شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

خانم نامداری سلام

برنامه آبان شما را دیدم.(نشست با منیژه حکمت)  +

نمیدانم مرا بیاد دارید یا خیر.

سالها قبل یکی از همکاران بسیار نجیب و باوقارم از کادر تلویزیون به شما تمایل پیدا کرد.

اما حیایش مانع شد که برای خواستگاری پاپیش بگذارد.

من اما،

ید طولایی در عاقبت بخیر کردن رفقایم دارم.

با همسرم که شما را میشناخت موضوع را در میان گذاشتم.

او گفت : به دوستت بگو دور نامداری را خط بکشد.

گفتم :چرا؟

گفت : گول اجرای تلویزیونی و ظاهرش را نخورد، دختر مغروری است.

گفتم : رفیق بنده هم مهندس جوان، مومن و اتفاقا خیلی خوشتیپ تر از خانم نامداری است و دست برقضا ایشان را برای خانم نامداری زیاد هم میدانم لکن دلم میخواهد دوستم را به خواسته ی شرعی اش برسانم.

گفت : از من گفتن بود اما با ایشان درمیان میگذارم.

و پاسخ شما چه بود خانم نامداری؟

- فعلا قصد ازدواج ندارم.

گذشت..

طولی نکشید که در راهروی ساختمان (..) با شما جلوی آسانسور مواجه شدم.

خودم مستقیما به شما گفتم و پاسخ شما همان بود.

اما همان چند ثانیه گفت و شنود کافی بود تا از زبان بدن شما به غرورتان پی ببرم.

به رفیقم گفتم : این دختر را قلم بگیر. به دردت نمیخورد.

و موضوع تمام شد..

چندی بعد خبر عقد شما و فرزاد را شنیدم و متحیر ماندم که چگونه این "دو چکش" با هم چفت شده اند؟

خصوصا وقتی شنیدم خطبه تان را چه کسی خوانده خنده ام گرفت که : چه شود عاقبت این دو چکش!

رفقا گفتند چرا بهشون میگی : دو چکش؟

گفتم : از قدیم گفته اند که زن و مرد باید چکش و سندان باشند تا زندگی شان دوام بیاورد. گاهی این چکش و آن سندان، گاهی برعکس.

آزاده و فرزاد هر دو چکُشند و عاقبت خوبی برایشان متصور نیستم.

گفتند : چگونه هر دو چکُشند؟

گفتم : هر دو جوانند! هر دو تازه به دوران رسیده ی رسانه! هر دو جویای نام. هر دو با روحیات فمینیستی. هر دو مغرور. هر دو پرمدعا. و هر دو بیش از آنکه عاشق هم باشند دنبال کسب وجهه از اجرای تلویزیونی یکدیگر و رونق کسب و کارند. هر دو خود را آخر زبان ریزی و حاضر جوابی میدانند فلذا این وصلت جواب نمیدهد.

و دیدید که جواب نداد خانم نامداری.

و البته گفتم به دوستان که : نامداری نسبت به حسنی کمی ساده لوح تر است.

مرا ببخشید خانم نامداری.

اجازه دهید بی تعارف با شما حرف بزنم.

اگر مرا اهل رسانه به حساب نیاورید لااقل میتوانم به عنوان یک مخاطب حرفه ای نظرم را درباره کسی که عاشق روی آنتن رفتن است(یعنی شما) عرض کنم.

آنچه که درباره نامداری و حسنی تخمین زدم متاسفانه اتفاق افتاد.

و این نشان داد که هر دوی شما علیرغم آنکه خود را باهوش میدانید آنچنان هوشی هم ندارید، که اگر داشتید در کمال آرامش و متانت از هم جدا می شدید و ادامه کار حرفه ای خود را به خطر نمی انداختید.

اما لجاجت مغرورانه شما دونفر به جایی رسید که آنتن و رسانه ها شده بودند ابزار گرگم به هوا بازی هایتان.

این وسط ، روزی نامه ها و سایتهای زرد از چاه بی آب درگیری تان دنبال نان خود بودند، صداوسیما اما متضرر اصلی این مضحکه ی سخیف بود زیرا خواهی نخواهی نامش شما دونفر تا حدی وبال گردنش بود.

خانم نامداری،

تمام این سالها بنده فقط نظاره گر این اوضاع آشفته بودم .

امروز وقتی برنامه سخیف آبان شما را در آپارات نظاره گر بودم که منیژه حکمت به مرحوم سلحشور و خانواده محترمش توهین میکند و این شما بودید که بهانه سلحشور را دستش دادید و این شما هستید که این برنامه را نهایی کرده و روی خط آپارات میفرستید قلبم شکست که آزاده نامداری برای ادامه بوکس بازی با فرزاد حسنی و برای بازگشت به آنتن و فشار به رسانه ملی تا کجا سقوط کرده است؟

دیالوگهای شما با خانم حکمت درباره مهریه و زندان و ...و نگاههایی که به دوربین میکنید تا به فرزاد حسنی یادآوری کنید که از زندان کردن او گذشت کرده اید و اصرار شما برای کتک خوردن زنان و  غیره ... افسوسِ مخاطب هوشیار را برمی انگیزد.

خانم نامداری

باور کنید وقتی شبکه سه، خانواده فرزاد حسنی  را همراه با این پسرک خودشیفته روی آنتن آورد و تلویزیون ملی شده بود مکانی برای به رخ کشیدن عروس تازه خانواده حسنی و چزاندن مثلا شما،

از خشم به خود میلرزیدم و به تهیه کننده برنامه لعنت میفرستادم که آنتن ملی شده است محلی برای خاله زنک بازیهای بچه گانه فرزاد حسنی لوس و مغرور، که مثلا روی آنتن لج آزاده نامداری را دربیاورد.

و اکنون شما اگر نه روی آنتن ملی اما با حمایت مالی پوشک مای بی بی همان کار را میکنید!

اینها نشتی اخلاقی است خانم نامداری!

نشتی غیر حرفه ای در کار اجرا!

فرقی نمیکند نشتی از آنتن شبکه سه و اجرای فرزاد حسنی باشد یا نشتی از حمایت پوشک مای بِی بی و اجرای آزاده نامداری!

خانم نامداری،

راستش را بخواهید،

اینجانب به عنوان یک مخاطب حرفه ای و اینکاره!!! هیچگاه اجرای شما و فرزاد حسنی را نپسندیده ام.

شما از ضعیف ترین مجریان بانو در رسانه ملی بودید(به لحاظ فن اجرا و میمیک چهره).

و فرزاد حسنی جزو منفورین مجریان مرد در بین مخاطبان است همان طور که رضا رشیدپور بوده و هست.

حقیقت این است که فرزاد و رضا جز به درد رادیو نمیخورند و خود تحمیلی شان به آنتن سیما از جنس همان دنده پهنی های فریدون فرخزاد در تلویزیون قبل از انقلاب است و نه هیچ چیز دیگر.

خانم نامداری،

آگاه باشید که روز قیامت بابت محتوایی که روبروی منیژه حکمت کلید زدید در محضر خداوند عذاب خواهید شد.

این ادعای من نیست بلکه نص صریح قرآن است سرکار خانم.

شک نکنید!

شما موجب شدید که یک فمینیست سابقه دار (1) به مرحوم سلحشور و خانواده اش حمله و توهین کند.

شما موجب شدید که قوانین مجازات اسلامی(که مطابق با شرع مبین اسلام است) رسما از طرف خانم حکمت انکار شود که این در جای خود ارتداد محسوب میشود.

بروید و اگر اهل تقلید هستید و مرجع تقلیدی دارید سوال کنید خانم نامداری.

اما یک سوال :

واقعا بازگشت به آنتن ملی و اجرای تلویزیونی به چه قیمت؟

اگر فرزاد حسنی ادا و اطوارهای جلوی دوربین را کمی بلد است شما مسلط بر پوزیشن های  حداقلی بدن خود هم نیستید.

لطفا به تصاویر زیر نگاه کنید و تایم هایی را که به عنوان نمونه از شما اسکرین شات گرفته ام بنگرید و انشالله در آبان بعدی خود را اصلاح کنید.


به پوزیشن زبان خود دقت کنید لطفا


اینهم یک پوزیشن کاملا ناشیانه ی نشستن مجری در مقابل میهمان

ببینید منیژه حکمت از شما بسیار حرفه ای تر نشسته است


خانم نامداری،

راه برگشت به آنتن ملی حمله به قوانین اسلامی نیست .

راه انتقام از فرزاد حسنی هم، ادامه دعوا با او (به واسطه میهمانان برنامه آبان) نیست.

بهترین راه تنبیه فرزاد حسنی این است که محلِ س...به او نگذارید.

مرا بخاطر صراحتم ببخشید خانم.

شما از اول اشتباه کردید.

فرزاد حسنی لقمه دندان گیری برای شما نبود.

اکنون که الحمدلله زندگی آرام خود را دارید دست بردارید لطفا.

اُف بر کسانی که حسنی را مجددا به آنتن برگردانده اند.

شما اما،

بیهوده تحت فشار روحی قرار نگیرید که مثلا از او عقب مانده اید.

زندگی فقط روی آنتن خلاصه نمیشود.

بروید و شغل مادری و کدبانویی را قدر بدانید.

شما متعلق به وادی اجرا نیستید سرکار خانم.

بروید!

بروید و از روح استاد سلحشور طلب عفو کنید.

لطفا این نوشته را بدون نگاه منفی گرایانه بخوانید.

بنده از شما ناراحت هستم اما از فرزاد حسنی متنفرم!

پس خدای ناکرده توهم نزنید و فکر بیخود نکنید.

یا حق!

مهران موزون

1395/9/6


(1) سابقه روحیات و اخلاقیات فمینیستی منیژه حکمت بر همگان مبرهن است.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۱:۰۶
مهران موزون

 

ظاهرا برخی ها اگر در کف خیابانهای تهران توسط داعش جهاد نکاح هم شوند وجود دشمن را افسانه میدانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۱:۵۷
مهران موزون
چندماهی است که آقای ح.آ ذهنم را زیاد به خودش مشغول کرده است.
او یکی از ارکان طراحان رسانه ای حسن روحانی است که پشت صحنه بسیاری از خبرسازی های فعلی کشور است.
مصادیق این گمانه زنی هم کم نیستند.
شاید بتوان عمده ترین محورهای طراحی رسانه یی اش را این چنین برشمرد :

الف) مشغول کردن مردم و رسانه ها برای فراموشی پیگیری قضایی بیش از 1500 مدیرنجومی خوار  دولت یازدهم که الحق والانصاف درین مقوله موفق عمل کرده است.

ب) طراحی شطرنج عملیات رسانه ای پیچیده برای کشف و رصد رقبای مطرح روحانی (در انتخابات 96) و تلاش برای از دور خارج کردن آنها.

متن زیر شرحی مختصرست درباره تحرکات نامحسوس آقای ح.آ در محور "ب".

ح.آ پیشترها در رسانه ها اقرار کرده بود که قدرت تحلیل صحیح "دستشویی رفتن" پیشنماز مسجد محل شان را نداشته و ازین رهگذر به آن پیرمرد بیچاره تهمت "عدم طهارت" زده وبا بردن آبروی آن روحانی بدبخت از زندگی عادی ساقطش کرده بود.
همین اقرار و ایضا یکی دوگاف در مشاوره هایش به حسن روحانی مرا به این نتیجه رساند که وی به یُمن داماد فلانی بودن است که در گردونه سیاست حضور دارد.

لکن اینروزها ظاهرا ح.آ و تیمش در حال ترکتازی شطرنج رسانه ای در پشت صحنه بسیاری از اتفاقات خبری کشورند.
شک نیست که ح.آ تنها عضو شبکه رسانه ای طیف تمامیت خواه فعلی نیست و کسانی همچون "ع.ر" و "ف.ص" (که فعلا بازداشت است) هم در ابعاد امنیتی این خبرسازی ها (بخوانید خبر بازیها) دخالت و نقش دارند.
اما بعد..
برای هاشمی و روحانی و شبکه طیبه شان!!!! پیروزی در انتخابات 96 یعنی همه چیز!
زیرا مسیر کشورداری فعلی که در بی ترمزترین شکل ممکنش به ناکجا آباد اقتصاد و سیاست میرود تنها و تنها با تمدید فاجعه بار دولت حسن روحانی (و یا آلترناتیوش) ادامه خواهد یافت.
حقیقت این است که کار هاشمی هنوز با ملتی که دوبار قاطعانه احمدی نژاد را به او ترجیح دادند تمام نشده است.
کار هاشمی هنوز با نظامی که دردانه اش را با حکمی سبک و رقیق شده به هتل اوین انداخت تمام نشده.
کار هاشمی هنوز با ملتی که 9 دی را به تارک تاریخ ایران نشاندند  اصلا و ابدا تمام نشده.
آری،
کار هاشمی هنوز تمام نشده.
و او در تابستان اخیر پشت بلندگو به صراحت گفت : روحانی در دور دوم کشور را به آنجا!!! خواهد رساند.
بر این اساس،
مهم ترین کار هاشمی برای انتخابات 96 ،  برداشتن موانع سر راه حسن روحانی است.
و یکی از این موانع ، همانا "گزینه های مطرح" است.
اما گزینه ها کدامند؟
محمود احمدی نژاد؟
قاسم سلیمانی؟
باقر قالیباف؟
عارف؟
سعید جلیلی؟
لنکرانی؟
فتاح؟
ضرغامی؟
کی؟
درشرایط فعلی ، قدرمسلم جریان رسانه یی هاشمی باید دو کار انجام دهد :

1- رصد و کشف گزینه ها قدر و مطرحی که خیال آمدن دارند؟
2- طراحی سناریوی رسانه ای برای حذف یا مدیریت گزینه ها،
به شکلی که :
یا در همین ابتدای کار فاتحه ی آمدنشان خوانده شود.
و یا برای مهار و مدیریتشان تا پایان کورس انتخابات تمهید منابع کنند.

بنظرم تا بدین لحظه تیم تمامیت خواه "هاشمی-روحانی" موفق شده تا تکلیف چهارگزینه را از باب رصد"آمدن یا نیامدن" معلوم کند.
نقش ح.آ و همکارانش در انجام اینکار بی تاثیر نبوده است.
و اما چهار گزینه ی تعیین تکلیف شده :

گزینه اول : محمود احمدی نژاد
که مهم ترین گزینه از نظر هاشمی است زیرا رییس مجمع تشخیص!! طی دهسال اخیر ، تمام آبروی سیاسی خود را برای مقابله با وی هزینه کرده است.
منصفانه است اگر بگوییم برای هاشمی در انتخابات 96 مسئله این است : بودن یا نبودن احمدی نژاد.
در هفته ی اخیر فرصت لازم برای تیم ح.آ با کشف و رصد خبر ملاقات خصوصی سوم شهریور احمدی نژاد و امام خامنه ای  پیش آمد که با یک طراحی رسانه ای توانستند کار را به اینجا بکشند که اکنون دکتر احمدی نژاد در برابر علنی شدن موضوع پذیرفتن یا نپذیرفتن توصیه (غیردستوری حضرت آقا) قرار گرفته و اصطلاحا آچمز شده است.
اگر این تحلیل درست باشد ح.آ موفق شد خدمت بزرگی به هاشمی رفسنجانی کند.
هم معلوم کرد که احمدی نژاد ممکن است بیاید!
هم موفق شد آمدن احمدی نژاد را (در اذهان عموم) معادل ایستادگی در برابر رهبری قلمداد کند.

گزینه دوم : باقر قالیباف
به جِد معتقدم آقای قالیباف فریب طراحی رسانه ای تیم روحانی را خورد.
پرتاب یک ادعای فساد اقتصادی در خصوص شهرداری تهران (به فضای رسانه ها) کافی بود تا عکس العمل شدید قالیباف ثابت کند که او خیال آمدن دارد.
شهردار تهران با شدت عکس العملی که نشان داد در تور طراحی آقایان افتاد و مشخص شد که حساسیتش به تهمت فساد اقتصادی در حد و اندازه یک سیاستمدار متقاضی ورود به انتخابات 96 است.
بلاشک تیم هاشمی هم اکنون نسخه هتریک قالیباف در 96 را تجویز و آماده کرده اند.

گزینه سوم : قاسم سلیمانی
همگان دیدیم که ح.آ درین فقره مستقیما حاج قاسم سلیمانی را خطاب توتیتری قرار داد.
وادار کردن حاج قاسم به اعلام موضع انتخاباتی چند ماه بیشتر زمان نبرد و خیال هاشمی از سلیمانی (به عنوان برنده مطلق صنادیق 96) راحت شد.

گزینه چهارم : عزت الله ضرغامی
امروز اما و بلافاصله پس از پیچیدن نسخه احمدی نژاد، آقای ح.آ دست بکار شده و با یک توییت اینترنتی (شبیه همان توییت برای حاج قاسم) استارت کار را برای رصد نیت انتخاباتی ضرغامی و پیچیدن نسخه اش آغاز کرده است.

گزینه ی پنجم :
to be continued
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۵ ، ۲۰:۵۶
مهران موزون

ایرنا خبر داد : +


گیرندگان :

1- دفتر آیت الله مکارم شیرازی

2- دفتر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی

3- دفتر آیت الله وحید خراسانی

4- همه ی روحانیونی که سینه چاک دولت حسن روحانی اند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۲۲
مهران موزون

محمد کوره پز در مستبین نوشت :

مصاحبه مصباحی مقدم با آرمان امروز یک نکته کلیدی دارد. آن هم رو شدن صفت «معامله گری» طیفی از اصولگرایان است.

مصباحی مقدم به وضوح و با ناشی گری بسیار دارد این کد را به هاشمی و روحانی می دهد که «به ما اصولگرایان امتیاز بدهید و در مقابل حمایت ما را داشته باشید.»

این چنین بده بستانی البته از سوی اصلاح طلبان هرهری مسلک قابل قوبل است. اما از سوی یک تشکل اصولگرا قطعا حاصلی جز تهوع طرفداران در پی ندارد.

مصباحی مقدم چنان با اعتماد به نفس از انحرافات دولت فعلی عبور می کند که گویی کلیت امت حزب الله کر و کورند و ناکارآمدی و افتضاحات روزافزون دولت را که حتی صدای اصلاح طلبان را هم درآورده نمی بینند!

به راستی اصولگرایی تا کجا باید از واقعیات کف جامعه و آرمان های انقلابی فاصله بگیرد؟ آیا همین که احساس کردید اصلاح طلبان به باج خواهی از دولت افتاده اند فورا باید آب از لب و لوچه تان راه بیفتد و با یک «تنه فنی سیاسی» خودتان را به دولت سرتاپا ضعف و خفت فعلی نزدیک کنید و با این تاکتیک امتیاز بگیرید؟

البته قبول داریم. جریان اصولگرایی که این باشد بعد از انتخابات مجلس چنان به ضعف اعتماد به نفس دچار شده است که حاضر است به هر اوتلافی با هر فرد و جناحی تن در بدهد تا بلکه به نحوی به فضای سیاسی برگردد. غافل از اینکه بازگشت به قدرت متاثر از مولفه های گوناگونی است و تنها یکی از انها ائتلاف با فلان و بهمان است.

طیف مهمی از اصولگرایی در حال حاضر از بحران «هویت» رنج می برد. چرا که با همین بده بستان های سیاسی -نظیر آنچه در برجام رخ داد- خودش از خودش سلب هویت کرده است. کسی مثل ابوترابی نفهمید که اگر یک اصلاح طلب در مجلس نهم از برجام دفاع کند پایه های رای خودش را تحکیم کرده است. اما یک اصولگرا با حمایت از برجام تنها تیشه به ریشه رای خود می زند.

جناب مصباحی مقدم دولتی را که بیش از هر دولتی به تک دوره ای شدن نزدیک است، به معامله دعوت می کند. بسیار خوب. ایشان می تواند این مدل سیاسی جالب را هرجای دیگری اجرا کند و ایرادی هم ندارد. اما نه تحت عنوان جامعه روحانیت یا اصولگرایی. چرا که اکنون عامی ترین افراد هم می دانند که سنخیتی بین رییس جمهور فعلی با این دو وجود ندارد.

اینکه بخواهیم صرفا بر اساس «سوابق و رفاقت های دیرین» و بدون در نظر گرفتن تغییرات فضای سیاسی برای مردم نسخه بپیچیم راه به جایی نخواهد برد و نه هیچکس (نه انها، نه شما و نه ما) فریب این حرکات را نخواهند خورد.

جالب اینجاست که جناب مصباحی مقدم در فراز پایانی مصاحبه کد دیگری هم به دولتی ها ارسال کرده و با مبنا قراردادن یک شایعه مضحک منتسب به دکتر احمدی نژاد می گوید: «از آقای احمدی‌نژاد تشکر می‌کنم. به نظر من اینگونه صحبت‌ها «خالی بندی» است!»

فکر می کنم ما هم باید عین این عبارت را برای ایشان که گمان کرده اند هدایت جوانان حزب اللهی را در دست دارند تکرار کنیم:

«از آقای مصباحی مقدم تشکر می‌کنیم. به نظر ما اینگونه صحبت‌ها «خالی بندی» است!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۴۴
مهران موزون

مهران موزون - آقای جواد! سلام،

ای وزیر محترم تدبیر و عُمید!!

ای پامادور!

ای حلوا مسقتی!

ای باقلوا!!

از همین سرجام که نشستم بابت سرانجام برجام تشکر میکنم.

از اینکه این همه به فکر تجار ایرونی و شیریکای بین المللیشونی!

از اینکه حاضری خودت رو هزینه کنی تا از وزارت خزونه داری کدخدا واسشون نامه آرامش بخش مسئلت کنی.

بابت فاتی (FATF) هم ممنون که کلی آرامش بهمون دادی .

خدا خیرت بده جوادجان!

اینقده فاز دیپلماسی داشتی و ما خبر نداشتیم؟

واقعا ظرفیتش رو نداریم ظریف عزیز.

یادمون باشه اون دو میلیادر هاپولی شده رو هم که از کدخدا پس گرفتی یه سور انتخابات 96  هم واست بگیریم.

اما بعد داداشم!

مستحضری که پنتاگون چند روزیه که آرامشش رو تو خلیج فارس از دست داده و هی دمب دقیقه به ننش توش واشینگتن گزارش میده که چی؟

هِلو..هِلو...من از پرژن گلف گزارش میدم....آقا این بچه تُخسای سپاه دارن میان سمتمون!...الان 213 متر فاصله دارن...شدن 205 متر...198 متر..چیکار کنیم؟

آقا ظریف!

خواستم بگم میری واسه باقی بحثای مربوط به فاتی(FATF) به اونام قول نامه آرامش بخش بده یهو نگن ایرونیا بی معرفتن.

بگو : خلیج فارس واسماس...ولی اگه میخواین از حاج قاسم براتون نامه آرامش بخش بگیرم!!

زیاده ارزی!! نیست.

زت زیات!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۲۳
مهران موزون

سرویس سیاسی 598 : شنبه ششم شهریور عکسی از سرلشکر فیروز آبادی در سایت‌ها و رسانه های مختلف منتشر شد که تیتر برجسته "احترام نظامی سرلشکر فیروزابادی به هاشمی رفسنجانی" را در پی داشت.
این امر از آنجا موجب شگفتی بسیاری از علاقمندان این سرلشگر بسیجی واقع شد که مواضع وی در تقابل با مشی سیاسی هاشمی در سالهای پس از فتنه 88 بوده است.
چه اینکه اظهارنظر رسانه ای فیروزآبادی در آذرماه 1394 در واکنش به نظریه "شورایی شدن رهبری" از بارزترین این تقابل مواضع است.
از آنجا که یک هفته قبل از این احترام نظامی ویژه ، رئیس مجمع تشخیص مصلحت در سخنانی سوال برانگیز و غیر قابل هضم درخصوص منافع و لزوم ترخیص و انحلال نیروهای نظامی کشور سخن گفته است آقای فیروزآبادی باید پاسخگوی اذهان عموم و علاقمندان خود باشد که آیا احترام نظامی به هاشمی رفسنجانی (آنهم یک هفته پس از پیشنهاد ترخیص نیروهای نظامی کشور) به معنای موافقت ایشان با آقای هاشمی است؟
هرچند پرسشهای دیگری نیز درین رابطه مطرح است اما پاسخ به همین سوال کلیدی مشخص خواهد کرد که آقای فیروزآبادی تا چه میزان به سمت جدید(مشاور عالی نظامی رهبری) اعتقاد دارد؟

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۰۳
مهران موزون

شش سال قبل (آخر اردیبهشت 1389) علی مطهری با ارایه طرحی خودخواهانه و بی سابقه در صحن علنی مجلس در خصوص کپی رایت آثار شهید مطهری ابراز داشت :
(( طبق قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 1348/10/11، بعد از گذشت 30 سال از درگذشت مؤلف، حقوق مادی اثر وی به ورثه یا وصی او تعلق نمی‌گیرد.»
او سپس توضیح داد که :
(( در 31 سال گذشته آثار شهید آیه‌الله مطهری با یک «نظم قابل‎قبولی» در حال انتشار است! و اگر قرار باشد از این پس، هرکسی آثار ایشان را منتشر کند قطعا!  باعث تحریفاتی در آثار ایشان خواهد شد و یک نوع بی‌نظمی عجیبی! در آثار ایشان پدید خواهد آمد... نظر به اهمیت حفظ اصالت آثار شهید آیت‌الله مطهری و عدم تحریف آن‎ها و نیز پیوند آن با اعتبار علمی و اجتماعی امام خمینی(ره) و به‎دلیل تأیید کامل این آثار توسط رهبر معظم انقلاب، ضروری است که از نشر این آثار توسط ناشران متعدد جلوگیری به عمل آید و نشر آن به همان نحو سابق ادامه یابد؛ لذا طرح مذکور جهت پیشگیری از ایجاد تحریف و بی‌نظمی در آثار استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری با قید فوریت تقدیم شده است))
متاسفانه مجلس شورای اسلامی این درخواست موهن و انحصارطلبانه را تصویب کرد و قانون برای آثار شهید مطهری استثناء شد و برای 20 سال دیگر(یا همیشه) حقوق تالیفی آثار استاد شهید در چنبره خانوادگی مطهری ها باقی ماند.
گذشته از اینکه دور زدن قانون مولفین و مصنفین نزد افکار عمومی هیچ وجاهتی نداشت و اصولا این رانت قانونی یک توهین مسلم به شایستگی های ناشرین حال و آینده کشور محسوب میشد اصولا انتشارات صدرا کارنامه موفقی در نشر و قالب های ارایه آثار شهیدمطهری نداشته و میتوان گفت مدل چاپ و ارایه آثار گرانقدر آن بزرگوار گلخانه ای و راکد مانده است.

اما بعد..
به دنبال ادامه برگزاری کنسرت های موسیقی در شهر مشهد و دیگر تفریحات مغایر با شئونات همجواری با امام هشتم علیه السلام و اعتراضات دلسوزانه نماینده محترم ولی فقیه در خراسان رضوی (بابت رعایت حرمت و حریم معنوی و اخلاقی مزار مطهر و منور علی ابن موسی الرضا علیه السلام) علی جنتی صرفا برای شهر مشهد کوتاه آمده و پذیرفت که از کل استان خراسان رضوی فقط شهر مشهد استثناء شود اما در نیشابور و سبزوار و... کنسرت ها همچنان برگزار گردند.

دراین میان موضع و سخنی که علی مطهری اتخاذ نموده قلب ارادتمندان به حرمت و حریم آستان قدس رضوی را به درد آورد :
(( درباره اجرای کنسرت‌ها در استان‌های مختلف نباید تفاوت قائل شد، زیرا کشور که حکومت فدرالی نیست و اینگونه نیست که بگوییم خراسان رضوی دارای خودمختاری است و قوانین خاصی بر آنجا حکومت می‌کند.
این کار و نظر، غلط و نادرست است و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نباید زیر بار این موضوع می‌رفت.
معنی ندارد بگوییم که یک استان از قانون مستثنی است. در اینجا وزیر ارشاد عقب‌نشینی کرده و کارش هم درست نیست و حتی می‌شود در مجلس مورد سؤال واقع شود.
مطهری درباره شرایط خاص شهر مشهد نیز گفته است : این موضوع از کجا آمده است؟ چنین چیزی اصلاً معنی ندارد. اگر یک کنسرتی اشکال شرعی دارد، در هیچ‌جا مجاز نیست و نباید اجرا شود و اگر اشکال شرعی ندارد، برای همه شهرها قابل اجراست، چیزی به نام حریم امام رضا (ع) وجود ندارد.))
یکبار دیگر به برخی نکات در سخنان علی مطهری توجه کنید :
·    حکومت فدرالی نیست و قانون برای همه یکسان است
·    یک استان برای موضوعی خاص مستثنی نیست.
·    چیزی بنام حریم امام رضا وجود ندارد

اینکه چرا علی مطهری به عنوان یک روحانی زاده نه نگران حرمت حرم امام رضاست و نه برای فیش های نجومی اعتراضی کرد و صرفا دنبال اجرای کنسرت های موسیقی و کشاندن مینو خالقی به مجلس است مورد بحث ما نیست.
بلکه موضوع وقاحت وی در یک بام و دوهوایی است که برای دور زدن قوانین در پیش گرفته است.
واقعا اگر حکومت فدرالی نیست و قانون در فاز پیاده سازی امور فرهنگی برای همه کس و همه جا یکسان است و حتی امام رضا علی السلام هم جایگاهی ویژه ندارد چرا و به چه علت علی مطهری سال 1389 خواستار استثنا شدن قانون کپی رایت برای انحصاری سازی تولیدات فرهنگی شهید مطهری برای خود وخانواده اش شد؟
طبق گفته ها و اقدامات علی مطهری در سال 1389 د ر مجلس شورای اسلامی ، هیچ ناشری در زمان حال و آینده حق نزدیک شدن به حریم نشر آثار شهید مطهری را ندارد و تمام ناشران پیشاپیش متهم به بی لیاقتی و عدم صلاحیت در چاپ و نشر این آثار می باشند.
بنابرین گفته های توهین آمیز علی مطهری مبنی عدم وجود چیزی بنام حریم امام رضا ع بدین معناست که حرمت حریم امام هشتم کمتر از حرمت حریم کتابهای شاگرد مکتب آن امام همام است؟
کتابهای شهید مطهری حریم دارد!
مزار مطهر امام معصوم علیه السلام حریم ندارد؟

آیا آنان که مواضع شاذ آقای علی مطهری در برابر ولی فقیه(در خصوص حصر سران فتنه) را بی پاسخ گذاشتند اکنون بابت حرمت شکنی ایشان از امام معصوم ع مقصر نیستند؟



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۵۸
مهران موزون
روزنامه شرق در سالروز ولادت شمس و الشموس خراسان مطلبی را به قلم فردی بنام محمدلسانی منتشر کرده که در کلیت امر، از جنبه های علمی حضرت رضا علیه السلام  و تاکید آن امام همام بر ارزش مناظرات و نشست های علمی دفاع نموده است.( که امری است ممدوح و نیکو)
اما از نکته ای ظریف، مهم و در عین حال تلخ!! در قلم آقای لسانی (که خواسته یا ناخواسته در راستای سکولاریزه کردن نگرش مردم به معصومین علیهم السلام  است) نمی توان عبور کرد.
تیتر نوشته ی آقای لسانی در روزنامه شرق چنین است :  تصویر وارونه از سیره رضوی +
این تیتر نسبتی صحیح و مستقیم با فحوا و منظور نوشته ایشان دارد اما همانطور که گفته شد نکته ای ظریف و مهم در متن موجود است که بازنشر مطلب آقای لسانی در وبسایتهای دیگر را با تیتری انحرافی مواجه ساخته است.
به نتیجه جستجوی مطلب ایشان در گوگل و تیترهایی که بازنشردهندگان برای مطلب انتخاب کرده اند توجه فرمایید : چرا امام رضا ع زبان فارسی را فرا گرفتند؟  +

و اما نکته ظریف و مهم که موجب انحراف خوانندگان در جهت سکولار کردن جایگاه معصومین است چیست؟
ما آموخته ایم که 14 معصوم علیه السلام از علم لدنی برخوردارند.
تعریف علم لدنی را نیز همه میدانیم.
و طبق همین اعتقاد به علم لدنی است که معجزات خارق العاده را از ایشان می بینیم و میشنویم و تعجب هم نمیکنیم.
بر این اساس باید از آقای لسانی پرسش کرد : واقعا حضرت رضا علیه السلام با آنهمه عظمت وجودی که 13 قرن پس از شهادتشان همچنان با معجزات دستگیر ما درماندگان بارگاهش هستند برای ارتباط کلامی در مناظرات علمی خویش نیازمند "فرا گرفتن" زبان فارسی یا هر زبان دیگری بوده اند؟
اکنون که مدفون هستند و علی الظاهر در این دنیای مادی حضور ندارند زائرین ژاپنی و روسی و کانادایی خود را چگونه پاسخ میدهند؟
هنوز هم مشغول فراگیری زبان هستند؟
مترجم دارند؟
گوگل در خدمت ایشان است؟
خطاب به آقای لسانی که علی الظاهر استاد و مدرس دانشگاه هم هستند عرض می شود :
حضرت استاد،
اگر به علم لدنی حضرت رضا علیه السلام قائل هستید چگونه ایشان را محتاج تعلم از دیگران میدانید؟
شما باید بدانید که هم اکنون بیش از 5000 زبان زنده(در حال کاربری) در دنیا وجود دارد، آیا حضرت مهدی عج که حوزه ماموریتشان نه فقط کره زمین بلکه سراسر عالم است برای ارتباط و دستگیری از مردمان حوزه امامتش نیازمند یادگیری هزاران زبان است؟
آیا حضرتش هزاران مترجم دارد که برای پاسخگویی به حاجات و مسایل خرد و کلان مردم ایشان را یاری میکنند؟
یحتمل مترجم گوگل عصای دست حضرت حجت عج است و یا  ایشان با تبلت و گوشی اندروید چیزی شبیه نرم افزار ویرا در اختیاردارند!!
قصد استهزاء ندارم جناب لسانی، مزاح و مطایبه این حقیر را بگذارید به حساب اینکه در روز ولادت امام هشتم خواستم تلخکامی ناشی از اشتباه جنابعالی را به گل لبخند مبدل کنم.
از اینها که بگذریم : روایتی که شما برای "فراگیری" امام معصوم در سرزمین خراسان از اباصلت آورده اید آدرس روشن و درستی ندارد و از قول کسی بنام عزیز الله عطاردی گفته شده که حتی در صورت وجود سند این روایت در کتابل مسند الرضا باز هم به اصالت آن باید شک کرد.
جناب آقای لسانی،
لطفا به روایات زیر هم توجه کنید :

در مناظره ای بین امام رضا (ع) و شخصی به نام راس الجالوت ،
حضرت، یکی از دلایل بر امامت را چنین می شمرد:« از نشانه های امام آن است که به تورات، انجیل، زبور و قران حکیم آگاه است، به همین دلیل می تواند با اهل تورات با توراتشان و با اهل انجیل با انجیلشان و با اهل قرآن با قرآنشان مناظره کند و این که عالم به تمام زبان ها باشد و هیچ زبانی از او پنهان نماند تا بتوان با هر قومی با زبان خودشان احتجاج کند» (راوندی 1409ق، الخرائج و الجرائح ج1: 350 ).

همچنین :
مامون به فضل بن سهل دستور داد تا دانشمندان ادیان گوناگون را جمع کند. وقتی همه حاضر شدند؛ یعنی کسانی مثل جاثلیق، دانشمند بزرگ نصاری، رأس الجالوت دانشمند بزرگ یهودیان، هربذ عالم بزرگ زردشتیان و عده‌ای دیگر از دانشمندان منکر خدا، مأمون در بین آنان آمد و گفت: مایلم با پسر عمویم که از مدینه به اینجا آمد، مناظره کنید، فردا اول وقت همه بیایید و کسی غایب نباشد!
نوفلی گفته است؛ نزد امام رضا(ع) بودم که یاسر خادم آمد و گفت: مولای من! مأمون به شما سلام رساند و گفت: فردا دانشمندان ادیان نزد من می‌آیند، اگر مایل هستید شما هم بیایید و اگر تمایل ندارید خود را به زحمت نیندازید و حتی اگر می‌خواهید ما خدمتتان برسیم!
امام پاسخ داد: به وی سلام برسان و بگو ان‌شاءا... فردا خواهم آمد.
بعد امام از من پرسید: نوفلی! تو عراقی هستی و عراقی‌ها نکته‌سنج هستند. به نظر تو قصد مأمون از این جلسه چیست؟ گفتم: می‌خواهد شما را بیازماید، چون ممکن است آنان اهل مغالطه باشند و کلام شما را نپذیرند.
امام تبسمی کرد و فرمود: می‌دانی مأمون چه وقت از کارش پشیمان می‌شود؟ آن گاه که با اهل تورات با توراتشان، با اهل انجیل با انجیلشان، با اهل زبور با زبورشان، با صابئین به عبری، با زردتشتیان به فارسی و با رومیان به رومی و با هر فرقه‌ای با زبان خودشان سخن بگویم و همه را مغلوب کنم.(توحید صدوق ج1: 419).
بد نیست به فرموده های امام امت درین باره نظری بیاندازید :
 [زیارت‌] به هر زبانی هم میشود؛ [اگر] به همین زبان معمولی خودمان -اگر فارسیم، اگر تُرکیم، اگر گیلکیم، هر چه هستیم- حرف بزنیم، این آداب ملاقات و زیارت...
بیشتر بخوانید +
آری جناب لسانی،
آن امام معصومی که اختیار زمین و زمان در یدباکفایت اوست بدیهی است که اختیار لسان و گفتارش را چنان در دست داشته باشد که در لحظه تولد از مادر، تسبیح پرودرگار گوید و یا در مدت امامت خویش حتی با حیوانات همکلام شود.
آیا زبان انسانها از زبان حیوانات سخت تر است برای یک حائز علم لدنی؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۰
مهران موزون