شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

محمد کوره پز در مستبین نوشت :

مصاحبه مصباحی مقدم با آرمان امروز یک نکته کلیدی دارد. آن هم رو شدن صفت «معامله گری» طیفی از اصولگرایان است.

مصباحی مقدم به وضوح و با ناشی گری بسیار دارد این کد را به هاشمی و روحانی می دهد که «به ما اصولگرایان امتیاز بدهید و در مقابل حمایت ما را داشته باشید.»

این چنین بده بستانی البته از سوی اصلاح طلبان هرهری مسلک قابل قوبل است. اما از سوی یک تشکل اصولگرا قطعا حاصلی جز تهوع طرفداران در پی ندارد.

مصباحی مقدم چنان با اعتماد به نفس از انحرافات دولت فعلی عبور می کند که گویی کلیت امت حزب الله کر و کورند و ناکارآمدی و افتضاحات روزافزون دولت را که حتی صدای اصلاح طلبان را هم درآورده نمی بینند!

به راستی اصولگرایی تا کجا باید از واقعیات کف جامعه و آرمان های انقلابی فاصله بگیرد؟ آیا همین که احساس کردید اصلاح طلبان به باج خواهی از دولت افتاده اند فورا باید آب از لب و لوچه تان راه بیفتد و با یک «تنه فنی سیاسی» خودتان را به دولت سرتاپا ضعف و خفت فعلی نزدیک کنید و با این تاکتیک امتیاز بگیرید؟

البته قبول داریم. جریان اصولگرایی که این باشد بعد از انتخابات مجلس چنان به ضعف اعتماد به نفس دچار شده است که حاضر است به هر اوتلافی با هر فرد و جناحی تن در بدهد تا بلکه به نحوی به فضای سیاسی برگردد. غافل از اینکه بازگشت به قدرت متاثر از مولفه های گوناگونی است و تنها یکی از انها ائتلاف با فلان و بهمان است.

طیف مهمی از اصولگرایی در حال حاضر از بحران «هویت» رنج می برد. چرا که با همین بده بستان های سیاسی -نظیر آنچه در برجام رخ داد- خودش از خودش سلب هویت کرده است. کسی مثل ابوترابی نفهمید که اگر یک اصلاح طلب در مجلس نهم از برجام دفاع کند پایه های رای خودش را تحکیم کرده است. اما یک اصولگرا با حمایت از برجام تنها تیشه به ریشه رای خود می زند.

جناب مصباحی مقدم دولتی را که بیش از هر دولتی به تک دوره ای شدن نزدیک است، به معامله دعوت می کند. بسیار خوب. ایشان می تواند این مدل سیاسی جالب را هرجای دیگری اجرا کند و ایرادی هم ندارد. اما نه تحت عنوان جامعه روحانیت یا اصولگرایی. چرا که اکنون عامی ترین افراد هم می دانند که سنخیتی بین رییس جمهور فعلی با این دو وجود ندارد.

اینکه بخواهیم صرفا بر اساس «سوابق و رفاقت های دیرین» و بدون در نظر گرفتن تغییرات فضای سیاسی برای مردم نسخه بپیچیم راه به جایی نخواهد برد و نه هیچکس (نه انها، نه شما و نه ما) فریب این حرکات را نخواهند خورد.

جالب اینجاست که جناب مصباحی مقدم در فراز پایانی مصاحبه کد دیگری هم به دولتی ها ارسال کرده و با مبنا قراردادن یک شایعه مضحک منتسب به دکتر احمدی نژاد می گوید: «از آقای احمدی‌نژاد تشکر می‌کنم. به نظر من اینگونه صحبت‌ها «خالی بندی» است!»

فکر می کنم ما هم باید عین این عبارت را برای ایشان که گمان کرده اند هدایت جوانان حزب اللهی را در دست دارند تکرار کنیم:

«از آقای مصباحی مقدم تشکر می‌کنیم. به نظر ما اینگونه صحبت‌ها «خالی بندی» است!»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۷
مهران موزون

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.