شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

پاسخ برخی هشتادساله ها!! که در آستانه عروج به دیار برزخ، همچنان دست از شیطنت خویش برنداشته و ارکان ولایت فقیه را به بهانه های مختلف مورد هجمه های آشکار و پنهان خویش قرار میدهند بماند برای وقتی دیگر! چه اینکه یکی از پایه ها و بنیان های مرصوص ولی فقیه در این روزگار، همانا مرجعیت و علمای متعهدی هستند که امتحان خویش را در داشتن بصیرت و دفاع از رهبری همیشه پس داده اند و بلاشک یکی از شاخص ترین آنها، حضرت علامه مصباح یزدی(زید عزه) است که وجود گرانقدرشان همچون خاری است در چشم فتنه گران منافق صفتی که سالهاست آرزوی استحاله جمهوری اسلامی را در سر می پرورانند اما بزرگانی همچون جناب مصباح، خواب آنان را آشفته کرده است.

اما بعد..

در این میان نیز هستند منحرفان کم سن و سالی که متاسفانه از یک سو مُلبس به ردای روحانیت اند و از سوی دیگر منتسب به بیت بزرگان راحل.

این افراد جوان، جمجمه ی خویش را به جای آنکه به خدا بسپارند و به او اقتدا کنند ترجیح میدهند زیر پرچم برخی هشتادساله هایی که نسبت به سوابق امثال علامه مصباح آلزایمر سیاسی گرفته اند پناه بگیرند و به عناوین مختلف به کسانی همچون علامه مصباح(حفظه الله) اهانت و حمله کنند.

این کم سن و سالانِ بی خرد بدانند که اگر قرار باشد حرمت بزرگان نظام و حوزه را نگاه ندارند ، خود نیز نباید از ملت شریف ایران توقع حفظ حرمت داشته باشند که حکما گفته اند کلوخ انداز را پاداش سنگ است.

براستی چه کسی گفته است شما تازه ملبس شده های خودشیفته، در زمین بازی استوانه های سیاسی  و بنفع آنان به عصارهای متعهد انقلاب حمله کنید و تنها به پشتوانه انتسابتان به برخی بزرگان!! احساس غیر قابل نقد بودن کنید و نُنُروار برای خویش عقبه سیاسی قائل شوید؟چرا گمان میکنید ملت این روحیه متفرعن شما را برمی تابد؟

این خط این هم نشان!

صبوری قلم های آتشین فرزندان انقلاب را قدر بدانید و بچه پرروی درونتان را مدیریت کنید تا کاسه صبر انقلابی مردم ایران لبریز نشود.

بازنشر مطلب در راهکار نیوز +

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۴۴
مهران موزون
وضعیت کنونی دولت امریکا را حالِ کُشتی گیر خشن و ناجوانمردی بدانید که برای امتیاز گیری از حریف به هر حشیشی چنگ میزند.(الغریق یتشبث به کل حشیش)
گاهی رقص پا و رقاصی میکند تا حریف را گیج کند، گاهی به سر و صورت حریف چنگ میزند تا او را گیج نماید.
گاهی دستهای حریف را خلاف مفصل میفشرد.
گاهی گردن حریف را در حالتی کاملا خطا زیر پرس میگذارد.
گاهی با حریف سرشاخ میشود تا بتواند دهان نحس خود را به گوش حریف نزدیک کرده و نجوا کنان در گوش او بگوید : ببین ایران! جون مادرت بیخیال شو! اینقده منو جلوی کشورهای منطقه و جهان کنف نکن. بذار او ابهت پوشالی ابرقدرتی من رسماً سرجاش بمونه. بیا و مردونگی کن و بذار جلوی چشم همه فقط یه لحظه پشتت رو خاک کنم. راضی نشو که من ضایع بشم.
ایران : کورخوندی یانکی! تقاص تمام خونهای ریخته شده رو اَزت میگیرم. چی میخوای از جون ملتهای مسلمون؟ چرا گورت رو گم نمیکنی و نمیری تو سواحل خودت و بسنده کنی به اون همه خاک و منابعی که داری؟
امریکا : کوتاه بیا لامصب! 70 ساله که ذره ذره تونستم این آبرو رو جَم کنم. چرا میخوای با یه یاعلی بریزیش؟
ایران : حرف مفت نزن! مرد باش و صاف کشتی تو بگیر. میتونی بارانداز بزن نمیتونی سالتو بزن نمیتونی فیتیله پیچ برو! چه میدونم! یه خاکی تو سرت کن و مث آدمیزاد کشتی بگیر. این تو بمیریا از اون تو بمیریا نیست ها!!!!
امریکا : ببین ایران! حالا که داری کلک داعش رو میکَنی، بیا و ما رو توش شریک کن!
ایران :منظورت چیه؟ اونموقع که داعش رو درست کردی فکر اینجاش نبودی! یادته واسه سوریه بهت هشدار دادم؟ کی میخوای آدم شی؟
امریکا : بیخیال بابا! داری خودت رو به اون راه میزنی؟ تو که تونستی به عراقیا یاد بدی که کلک داعش رو چطوری بکَنَن! عنقریبه که طومارشون از صفحه روزگار محو بشه! مام که نتونستیم غلطی بکنیم و نقشه هامون برای تسلط داعش به منطقه نقش بر آب شد. بیا و مردونگی کن و اسم امریکا رو هم توی «پروژه شکست داعش» شریک کن! بیا و یه ائتلافی چیزی راه میندازیم شمام بیایین کنار هم عکس یادگاری بگیریم. بگو باشه!! جون من بگو باشه!!
ایران : ببند اون دهن جنایتکارت رو ! عمراً پا رو خون ملت عراق بذارم. کشتی تو بگیر شیطان بزرگ.
امریکا : نگو! نگو! نگو شیطان بزرگ! حساس شدم به این اسم نحس! شرطی شدم بخدا.
ایران : ببین! مگه خوابشو ببینی که من روی خون ملتها با تو  شریک شم! میدونم الان که جواب رد بهت میدم فردا میری جار میزنی که  : ایران رو توی ائتلافمون راه نمیدیم!.
برو هر غلطی میخوای بکن!
امریکا :ببین ایران! داری روت رو زیاد میکنی ها!!! فعلا که سرمربیتون کنار تشک نیست و بیمارستان هستن!
ایران : بازم محاسباتت غلطه شیطان بزرگ! سرمربی ما همن حالا روی تشک بیمارستان دارن با حرفا و کاراتون تفریح میکنن! بذار موقع ترخیصش ایشون بشه! جوابتون رو از همون کنار تشک بیمارستان میده ، لازم نیست بیان اینجا پای تشک من و تو.
(چند روز بعد سرمربی ایران پیش از خروج از بیمارستان چنین بیان داشتند +



بازنشر مطلب در راهکارنیوز +

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۵۹
مهران موزون

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۰۸:۵۶
مهران موزون

جناب هاشمی بتازگی و در آستانه 960 ماهگی خویش(بخوانید 80 سالگی) در میان کارمندان مجمع تشخیص مصلحت سخنانی فرمودند که جای تأمل بسیار دارد. هرچند ایشان همیشه طوری حرف میزنند تا برای تشدید و رزنانس کلید واژه ی «هاشمی» در فضای رسانه ای کشور تأمل دیگران را برانگیزند فلذا پردازش به بیانات گهربار ایشان کمک به تحقق نیت! و هدف! ایشان است اما از این «سخنان» که از فیلم درون سایت ایشان برگفته و عیناً و بی هیچ کم و کاستی پیاده شده است نمیتوان گذشت.(ابتدا از خوانندگان عزیز بخاطر فراوانی واژه ی «ایشان» در این پُست پوزش میطلبیم).

اما بعد..

بخوانید بخشی از بیانات رئیس 960 ماهه مجمع تشخیص را!

((ما در سند چشم انداز توسعه ی کشور رو دانایی محور خواستیم، این روش کار کردیم خیلی تا اینکه به این تعبیر رسیدیم و امضا شد و الان ابلاغ شده  منتهی متاسفانه موقعی ابلاغ شد و به دست کسی باید اجرا می شد که او ضد این چیزا بود و همین وضعی که شما میگید  در دانشگاهها و جاهای دیگه پدید آمد یک تحجری به جای باز کردن فضا  خلق کردند  استاد آزاده ی روشن فکر رو حذف میکردن برای  اینکه استاد شعاری رو به جای او بیارن  خوب این با دانش سازگار نیست  با توسعه علمی سازگار نیست  علم در فضای آزاد رشد میکنه  در فضای خفقان زده نمیشه عالم شد  تحجر و عقب افتادگی که از تعصبهای کور، جامعه رو میگیره بزرگترین مانع خیزش علمی کشوره  دانشمند نمیتونه تو فضای آلوده به تحجر و استبداد و زورگویی و تحمیلی ، عقلش و فکرش و نیروی ابتکارو اختراعش  رو خوب استفاده بکنه این واقعیت کاملا در مبانی دینی ما هست  شما اونایی که الان بیشتر در روایت میخونن و حرف میزنن و اینا، اینا این تفکر رو چون ندارن میرن روایتای تحجر آمیز رو بیشتر برای مردم میخونن توی تریبونها اگر اون روایتای دیگه رو بخونن میفهمن مردم میفهمن چی بوده اسلام و چه جوری بوده. 
در جلسه رسمی دولت در مقابل حضرت علی اون شخصیت بزرگ افراد زنده گویا اومدن توی مجلس شرکت میکردن در مقابل همه مردم دوستان اینها کفر میگفتند.
و حرفایی میزدن که متعصبین رو عصبانی میکرد گاهی کتکاری میکردن و بدگویی میرسید این چیطور میشه اینطوری حالا یه کلمه یی یه کسی تو دانشگاه میگه یه جمله یی میگه و باید اخراجم بشه یا دانشجو ستاره دار بشه  توی جلسه رسمی حکومتیست حضت علی سخنگوی اونجاست شما هی بخونید کتابایی که در این زمینه هست ببینید چه حوادثی اتفاق می افتاده در یه جا چون اهانت به شد حضرت علی، اصحابی که نشسته بودند طرف میخواستن کتک بزنن  و حضرت علی فرمود ولش کنید این چه وضعیه انما سب و سب او ..او یه فحش داده حداکثرش اینه یه فحش بش بدید نه اینکه بهتر است اینکه ببخشیدش بگذارید حرفش رو بزنه  جواب داره جوابش رو میدیم در این چنین فضایی ما میتونیم تفکرها استعدادها خودشو رو نشون بده اینم در فضای مردمی خواهد بود فضایی که حاکم بالاسرش نباشه و حراستها دستها رو نبندند افراد رو ممنوع الورود نکنند و از این چیزایی که الان هست که می بینیم اینا منافات داره
.))

نکته : هیچگونه اشتباه تایپی، املایی و انشایی در این متن از سوی نگارنده رخ نداده و آنچه که خواندید عین عبارات آقای هاشمی است.

حال چند سوال ساده از حجت اللاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی داریم که بلاشک به بانک سوالات بی پاسخ ایشان افزوده خواهد شد (هرچند که دستمایه فواد صادقی و تحرکات رسانه ای او در هفته ها و روزهای آینده خواهد بود)

1) جناب هاشمی، بفرمایید منبع اینکه جلسه رسمی دولت حضرت علی(ع) در حضور همه مردم آنهم در مسجد تشکیل میشده کجاست؟ آیا امیرالمومنین(ع) هیچ هیچ محرمانگی و اسراری در حکومتش نداشته؟ آیا وقتی در مورد استراتژی های حاکمیتی و یا جنگی، قرار بر شور و تصمیمی بوده، پس از اقامه نماز جماعت در مسجد کوفه پیش چشم خلقی که در میانشان منافقین هم حضور داشتند جلسه رسمی!! برگزار میکردند؟

جناب مستطاب!

علی ابن ابیطالب(ع) که دیگر روح الله خمینی(ره) نیست که بخواهید به ادعای اینکه کنارش بوده اید و خاطره ی شخصی تان را بیان میکنید، بدون سند و مدرک مدعی شوید که حضرتش جلسات رسمی حکومتش را نزد مردم عام و خاص برگزار میکرده. ما برای ملت ایران خانه ای خانه تر از مجلس شورای اسلامی نداریم اما آیا این مجلس جلساتش مطلقا علنی است؟؟

جلسه مجمع تشخیص شما! چطور؟

اگر امیرالمومنین (ع) تمام مردم را محرم اسرار حکومتی میدانست شما چرا یکی از استانداران زیر دست خودتان را به صرف اینکه با مشی شما موافق نبود برای رئیس جمهور شدن نامحرم دانستید و از 1384 تا 1392 کردید آنچه کردید؟ چرا به تعریفی که از مولای متقیان ارائه میکنید شخصا پایبند نیستید؟

آری، امیر مومنان خیلی از مطالب را در مسجد و درمیان مردم بازگو میکردند هم آموزش میدادند هم در میان میگذاشتد هم انذار میفرمودند و هم نصیحت.

چنین مواردی هم که کسی بیاید و خیلی راحت در مسجد به ایشان تعریض کند بوده است(امری که در مورد شما و دربهای ورودی کاخ مرمر از محالات است) اما عنوانسازی برای تاریخی که علیرغم 960 ماه عمر بابرکتتان در آن تاریخ در قید حیات نبوده اید نفرمایید مگر آنکه سند بیاورید که علی(ع) را در «جلسه رسمی حکومتی آنهم باحضور مردم» مورد هجوم کلامی قرار داده اند.

2) گفتید که وقتی آن اشخاص هتاک به آن حضرت توهین میکردند «متعصبین» اقدام به کتکاری و .. میکردند و کمی بعد از همین متعصبین به «اصحاب» آن حضرت یاد میکنید. آیا اصحاب ایشان «متعصب» بودند؟ بی هیچ بلانسبتی و تفکیکی؟ آیا حضرت امیر(ع) کسی را صحابی خویش قرار میداد که دچار «تعصب کور» بود؟ این همان کنایه ای است که درمیانه سخنان خود فرموده اید.

3) میگویید : میرن روایتای تحجر آمیز رو بیشتر برای مردم میخونن توی تریبونها اگر اون روایتای دیگه رو بخونن میفهمن مردم میفهمن چی بوده اسلام و چه جوری بوده. 

جناب هاشمی، مردم ما نفهم! نیستند.

حداقل این رو میفمهند که معنی «تحجر» در فکر، یعنی کسی که فکرش همچون سنگ سفت و جامد است و قابلیت نیل به کمال و پویایی را ندارد.

آیا وقتی اذعان به وجود روایتهای تحجر آمیز میکنید به این معناست که معصومین(ع) فرمایشات تحجرآمیز هم داشته اند؟؟؟ معاذالله.

4) شما خیلی واضح در این فرمایشات دارید میگویید اجازه دهیم کسانی در کسوت استادی دانشگاه «کفر» هم بگویند و سخت نگیرید.

فرض کنیم که نگاه و دغدغه  ی شما درست باشد(با پوزش از درگاه احدیت).

آیا شأن و سمت یک رئیس جمهور از یک استاد دانشگاه به مراتب بالاتر نیست؟ البته که هست.

آیا مرتبه ی اکبرهاشمی رفسنجانی از ساقی کوثر(علی ابن ابیطالب علی السلام) بسیار بسیار بسیار بسیار پایین تر نیست؟ البته که هست!

پس چگونه است که از نظر شما یک استاد دانشگاه میتواند سرکلاس درس کفر هم بگوید و ارتداد خویش را علنی سازد.

و یا شخصی عادی وارد جلسه رسمی حکومت مولای متقیان شده و به ایشان اسائه ادب و فحاشی کند اما رئیس جمهور یک کشور در یک جعبه (تعبیر شما از صداوسیمای خارج از اختیار شماست) شما و فرزندانتان را چالش میکشد و 8 سال تمام ، از هیچ مخالفت و حمله و فشار و ... در موردش فروگذار نکردید؟

قصد این نوشته حمایت از احمدی نژاد نیست.

بلکه خواستم بگویم : دیگران را به خواندن روایتهای تحجر آمیز متهم نکنید و مردم را نیز (که خیلی خوب میفهمند) به مشی امیرالمومنین (ع) ارجاع ندهید در حالی که خودتان سر سوزنی به آن مشی عامل نیستید.

توصیه میشود بر مهمترین نکته ی سخنان خویش رجوع نمایید جناب هاشمی :

یک شخص عادی میتواند بر علی ابن ابیطالب(ع) پای منبر ایشان و پیش چشم خلق و در جلسه رسمی حکومت ورود کرده و به ساحت مبارک ایشان فحش بدهد اما یک رئیس جمهور نه در جلسه رسمی حکومتی بلکه از منبر صداوسیما نمیتواند و حق ندارد هاشمی رفسنجانی را به چالش کشیده و مورد سوال و تعریض قرار دهد.

آقای هاشمی،

باور کنیدمردم میفهمند. باورکنید.


بازنشر مطلب در راهکارنیوز +


۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۱۳
مهران موزون