق 25 میلیارد دلاری میبرند.


یکروز میگویند : صداوسیما جناحی عمل میکند.

امروز : تلاش دارند تا بدنه مدیریتی رسانه ملی را به میل خود کنند....زهی خیال باطل!!

بازنشر در راهکارنیوز +

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۹
مهران موزون

(( من فکر می کنم انقلابی یعنی کسی که نسبت به ارزش هایی که انقلاب ما داشته خودش را مقید می داند و حاضر است برای این ارزش ها هزینه دهد؛ ولو این هزینه شخصی باشد. در غیر این صورت فرض کنید در انقلاب ماتریالیستی بودن که ارزش ندارد. انقلاب ما ارزش هایی دارد. انقلابی یعنی نسبت به ارزش های انقلابی مقید بودن و اینکه شخص گرا نباشیم. مشکل این است که تا وقتی من سر کار هستم خوب است؛ وقتی من را کنار گذاشتند بد می شود. این گونه نباشد. ما نسبت به ارزش های انقلاب پایبند باشیم و حاضر باشیم که هزینه بدهیم می شود انقلابی بودن. ارزش های انقلاب همان سه گانه و مواردی که می توان در کنار آن به عنوان ارزش های زیر دستی مطرح کنیم است. ))

آنچه که در بالاآورده شد بخشی از سخنان سید حسن مصطفوی (یکی از یادگارانِ محترمِ یادگار امام ره) است که شب گذشته در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما ابراز شد.

اگر چه سوابق رفتاری این فرد نشان داده که عمدتا از دیالوگ یکطرفه استقبال کرده و اهل پاسخگویی به مخاطبان و مردم نیست اما به احترام زحمتی که دیشب کشید و خود را به محک چشم و گوش مخاطبان رسانه ملی قرار داد چند سوال از این آقازاده ی معزز داریم که انشالله در خلوت خود به آن بیاندیشند :

باسلام به آقای سیدحسن مصطفوی،

دیشب گفتید که انقلابی یعنی نسبت به ارزش های انقلابی مقید بودن و اینکه شخص گرا نباشیم.

سخن نسبتا معقولی است اما،

سوال اول : اگر بخواهیم جنابعالی را در سنجه ی همین سخن بسنجیم، بدئین معنی که کد "نوه امام راحل بودن" و یا کد "فرزند حاج سید احمدآقا بودن" و یا کد "متولی حرم امام راحل بودن" ویا کد "مدیر حفظ و نشر آثار امام راحل بودن" و مشخصا کد "ارتباط ژنتیکی با شخص امام راحل" را از جنابعالی جدا کنیم از شما در عرصه سیاست و رسانه چه می ماند؟

به بیان بهتر : امام راحل با هوشمندی تمام ، انقلاب را طوری فارغ از شخص گرایی خودشان تعریف و تثبیت کردند که پس از حیات شریفشان انقلاب باقی ماند، صد البته ما همه باید ضمن حفظ احترام تام و تمام به امام راحل (حتی امام حاضر)، به خود ارزشهای انقلاب پایبند باشیم و با آنها شناخته شویم.

آیا انقلابی گری شما محدود به شخص گرایی محض شما (افتخار کردن به نسبت ژنتیکی با امام راحل) تعریف نمیشود؟

جناب مصطفوی،

شما جزو انقلابیون که نبوده اید زیرا به گفته  ی خودتان و حافظه تاریخی ملت، سن تان کفاف نمیکند که بوده باشید.

می ماند اینکه در حال حاضر جزو مقیدین به انقلاب باشید یا نباشید.

فرمودید : انقلابی ماندن یعنی : مقید ماندن به ارزشهای انقلاب

سوال دوم : آیا رفاقت با آخوند باغی نظام(همانکه برای ممنوع التصویری اش جگر میسوزانید) و پالوده خوردن با سران فتنه به معنای تقید به ارزشهای انقلاب است؟


سوال سوم : آیا هزینه های دهها میلیاردی برای معماری کاخ حرم امام راحل مطابق با ارزشهای انقلاب است؟

آیا این کاخ با کوخی که مورد اشاره آن بزرگوار بود نسبتی دارد؟

فراموش کرده اید که فرمود : (( من یک تار موی کوخ نشینان را با کاخ نشینان عوض نمیکنم ))

سوال چهارم : آیا حذف کد "یادگار امام" از نام شریف مرحوم حاج سید احمد خمینی ره و مصادره آن بنفع شما ،برازنده ی کسی است که میخواهد به 80 میلیون ایرانی انقلابی گری را بیاموزد؟

آیا ارزشهای انقلاب اجازه مصادره عنوان پدر را به شما داده است؟

آیا شما تنها نوه ی حضرت امام راحلید که ابوی و اخوی ها را حذف کرده و خود را به تنهایی یادگار امام راحل میدانید؟

براستی این رفتار منصفانه ی یک انقلابی است؟

سوال پنجم : اگر شما مقید به ارزشهای انقلابید چرا در برابر فتنه 88 که قرار بود بنیان این انقلاب را برچیند در حد یک "یادگار واقعی امام " ظاهر نشدید؟ چرا رفیق گرمابه و گلستان سران ضدانقلاب فتنه بودید و همچنان هستید؟

ظاهرا برای اقرار به اینکه "تعریف شما از ارزشهای انقلاب چیز دیگری است" با مردم تعارف دارید.

راستی،

شب گذشته مدل نشستن تان جلوی دوربین و تسبیح چرخاندن و قصه های شیرینی که تعریف نمودید نشان داد که انسان خوش مشربی هستید و به قصه و داستان های آموزنده علاقه خاص دارید، آیا قصه عبرت آموز آن پادشاه و لباس ویژه ای که برایش دوخته شد و برای نمایشش به میان مردم آمد را بیاد دارید؟

نگارنده معتقد است برخی مدعیان پوشیدن لباس انقلابی گری، حکم آن پادشاه را دارند که روی سکوی پخش زنده ی 80 میلیون نفری رسانه ملی، با افتخار برای مردم دست تکان میدهند، نظر جنابعالی چیست؟

انشالله باز هم روی آنتن زنده از افاضات شیرین جنابعالی بهره مند باشیم.

فاعتبرو یا اولی الابصار


بازنشر در راهکارنیوز +

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۳۵
مهران موزون

ظاهرا مدیر شبکه یک سیما طی مصاحبه ای ناشیانه اشاراتی به موضوع تکراری و خارج از رده ی صدای منحوس خواننده ی حامی سران فتنه داشته که حالا به صرافت ترمیم گفته های خویش افتاده است .

آنچه که فضل الله شریعت پناهی گفته بود +

آنچه که اکنون میگوید +

اما بعد..

آقای شریعت پناهی یا هر مقام دیگری در معاونت سیمای جمهوری اسلامی مطلعند که م.ش  + در مصاحبه ی زنده با VOA و بیژن فرهودی ضد انقلاب گفته بود :

(( این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدند. باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد  اینجا ))

مسلما انقلاب خمینی کبیر 38 سال پیش اتفاق افتاده است نه 1400 سال قبل.

صغیر و کبیر عالم میدانند که 1400 سال قبل محمد ابن عبدالله(ص) بشریت را به فخر مسلمانی مزین کرد.

پس، منظور م.ش از "این ها" نه خمینی است و نه خامنه ای بلکه شخص شخیص رسول اعظم اسلام است.

نتیجه : آنان که طی 6 سال اخیر در آغاز ماه رمضان نام به قهقهرا رفته ی این شخص را لقلقه ی رسانه ها میکنند بهتر است ابتدا موضع خود را در برابر ضدیت م.ش با اسلام و اسلامیت روشن کنند.

گذشته از ضداسلامیت افکار و نهله های تربیتی م.ش باید توجه داشت که او در جملات فوق الذکر مرتکب تهت و بهتان به مبانی دین مبین در قبال هنر و هنرمند شده است.

اسلام ضد هنر است؟

آیا هنر فقط موسیقی است؟

آیا شیخ بهایی رضوان الله تعالی علیه استاد هنر معماری نبود؟

آیا سرایش شعر یکی از زیباترین هنرهای روزگار نیست؟

آیا سعدی علیه الرحمه و بسیاری از بزرگان فقه و اصول که سرآمد شعر و ادبیات هستند هنرمند نبودند؟

آیا اسلام به هنر خط و خطاطی، خاتم کاری و ... مشکل دارد؟

و البته مشکل بزرگان دین با موسیقی امری نسبی و قابل تفسیر بوده و موارد غنا و لهو مورد بحث هستند.

آیا آنچه که در زیر می آید فرموده امام خامنه ای نیست؟

(( وبِ به معنای حقیقی کلمه، یعنی لفظِ خوب، معنای خوب، آهنگ و موسیقی خوب، گزینه‌‌‌‌‌‌‌های واژگانی خوب و گسترش تخیل را در این شعرها - بخصوص توی شعر جوانها - آدم مشاهده میکند؛ اینها خیلی مهم است. اینها همه، چیزهائی است که نشان‌‌‌‌‌‌‌دهنده‌‌‌‌‌‌‌ی رشد و بالندگی نهال شعر در کشور ماست.))

و یا (( اینجا ))

آنچه واضح است : صدای کسی که اسلام را طی 1400 سال با هنر(و مشخصا خودش) در تضاد میداند شایسته نیست که روی آنتن رسانه ملی ام القراء اسلامی شنیده شود. 

این فیلم را تماشا کنید تا شجریان را بهتر بشناسید +

والسلام


بازنشر در راهکارنیوز +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۸
مهران موزون

سلام بر تو که 13 قرن از پس شهادتت همچنان محک تشخیص حلالزادگی و حرامزادگی هستی.

سلام بر تو و قصه چوب خیزران زدن بر لبانت که فصل خونبار همیشه ی تاریخ است.

اکنون کسانی که نقشه نزدیکی با بهاییان را می کشند تا عاشقان تو را تحریک کنند گویا آمیزش سیاسی با بهاییان برای آزردن دهها میلیون ایرانی کافی نبود که اکنون دست بکار همان رفتاری شده اند که یزید حرامزاده در برابر سر بریده تو کرد.


1. پیامبر خدا(ص) به امام على(ع) فرمود: «اى على! هر که مرا و تو را و امامان از نسل تو را دوست بدارد، باید خدا را بر حلال‌زادگى خود، ستایش گوید؛ زیرا ما را دوست نمی‌دارد، مگر حلال‌زاده و ما را دشمن نمی‌دارد، مگر حرام‌زاده».[1]


2. پیامبر خدا(ص) درباره امام على(ع) فرمود: «اى مردم! فرزندان خود را با [محکِ] محبّت على بیازمایید؛ زیرا على هرگز به گم‌راهى فرا نمی‌خوانَد و از راه راست، دور نمی‌شود. پس، هر یک از فرزندان شما على را دوست داشت، از شماست و هر کدام او را دشمن داشت، از شما نیست».[2]


3. امام على(ع) به نقل از پیامبر(ص) فرمود: «اى ابو ذر! هر که ما اهل بیت را دوست بدارد، باید خدا را بر نخستین نعمت، ستایش گوید». ابو ذر پرسید: اى پیامبر خدا! نخستین نعمت کدام است؟ فرمود: «حلال‌زادگى. ما را دوست نمی‌دارد، مگر کسى که حلال‌زاده باشد».[3]


4. ام سلمه گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که به على(ع) می‌فرمود: «تنها سه گروه تو را دشمن دارند: ولد زنا، منافق‏ و کسى که مادرش در حال حیض به او حامله شده باشد».[4]


5. «ابوبکر گفت: رسول خدا در خیمه نشسته بود، علی و فاطمه و حسن و حسین نیز در خیمه بودند، فرمود: ای مسلمانان! هر کس با اهل خیمه دوست باشد من با او دوست هستم و هر کس با آنان دشمن باشد من با آنان دشمنم، آنان را دوست ندارد، مگر آن‌که ولادتی پاک دارد و دشمن نیست با آنان مگر آن‌که ولادتی ناپاک دارد».[5]


پی نوشت : شواهد بیانگر آنست که حرکت مشکوک شادی صدر و جمعی از روسیاهان فمینیست از جنس همان جفتگیری سیاسی با بهاییان است و کلیت نقشه ی در حال اجرا نشان میدهد که اسراییل و استکبار کثیف امریکا تصمیم دارند تا فاز وارد کردن جمهوری اسلامی در خیمه شب بازی حقوق بشری را بشکلی ویژه کلید بزنند.


[1].  شیخ صدوق، الأمالی، ص 475، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376ش.
[2]. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 42، ص 288، دار الفکر، بیروت، 1415ق؛
[3]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 401 – 402، نشر بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، 1381ق.
[4].  شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 142، کتاب فروشی داوری، قم، چاپ اول، 1385ش.
[5]. طبری، أحمد بن عبد الله، الریاض النضرة فی مناقب العشرة،  ج 3، ص 154، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوم، بی‌تا.

بازنشر مطلب در راهکارنیوز +
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۲۷
مهران موزون

پرده اول :

پیش از این دکتر قالیباف در مشهد به مناسبت سوم و چهارم خرداد که روزهای مقاومت ملی هستند و به مناسبت فتح خرمشهر و مقاومت مردم دزفول در تقویم ایرانیان تعیین شده سخنرانی کرده بود.

به گزیده ای از سخنان آقای قالیباف در مشهد توجه فرمایید :

(( دوران جنگ تحمیلی تابلویی از مقاومت و پایداری، جهاد و ایثار، عقلانیت و عشق در کنار یکدیگر بود و این تابلو برای همیشه ماندگار است؛ شما نیز در این صدقه جاریه سهیم هستید، چرا که بندگان خدا خوبی ها و نقش انسان ها را فراموش می کنند اما درپیشگاه خدا ذره ذره این اعمال حساب و کتاب شده است و به دست فراموشی سپرده نمی شود. روزی حضرت امام (ره) فرمودند کاری نکنید در پیچ و خم روزگار، پیشکسوتان جهاد و شهادت به فراموشی سپرده شوند، اما اگر امروز ما آن ها را نشناسیم، آن ها در پیشگاه خدا مقرب هستند. ))


پرده دوم :

سازمان زیباسازی شهرداری تهران در طرحی که "نگارخانه ای به وسعت یک شهر" نامیده شده از یکم تا دهم خردادماه سال جاری بیلبوردهای خیابانهای اصلی و بزرگراههای تهران به قرق نقاشی های نقاشان اروپایی قرار داده است و خبری از تصاویر و پیامهای مربوط به فتح خرمشهر و مقاومت مردم دزفول نیست.

یکم تا دهم خرداد یعنی از قبل تا بعد از هفته مقاومت.

به یک تصویر نمونه بنگرید که چه زیبا! و چشم نواز! در خیابان ولیعصر تهران نصب شده است.

یک عکاس روس معاصر (دو دهه قبل) تصویر کج و معوج خودش را کشیده و مسئولین خوش سلیقه سازمان زیباسازی شهر تهران در ایام هفته مقاومت ایرانیان آن را به میهمانی چشمان اهالی تهران برده اند.

تصور کنید اگر همزمان با نصب این نقاشی های نازیبا ، قالیباف در تهران به سخنرانی درباره مقاومت میپرداخت موضوع عجیب تر هم میشد . اینطور نیست؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۸
مهران موزون
دیاثت هنری و فرهنگی هم یک جور از دیاثت است.
بازیگر فاسد الاخلاق هالیوود که پستی و بلندی های بدنش بر پرده های سینمای جهان و قرنیه چشم صاحبان ماهواره در ایران نا آشنا نیست اکنون به صرف اینکه تصویری از دریاچه ارومیه را بر پروفایل مجازی اش کاشته و چند کلامی در دلسوزی این دریاچه بر قلم رانده با آغوش باز فلان هنرپیشه ی احمق و بهمان مدیر کودن قرار گرفته و چه بسا که دی کاپریوی فاسد الاخلاق را همین روزها به خاک پاک ایران دعوت کنند.
پروژه زدایش حیا و غیرت ایرانی در جنگ نرم دشمن علیه ما تمامی ندارد.
فخر کاینات فرمود : ده طائفه از امت من وارد بهشت نشوند ، جز اینکه توبه کنند ، که یکی از این گروه دیوث است
خدا اموات علامه جوادی آملی را که مفهوم دقیق دیاثت را در روزهای اخیر به معنای عام و فراگیرش روی زبانها انداختندبیامرزد که در کنار دیاثت در سیاست به دیوث های هنری و فرهنگی هم توجه کنیم.

به همین سادگی که میخوانید :
به مرد بیگانه ای که پیش چشم میلیونها نفر و روی پرده های عریض سینمای جهان بارها عریان شده و حتی دخترکان آوانگارد ایرانی را نیز جلوی دوربین به بازی گرفته است خوش آمد بگویید و برایش فرش قرمز پهن کنید؟ چرا؟
چون از دریاچه ارومیه تعریف کرده است؟
چون او دی کاپریوست؟
چون او هنرپیشه هالیوود است؟
چون او طرفدار زیاد دارد؟
چون او بازیگر ماهر و قهاری است به همان مهارت سامری در ساختن گوساله؟
و مهم نیست که او فاحشگی تصویری اش را یک جهان دیده و می بینند؟

و مهم نیست آن لکاته ی شیفته هالیوود را به بازی گرفته و به سبیل کلفت پدرش و ریش باقی ایرانیان خندیده است؟
مهم نیست ...
آری او باید دعوت شود تا نه فقط روی پیکر دختر ایرانی بلکه روی پیکر وطن ایرانی پانهد.
و این میشود ترویج دیاثت فرهنگی. 
این میشود دیاثت نرم که از دل جنگ نرم دشمن علیه ما استخراج میشود.
بیشتر بخوانید +
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۳۸
مهران موزون

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۳
مهران موزون

محسن رضایی در برنامه پایش میگوید :

در حال حاضر بنده در اختیار رهبر انقلاب هستم که هر مأموریتی بدهند، اجرا می کنم. به دوستانمان کمک می کنیم تا انشاءالله امنیت کشور و اقتدار را در بیرون منطقه داشته باشیم.


این ادعای دبیر محترم مجمع تشخیص! تنها چند روز پس از تماس تلفنی ایشان با دبیر شورای عالی امنیت ملی و گره زدن زلف علیقلی به امنیت ملی صورت میگیرد.

جهت استحضارخوانندگان محترم،

داستان از این قرارست که دو نفر نادان (که معلوم نیست تحریک شده ی چه چیزی یا چه کسی بوده اند) در جونقان با حمله ی مشکوک و جاهلانه به تندیس یک مشروطه چی متهم به فراماسونر بودن، موجب ایجاد یک تنش کاذب و بیهوده محلی میشوند.

متعاقباً عده ای نیز بخاطر این کار احمقانه ی آن دو تخریبگر! فریاد وامصیبتا سر داده و نهایتاً محسن رضایی هم که نوستالژی شدیدی روی علیقلی سردار اسعد دارد فی الفور در تماسی تلفنی با علی شمخانی(به عنوان دبیر امنیت ملی ایران) خواستار پیگیری و برخورد با آن دو نادان میشود.

این حرکت عاجلانه ی فرمانده اسبق سپاه پاسداران از سوی عادی ترین افراد جامعه اقدامی غیرلازم و حیرت انگیز تلقی شد چه اینکه، رفاقت و رانت همسنگری محسن رضایی و شمخانی نباید موجب شود که هر موضوع کوچک و محلی را به امنیت ملی ایران مربوط کرد.

اکنون چند سوال از جناب آقای رضایی :

شما برادر محترم، در برنامه پایش اعلام فرمودید در اختیار رهبری هستید!!

منظورتان از "دراختیار بودن" چیست؟

اگر ولایتمدار بودن را میفرمایید که میلیونها نفر مانند جنابعالی در اختیار معظم له هستند.

اگر داشتن حکمی غیر از دبیری مجمع تشخیص را میفرمایید که در تمام سایت خامنه ای دات آی آر چیز دیگری غیر از همان حکم دبیری مجمع برای جنابعالی پیدا نمیشود.

اگر مقصودتان داشتنِ باور قلبی به فرامین حضرت آقاست جسارتا باید برای اثبات این امر به نکات ذیل پاسخ دهید :

آیا ایشان رضایت دارند که حل فتنه محلی یک مجسمه را به امنیت ملی کشور مرتبط سازید؟

آیا ایشان رضایت دارند که علیقلی را جزو مفاخر ملی ایران محسوب نمایید؟

آیا ایشان رضایت دارند که اتهام فراماسونر بودن علیقلی و شائبه دست داشتن او در قتل شیخ شهید را نادیده بگیرید و به دفاع از مجسمه آن مرحوم بپردازید؟

آیا ایشان نفرمودند : برای دفاع از مردم مظلوم لر و بختیاری دقت شود که شخصیت سازی نشود؟ (نقل به مضمون)

محض استحضارتان :

نگارنده در سراسر پایگاه خامنه ای دات آی آر جستجو کرد اما حتی یک کلام از ولی امر مسلمین درباره علیقلی محبوب شما پیدا نکرد.

در حالیکه نامِ نامی علیمردانخان بختیاری در صفحات خامنه ای دات آی آر میدرخشد و زهی افتخار برای قوم بزرگ بختیاری که چنین قهرمان دلیری را به عنوان فرزند راستین ایران در تاریخ خود دارد.

جناب آقای رضایی،

اگر دنبال قهرمان میگردید چرا از شهید علیمردانخان بختیاری گرفته تا سرداران لر و بختیاری شهید 8 سال دفاع مقدس، دنبال نصب تندیس شان نیستید؟

سردار شهید توکل قلاوند،

سردار شهید داریوش مرادی(فاتح مرصاد) که منافقین کوردل همچون زاپاتا جسم بی جانش را آماج قریب به سیصد گلوله قرار دادند؟

سردار شهید قاسم مدهنی

سردار شهید جعفر کوشکی

سردار شهیدعبدالحسین کردی

سردار شهیدناصر فاضلی

سردار شهیدسید جواد میرشاکی

سردار شهیدسید مصطفی میرشاکی

سردار شهیدجلال کاوه

سردار شهید حمیدرضا ابراهیمی

سردار شهید حسن گودرزی

سردار شهید مصطفی اذریان

سردار شهیدسهراب نوروزی

سردار شهیدنوروز صالحی

سردار شهید الیاس ارجمند

سردار شهیدسید کمال فاضلی

سردار شهیدمرتضی اسماعیل زاده

سردار شهیدجمشید براتپور

سردار شهیدحسین شیرزاد

سردار شهیدسید هادی موسوی

سردار شهیدسید ابوالقاسم احمدی

سردار شهیدحشمت الله کیانی

و  دهها سردار دیگر بختیاری و لر که اتفاقا هیچکدامشان نه اتهام فراماسونری دارند و نه شائبه ی نوکری انگلیس!

جناب رضایی،

نشنیده اید که میگویند : تیمم باطل است آنجا که آب است؟

این همه شهدای سربلند کوههای بختیاری و لرستان رها کرده اید و رفته اید سراغ علیقلی؟

چرا؟

صرفاً چون قلباً به این فرد علاقه دارید؟

سردار محترم، چرا برای اقوام لر و بختیاری میخواهید قهرمان تصنعی بسازید در حالیکه تاریخ این ایل و قوم مملو از پهلوان است؟

و مگر شهیدان، قهرمانان واقعی و چشم و چراغ این مردم نیستند؟

مگر به فرموده همان امامی که مدعی هستید در اختیار ایشانید همین سرداران شهید لر و بختیاری حکم امامزاده های کوههای بختیاری را ندارند؟ چرا تندیس و مجسمه اینان را در جای جای زاگرس نمیکارید؟

چرا محسن رضایی با سابقه ی آنچنانی باید زیر سایه نام کسی که متهم به فراماسونر بودن است پناه بگیرد؟

حیف نیست؟

چرا سرتان را برای شخصیتی همچون حضرت آیت الله العظمی بروجردی رضوان الله تعالی علیه بالا نمیگیرید که امثال علیقلی یک بند انگشت آن بزرگوار هم نمیشوند؟

چرا تندیس شهید شیرعلی مردان را سر دست نمیگیرید که شهید راه وطن شد و آخرین کلامش "زنده باد ایران" بود؟

براستی شما در اختیار رهبری هستید؟

پس به بیانات گهربار کسی که در اختیارش هستید مجددا گوش کنید :

قوم بختیاری و لُرها جزء بهترین و باوفاترین اقوام ایرانی هستند و به صفت صداقت، شجاعت، غیرت، صفا و پایداری بر عقائد اسلامی و شیعی شناخته می‌شوند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به گمنام ماندن بسیاری از شخصیتهای برجسته ی بختیاری نظیر مرحوم علیمردان خان و ضرورت شناسایی و معرفی این شخصیتها خاطرنشان کردند: ویژگی برجسته علیمردان خان مبارزه علیه استبداد رضاخانی با الهام گرفتن از عقاید و احساسات دینی است.
(26/12/92)

و یا :

ما بختیاریها و لرها را به صداقت، به صفا، به شجاعت، به غیرت شناختیم. اینها در قبال عقاید اسلامی و عقاید مذهبی و عقاید تشیّع، بسیار پایدار و دارای پافشاری و پایمردی بودند در طول زمان، و زمان خود ما هم همین محسوس بوده و این را دیدیم. به سادات چقدر احترام میگذارند، به خاندان پیغمبر چقدر احترام میگذارند، به طور مطلق به روحانیون [چقدر احترام میگذارند]؛ حالا [مام جمعه‌ی شهرستان مسجدسلیمان‌] فرمودند که شخصیّت‌های علمی آنجا معروف نشده‌اند؛ لکن من که چند سال قبل از این رفتم شهرکرد، آن‌طور که در ذهنم هست، آنجا با برخی از روحانیون لر و بخصوص بختیاری آشنا شدیم و اینها گفتند و کسانی را هم از شخصیّت‌ها اسم آوردند؛ منتها مظلومیّت این قوم همین است که حتّی شخصیّت‌های روحانیشان هم شناخته شده نیستند، معروف نیستند؛ خب اینها بایستی جستجو بشود و تلاش بشود. و حالا که شما بحمدالله در این جریان قرار گرفتید، خوب است که کار را ادامه بدهید و بگردید واقعاً شخصیّت‌ها را پیدا کنید، منتها آن‌چنان که هستند؛ یعنی دقّت بشود که شخصیّت‌سازی نشود.( 26/12/92 )

خواندید جناب دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام؟؟؟

فرمودند : دقت بشود که شخصیت سازی نشود!!!

شما برادر حزب اللهی!! اگر راست میگویید و  واقعا در اختیار امام مسلمین هستید به سخن ایشان عمل کنید و از علیقلی شخصیت سازی نکنید لطفا.


بازنشر مطلب در راهکارنیوز +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۵
مهران موزون