شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی مطهری» ثبت شده است

شش سال قبل (آخر اردیبهشت 1389) علی مطهری با ارایه طرحی خودخواهانه و بی سابقه در صحن علنی مجلس در خصوص کپی رایت آثار شهید مطهری ابراز داشت :
(( طبق قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 1348/10/11، بعد از گذشت 30 سال از درگذشت مؤلف، حقوق مادی اثر وی به ورثه یا وصی او تعلق نمی‌گیرد.»
او سپس توضیح داد که :
(( در 31 سال گذشته آثار شهید آیه‌الله مطهری با یک «نظم قابل‎قبولی» در حال انتشار است! و اگر قرار باشد از این پس، هرکسی آثار ایشان را منتشر کند قطعا!  باعث تحریفاتی در آثار ایشان خواهد شد و یک نوع بی‌نظمی عجیبی! در آثار ایشان پدید خواهد آمد... نظر به اهمیت حفظ اصالت آثار شهید آیت‌الله مطهری و عدم تحریف آن‎ها و نیز پیوند آن با اعتبار علمی و اجتماعی امام خمینی(ره) و به‎دلیل تأیید کامل این آثار توسط رهبر معظم انقلاب، ضروری است که از نشر این آثار توسط ناشران متعدد جلوگیری به عمل آید و نشر آن به همان نحو سابق ادامه یابد؛ لذا طرح مذکور جهت پیشگیری از ایجاد تحریف و بی‌نظمی در آثار استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری با قید فوریت تقدیم شده است))
متاسفانه مجلس شورای اسلامی این درخواست موهن و انحصارطلبانه را تصویب کرد و قانون برای آثار شهید مطهری استثناء شد و برای 20 سال دیگر(یا همیشه) حقوق تالیفی آثار استاد شهید در چنبره خانوادگی مطهری ها باقی ماند.
گذشته از اینکه دور زدن قانون مولفین و مصنفین نزد افکار عمومی هیچ وجاهتی نداشت و اصولا این رانت قانونی یک توهین مسلم به شایستگی های ناشرین حال و آینده کشور محسوب میشد اصولا انتشارات صدرا کارنامه موفقی در نشر و قالب های ارایه آثار شهیدمطهری نداشته و میتوان گفت مدل چاپ و ارایه آثار گرانقدر آن بزرگوار گلخانه ای و راکد مانده است.

اما بعد..
به دنبال ادامه برگزاری کنسرت های موسیقی در شهر مشهد و دیگر تفریحات مغایر با شئونات همجواری با امام هشتم علیه السلام و اعتراضات دلسوزانه نماینده محترم ولی فقیه در خراسان رضوی (بابت رعایت حرمت و حریم معنوی و اخلاقی مزار مطهر و منور علی ابن موسی الرضا علیه السلام) علی جنتی صرفا برای شهر مشهد کوتاه آمده و پذیرفت که از کل استان خراسان رضوی فقط شهر مشهد استثناء شود اما در نیشابور و سبزوار و... کنسرت ها همچنان برگزار گردند.

دراین میان موضع و سخنی که علی مطهری اتخاذ نموده قلب ارادتمندان به حرمت و حریم آستان قدس رضوی را به درد آورد :
(( درباره اجرای کنسرت‌ها در استان‌های مختلف نباید تفاوت قائل شد، زیرا کشور که حکومت فدرالی نیست و اینگونه نیست که بگوییم خراسان رضوی دارای خودمختاری است و قوانین خاصی بر آنجا حکومت می‌کند.
این کار و نظر، غلط و نادرست است و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نباید زیر بار این موضوع می‌رفت.
معنی ندارد بگوییم که یک استان از قانون مستثنی است. در اینجا وزیر ارشاد عقب‌نشینی کرده و کارش هم درست نیست و حتی می‌شود در مجلس مورد سؤال واقع شود.
مطهری درباره شرایط خاص شهر مشهد نیز گفته است : این موضوع از کجا آمده است؟ چنین چیزی اصلاً معنی ندارد. اگر یک کنسرتی اشکال شرعی دارد، در هیچ‌جا مجاز نیست و نباید اجرا شود و اگر اشکال شرعی ندارد، برای همه شهرها قابل اجراست، چیزی به نام حریم امام رضا (ع) وجود ندارد.))
یکبار دیگر به برخی نکات در سخنان علی مطهری توجه کنید :
·    حکومت فدرالی نیست و قانون برای همه یکسان است
·    یک استان برای موضوعی خاص مستثنی نیست.
·    چیزی بنام حریم امام رضا وجود ندارد

اینکه چرا علی مطهری به عنوان یک روحانی زاده نه نگران حرمت حرم امام رضاست و نه برای فیش های نجومی اعتراضی کرد و صرفا دنبال اجرای کنسرت های موسیقی و کشاندن مینو خالقی به مجلس است مورد بحث ما نیست.
بلکه موضوع وقاحت وی در یک بام و دوهوایی است که برای دور زدن قوانین در پیش گرفته است.
واقعا اگر حکومت فدرالی نیست و قانون در فاز پیاده سازی امور فرهنگی برای همه کس و همه جا یکسان است و حتی امام رضا علی السلام هم جایگاهی ویژه ندارد چرا و به چه علت علی مطهری سال 1389 خواستار استثنا شدن قانون کپی رایت برای انحصاری سازی تولیدات فرهنگی شهید مطهری برای خود وخانواده اش شد؟
طبق گفته ها و اقدامات علی مطهری در سال 1389 د ر مجلس شورای اسلامی ، هیچ ناشری در زمان حال و آینده حق نزدیک شدن به حریم نشر آثار شهید مطهری را ندارد و تمام ناشران پیشاپیش متهم به بی لیاقتی و عدم صلاحیت در چاپ و نشر این آثار می باشند.
بنابرین گفته های توهین آمیز علی مطهری مبنی عدم وجود چیزی بنام حریم امام رضا ع بدین معناست که حرمت حریم امام هشتم کمتر از حرمت حریم کتابهای شاگرد مکتب آن امام همام است؟
کتابهای شهید مطهری حریم دارد!
مزار مطهر امام معصوم علیه السلام حریم ندارد؟

آیا آنان که مواضع شاذ آقای علی مطهری در برابر ولی فقیه(در خصوص حصر سران فتنه) را بی پاسخ گذاشتند اکنون بابت حرمت شکنی ایشان از امام معصوم ع مقصر نیستند؟



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۵۸
مهران موزون

از سال 88 تاکنون بارها خواسته ام دین این قلم را به جنابعالی بپردازم.

اما هربار صرفاً به حرمت میزی که در دفتر بازرسی رهبری دودستی چسبیده اید سکوت کردم.

جناب آقای ناطق،

شما آنروز از چشم بنده افتادید که خود را نوچه ی آقای هاشمی خواندید.

آنروز که نه خبری از فتنه 88 بود و نه خبری از حال فعلی هاشمی!

من اما،

از اینکه خود را رسماً نوچه هاشمی خواندید فهمیدم که در تندبادهای ولایت ستیز، از شما آبی برای آنان که میخواهند همچنان انقلابی و آزاده!! بمانند گرم نخواهد شد.

جناب ناطق،

سیلاب نقد و انتقاد درباره نطق کور شما در سال 88 که مظهر خواص ساکت بودید همه جور گلایه و شماتتی را روانه شما ساخت و همه نوع تحلیلی را درباره دلیل سکوت جنابعالی در تندباد فتنه نانجیبان موجب شد لکن تحلیلی که اکنون خواهم گفت را رسماً از کسی نشنیده ام و در جایی نخوانده ام هرچند معتقدم همگان بر آن وقوف دارند.

شما در سال 88 سکوت کردید و حضرت آقا را تنها گذاشتید زیرا تصمیم به حفظ میزتان در بیت داشتید.

شما از یکسو نوچه آقای هاشمی بودید (و تا زمانی که این ادعا را پس نگرفته اید همچنان هستید) و از سوی دیگر حقوق بگیر دفتر رهبری.

باید هر دو را حفظ میکردید و چه راهی بهتر از سکوت!

یادتان هست پس از روی کار آمدن دولت بنفش درباره 9 دی چه گفتید؟

(( حضور مردم در راهپیمایی ها مانند 22 بهمن، روز قدس و نهم دی ماه به این معنا نیست که هیچ مشکلی در کشور نیست و آنها نسبت به مسوولان انتقاد ندارند.))

زیرکانه نوک پیکان 9 دی را که به سمت فتنه گران نانجیب داخلی بود صرفا به سمت خارج منحرف کردید و جنس 9 دی را همجنس با 22 بهمن و روز قدس قلمداد کردید.

صدالبته که پشتِ پشت فتنه 88 اسراییل و امریکا قرار داشتند اما نطق دیرهنگام شما درباره 9 دی همسوی با پیام واقعی 9 دی نبود.

دقت کنید که ولی نعمت شما(روحی له لفدا) چه میفرماید :

(( انگیزه های خباثت آلود می خواهند مقاطع اثرگذار و مهم انقلاب را تحریف کنند یا از یادها ببرند.))

جناب آقای ناطق نوری،

سخن درباره عدم انطباق مواضع و گفتار شما با مواضع و بیانات ولی امرمسلمین بسیار است.

اما،

آنچه که موجب شد تا چوب خط شما نزد این قلم به پایان رسد افاضاتی است که به تازگی درباره علی فریمانی (بخوانید مطهری) فرموده اید.

(( شهید مطهری فقط برایش تأثیرگذاری مهم بود و تهمت و توهین مهم نبود و بسیار آزاده بود. پسر ایشان علی مطهری نماینده تهران و سایر آقازاده‌هایشان نیز چنین خصوصیات اخلاقی دارند. به خصوص علی مطهری که با اخلاص، آزاده و همچون پدرش بی‌اعتنا به دنیاست؛ نماینده‌ای آزاد، متدین و بی‌حاشیه. مطهری زنده است و نمی‌میرد.))

یکبار مرور می کنیم که شما این پسر را واجد چه صفاتی خواندید :

با اخلاص/آزاده/بی اعتنا به مال دنیا/نماینده ای آزاد/متدین/ بی حاشیه


جناب رئیس دفتر بازرسی رهبری

لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید :

1- اینکه علی فریمانی قانون را با رانت پسر شهید مطهری بودن از پاشنه ی خود درآورد و استثنائا قانون کپی رایت نشر کتاب را (برای کتب مرحوم پدرش) به تصویب اختصاصی در مجلس برساند تا هیچ ناشری در این مملکت نتواند به نشر آثار استاد شهید اقدام کند از آزادگی است از اخلاص است یا بی اعتنایی به مال دنیا؟

2- اینکه علی فریمانی در صحن علنی مجلس به دیگر نمایندگان ملت دشنام ... بدهد از متدین بودن اوست یا اخلاصش؟

3- اینکه علی فریمانی پشت تریبون مجلس از تکنیک کف گرگی برای پیشبرد زبانش استفاده کند کدام شباهت را به شهید مطهری دارد؟ کدام تدین به چنین رفتاری حکم میکند؟

4- اینکه علی فریمانی برای ورود به مجلس و گرفتن رای مردم راهنمای راست بزند و به محض ورود به مجلس به چپ بپیچد در کجای اخلاص و تدین و مردانگی و آزادگی میگنجد؟

5- اینکه علی فریمانی عملا عمله ی سران فتنه شده و برای رفع حصر آنان از هیچ تقلایی فروگذار نمیکند چه ربطی به بی حاشیه بودن دارد؟

6- جناب رئیس دفتر بازرسی رهبر ، اینکه علی فریمانی بیاید و درعلن بگوید که رفتم پیش رهبری و درباره رفع حصر چنین و چنان گفتم و رهبری هم حرف و نظرم را اینگونه رد کردند و من باز هم روی نظرم بر رفع حصر و ظالمانه بودن..... هستم.

از اخلاص اوست؟ از تدین اوست؟ از آزادگی اوست؟

7- اینکه علی فریمانی هم اکنون شورای نگهبان را بابت "مینو" به چالش میکشد و به حواشی این موضوع مشکوک دامن میزند از تدین اوست؟ از خلوص و آزاد بودن اوست؟

جناب ناطق نوری،

اگر جیم کری را نمی شناسید به یکی از 8 فرزندتان بفرمایید تا شخصیت و نوع بازی این هنرپیشه مشهور هالیوود را به شما معرفی کنند.

جیم کری تمام بدنش را برای بازی در فیلمهایش به کار میگیرد.

شاید اگر فیلم "ماسک" او را بینید بهتر بدانید چه میگویم.

در یک کلام میتوان گفت : جیم کری بیشترین تحرک و خودنمایی اعضا و جوارج بدن را در میان تمام بازیگران هالیوود دارد.

سالها پیش در حال تماشای یکی از فیلمهایش از صداوسیما بودیم که بخث برسر قدرت بازیگری جیم کری شد.

پسرکی 8 ساله در میان جمع بود و دلش میخواست اظهارنظری کرده باشد، ناگهان گفت :

من عاشق بازی زیرپوستی جیم کری هستم.

جناب ناطق،

بی حاشیه خواندن علی فریمانی از سوی شما چیزی شبیه اظهار نظر آن پسرک معصوم بود که جیم کری را هنرپیشه ای با بازی زیرپوستی خواند.

آنروز یک ربع تمام همه ی جمع روده شدند.

اما امروز من به شما نمی خندم.

بلکه بی حاشیه خواندن پرحاشیه ترین نماینده مجلس نهم را تاسف بار میدانم و برای این آقا پسر فریمانی متاسفم که متوجه نیست چگونه توسط امثال جنابعالی به بازی گرفته میشود.

آری جناب ناطق،

بی حاشیه خواندن علی فریمانی دقیقا معادل زیرپوستی خواندن بازی جیم کری است.

اما بعد..

پاسخ دهید که :

چرا و به چه علت علی فریمانی را که به علنی ترین شکل ممکن درباره رهبری و ارکانی همچون شورای نگهبان آن مواضع را اتخاذ میکند آزاده و متدین و مخلص میخوانید اما هنوز از سمت خود استعفا نداده اید؟

اینکه شما خود را نوچه هاشمی بخوانید به خودتان مربوط است.

اینکه ولایت شکنان را ازاده و مخلص و متدین بخوانید به آخرت تان برمیگردد.

اینکه امثال علی فریمانی را در مسیر ناصوابشان تحریک و تحریض کنید به شب اول قبر شما ربط دارد.

اما چرا دست از سر بیت و دفتر حضرت آقا برنمیدارید؟

برادر من،

یا زنگی زنگ یا رومی روم!

سعدی فرمود : دو چیز طیره عقل است. دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی!

این همان نصیحتی است که شما خلافش را در 7 سال اخیر مرتکب شده اید.

نگارنده شک ندارد که اگر خبرنگاری از شما سوالات زیر را بکند پاسخ شما نیز همین نوشته های زیر خواهد بود :

خبرنگار : جناب اقای ناطق، آیا شما قیام در برابر شورای نگهبان و زیر سوال بردن وظایف قانونی اش را شرعی و قانونی میدانید؟

ناطق نوری : حتما خیر!!

خبرنگار : جناب اقای ناطق، آیا شما برای انجام وظایف نمایندگی حاضرید به دیگر نمایندگان فحش داده و به آنان کف گرگی بزنید؟

ناطق نوری : استغفرالله

خبرنگار : جناب اقای ناطق، آیا شما حاضرید پس از انکه نزد حضرت اقا از رفع حصر سران حرف زدید و ایشان قاطعانه شما را به عدم پیگیری این موضوع سفارش کردند بیایید و در رسانه ها پیروزمندانه از این گفت و گو حرف زده و مجددا بر ظالمانه بودن حصر سران فتنه حرف بزنید؟

ناطق نوری : حاشا و کلا!

خبرنگار : پس چرا کسی را که تمام اینها را مرتکب شده ازاده و متدین و بی حاشیه و مخلص خطاب میکنید؟


میپرسید چه دلیلی دارد که پاسخهای اینچنین به این سوالات خواهید داد؟

بخوانید :

کتاب خاطرات خودتان :

در انتخابات مجلس دوم شورای اسلامی، آقای «سید محمدعلی زابلی» از سیستان را شورای نگهبان ردصلاحیت کرده بود. ایشان روحانی بود و خیلی هم قیافه‌ی علمایی داشت.

برخی از سیستانی‌ها هم شورش کرده و دفتر امام جمعه را آتش زدند و سپس به طرف استاندارای حرکت کرده بودند که آنجا را تصرف کنند.

آقای سید «احمد نصری» که استاندار آنجا بود، تلفن زد و گفت: «حاج آقا، دارند به طرف استانداری می آیند ما چه کار کنیم؟»

گفتم: «کوتاه نیایید، برخورد کنید.»

جمعه ظهر بود به آقای آخوندی که برای تشکیل شورای تأمین ویژه به ارومیه رفته بود، گفتم مستقیماً از همان جا به زاهدان برود. اتفاقاً در آن جمعه آقای شمخانی هم حضور داشتند، لذا این دو نفر به اتفاق، به زاهدان پرواز کردند و جمعه بعد از ظهر کنترل اوضاع را در اختیار گرفتند و آقای فلاحیان نیز روز بعد به آنها پیوست سپس آقای فلاحیان و آخوندی و شمخانی را با نیرو و امکانات و اختیارات به آنجا فرستادم.

فردا آقای زابلی را قانع کردند که به استانداری برود.

آقای آخوندی زنگ زد و گفت «آقای زابلی اینجاست، چه کار کنیم؟»

گفتم: «به ایشان احترام بگذارید، اما عمامه‌ی ایشان را بردارید و چشمهایش را ببندید و او را به زندان بیندازید.»

آقای آخوندی گفت: «این کارهزینه‌ی بالایی دارد.» گفتم: «همین که دستور می‌دهم عمل کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۶
مهران موزون

روی اول سکه :

قانون محدودیت زمانی کپی رایت آثار نویسندگان و مولفان مصوب سال 1348 تصریح میدارد که :

پس از مرگ نویسنده و صاحب اثر، ورثه اش انحصار چاپ و نشر آثار او را برای حداکثر  30 سال در اختیار دارند.
در تیرماه سال 1389 که قریب به سی سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذشت، علی مطهری که مدیریت بر انتشارات صدرا و کپی رایت استاد مطهری را برعهده دارد برای آنکه آثار شهید مطهری از انحصار ایشان و خانواده خارج نشود به مدد رانت نمایندگی خویش، طرحی را در مجلس ارائه ، پیگیری و تصویب نمود تا بر اساس آن محدویت زمانی 30 سال برداشته شود و انحصار چاپ و نشر آثار شهید مطهری برای همیشه در ید با کفایت!! خودش و خانواده اش باقی بماند که این طرح با پیگیری های مصرانه وی به تصویب رسید.
بهانه او نیز خطر تحریف آثار شهید مطهری بود.

به بیان دیگر : تمام ناشرین فعلی و سالها و دهه های آینده ی این مملکت به صورت پیش فرض متهم اند که صلاحیت ورود به چاپ و نشر کتابهای شهید مطهری را ندارند ولو سابقه و صبغه طولانی در چاپ و نشر تخصصی و متعهدانه داشته باشند.

آری،

علی مطهری برای کار ساده ی چاپ و نشر آثاری که نسخ اصلی شان در جای جای این مملکت (از کتابخانه ملی تا آرشیوهایی همچون مرکز اسناد انقلاب اسلامی ) ثبت و ضبط و محفوظ است ، ملت ایران را برای همیشه "رد صلاحیت" کرده و لایق و واجد اینکار ندانسته است.

روی دوم سکه :

علی مطهری در واکنش به عدم تایید صلاحیتش برای انتخابات اسفند 94  گفته است :

در مورد اعتقاد به اسلام، عرض می‌کنم خود اسلام و مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است که همه ما گفته‌ایم. اما اعتقاد و ایمان یک شخص به اسلام یک امر قلبی است که بر هیچ فرد دیگری از جمله هیات مرکزی نظارت روشن نیست. بنابراین ادعای آن هیات باطل است.

نتیجه :

کسی که برای کار ساده انتشار کتب پدرش (که ظاهرا از چاپ شاهنامه و بوستان و گلستان سعدی حساس ترند)  برای تمام ملت حاضر و آینده ی ایران اصل را بر "بی صلاحیتی" میدانند و حتی تبصره ای هم برای اثبات صلاحیت ناشرین مملکت لحاظ نکرده است اکنون برای تکیه زدن بر کرسی مجلسی که دوبار با روش های معلوم الحال روی آن نشسته است  جاری ساختن شهادتین را کافی میداند.

یکبار دیگر فرمایش رسول خدا را مرور کنیم :

هرگاه شرم و حیا نداشتی، هر چه خواستی، بکن.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۱۱
مهران موزون

آنروز که امام امت پس از یک هفته آشوب و ضرب و جرحِ جانی و مالی به ماموران خدوم نیروی انتظامی و بسیجیان مظلوم، پشت تریبون نماز جمعه خواستند که به اردوکشی ها پایان داده شود بزرگترین معنایش این بود که رأفت نظام شامل حالتان شد و حرفتان را زدید و از این به بعد از مجرای قانون ادعایتان را پیگیری کنید.

کودتاچیان اما،

خواسته شان این بود که تاحصول نتیجه(ابطال انتخابات و پذیرش ادعای و تهمت تقلب به نظام) در کف خیابانها بمانند و این همان چیزی بود که حجت را بر مردم و نظام تمام کرد که فتنه را از کف خیابانها جمع کنند.

کودتاچیان و رهبر نابکارشان همچنان پیگیر توسعه فتنه بودند تا یکسال و هشت ماه بعد که شورای عالی امنیت ملی حکم بر حصر دو تن از چهارتن سران اصلی فتنه داد.

طی سالهای اخیر که باروتهای خیس فتنه قابل اشتعال نبوده است، اَبافتنه تنها راه شعله ور کردن مجدد این تنور شیطانی را در بیرون کشیدن کروبی و موسوی روسیاه از کنج امن حصر و اعدام آنها میداند.

ابافتنه خوب میداند که اتمام حصر این دوتن مساوی است با محاکمه و اعدام آنها، لذا برای شعله ور کردن مجدد فتنه به جنازه های کروبی و موسوی نیاز دارد.

در حقیقت، جنازه های موسوی و کروبی برای اَبافتنه حکم باروت خشک را دارند.

وانگهی فشار سنگین خانواده های این دوتن و طیف آنها که «چرا کنج عافیت نشسته اید و موسوی و کروبی به تنهایی جورِ شما را بکشند» روی دوش ابافتنه سنگینی میکند.

علی مطهری اما،

اینروزها مبدل به دُن کیشوتی تمام عیار شده است.

روزی ادعای غیر قانونی بودن حصرِ حضرات را داشت و تشخیص خود را فرای شورای عالی امنیت ملی میدید.

روز دیگر در محضر امام امت، همین کُد را دنبال میکند و پاسخی دندان شکن(اما محترمانه) از حضرتش دریافت میکند و جالب اینکه دُن کیشوت وار، خودش این گفت و شنود را به بیرون انتقال میدهد تا شاید شجاعت خود را بیشتر نشان دهد غافل از آنکه آه و افسوس علاقمندان شهید مطهری را برانگیخت(که چه کسی از صُلب مطهرش به جای مانده).

روز دیگر دانشجویان او را مورد پرسش قرار میدهند که «گیریم اینان از حصر خارج، محاکمه و به اعدام محکوم شدند آنگاه چه؟»

علی مطهری پاسخ میدهد :به قانون و حکم صادره تمکین میکنیم.

چندی پیش قاضی القضات جمهوری اسلامی در خصوص حصر آن دونانجیب[1] رسماً اعلام کرد که حصر آنان  قانونی است اما دن کیشوت نه تنها کم نیاورد بلکه تشخیص رئیس دستگاه قضا را نیز زیر سوال برده و فصل الخطابی آیت الله آملی لاریجانی را در خصوص  قانونی بودن یا نبودن حصر نادیده گرفت.

تأسف بارتر آنکه فقط 12 روز پس از تأکیدات امام امت در مورد حماسه نهم دی و خبیث خواندن کسانی که دنبال تحریف یا فراموشی این یوم الله هستند، امروز علی مطهری در مجلس، غیر از آنکه برخوردهای فیزیکی با برخی نمایندگان میکند (که شرح آن متعاقبا در رسانه ها درج خواهد کرد) افاضاتی در مورد یوم الله 9 دی داشته که شایسته پیگیری قضایی سریع، قاطع و بی گذشت از سوی مدعی العموم میباشد. 

او با موضعی التقاطی درباره 9 دی اعلام کرده است که در فتنه «دوطرف» وجود داشته است و مردم در این روز تاریخی برای تأدیب دوطرف به صحنه آمده اند.

این در حالی است که مردم در 9 دی در حمایت از نظام و ولایت به صحنه آمدند و سیلی محکمی را - که ولایت 12 روز پیش به آن اشاره داشتند- به گونه اَبافتنه و تیمش نواختند.

بخوانید سخنان التقاطی علی مطهری را  :

((  9 دی مردم فارغ از اقدامات تفرقه‌افکنانه دو طرف فتنه برای وحدت به خیابان آمدند و اگر این حرکت مردم به گونه‌ای دیگر تفسیر شود این روز یوم‌الله نیست بلکه یوم‌الشیطان است ))

حال از مدعی العموم سوال میکنیم :

آیا این سخن علی مطهری درباره 9 دی قابل پیگیرد قانونی نیست؟

از نمایندگان غیور مجلس میپرسیم : آیا وقت بررسی اعتبارنامه این آدم فرا نرسیده است؟

از همه می پرسم : وقتی علی مطهری از صدر تا ذیل نظام را برای رفع حصر کودتاچیان درنوردیده و پاسخ لازم را میشنود اما لجوجانه در کف میدان رسانه ها ایستاده و همچنان جیغ بنفش میکشد فرقی با اغتشاشگران 88 که پس از خطبه های امام امت همچنان در خیابانها آشوب نمودند دارد؟

نه برای علی مطهری،

بلکه برای توجه آن دسته از خوانندگان محترمی که نگاه آماری برایشان جالب است را به فرازی از فرمایشات حضرت آقا در خصوص 9 دی و فتنه 88 جلب میکنم که همراه با نمودارهای آماری است و این نمودارها روشن خواهد کرد که علی مطهری هم اکنون در کجای مختصات دایره ولایتمداری ایستاده است؟


(( یکی دیگر از چالشها - که البته این چالش پیچیده‌تری بود - چالشهای فتنه‌انگیزی بود که در فتنه‌ای مثل هجدهم تیر سال 78 و فتنه‌ی سال 88، با فاصله‌ی ده سال، اینها در تهران راه انداختند. امیدوار بودند که بتوانند با این فتنه، نظام را شکست بدهند؛ ضربه وارد کنند؛ اما بعکس شد. در فتنه‌ی هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنه‌گران فتنه‌ی خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیمِ 23 تیر را، نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند. در فتنه‌ی 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه‌ی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه‌ی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجوری است.))

حال نسبت ادله های بی پایه و مایه ی علی مطهری را (که سعی دارد قضایا 88 را محدود به دعوای احمدی نژاد و هاشمی کند) با فرموده های رهبری معظم انقلاب بسنجید


میزان کلیدواژه های فتنه 88 و 9 دی (به کار رفته در ادبیات معظم له در بازه های تاریخی)


[1] حضرت آقا فرمودند :مسئله‌ی اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیر قانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟


در همین رابطه از قول فرزند شهید سیدعلی اندرزگو بخوانید +

بازنشر مطلب در راهکارنیوز + 

بازنشر مطلب در دزفول امروز +

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۱۴:۱۳
مهران موزون

شاید عجیب باشد که فردی همچون علی مطهری، جاعل یک عبارت در گفتمان سیاسی ایران باشد!

«وکیل الدوله» را او وارد گفتمان سیاسی ایران کرد و در روزهایی که مجلس شورای اسلامی با دولت احمدی‌نژاد اختلاف پیدا کرده بود، از این عبارت برای سرکوب کردن نمایندگان غیر همسوی با خود استفاده می‌نمود.

کافی بود از سخنان نماینده‌ای بوی طرفداری از دولت به مشام برسد تا علی مطهری (و بعد از آن رسانه‌های هم‌نظر با وی) آن نماینده را با نام وکیل الدوله بخوانند و به زعم خویش تحقیرش کنند.
با روی کار آمدن دولت یازدهم، ورق برای مخترع عبارت «وکیل الدوله» برگشت و علی آقای مطهری خود شد یک پا وکیل الدوله و خیاطی که قبای وکیل الدوله‌گی را به تن نمایندگان می‌دوخت، خود در کوزه افتاد!

اما آنچه در ماجرای عدم رای اعتماد مجلس به دانش آشتیانی بعنوان وزیر علوم پیشنهادی رخ داد، ثابت کرد که علی مطهری دیگر حتی یک وکیل الدوله با اعتبار و موجه هم نیست. کسی که قرار بود حمایتش از وزیر پیشنهادی تغییری در نسبت آرای موافق و مخالف نمایندگان ایجاد کند (و حتما با همین امید هم بجای یکی از موافقان سخن گفت) یکی از ناکامان صحن علنی بهارستان بود.
در یکی دو روز گذشته رسانه‌های همسو با دولت با ذوق و شوق فراوان خبر دفاع مطهری از وزیر پیشنهادی را منتشر کردند و چنان از قول او نوشتند که «از دانش دفاع خواهم کرد» که گویی ناجی دولت پا به میدان گذاشته و معادلات را تغییر خواهد داد. دامنه این ذوق زدگی حتی به شبکه‌های اجتماعی هم رسیده بود و طرفداران دولت از این وعده مطهری به وجد آمده بودند! اما آنچه در روز رای‌گیری انتظار علی مطهری و وزیر پیشنهادی را می‌کشید چیز دیگری بود.

70 رای موافق تنها حاصل «دفاع مطهری از وزیر علوم» شد تا مشخص شود که منجی دولت در مجلس، یک وکیل الدوله ی افول کرده است؛ وکیل الدوله‌ای که هنوز به روزهای اوج نرسیده، باید خود را برای خداحافظی آماده کند چون دفاع تمام قد او از دولت باعث شد تا کف رای دولت در مجلس به پایین‌ترین میزان خود برسد. البته از این بگذریم که مطهری بعد از اعلام خبر دفاع خود از دانش آشتیانی اعلام کرده بود که «فضا به نفع وزیر پیشنهادی در حال تغییر است»!
علی مطهری این روزها دیگر حتی در قامت یک وکیل الدوله هم اثربخش نیست و ظاهراً برای آنکه همچنان سوژه داغ رسانه‌ها باقی بماند چاره‌ای جز زدنِ حرف‌های شاذ درباره حصر و فتنه و... نخواهد داشت.

انصاف داشته باشید و حق بدهید که این سرنوشت دردناکی است برای کسی که روزگاری برای منکوب کردن نمایندگان مخالفش واژه وکیل الدوله را جعل کرد و این روزها خود یک وکیل الدوله اعتبار از دست داده است.

منبع : رجانیوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۳ ، ۰۸:۳۴
مهران موزون