شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

سرویس سیاسی پایگاه 598- مهران موزون) به دنبال اظهارات گستاخانه و مشکوک نائب رئیس مجلس قانونگذاری آلمان در حضور محمدرضا عارف، این گمانه تقویت میشود که چتر سنگین و منفی خبری که بر روی دستگاه دیپلماسی کشور (در خصوص رفتار منفعلانه وزیر خارجه کشورمان در فرانسه) سایه افکنده است نیازمند چرخش اذهان عمومی به سمت و سوی دیگری است.


از آنجا که اظهارات وقیحانه و مداخله جویانه این مقام دست چندم کشور آلمان موجب موضعگیری برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی شده و احتمال میرود در روزهای آینده (چرخش اذهان عموم) از برخی مسائل اصلی به این موضوع فرعی اتفاق افتد چند نکته در این خصوص تقدیم تحلیلگران و خوانندگان محترم می شود :
1) این سخنان و اظهارات خانم مدعی حامی حقوق بشر در حضور یکی از سران مدعی اصلاح طلب، طرح شده و اصولا برای آن دسته از هواداران آقای عارف که حرّیت ملی دارند و روی ایشان نیز حسابی برای انتخابات مجلس باز کرده  اند مهم است که بدانند مواضع و عملکرد آقای عارف را در برابر این گستاخی بیسابقه چه بوده است.
2)  لازم است برخی دغدغه مندان سیاسی کشور (اعم از فعالان رسانه ای و مقامات سیاسی) مراقب باشند تا در تله های خبری گیر نیفتند و قلم و لسانشان از موضوعات اصلی منحرف نشود. لذا میزان پردازش به مواضع استکباری این مقام آلمانی می بایست به لحاظ کمی و کیفی در همان سطح ابراز شود و نه بیشتر!
3) با عنایت که آنچه که در بند 2 گفته شد پاسخ کوتاه، مختصر و عملی! به اظهارات این خانم فعال حقوق بشر!! نه در سطح دستگاه دیپماسی کشور(که امیدی هم به دست اندرکاران فعلی این دستگاه نیست) بلکه در شأن شورای محترم شورای شهر تهران است تا ادعای دروغین این نازی زاده ی وقیح را با تغییر نام «کوچه برلن» تهران به کوچه شهید «مروه شروینی» بدهند. پاسخی که کوبنده و  سریع بوده و پیامی جهانی خواهد داشت.


برای اطلاع بیشتر خوانندگان محترم درخصوص شخصیت شهیده مروه شروینی اینجا را  بخوانید +
  

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۴۶
مهران موزون

خیمه شب بازی رستوران گیری یک مسلمان نما در استرالیا سناریوی مناسبی برای خنثی کننده «عظمتی که اربعین امسال به اسلام بخشید» نبود.

شارلی اما..

برای طراحان اسرائیلی اش، بسیار بهتر از آنچه که پیش بینی میشد خروجی داده و میدهد.

بیایید گام به گام آنچه را که تاکنون در این نقشه اتفاق افتاده از زاویه ای دیگر مرور کنیم؟

نام پروژه : من شارلی هستم

محل اجرا : فرانسه و دفتر نشریه شارلی

چرا فرانسه ؟ : سابقه نشریه شارلی در کاریکاتورهای ضداسلامی و همچنین درصد بالای جمعیت مسلمانان فرانسه (که پتانسیل بالایی برای راه ندازی تنش های مذهبی است)

منابع مورد نیاز : چند داعشی، چند اسلحه، چند دوربین، چند جنازه و «آماده باش رسانه ای»

هدف : خنثی سازی آثاری جهانی «اجتماع 20 میلیونی اربعین امسال در کربلا»

راهبرد : سیاه نمایی و بدنامی سنگین رسانه ای در مورد اسلام، به نحوی که نه تنها آثار اربعین امسال محو شود بلکه اذهان عمومی جهان به ادامه این همایش هیبت برانگیز در سالهای آتی نیز توجه نکند.

شرح اجرای پروژه : گام اول ترور اعضای نشریه شارلی و چند بیگناه خیابانی/گام دوم غوغای عزا گرفتن رسانه های غرب برای مرگ آزادی بیان/ گام سوم فرار به جلوی رسانه ای به حدی که در قبال این جنایت(که مثلا مسلمانان انجام داده اند) توهین به مقدسات مسلمانان به قوت هرچه بیشتر و با آزادی های بی سابقه در دستور کار رسانه های غربی قرار گیرد تا «یا» مسلمانان به بی غیرتی مطلق در این زمینه برسند و «یا» تنش های مذهبی در غرب و اروپا به نفع اهداف صهیونیست های نجس ادامه یابد.

===

آری،

دلیلی فراتر از «وحشت غرب از همایش عظیم اربعین امسال در کربلا» نمیتواند انگیزه لازم برای این جنایت سازماندهی شده باشد. یادمان باشد که کشور یک میلیارد و هفتصد میلیونی فیس بوک توان راه اندازی چنین همایشی در عالم واقعی و خارج از جهان مجازی را ندارد.

لذا کمپین «عشاق محمد» را ارج می نهیم و به آن می پیوندیم اما معتقدیم می بایست برای اربعین های بعدی برنامه ریزی مدون داشت و زخمی را که از این طریق به قلب صهیونیسم زده ایم عمیق تر کنیم.

نکته بسیار مهم : بدون شک یکی از برکات پیاده روی دهها میلیونی اربعین به کربلا افشاشدن حقارتی است که آل سقوط بر «سکوی عظیم حج» تحمیل کرده اند که خدا میداند اگر یکبار دیگر فتح مکه به دست مسلمانان واقعی اگر رخ دهد کار جهان غرب تمام است و پیچ تاریخی را از سر گذرانده ایم.

ودر پایان :

آفتاب آمد دلیل آفتاب :

(( حادثه‌ی عجیبی بود حادثه‌ی امسالِ اربعین کربلا. این راه را دشمنان اسلام و دشمنان اهل‌بیت به خیال خود مسدود کرده بودند. ببینید چه حرکت عظیمی اتّفاق افتاد! وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار میگیرد، این‌جور انعکاس پیدا میکند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان - سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تسنّن و تشیّع - با یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نسبت به یکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیّت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ چه عزّتی برای اسلام درست خواهد شد! وحدت؛ وحدت.)) گزیده ای از بیانات امام امت (خامنه ای کبیر) در کنفرانس وحدت اسلامی 19/10/1393


بازنشر مطلب در راهکارنیوز + 

بازنشر مطلب در دزنوشت + 

بازنشر مطلب در 598  +

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۳ ، ۰۹:۰۹
مهران موزون

آنروز که امام امت پس از یک هفته آشوب و ضرب و جرحِ جانی و مالی به ماموران خدوم نیروی انتظامی و بسیجیان مظلوم، پشت تریبون نماز جمعه خواستند که به اردوکشی ها پایان داده شود بزرگترین معنایش این بود که رأفت نظام شامل حالتان شد و حرفتان را زدید و از این به بعد از مجرای قانون ادعایتان را پیگیری کنید.

کودتاچیان اما،

خواسته شان این بود که تاحصول نتیجه(ابطال انتخابات و پذیرش ادعای و تهمت تقلب به نظام) در کف خیابانها بمانند و این همان چیزی بود که حجت را بر مردم و نظام تمام کرد که فتنه را از کف خیابانها جمع کنند.

کودتاچیان و رهبر نابکارشان همچنان پیگیر توسعه فتنه بودند تا یکسال و هشت ماه بعد که شورای عالی امنیت ملی حکم بر حصر دو تن از چهارتن سران اصلی فتنه داد.

طی سالهای اخیر که باروتهای خیس فتنه قابل اشتعال نبوده است، اَبافتنه تنها راه شعله ور کردن مجدد این تنور شیطانی را در بیرون کشیدن کروبی و موسوی روسیاه از کنج امن حصر و اعدام آنها میداند.

ابافتنه خوب میداند که اتمام حصر این دوتن مساوی است با محاکمه و اعدام آنها، لذا برای شعله ور کردن مجدد فتنه به جنازه های کروبی و موسوی نیاز دارد.

در حقیقت، جنازه های موسوی و کروبی برای اَبافتنه حکم باروت خشک را دارند.

وانگهی فشار سنگین خانواده های این دوتن و طیف آنها که «چرا کنج عافیت نشسته اید و موسوی و کروبی به تنهایی جورِ شما را بکشند» روی دوش ابافتنه سنگینی میکند.

علی مطهری اما،

اینروزها مبدل به دُن کیشوتی تمام عیار شده است.

روزی ادعای غیر قانونی بودن حصرِ حضرات را داشت و تشخیص خود را فرای شورای عالی امنیت ملی میدید.

روز دیگر در محضر امام امت، همین کُد را دنبال میکند و پاسخی دندان شکن(اما محترمانه) از حضرتش دریافت میکند و جالب اینکه دُن کیشوت وار، خودش این گفت و شنود را به بیرون انتقال میدهد تا شاید شجاعت خود را بیشتر نشان دهد غافل از آنکه آه و افسوس علاقمندان شهید مطهری را برانگیخت(که چه کسی از صُلب مطهرش به جای مانده).

روز دیگر دانشجویان او را مورد پرسش قرار میدهند که «گیریم اینان از حصر خارج، محاکمه و به اعدام محکوم شدند آنگاه چه؟»

علی مطهری پاسخ میدهد :به قانون و حکم صادره تمکین میکنیم.

چندی پیش قاضی القضات جمهوری اسلامی در خصوص حصر آن دونانجیب[1] رسماً اعلام کرد که حصر آنان  قانونی است اما دن کیشوت نه تنها کم نیاورد بلکه تشخیص رئیس دستگاه قضا را نیز زیر سوال برده و فصل الخطابی آیت الله آملی لاریجانی را در خصوص  قانونی بودن یا نبودن حصر نادیده گرفت.

تأسف بارتر آنکه فقط 12 روز پس از تأکیدات امام امت در مورد حماسه نهم دی و خبیث خواندن کسانی که دنبال تحریف یا فراموشی این یوم الله هستند، امروز علی مطهری در مجلس، غیر از آنکه برخوردهای فیزیکی با برخی نمایندگان میکند (که شرح آن متعاقبا در رسانه ها درج خواهد کرد) افاضاتی در مورد یوم الله 9 دی داشته که شایسته پیگیری قضایی سریع، قاطع و بی گذشت از سوی مدعی العموم میباشد. 

او با موضعی التقاطی درباره 9 دی اعلام کرده است که در فتنه «دوطرف» وجود داشته است و مردم در این روز تاریخی برای تأدیب دوطرف به صحنه آمده اند.

این در حالی است که مردم در 9 دی در حمایت از نظام و ولایت به صحنه آمدند و سیلی محکمی را - که ولایت 12 روز پیش به آن اشاره داشتند- به گونه اَبافتنه و تیمش نواختند.

بخوانید سخنان التقاطی علی مطهری را  :

((  9 دی مردم فارغ از اقدامات تفرقه‌افکنانه دو طرف فتنه برای وحدت به خیابان آمدند و اگر این حرکت مردم به گونه‌ای دیگر تفسیر شود این روز یوم‌الله نیست بلکه یوم‌الشیطان است ))

حال از مدعی العموم سوال میکنیم :

آیا این سخن علی مطهری درباره 9 دی قابل پیگیرد قانونی نیست؟

از نمایندگان غیور مجلس میپرسیم : آیا وقت بررسی اعتبارنامه این آدم فرا نرسیده است؟

از همه می پرسم : وقتی علی مطهری از صدر تا ذیل نظام را برای رفع حصر کودتاچیان درنوردیده و پاسخ لازم را میشنود اما لجوجانه در کف میدان رسانه ها ایستاده و همچنان جیغ بنفش میکشد فرقی با اغتشاشگران 88 که پس از خطبه های امام امت همچنان در خیابانها آشوب نمودند دارد؟

نه برای علی مطهری،

بلکه برای توجه آن دسته از خوانندگان محترمی که نگاه آماری برایشان جالب است را به فرازی از فرمایشات حضرت آقا در خصوص 9 دی و فتنه 88 جلب میکنم که همراه با نمودارهای آماری است و این نمودارها روشن خواهد کرد که علی مطهری هم اکنون در کجای مختصات دایره ولایتمداری ایستاده است؟


(( یکی دیگر از چالشها - که البته این چالش پیچیده‌تری بود - چالشهای فتنه‌انگیزی بود که در فتنه‌ای مثل هجدهم تیر سال 78 و فتنه‌ی سال 88، با فاصله‌ی ده سال، اینها در تهران راه انداختند. امیدوار بودند که بتوانند با این فتنه، نظام را شکست بدهند؛ ضربه وارد کنند؛ اما بعکس شد. در فتنه‌ی هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنه‌گران فتنه‌ی خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیمِ 23 تیر را، نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند. در فتنه‌ی 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه‌ی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه‌ی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجوری است.))

حال نسبت ادله های بی پایه و مایه ی علی مطهری را (که سعی دارد قضایا 88 را محدود به دعوای احمدی نژاد و هاشمی کند) با فرموده های رهبری معظم انقلاب بسنجید


میزان کلیدواژه های فتنه 88 و 9 دی (به کار رفته در ادبیات معظم له در بازه های تاریخی)


[1] حضرت آقا فرمودند :مسئله‌ی اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیر قانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟


در همین رابطه از قول فرزند شهید سیدعلی اندرزگو بخوانید +

بازنشر مطلب در راهکارنیوز + 

بازنشر مطلب در دزفول امروز +

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۳ ، ۱۴:۱۳
مهران موزون

سایت رصد مطلبی در خصوص عملکرد ضرغامی نگاشته است که از تیتر تا ذیل مطلب حاوی اهانت و عقده گشایی نسبت به ریاست قبلی سازمان صداوسیماست.

در اینکه هر مدیری نقاط ضعفی دارد شکی نیست اما نجابت و صداقت در قلم، الفبای مطلب نویسی خبری و رسانه ای است.

ابتدا مطلب را بخوانید +

شنود برای چنین نوشتاری آنقدر ارزش قائل نیست که خط به خط آن را پاسخ بدهد اما :

1) مسلماً توهینی که در ایهام تیتر نهفته است گناه اُخروی برای نویسنده و سایت رصد در بردارد(اگر گیر قانونی نداشته باشد) چه اینکه حیا و عفت قلم یکی از شاخصه های نجیبانه نویسی است، خصوصا اگر واژه ای بدمعنا به کسی یا چیزی نسبت داده شود که واجد آن نباشد، وگرنه عمه ی سادات در مجلس یزید، کلماتی نثار آن ملعون کرد که در قالب سخنوری عادی جامعه ممکن است خارج از ادب تلقی گردد لکن سبّ کسی چون یزید نه تنها بی ادبی نیست بلکه عین صواب هم هست.
2) نویسنده در نقد( بخوانید کوبیدن) ضرغامی آنچنان یکسویه به محکمه قضاوت رفته که مشخص است اصلاً کلاهی برسر ندارد که بخواهد آن را قاضی کند. حال چه کسی کلاه ایشان را برای نوشتن این مطلب عالمانه!!  از پیش برداشته،خدا میداند.
آنچه مسلم است هیچ گودی بیش از گود صداوسیما، فریاد لنگش کن!..لنگش کن! را در اطراف خویش ندارد.

به عنوان مثال، یک سایت خبری که برای تأیید چند کامنت ساده، ابتدا به اقتضائات جناحی و سلیقه ای سردبیرش توجه دارد قلم دست گرفته و رسانه ملی را که باید مراقب روحیات، اخلاقیات و سنن و اداب 80 میلیون آدم باشد زیر سوال برده و «میلی» نام می نهد.

ضرغامی علیرغم تمام هجمه های ناجوانمردانه و کارشکنی های بودجه ای که در حقش میشد تا توانست به معنای واقعی مدیریت مهندسانه کرد و توسعه داد و الحق که جامعه مهندسان کشور این ادعا را درک میکنند که فقط یک نگاه مهندسانه میتواند موجب توسعه زیرساخت کشور شود همانگونه که گپ و گفتگوی تمدنهای خاتمی به اندازه ی یکصدم دکترای مهندسانه ی احمدی نژاد موجب توسعه زیرساختهای کشور نشد.
کاهش قریب به 10 درصدی بیینندگان ماهواره (پس از راه اندازی شبکه دیجیتال) تنها یکی از آثار توسعه مهندسی محور ضرغامی است.
واضح است که محمدسرافراز باید میراث توسعه داده شده ضرغامی را انتظام، قوام و دوام بخشد.
اما در رد ادعای بیننده نداشتن صداوسیما از سوی نویسنده ی این مقاله، باید گفت : همین بس، که هنوز هم کوچکترین فریم و سکانس این سازمان موجب حساسیت ملی، قومی و  جهانی است.

هنوز هم سیل توهینهایی که تیم فتنه و ارباب خارج از قفسشان پس از 5 سال نثار ضرغامی میکنند(بابت ندادن آنتن برای جبران دو سوال ناقابل احمدی نژاد در مناظره با موسوی) تمامی ندارد و اینهمه رسانه ی مجازی و غیر مجازی داخلی و خارجی نتوانسته آتش دلشان را فروبنشاند و همچنان دنبال گرفتن آنتن همین سازمانِ به زعم شما «بی عزت» هستند.

اگر نبود همین presstv هیچوقت فساد و جنجال جنبش وال استریت نیویورک به عنوان یکی از پاشنه های آشیل اقتصاد امریکا جهانی نمیشد.
کاش کمی سواد رسانه ای به هنگام نوشتن در خصوص کارنامه تنها رسانه ی مظلوم و ملی ایرانیان چاشنی شود تا بهتر بتوان به قضاوت نشست.
جوانگرایی مدیریت در سازمان صداوسیما اکنون برای ضرغامی یک نقصان محسوب میشود؟
تابه حال که مرحوم کردان مدیری مسئله دار،بیسواد و نقطه ضعف برای احمدی نژاد بود اما اکنون به عنوان یک امتیاز لاریجانی محسوب میشود؟
یاللعجب!!

نگارنده شک ندارد که نویسنده ی باسوات!! سایت رصد، کمترین اطلاعی از کیفیت مدیریت مرحوم کردان در سازمان صداوسیما ندارد.

اما بعد..

آنجا که مینویسد :

((پیچیدگی و حساسیت ریاست بر صداوسیما از آنروست که این نهاد در خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان نظام اسلامی قرار دارد و در مقابله با این هجمه وسیع  باید اقتضائات شرعی، اخلاقی و سیاسی و فرهنگی را هم رعایت کنند. برنامه های سیما باید جذاب باشد ولی به درستی اجازه ندارد از جذابیت های مرسوم رسانه های غربی استفاده کند.))

در پاراگراف بعدی بلافاصله دچار پارادوکس کلام شده و مینویسد :

((بخش بزرگی از مردم ایران شعارهای این رسانه فراگیر را مبنی بر ملی بودن و فرا جناحی عمل کردن نپذیرفته اند و از همین رو تصمیم گرفتند که آنتن گیرنده های خود را به سمت فرستنده هایی بچرخانند که نه دغدغه مردم ایران را دارند ونه منافع ملی ما برایشان اهمیتی داشته است.))

براستی، صداوسیمای پاراگراف دوم چگونه میتواند پرچمدار و پیش قراول خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگی باشد؟

بالاخره صداوسیما در خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن قرار دارد یا ته صف جذابیت بصری مردم ایران ایستاده و آنتنی به سمتش نمیچرخد؟

اصولا زنده بودن و اظهار وجود یک رسانه دیداری و شنیداری (خصوصا اگر در صف اول مقابله به لشکر تهاجمی دشمن تلقی گردد) به داشتن بیننده و مخاطب بالاست.

تأیید این ادعا آنجاست که نظام سلطه دائما به دنبال قطع کانالهای ماهواره ای صداوسیمای ایران است. همان صداوسیمای بی عزت و بی اثری که مخاطب ندارد!!!

وانگهی ، قلمی که خود اذعان دارد که دست صداوسیما برای حفظ اقتضائات شرعی، اخلاقی و سیاسی و فرهنگی این مردم به اندازه کافی باز نیست چگونه در جمله ی بعدی خویش از عدم استفاده جذابیت های بصری رسانه های غربی شاکیست؟

سوال : اگر از جذابیت های رسانه های غربی مانند سکس، اباحه گری و لیبرالیسم فرهنگی، ولنگاری اخلاقی و در یک کلام آنچه را که دین این مردم تأیید نمیکند حذف کنیم خداوکیلی چقدر فاصله میان کورس رسانه ای ریاست صداوسیما و ریاست رسانه های غربی باقی می ماند؟

بله، این یک حقیقت است که برخی جذابیت های بصری تکنولوژیکی در مقایسه با شبکه های غربی در صداوسیما نیست اما آیا توجه دارید که رسانه های غربی درآمدهای نجومی خویش را از پایین تنه ی مردم کشورشان( البته با تحمیق آنان) در آورده و خرج تکنیک بالای برنامه سازی میکنند؟

کجای این موضوع قابل قیاس و همخوانی بافرهنگ نجیبانه ی رسانه ملی ایرانیان است؟

با بودجه ای که سالیانه در مجلس تصویب میشود و دولتهایی که با کوچکترین سکانس چالشی تلویزیون، چکهای پرداختی صداوسیما را عقب و جلو میکنند چگونه میتوان کام مردم را با تکنولوژی های بالای برنامه سازی شیرین کرد؟

سازمان صداوسیما سالیانه بابت کمبود زمین و عرصه ی مناسب (برای ایجاد استودیوی های بزرگ تلویزیونی در محوطه جام جم) ناچار به هزینه های اضافی است تا دکورهای خود را در بیابانها و زمینهای استیجاری برپا کرده و پس از کلی هزینه از آنها چشم پوشی کند.ایضاً هزینه های لشگر کشی عوامل برنامه ساز به مناطق دوردست.

آیا قلمهایی که این نهاد را به کمکاری و اتلاف بودجه متهم میکنند زبان در کام نداشتند تا به دولت احمدی نژاد ایراد بگیرند که چرا زمین نمایشگاه تهران را سالها قبل به ضرغامی تحویل ندادید؟ نوش دارو پس از مرگ دولت دهم؟

آیا کسی به تُرکانِ دولت یازدهم + گفت که چرا پیش از روی کار آمدن دولت راستگویشان، برای لغو مصوه دیرهنگام احمدی نژاد شمشر را از رو بست؟

همین ترکانی که امروز به بهانه تحقیر صنعت خودروی کشور، با توهین به دانشمندان هسته ایران ، توهین به دانشمندان نانوتکنولوژی ایران، توهین به دانشمندان علم ژنتیک ایران، توهین به دانشمندان علم پرتاب ماهواره ایران، تمام اینهارا نادیده گرفته و پیشرفتهای علمی ایران را وقیحانه ، کمتر از آبگوشت بزباش میخواند. +

وقتی مشاور این آقایان، لبوفرشان مملکت را از اظهارنظر در خصوص حق مسلم هسته ای برحذر داشت، یک قلم نجیب پیدا نشد که به کشمش فروشی همچون اسداله عسگراولادی بگوید : تو را چکار به اظهارنظر در خصوص نیاز یا عدم نیاز تخصصی صداوسیما به زمین نمایشگاه؟ تو را همان بس که میگویی : من مجتهد کشمش و پسته ام +

دوستان قلم بدست و رصدگر، لطف کرده و برای کمک به کاهش اتلاف بودجه های صداوسیما ابتدا خوب رصد کنید تا کور ننگارید.

3) آنچه مسلم است در پُست قبلی نیز گفته شد که هنوز حکم رئیس جدید رسانه ملی خشک نشده توپخانه انکرالاصوات آنان که رسانه ملی را اجیرشده میخواهند در حال خشاب گذاری است.

اما زهی خیال باطل!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۷:۳۱
مهران موزون

چهره ی احتمالی ظریف، پس از لوله کردن تیم آرژانتین توسط تیم ملی ایران!


 
ظریف : حالا فهمیدم چه جوری باید مذاکره کنم!
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۳ ، ۱۰:۴۱
مهران موزون