شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

یکبار جستی ملخک...چهار بار جستی ملخک!

دوشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۶ ب.ظ
چندماهی است که آقای ح.آ ذهنم را زیاد به خودش مشغول کرده است.
او یکی از ارکان طراحان رسانه ای حسن روحانی است که پشت صحنه بسیاری از خبرسازی های فعلی کشور است.
مصادیق این گمانه زنی هم کم نیستند.
شاید بتوان عمده ترین محورهای طراحی رسانه یی اش را این چنین برشمرد :

الف) مشغول کردن مردم و رسانه ها برای فراموشی پیگیری قضایی بیش از 1500 مدیرنجومی خوار  دولت یازدهم که الحق والانصاف درین مقوله موفق عمل کرده است.

ب) طراحی شطرنج عملیات رسانه ای پیچیده برای کشف و رصد رقبای مطرح روحانی (در انتخابات 96) و تلاش برای از دور خارج کردن آنها.

متن زیر شرحی مختصرست درباره تحرکات نامحسوس آقای ح.آ در محور "ب".

ح.آ پیشترها در رسانه ها اقرار کرده بود که قدرت تحلیل صحیح "دستشویی رفتن" پیشنماز مسجد محل شان را نداشته و ازین رهگذر به آن پیرمرد بیچاره تهمت "عدم طهارت" زده وبا بردن آبروی آن روحانی بدبخت از زندگی عادی ساقطش کرده بود.
همین اقرار و ایضا یکی دوگاف در مشاوره هایش به حسن روحانی مرا به این نتیجه رساند که وی به یُمن داماد فلانی بودن است که در گردونه سیاست حضور دارد.

لکن اینروزها ظاهرا ح.آ و تیمش در حال ترکتازی شطرنج رسانه ای در پشت صحنه بسیاری از اتفاقات خبری کشورند.
شک نیست که ح.آ تنها عضو شبکه رسانه ای طیف تمامیت خواه فعلی نیست و کسانی همچون "ع.ر" و "ف.ص" (که فعلا بازداشت است) هم در ابعاد امنیتی این خبرسازی ها (بخوانید خبر بازیها) دخالت و نقش دارند.
اما بعد..
برای هاشمی و روحانی و شبکه طیبه شان!!!! پیروزی در انتخابات 96 یعنی همه چیز!
زیرا مسیر کشورداری فعلی که در بی ترمزترین شکل ممکنش به ناکجا آباد اقتصاد و سیاست میرود تنها و تنها با تمدید فاجعه بار دولت حسن روحانی (و یا آلترناتیوش) ادامه خواهد یافت.
حقیقت این است که کار هاشمی هنوز با ملتی که دوبار قاطعانه احمدی نژاد را به او ترجیح دادند تمام نشده است.
کار هاشمی هنوز با نظامی که دردانه اش را با حکمی سبک و رقیق شده به هتل اوین انداخت تمام نشده.
کار هاشمی هنوز با ملتی که 9 دی را به تارک تاریخ ایران نشاندند  اصلا و ابدا تمام نشده.
آری،
کار هاشمی هنوز تمام نشده.
و او در تابستان اخیر پشت بلندگو به صراحت گفت : روحانی در دور دوم کشور را به آنجا!!! خواهد رساند.
بر این اساس،
مهم ترین کار هاشمی برای انتخابات 96 ،  برداشتن موانع سر راه حسن روحانی است.
و یکی از این موانع ، همانا "گزینه های مطرح" است.
اما گزینه ها کدامند؟
محمود احمدی نژاد؟
قاسم سلیمانی؟
باقر قالیباف؟
عارف؟
سعید جلیلی؟
لنکرانی؟
فتاح؟
ضرغامی؟
کی؟
درشرایط فعلی ، قدرمسلم جریان رسانه یی هاشمی باید دو کار انجام دهد :

1- رصد و کشف گزینه ها قدر و مطرحی که خیال آمدن دارند؟
2- طراحی سناریوی رسانه ای برای حذف یا مدیریت گزینه ها،
به شکلی که :
یا در همین ابتدای کار فاتحه ی آمدنشان خوانده شود.
و یا برای مهار و مدیریتشان تا پایان کورس انتخابات تمهید منابع کنند.

بنظرم تا بدین لحظه تیم تمامیت خواه "هاشمی-روحانی" موفق شده تا تکلیف چهارگزینه را از باب رصد"آمدن یا نیامدن" معلوم کند.
نقش ح.آ و همکارانش در انجام اینکار بی تاثیر نبوده است.
و اما چهار گزینه ی تعیین تکلیف شده :

گزینه اول : محمود احمدی نژاد
که مهم ترین گزینه از نظر هاشمی است زیرا رییس مجمع تشخیص!! طی دهسال اخیر ، تمام آبروی سیاسی خود را برای مقابله با وی هزینه کرده است.
منصفانه است اگر بگوییم برای هاشمی در انتخابات 96 مسئله این است : بودن یا نبودن احمدی نژاد.
در هفته ی اخیر فرصت لازم برای تیم ح.آ با کشف و رصد خبر ملاقات خصوصی سوم شهریور احمدی نژاد و امام خامنه ای  پیش آمد که با یک طراحی رسانه ای توانستند کار را به اینجا بکشند که اکنون دکتر احمدی نژاد در برابر علنی شدن موضوع پذیرفتن یا نپذیرفتن توصیه (غیردستوری حضرت آقا) قرار گرفته و اصطلاحا آچمز شده است.
اگر این تحلیل درست باشد ح.آ موفق شد خدمت بزرگی به هاشمی رفسنجانی کند.
هم معلوم کرد که احمدی نژاد ممکن است بیاید!
هم موفق شد آمدن احمدی نژاد را (در اذهان عموم) معادل ایستادگی در برابر رهبری قلمداد کند.

گزینه دوم : باقر قالیباف
به جِد معتقدم آقای قالیباف فریب طراحی رسانه ای تیم روحانی را خورد.
پرتاب یک ادعای فساد اقتصادی در خصوص شهرداری تهران (به فضای رسانه ها) کافی بود تا عکس العمل شدید قالیباف ثابت کند که او خیال آمدن دارد.
شهردار تهران با شدت عکس العملی که نشان داد در تور طراحی آقایان افتاد و مشخص شد که حساسیتش به تهمت فساد اقتصادی در حد و اندازه یک سیاستمدار متقاضی ورود به انتخابات 96 است.
بلاشک تیم هاشمی هم اکنون نسخه هتریک قالیباف در 96 را تجویز و آماده کرده اند.

گزینه سوم : قاسم سلیمانی
همگان دیدیم که ح.آ درین فقره مستقیما حاج قاسم سلیمانی را خطاب توتیتری قرار داد.
وادار کردن حاج قاسم به اعلام موضع انتخاباتی چند ماه بیشتر زمان نبرد و خیال هاشمی از سلیمانی (به عنوان برنده مطلق صنادیق 96) راحت شد.

گزینه چهارم : عزت الله ضرغامی
امروز اما و بلافاصله پس از پیچیدن نسخه احمدی نژاد، آقای ح.آ دست بکار شده و با یک توییت اینترنتی (شبیه همان توییت برای حاج قاسم) استارت کار را برای رصد نیت انتخاباتی ضرغامی و پیچیدن نسخه اش آغاز کرده است.

گزینه ی پنجم :
to be continued
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۵
مهران موزون

نظرات  (۱)

با سلام

بسیار عالی بود با تشکر از شما

پاسخ:
سلام
تشکر

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.