کس ندانست کز اینجا به چه حالت برود!

روز گذشته، حضرت آیت الله خزعلی (ره) دعوت حق را لبیک گفت.

آن مرحوم طی سالهای اخیر یکی از مصادیق بارز بصیرت و ایستادگی در مقابل «فتنه ی اولاد» بود.

فتنه ای که در قرآن از آن یاد شده و همه ی ما هشدار داده شده ایم.

کسی چه میداند!

شاید این بخش از فرمایشات امام امت (در نشست با فرماندهان سپاه انقلاب اسلامی) در صبح دیروز، کنایه ای دو لبه از قیاس شخصیت و منش «همیشه انقلابی» حضرت آیت الله خزعلی(ره) با عملکرد و مشی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی باشد.

شاید!!

((چه دنیای عجیبی! اقیانوس عمیقی این دوران هشت‌ساله در مقابل ملّت ایران قرار داد که به این زودی‌ها، به این آسانی‌ها تمام‌شدنی نیست. خب، از آن کسانی که فعّال بودند، مؤثّر بودند [استفاده بشود]. البتّه نمیخواهم بگویم هرکس آن روز فعّال بوده، ما به اعتبار آن روز به او نمره بدهیم؛ نه، من بارها گفته‌ام، همه‌ی ما -بنده در نزدیکیِ هشتادسالگی [یک‌جور]، شما جوانها یک‌جور، پیرها یک‌جور- در معرض امتحانیم، در معرض لغزشیم؛ هر لحظه ممکن است انسان لغزش پیدا کند:

حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است‌
کس ندانست کز اینجا به چه حالت برود

 گاهی انسان، عمری را هم بخوبی گذارنده امّا یک امتحان سخت، انسان را از این رو به آن رو میکند. نمیخواهیم ادّعا کنیم که برای هرکسی آن روز مثلاً آنجا حضور داشته است، ما یک حریم امنیّتی درست کنیم و جرئت نکنیم [به او نزدیک بشویم‌]؛ نه، لکن آن گذشته‌ها را باید ارج نهاد، باید قدر دانست؛ و انسانهایی که توانسته‌اند در طول این سالها آن ذخیره را حفظ کنند برای خودشان، سالم نگه دارند خودشان را، اینها خیلی قیمت دارد.  +  ))

یعنی دولت یازدهم از واردات الاغ بی نیازست؟

آقای هاشمی، یک بار هم خودتان جام زهر بنوشید!

بنظر میرسد وقت بازنشستگی و استراحت آقای هاشمی فرا رسیده است، نه فقط بخاطر اشتباهات ایشان در تاریخ تسلیت گفتن ها و اشتباه خطاب قرار دادن نام دیگران بخاطر کهولت سن .

بلکه حال فعلی وی و عدم توان وی در مدیریت کنشگریهای اجتماعی و نامه پراکنی های همسرش نیز دلیلی بر لزوم بازنشستگی و استراحت این شخصیت زحمت کش سابقا انقلابی است.

هاشمیِ بدون روتوش امروز،

دیگر آنچنان که باید استوانه نیست زیرا اگر تاکنون در پنج ضلعی بچه هایش گرفتار بود حالا دیگر مبرهن است که ایشان در دایره ی عشق مادربچه ها چنان گرفتار است که خروج از آن غیرممکن مینماید.

عشقی که حتی اجازه و توان مخالفت آقای هاشمی در برابر نامه پراکنی ها و تعریضات علیامخدره ی ایشان به قوه قضاییه را نیز نمیدهد.

بگذریم...

مطلب روبرو را بخوانید که نیکو نگاشته شده :  +

سپس این سوال را در ذهن مرور کنید که چرا هاشمی گشاده دست، همیشه به دنبال تعارف جام زهر به دیگران است؟

اگر از نظر آقای رفسنجانی، پایان جام زهر نوشیدن ها شیرین و ملت پسند است! چرا ایشان زحمت نمیکشند و جام زهر بازنشستگی را نمی نوشند تا پنج ضلعی فرزندانش و دایره ی عشق همسرش بیش از این موجب زحمت مردم نشوند؟

بی شک نوشیدن این جام توسط رییس مجمع تشخیص!!! کام ملت را شیرین تر از عسل خواهد کرد.

و مگر آقای هاشمی خواهان شیرین شدن کام ملت نیستند؟

پس بسم الله..

اخطار به احمد توکلی! صبر این قلم اندازه دارد!

احمد توکلی در ادامه مواضع کینه توزانه اش نسبت به رئیس دولتهای نهم و دهم، بتازگی و به بهانه ی نقد سخنان غیرموجه حسن روحانی(درباره وظایف شورای نگهبان) بار دیگر حملات و سخنانی بزرگتر از اندازه ی قانونی اش نسبت به دکتر احمدی نژاد ابراز کرده است :

احمدی نژاد اهلیت و صلاحیت ندارد!!

این همان کُدی است که طی روزهای اخیر از سایت اکبر هاشمی به فضای رسانه ها پرتاب شده است.

نگارنده،

به عنوان کسی که کفایت مدیریتی احمد توکلی را در دوره مدیریتش بر«...» از بی آبرویی نجات داده است آنهم قربه الی الله!! و ایشان را فردی دلسوز اما غیرخردمند برای نظام میدانسته و میداند،

و به عنوان کسی که آبروی احمد توکلی ها و احمدی نژادها را (هرکدام در اندازه ی خودش) سرمایه نظام و رهبری میداند :

برای اولین بار به احمد توکلی اخطار میکنم :

اندازه نگهدارید جناب توکلی!!

زیرا صبر این قلم هم اندازه دارد!

اگر نماینده مجلس بودن، آنقدر برای شما مصونیت ایجاد کرده که درباره کسی چون دکتر احمدی نژاد (که تا آخرین روز دولتش مورد تایید و حمایت موکد رهبر معظم انقلاب بود) اعلام عدم اهلیت و یا صلاحیت کنید،

برای یک وبلاگ نویس ساده و عامی چون بنده هم آنقدر شجاعت مانده است تا پته بی کفایتی های مدیریتی شما را آنگونه که مبادی مربوطه!! هم در جریان هستند، مستند و آشکار روی بیرق اینترنت بزنم.

لذا همانطور که قبلا در پیامی صوتی شما را از بی انصافی و کینه توزی به خدمتگزاران حقیقی نظام(مشخصا احمدی نژاد) برحذر داشته بودم ،

اکنون در ملاعام اعلام میکنم :

بیدار شوید جناب توکلی،

در روزگاری به سر میبرید که قلمها به طرفه العینی میتوانند پرده ها را بالا بزنند.

پس برادرانه اخطار میکنم :

اندازه نگهدارید و از ظلمی که به محمود احمدی نژاد کرده و میکنید توبه کنید.

باشد که مورد بخشش خداوند قرار گیرید!

برای کسانی که بانیّت خیر، به حسن روحانی رأی دادند!

همچنان صبر کنید!!

ملت میدانند که بسیاری از شما، اینروزها در حوض «بهت و حیرت» غوطه ورید اما توصیه میشود که هنوز هم صبر کنید، زیرا تا انتهای سکانسهای شگفت انگیز این دولت و «یاللعجب» های شما عزیزانی که بیغرضانه انتخابش کردید خیلی مانده .

چه میشود کرد؟

رأییست که داده اید!

اما بعد..

اینکه بازیگران سیه رویِ حزب مشارکت، تنها با تغییر اکسسوار صحنه و نام حزب «مشارکت» مجوز رسمی بازگشت به صحنه نقش آفرینی های انزجار آور سیاسی عقیدتی خود را بگیرند تنها یک سکانس از سناریوی مشمئزکننده ای است که از این به بعد خواهید دید.

حزب منحله و منفوری که در سالهای گذشته، بیشترین توان خود را در تفرقه ی دینی و اجتماعی کشور هزینه کرد اکنون با واژه ی وجیه «اتحاد» به میدان آمده است.

حزب «اتحاد ملت ایران» نام جدید مشارکتی های مطرود است که وجاهت قانونی تأسیس شان با «اما» و اگرهای فراوان روبروست.  (جدول سوابق این افراد را ببینید + )

دولت بنفش روحانی اما،

ظاهراً عروس هزارداماد عرصه سیاسی است.

هزار دامادی که وجه مشترک آنها و دیاپازون تنظیم تمامشان، یک سمفونی خاص! است.

سمفونی ویژه ای که برخی نُتهایش را اینروزها در کنایه ها و تعریض های رییس دولت یازدهم به برخی از نهادهای قانونی نظام ، میتوان حس کرد.