شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

مرده شورها مردمانی پرطاقت و محترم هستند که جسد بندگان خدا را غسل داده و برای سرازیر شدن در گور آماده می سازند.

آنان کار ندارند که این مرده ی کیست؟

کار ندارند که جایگاه این مرده در عالم برزخ چیست؟

کار ندارند که اعمال گذشته ی صاحب جسد چه بوده است؟

متوفی را لخت کرده و شسته ، شکلات پیچ کرده و برای نکیر و منکر آماده اش میکنند.

برای مرده شورهای محترم، شکل شستن انسانهای «بد» با شستن انسانهای خوب یکسان است و خوب و بدِ شخصیت های افقی شده هیچ تأثیری در عاقبت مرده ها و بازماندگان و زندگانشان ندارد.


اما بعد..

سالیانی است که ساخت فیلمهای انتخاباتی(خصوصا در انتخابات ریاست جمهوری) تبدیل به یک عرف شده و کاندیداها به فراخور اهداف شان و به قدر تمّکن مالی خویش اقدام به استخدام یک کارگردان کرده و فیلمی را روانه سفره چشمان مردم میکنند.

برخی از این کارگردانان، آنقدر نامی هستند که پول نام و شهرت خود را از کاندیداها گرفته و فیلمی تحویل میدهند.

برخی دیگر کارگردانان گمنامی هستند که تمام زور هنری خود را صرف کیفیت فیلم کاندیدای طرف حساب خود میکنند تا بلکه آرای قابل توجهی با فیلمشان به سمت او سرازیر کنند و بابت این «گندم نمایی» از کاندیدای طرف قرارداد خود، سَری میان سَرهای هنری درآورده و مشق شهرت کنند.

هر دو دسته ی کارگردانان موصوف، در یک چیز مشترکند :

آنان خود را به مثابه ی مرده شوری تصور میکنند که باید از یک جنازه ی سیاسی، قهرمانی بسازند که قرار است برای مردمش زمین را به آسمان بچسباند.

صرفنظر از اینکه فیلمسازان انتخاباتی در ساخت فیلمشان و خلق یک پروپاگاندای سیاسی (حول محور یک شخص) موفق شوند یا نشوند،

نگارنده به عنوان یک فیلمساز،

وظیفه خود میدانم از کسانی که به خوب و بد شخصیت و ماهیت اصلی یک کاندیدا، توجه و اعتقاد نداشته و صرفا از موضع یک غسّال به طرف قرارداد خود برخورد کرده و سعی در شستشوی شخصیت سیاسی وی نزد مردم دارند اظهار برائت و اشمئزاز کنم.

ذکر این نکته نیز لازم است که معدود کارگردانانی که با اعتقاد قلبی برای کاندیدای خود (با هر نگرش سیاسی) فیلم انتخاباتی میسازند مخاطب این نوشته و این اظهار برائت نیستند.

لذا،

غلام همت آنم که از روی اعتقاد قلبی به مشی سیاسی و فکری یک کاندیدا ، اقدام به بستن قرارداد ساخت فیلم انتخاباتی برای وی بکند.

والسلام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۳۱
مهران موزون

میدان 72 :

محافظ سابق احمدی نژاد به شهادت رسید.

شنود :

نه شهادت محافظ احمدی نژاد (پس از ریاست جمهوری احمدی نژاد) ربطی به احمدی نژاد دارد نه جرم معاون اول احمدی نژاد پیش از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد.

هرکه نان از عمل خویش خورد.

***

تابناک :

آیا آبهای ایران دزد دریایی دارد؟

شنود :

دزد رودخانه که حتما دارد.

***

تابناک :

منتقدان برجام چرا در دولت قبل سکوت کرده بودند؟

شنود :

چون هنوز برجام وجود نداشت.

***

تابناک :

کارتر : اسد باید 4 سال دیگر در قدرت باقی بماند

شنود :

دوکلام از یک مادر عروس امریکایی.

***

598 :

مفتی اعظم آل سعود: در روز عاشورا برای حسین بن علی (ع) عزاداری نکنید.

شنود :

اتفاقاً امسال برای مرگ آل سعود هم پیشاپیش فاتحه خواندیم.

***

598 :

الجبیر: ایران‌ را اشغالگر و مداخله‌گر می‌دانیم.

شنود :

هنوز که اشغالتان نکرده ایم؟ چقدر عجله دارید؟

***

بهارنیوز :

نقویان: برای چهار تا تار مو می‌لرزیم ولی برای میلیاردها پولی که دزدیدند خفه‌خون گرفتیم.

شنود :

خب خفه خون نگیر داداش. برای چارتا مو هم نلرز.

مگه مجبوری؟

***

بهارنیوز :

دکتر معین: احمدی‌نژاد باب دروغ‌گویی را باز کرد.

شنود :

تو که راست میگی ولی بر.. دروغگو لعنت!

***

بهارنیوز :

دوم خرداد «حماسه» بود نه «فتنه»!

شنود :

عجب حماسه ای که یک لشکر خائن و جاسوس از آن درآمد؟ عجب حماسه ای که لیدرش «باغی» شد؟

***

بهارنیوز :

پاسخ زیباکلام به فارس درباره دین و ایمانش!

شنود :

مگه زیبا کلام چی گفته بدبخت؟

فقط گفته : که دین و ایمان درست و حسابی نداره!

نگته که : دین و ایمان نداره!

***

بهارنیوز :

لاریجانی با اشاره به برخی مخالفت‌ها با برجام : متاسفم که برخی از خوشحالی مردم ناراحتند

شنود :

شما خودتو ناراحت نکن آقای دکتر.

***

بهارنیوز :

صادق زیباکلام : نباید جواب امثال حسینیان را بدهیم.

شنود :

دقیقا درسته! چون امثال حسینیان ایمان درست و حسابی دارند.

***

بهارنیوز :

 اصغرزاده در دانشگاه بیرجند : دوستان‌ شما باید دوستان‌ ما را آزاد و حصر را برچینند .

شنود :

کبوتر با کبوتر، باز با باز.

اگر خیلی دلتان برای دوستان تان تنگ شده نزد آنان بروید.

***

نکات پرس :

غرویان: مجالسی که در آن مداحان به ظریف توهین می کنند، مجلس گناه است نه عزاداری.

شنود :

آقای غرویان!

یک کلام چند؟

ولی خدایی با ما ارزون تر حساب کن.

***

نکات پرس :

دولت به پشتوانه پول‌های بلوکه شده اسکناس چاپ کرده بود

شنود :

از کجا اینقدر برای به توافق رسیدن با امریکا مطمئن بود؟

***

دانا :

پروژه جذب لاریجانی از سوی اصلاح طلبان کلید خورد.

شنود :

حرف بیخود نزنید، ایشون هنوز از سوی طیف مقابل کاملا دفع نشده؟ مهم نظر خودشه.

***

دانا :

حمید رسایی در اینستاگرامش نوشت : تندیسی که از ظریف در ذهن و دل مردم نقش بسته، زانو زدن حقیرانه وی مقابل امیر کشور بند انگشتی کویت است، وقتی التماس می کرد تا کویت واسطه شود، عربستان جنایتکار جنازه حجاج شهید ما را بازگرداند. اتفاقی که با یک نهیب رهبری تحقق پیدا کرد و تندیس غیرت و عزت ابشان در دل های مردم کشورمان ساخته شد.

سردیسی که از ظریف در ذهن مردم ساخته شده، آن زانو زدن است، نه این که شما خودتان ساخته اید و برایش می خندید و کف می زنید.

شنود : بدون شرح!

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۱۰:۱۷
مهران موزون

اینروزها ادبیات نرم و انتزاعی ریویزیونیست های نفوذ کرده در دولت بنفش (درباره کوچک کردن شأن و شوکت جمهوری اسلامی در حد دولت آل سقوط عربستان) سند خیانت دیگری است که از سوی مرتدین به انقلاب اسلامی در حال رقم خوردن است. +
روز گذشته نیز گوشه ای از نوک کوه یخ این تجدیدنظرطلبی در ادبیات منفعلانه جوادظریف خود را نشان داد.


ظریف : ((ما به دنبال حذف عربستان از منطقه نیستیم ، عربستان نیز دنبال حذف ایران نباشد))


این همان خواسته ی کدخداست که هیمنه استکباری ستیزی ایران در افکار عمومی منطقه و جهان در حد «عربستان ستیزی» تقلیل داده شود.
در همین راستا برخی سهل اندیشان بیخیال  +  تنها دلواپس دلارهای عربستانند و بس!
سرانه دلارهایی که از فروش نفت خام و بی زبان کشور پیامبر ص بدست می آید را مقایسه با سرانه دلاری ایران میکنند و آینده عربستان را (تنها به همین دلیل) برتر از ایران جلوه میدهند اما نمیگویند که سرانه دلار عربستان چرا نه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران جواب داد و نه در برابر چندصدهزار نفر شیعه غیرنظامی و بی سلاح و دفاع بحرینی؟
عربستان فراتر ازدلارهای کدخدا، خود کدخدا را پشت سر دارد، اما چگونه است که از یمنی های پاپتی هم خورده است؟
ریویزیونیست های لیبرال مسلک داخلی، دم از «نیاز به رشد اقتصادی ایران» میزنند و طوری قلم چرخانده و لفاظی میکنند گویی جمهوری اسلامی است که در منطقه دنبال جنگ است.
این در خالیست که نظام اسلامی بارها اعلام کرده و نشان هم داده است که دنبال هیچ جنگی نیست اما از هیچ تجاوزی هم استقبال نمیکند،
چه خوب است مرتدین به آرمانهای انقلاب ، رک و راست به مردم بگویند که :

آیا نسبت به آرمان «صدور انقلاب خمینی کبیر» همچنان مومنند یا به ارتداد کامل رسیده اند و حد یقف شان صرفاً یک جمهوری اسلامی جعلی است ، آنهم به قول حضرت آقا(روحی له الفدا) با یک «معمم باری به هرجهت» برسرکار؟
حقیقت این است که ایران در کنار رشد اقتصادی به «تعالی معنوی مبتنی بر اسلام» هم نیاز دارد و اسلام ناب محمدی همان چیزی است که «سرانه عزت ملی و جهانی ایرانیان» را طی چهار دهه اخیر رقم زده است.
آقایان لیبرال و تجدیدنظرطلب،
لطفا ایران را (به سفارش کدخدا) در حد دولت آل سقوط کوچک نکنید.
این خیانت به ناموس ملی است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۴ ، ۰۸:۵۶
مهران موزون

مطالب مرتبط      +          +


۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۵:۴۴
مهران موزون

پیشنهاد میشود هر چه سریعتر، ظرفیتهای قانونی و بین المللی مورد تسلط و یا نفوذ جمهوری اسلامی در راستای تأسیس کشور مکّه  بسیج شوند.

سکوی جنبش غیرمتعهدها(که ایران ریاست آن را برعهده دارد)

کنفرانس سران کشورهای اسلامی

مجمع تقریب مذاهب

و ..

مبرهن است که تأسیس کشوری بنام مکه که شامل محدوده ی پیشنهادی در نقشه ی زیر است میتواند متضمن عزت و احترام یک و نیم میلیارد مسلمان جهان باشد تا شورایی متشکل از تمام کشورهای مسلمان جهان مشغول اداره آن شوند.

در این مقال فرصت آن نیست تا نتایج مثبت تأسیس چنین کشوری از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بررسی شود که برای افزایش اقتدار مسلمانان جهان چه برکاتی خواهد داشت.

دولت سعودی اثبات نموده که به هیچ عنوان شایستگی اداره مکه و مدینه را ندارد.


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۴
مهران موزون

حسین مرعشی، برادرزن سابقه دار اکبر هاشمی رفسنجانی که داغ سوسابقه زندان رفتن برپیشانی اوست در دشنامی که طی روزهای اخیر به میلیونها نفر از ملت ایران داده است بخشی دیگر از نیت پلید طیف فتنه برای ملتهب کردن جامعه و سوق دادن افکار عمومی به سمت دوقطبی سازی را عیان ساخته است.

دشنام های این بورژووایِ لُمپن سیاسی به میلیونها نفر ایرانی شریف، آنقدر سخیف و متفرعن است که حتی قوه قضاییه نیز از ورود به زمین بازی این پاچه گیرِ سابقه دار، خودداری ورزیده است.

شبکه خبری دانا در پوستری که از این فرد چاپ کرده است، دشنامِ او به ملت را ذیل چهره ی کریه اش حک کرده تا نکته ای ظریف را یادآور شود.

اصولا برندسازی یکی از مباحث جذاب است که البته سابقه ای صدساله در صحنه ی اقتصاد جهان دارد اما برندسازی سیاسی آنهم در سیاه بازیهای امروز عرصه سیاسی، کار هر کسی نیست.

گاهی اوقات یک جنبنده ی سیاسی با پرتاب آبِ دهان به فضای رسانه ها، سعی در جلب یا انحراف اذهان عمومی به سمت خویش دارد اما،

گاهی اوقات، پیام صادره، علیه خود فرستنده ی پیام تولید ضدپیام میکند.

این اتفاق برای آقای مرعشی که علم چهره شناسی، آی کیویِ مادرزادی!! او را تایید میکند افتاده است.

پوستر شبکه دانا  +  بیانگر آنست که حسین مرعشی با دشنامی که به میلیونها نفر از موافقانِ سیاست دولتهای نهم و دهم داده است توانسته نام خود را در ذهن میلیونها ایرانی با واژه «بی شرف» قرین سازد.

نه اینکه ایشان بیشرف است! نه!

بلکه زین پس (تا اطلاع ثانونی که معلوم نیست کی باشد) نام حسین مرعشی در ذهن ملت با دشنامی که از مخرج دهانش صادر شده متبادر است.

برای اطمینان نتیجه جستجوی عبارت حسین مرعشی + بیشرف را در گوگل بنگرید؟

درحقیقت ، پیام صادره ی ایشان تبدیل به ضدپیام علیه خود وی شده است.

آنهم ناخواسته و یا به قول قدیمها : «خود کرده را تدبیر نیست».

شاهد مدعا اینکه، آنچه که درباره ی حسین مرعشی اکنون اتفاق افتاده پنجسال پیش نیز در مقیاسی کوچکتر درمورد عیسی کلانتری هم رخداد.

او که قبل از سال 88 گفته بود اگر احمدی نژاد دوباره رای بیاورد همه مان باید چادر برسر کرده و از کشور فرار کنیم.

پس از پیروزی قاطع دکتر احمدی نژاد در انتخابات سال 88، نه تنها چادر برسر نکرد بلکه مثل یک مرد!!! در ایران ماند.

اما نام عیسی کلانتری برای خیلیها ، قرین با چادر زنانه شد.

ازین دست اتفاقات برای کسانی که در برابر خواست و رای ملت می ایستند در سالهای اخیر بسیار افتاده است.

خود آقای هاشمی که از خاطره گویی هایش نصیبی جز لقب « حاج آقا خاطره» نبرد و راجع به توهین ایشان که ملت را در سالهای 84 تا 88 دچار بیماری هاری خطاب کرد هیچ نگوییم بهتر است.

اما کلید دولت بنفش که قرار بود پیام مشکل گشایی داشته باشد اکنون به ضدپیامی سنگین علیه طراحان آن تبدیل شده است که روز مردم بدون اشاره و کنایه و طعنه به این کلیدواژه شب نمیشود.

و قس علیهذا..

اما سه سوال از مدعی العموم محترم :

آیا به شما حقوق و حکم دادستانی میدهند تا فقط از حیثیت اشخاص دفاع کنید و مدعی الخواص باشید؟

آیا دشنام به ساحت ملت مقاوم و شهید داده و نستوه ایران جرم تلقی نمیشود؟

آیا براستی خدای ناکرده سکوت شما در برابر بی عفتیِ کلام برادر عفت مرعشی بیانگر آنست که شما دشنام ایشان به عموم مردم مورد اشاره ی وی را قبول دارید؟

اعوذبالله من الشیطان الرجیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۶:۳۱
مهران موزون

روز گذشته، حضرت آیت الله خزعلی (ره) دعوت حق را لبیک گفت.


آن مرحوم طی سالهای اخیر یکی از مصادیق بارز بصیرت و ایستادگی در مقابل «فتنه ی اولاد» بود.

فتنه ای که در قرآن از آن یاد شده و همه ی ما هشدار داده شده ایم.

کسی چه میداند!

شاید این بخش از فرمایشات امام امت (در نشست با فرماندهان سپاه انقلاب اسلامی) در صبح دیروز، کنایه ای دو لبه از قیاس شخصیت و منش «همیشه انقلابی» حضرت آیت الله خزعلی(ره) با عملکرد و مشی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی باشد.

شاید!!

((چه دنیای عجیبی! اقیانوس عمیقی این دوران هشت‌ساله در مقابل ملّت ایران قرار داد که به این زودی‌ها، به این آسانی‌ها تمام‌شدنی نیست. خب، از آن کسانی که فعّال بودند، مؤثّر بودند [استفاده بشود]. البتّه نمیخواهم بگویم هرکس آن روز فعّال بوده، ما به اعتبار آن روز به او نمره بدهیم؛ نه، من بارها گفته‌ام، همه‌ی ما -بنده در نزدیکیِ هشتادسالگی [یک‌جور]، شما جوانها یک‌جور، پیرها یک‌جور- در معرض امتحانیم، در معرض لغزشیم؛ هر لحظه ممکن است انسان لغزش پیدا کند:

حکم مستوری و مستی همه بر عاقبت است‌
کس ندانست کز اینجا به چه حالت برود


 گاهی انسان، عمری را هم بخوبی گذارنده امّا یک امتحان سخت، انسان را از این رو به آن رو میکند. نمیخواهیم ادّعا کنیم که برای هرکسی آن روز مثلاً آنجا حضور داشته است، ما یک حریم امنیّتی درست کنیم و جرئت نکنیم [به او نزدیک بشویم‌]؛ نه، لکن آن گذشته‌ها را باید ارج نهاد، باید قدر دانست؛ و انسانهایی که توانسته‌اند در طول این سالها آن ذخیره را حفظ کنند برای خودشان، سالم نگه دارند خودشان را، اینها خیلی قیمت دارد.  +  ))


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۳۴
مهران موزون