شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

دیروز احمدی نژاد مبهوت بود

دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۱۲ ق.ظ

مدیران و کارمندان رسانه ملی نیز، مانند هر شهروند ایرانی دیگری، صرفنظر از اینکه ایرانی اند و ولایتمدار، اما یکی اهل روحانی است و دیگری اهل جلیلی.

آن یکی حدادی و این یکی ولایتی.

هم احمدی نژادی ها هستند و هم غیر احمدی نژادی ها.

ما در سازمان با همین تفاوت سلایق سیاسی مان در کنار یکدیگر همدل و یکصدا خدمت می کنیم و در خدمتِ حساسترین دستگاه جمهوری اسلامی هستیم. حقیقتاً بیاد ندارم که گعده های سیاسی دوستانه در محل کار، منجر به تنش شده باشد.

ما در رسانه ملی بسیار راحت تر از آنچه بشود فکرش را کرد با یکدیگر تبادل رأی و نظر داریم و چقدر خوب است اگر این فرهنگ زیبا از درون فضای کاری رسانه ملی به دیگر نهادها عرضه و نهادینه شود.

دیروز در سالن همایش های صداوسیما روز دیگری بود.

رفقای غیر احمدی نژادیمان نیز در میان جمعیت بودند.

با کمال حوصله و ادب و متانت به سخنان رئیس جمهور گوش می دادند.

من اما از منظر یک مستندساز و خبرنگار، غیر از گوش فرادادن به سخنان آقایان ضرغامی و احمدی نژاد، شش دانگ حواسم به مدعوین و همکاران بود.

به چهره هایشان،

به واکنش هایشان،

خصوصا در مواقعی که کلام سخنرانان مجلس، جملاتی ویژه در برداشت.

دیروز در سالن همایش های صداوسیما، تفاوتی بین سکنات چهره ی احمدی نژادی ها و غیر احمدی نژادی های سازمان نمی دیدم.

با هم می خندیدند. با هم ابروهای را از تعجب بالا می دادند. با هم چشمهایشان تر می شد.

چرا؟

این سوالی بود که در آن لحظات از خود می پرسیدم.

و پاسخی جز این نیافتم : سخن، کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.

براستی سخنان ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی در تمجید و تشریح وَجَنات و سکنات و کارنامه رئیس جمهور برآمده از دل بود.

آقای ضرغامی به عنوان یک شاهد، انگار که روز قیامت باشد، درباره ی عملکرد 8 ساله ی رئیس جمهور شهادت می داد و چه بی تکلف و بی پیرایه هم می گفت.

سخنان ناب و عمیق دکتر احمدی نژاد نیز حاضران را در عین سکوت به وجد آورده بود.



دیروز اما،

شاهکارِ مراسم و همچنین دلیل نگاشتنِ این پُست از سوی بنده، فیلم مستندی بود که در سالن پخش شد.

راستش قرار نداشتم تا در خصوص این مستند در محضر عام سخن بگویم لکن به دلیل خبر خبرگزاری تسنیم + مبنی بر اشک ریختن احمدی نژاد در زمان پخش این فیلم به خود اجازه می دهم تا نظرم را در این خصوص علنی سازم.

من در تمام لحظاتی که فیلم پخش می شد سعی کردم تنها از منظر یک مخاطب به آن ننگرم و از دید موشکافانه ی یک مستندساز نیز به محتوا دقت کنم.

فیلم هیچ تروکاژی نداشت.

هیچ کار تکنیکی خاصی در برنداشت.

یک ذره صحنه پردازی نداشت.

شاید به عنوان یک کارگردان مستند حداکثر به آن نمره ی کلی 14 را بدهم.

اما،

30 دقیقه نمایشِ گوشه ی کوچکی از حقایقِ  8 سالِ گذشته ی احمدی نژاد موجب شد تا این فیلم، گل سرسبد مراسم دیروز باشد.

من به عینه می دیدم همکارانی را که در زمره ی منتقدان احمدی نژاد بودند اما در حین پخش فیلم مرتب اشک خود را پاک می کردند.(فراموش نکنید اینهایی که می گریستند مدیران و برنامه سازان ارشدترین دستگاه برنامه ساز کشورند)

مستندِ دیروز هیچ نبود جز چینش ساده و پشت سرهمِ شکار لحظات دوربین های منصفِ 8 سال گذشته که به دنبال غزال تیز تک قوه مجریه دویده بودند.

دریغ از ذره ای بازیگری و توجه به دوربین ها از سوی احمدی نژاد.

دوربین هایی که شب و نیمه شب پا به پای رئیس جمهور عرق ریخته بودند تا لحظات شگرف خدمت رسانی را برای ثبت در تاریخ این سرزمین ماندگار کنند.

در این مستند هیچ کدام از ملت ایران به بازی و ننه من غریبم گرفته نشده بود.

هیچ سیاه نمایی مزورانه ای دیده نمی شد.

هیچ چیز درشت نشده بود هرچه بود درست بود.

فیلم حدود 30 دقیقه طول زمان داشت اما باور کنید گمان می کردم که 15 دقیقه بیشتر نشد.

فیلم تمام شد،

دوربین سالن یک لحظه چهره ی دکتر احمدی نژاد را نشان داد که دست بر گونه؛ مبهوت مرور بخشی از دوندگی های خویش است.

به عنوان یک فیلمساز ادعا می کنم :

رئیس جمهور مبهوت فیلم مستندی بود که بنده به آن حداکثر نمره ی 14 می دهم.

و این مرا سوزاند و آتش به جانم افکند که : احمدی نژاد بی نمایش و بی فیلیم بازی کردن و بی سیاه بازی،

فقط کار کرد و کار کرد و کارکرد...

طوری که خودش هم از دیدن یک مستند معمولی درباره ی خودش متعجب می شود و چه بسا که در دلش این مستند را شاهکار هنری هم بداند.


دیروز در پایان پخش این فیلم، فقط یه این جمله می اندیشیدم :

(( اگر چنین فیلمی دوشب قبل از انتخابات 92 پخش می شد نتیجه طور دیگری رقم می خورد))

این را به عنوان یک آرزو یا افسوس عرض نمی کنم بلکه تشخیص حرفه ای خود را بیان کردم.

لطفا نگویید که فیلم احمدی نژاد چه ربطی به انتخابات 92 دارد؟

نگویید : می خواهی بگویی رای جلیلی بالا می رفت؟

عرض من این است : منظورم بالا رفتن رأی اصولگرایان در انتخابات نیست.

بلکه نظر به این واقعیت تلخ که برخی کاندیداهای 92 موفقیت خود را در «کیسه بکس» کردن کارنامه احمدی نژاد دیده بودند (همگان شاهد بودیم و جای انکار نیست) و با عنایت به اینکه که «آقا» نیز گلایه ای نرم نموده و اذعان داشتند که در مناظرات 92 در حق کارنامه رئیس جمهور فعلی بی انصافی شد شک ندارم که پخش چنین فیلمی در شبهای قبل از انتخابات می توانست بخش زیادی از آب های گل آلود انتخابات را تصفیه کند.



کاش احمدی نژاد در روزهای مناظرات از رسانه ملی درخواست می کرد تا در پاسخ به سیاه نمایی های عملکردش از سوی برخی ها، چنین فیلمی ساخته و پخش شود.

فیلمی که حمله به هیچکس نیست و صرفا مرور وجدان های بیدار 8 سال گذشته است.

کاش در روزهای آتی و به عنوان بدرقه ی احمدی نژاد هم که شده، چنین مستنداتی از آنتن ملی پخش شود.

در اینجا به سهم خودم از ریاست محترم رسانه ملی برای مراسم بی تکلف و پر از محبت و صفای دیروز تشکر می کنم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۱۷
مهران موزون

نظرات  (۱)

جناب دکتر احمدی نژاد عزیز ، خدا قوت و تشکر فراوان بابت هشت سال جهد و تلاشی که در جامۀ رئیس جمهور جهت عزت و غرور اسلام و ایران انجام دادید و از همه شاخص تر آنکه بعنوان سفیری شجاع و حق طلب در قله ی دیپلماسی عمومی جهان یعنی صحن علنی سازمان ملل بارها و بارها بر طبل رسوایی ظلم و ظالم کوبیدید و ایران سرفراز را بعنوان نور امید حق جویان و مظلومان جهان معرفی نمودید.

ایمان دارم که گذشت زمان و فارغ شدن از بازی های سیاسی و تبلیغاتی کنونی ، آزادگی و  بزرگی شما را بر همگان عیان تر خواهد نمود.
اجرتان با سرور و سالار آزادگان ...
پاسخ:
منم همینطور.

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.