شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

صداوسیمای سرافراز

شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۴۹ ب.ظ

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که در بین تمامی نهادها و ارگانهای زیرمجموعه ی نهاد رهبری، شبیه ترین آنها به جایگاه رهبری، سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی باشد.

اگر رهبر باید برای تمام ملت ایران پدری کند، صداوسیما نیز می بایست پاسخگوی تمام ذوایق باشد.

اگر رهبری کمترین عملکردش تحت رصد خبرگان رهبری، ملت، امت و حتی چشمان تیزبین دشمنان است، صداوسیما نیز فریم به فریم تولیداتش زیر نظر مبادی مختلف برون سازمانی بوده و از داخل تا خارج کشور همه و همه (هر کدام به دلیلی و انگیزه ای) زیر نظرش دارند و کوچکترین خطایش را زیر ذره بین میبرند.

اگر رهبری ، هر شیطنتی را لزوم به اعلام موضع نمی بیند و خیلی از مسایل صادره از سوی مغرضان را با سکوت طی میکنند صداوسیما نیز ناچار به رعایت همین موضوع است( توضیح این مورد در این مقال نمیگنجد)

اگر رهبری ، غیر از جایگاهش، شخصش هم مهم است که چه کسی باشد صداوسیما نیز تنها سازمانی است که صغیر و کبیر مردم برایشان مهم است که بدانند چه کسی به ریاست بعدی انتخاب میشود.

اینها و دلایل دیگری نشان میدهد که صداوسیما همچون جایگاه رهبری نظام، نه تنها باید سفره محتوای

مردم را پر کند بلکه بسیاری از مطالب را همچون استخوان درگلو تحمل کند آنهم به خاطر مصالح ملی و دینی.

بارها خواستم درباره مهندس ضرغامی و کارنامه اش بنویسم اما هربار به دلیلی دست نگهداشتم.

اکنون که دوران خدمت ایشان به پایان رسیده باخیال راحت تر درباره وی مینگارم تا اگر تعریفی و تحسینی در قلمم باشد شائبه ی چاپلوسی از آن استشمام نشود.

الف) عزت الله ضرغامی قامت فنی و زیرساختی سازمان صداوسیما را طی دهسال خدماتش همچون سروی بلند در میان رسانه های جهان تناور کرد. به گونه ای که صداوسیمای ایران یک تنه در برابر جهانی از شبکه های تلویزیونی معاند ایستاد. اما مشکل ضرغامی فقط ایستادگی در برابر آشفته بازار رسانه ها و تلویزیون ها و شبکه ها هزاران تایی دشمن خارجی نبود بلکه از غضنفرهای داخلی گرفته تا فریب خوردگان و دشمنان داخلی نظام (که گاهاً خود را استوانه!! هم به حساب می آورند) بودند و هنوز هم هستند که دنبال صید شاه ماهی آنتن اند.

ب) صداوسیما اگر چه در روزهای ابتدایی کودتای نافرجام 88 قدری در شوک و بهت فرو رفت و تجربه ای گرانسنگ و در عین حال تلخ و بینظیر را برای اولین بار از سرگذراند اما طولی نکشید که آرایش عملیاتی خود را با برنامه هایی همچون «شاخص» به سرعت ساماندهی نموده و افسار و لگام لازم را بر پوزه فتنه گران چنان نصب کرد که تا همین حالا از لگام و دهنه ای که صداوسیما بر دهانشان نصب کرده رهایی ندارند ( بلاشک این وضع در دوران صدارت محمد سرافراز با قدرت و درایت بیشتر ادامه خواهد یافت زیرا سرافراز بیش از آنکه مرد فیلم وسریال باشد مرد عرصه خبر است و تخصص و اهتمام و علاقه ایشان به بخش خبر، حُکماً در مهار فتنه های احتمالی آینده بسیار موثر خواهد بود)

سران فتنه(چه آنان که اکنون در قفس اند و چه آنان که در آینده به قفس خواهند رفت) از هیچ نهاد و ارگان انقلابی به اندازه ی رسانه ملی تحت مدیریت ضرغامی، عُقده و حُقنه به دل ندارند چه اینکه جیغ بنفش مناظرات تلویزیونی 88 و نیز برنامه هایی همچون «شاخص» هنوز از حلقوم این وطن فروشان شنیده میشود.

اهل فن میدانند، اگر اسناد صوتی و تصویری خیانت های سران درقفس و خارج از قفسِ فتنه را که رسانه ملی در اختیار دارد کوه یخی تلقی کنیم آنچه که تاکنون در معرض دید عموم قرار گرفته است نوک این کوه بوده و بس!

لذا هرگاه که سیاست های کلان این سازمان و منویات کلان نظام جمهوری اسلامی ایجاب نماید مواد و اسناد لازم برای فتیله پیچ کردن این دریوزگان بیگانه پسند موجود است که در شرایظ فعلی پخش و نمایش این تصاویر عملا حکم لگد زدن به مرده را دارد.

ذکر این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که شخص مهندس ضرغامی را آنان که از نزدیک می شناسند میدانند که ذاتا انسانی رقیق القلب و رئوف است که شاید یکی از نقاط ضعف مدیریت ایشان در برخورد با کودتاچیان خائن 88 و سعه صدری که در برابر رسانه های مزدور اینان در سالهای اخیر به خرج داد همین رأفت او باشد.

هرچند که برخی از نرمش ها و رأفتهای ضرغامی را میتوان ناظر به خطوط نگاشته شده در ابتدای این مقاله تلقی کرد.

ج) اما از زاویه مدیریت سیاسی ضرغامی که بگذریم انصاف نیست که برخی از مهمترین کارهای زیرساختی، فنی و محتوایی دوران وی را ذکر نکنیم :

1- رشد 7 برابری حجم تولید انیمیشن

2- رسیدن تولیدات نمایشی (فیلم و سریال و ..) به بیش از 2500 ساعت در سال

3- گذر از آنالوگ به دیجیتال در حوزه تولید، انتشار و دریافت.( کاری بس عظیم بود)

4- هم اکنون قریب به 60 شبکه رادیویی و تلویزیونی مراکز استانهای کشور همچون یک صداوسیمای دوم دوشادوش تهران و کل سازمان سهم بسزایی در محتوا سازی در حوزه فرهنگ بومی و محلی کشور دارند.

5- صداوسیما ارسال و دریافتهای خویش را روی قریب به 30 ماهواره ی جهانی مدیریت میکند که در مواقع مختلف با شیطنت های نظام سلطه رسانه ای دشمن برای قطع این مسیرها مواجه است اما با تمهیدات پیش بینی شده ی خطوط رزرو، این کمبودها جبران شده ، بنحوی که حجم قطعی های پخش امواج ایران(روی خطوط ماهواره های جهانی) هیچ تناسبی با حجم برقراری صداو تصویر در مسیر پخش امواج ایران ندارد.

6- پرس تی وی یکی از ویژه ترین خدمات ارائه شده رسانه ملی در زمان مدیریت مهندس ضرغامی است که یکی از برندهای شناخته شده ی خبری جهان محسوب میشود و غیر از مخاطبان فراوان این کانال باید دانست  که سایت مجازی این شبکه، مراجعاتی فراتر از 100 میلیون بازدید در ماه را میزبانی میکند کسانی که اهل فن باشند میدانند که این میزان بازدید برای سایتی که متعلق به یک کانال ماهواره ای است به چه معناست و چگونه است که مخاطبانی که دسترسی به خود کانال از طریق تلویزیون دارند به سایت این شبکه نیز مراجعه دارند

7- صداوسیما در عصر ضرغامی ورود خوبی به برنامه سازی های مناسبتی و مناسکی داشت به گونه ای که سفره ی صداوسیما در ایامی همچون محرم و یا رمضان در سالهای اخیر منتظران و مخاطبان خود را داشته و دارد.

8- صداوسیما در زمان ضرغامی دانشکده ی کوچک خود را به محلی بسیار وسیع تر در محوطه جام جم منتقل کرده و هم اکنون قریب به دوسال است که از دانشکده به دانشگاه مادر ارتقاء یافته و مشغول تربیت نیروی متخصص در حوزه رسانه است.

9- تحول عظیم سیاستهای مدیریتی آرشیو رسانه ملی که هم اکنون در شرف دیجیتال سازی کامل است یکی دیگر از بخشهای چشمگیر کارنامه ی ضرغامی بود. هم اکنون بسیاری از تهیه کنندگان و برنامه سازان وقت گشت و گذار در منابع آرشیوی آنالوگ را با مراجعه به آرشیوهای دیجیتال صرفه جویی کرده و زمان خود را مصروف تفکر در ارتقاء کیفی برنامه میکنند.

10- نقش تأثیرگذار صداوسیما در پیاده سازی پروژه های عظیمی همچون کارت سوخت ملی، هدفمندی یارانه، مسکن مهر، روشنگری و وحدت بخشی میان آحاد مردم بر سر مسائل مهمی همچون هسته ای، بیداری اسلامی و ...بر هیچکس پوشیده نیست.

11- مدیریت رسانه ای اجلاس بینظیر و عظیم جنبش غیرمتعهدها در تهران

12- راهبری سازمان صداوسیما علیرغم عدم همراهی مقطعی دولتهای گذشته و فعلی در مباحث بودجه مالی.( که در جای خود موضوعی بسیار مهم است)

13- ارتقأ مرکز بسیج سازمان به حوزه تولیدمحور و خصوصا دفاع مقدس و راهیان نور

14- تولید و پخش بیش از 1400 فیلم تلویزیونی

15- تولید و پخش 20 سریال فاخر تاریخی همچون مختارنامه و یوسف پیامبر.

16- رشد 6 برابری برنامه های سلامت محور

17- تأسیس شبکه های رادیویی صدای اشنا/گفتگو/ندای اسلام/اقتصاد/آوا/ایران صدا/نوا/تلاوت/نمایش/فصلی/کتاب/دانش/خانواده/صبا/گلچین/کودک ونوجوان و ....

18- ساماندهی و دسته بندی 50000 قطعه موسیقی

19- تأسیس نهاد نغمات آیینی

20- برنامه های تفسیر قرآن به 30 زبان زنده ی دنیا

21- مرجعیت یافتن مرکز نظرسنجی های رسانه ملی

22- تهیه و تولید 3000 قطعه نماهنگ

23- راه اندازی ماهواره ایران ست

24- پخش تمام شبکه های صداوتصویر سازمان بر روی اینترنت

25-  افزودن بیش از 16 هکتار به عرصه ی زیرساختهای فنی سازمان

26-  مطالعات راهبردی و تدوین استراتژی های لازم برای آینده فنی سازمان

27- افزودن شبکه هایی همچون قرآن،مستند، بازار، نمایش،پویا، ورزش، سلامت، تماشا،نسیم،افق، HD و..

و .....

اینها تنها بخشی از توسعه ها و خدمات صداوسیما در عصر ضرغامی است که نه این مقاله گنجایش گفتن همه چیز را دارد و نه اقتضات نوشتاری و بستر این وبلاگ اجازه میدهد.

اکنون دکتر سرافزار که یکی از موفق ترین و کارکشته ترین مدیران رسانه ملی است وارث همه ی آن چیزی است که سید عزت الله ضرغامی دهسال تمام به دوش کشید.

آنچه مسلم است توپخانه ی بدخواهان صداوسیما آماده است تا عبارت «صداوسیمای ضرغامی» را با «صداوسیمای سرافراز» جابجا کرده و هر آنچه در توان دارند را بکار گیرند تا شاید بتوانند راهی برای نفوذ و یا تأثیرگذاری بر این نهاد فوق حساس پیدا کنند غافل از آنکه صداوسیمای جمهوری اسلامی پیش از آنکه تحت سیطره مدیران خویش باشد تحت مالکیت مردم و نظام جمهوری اسلامی است و مردم با همه کم و کاستی هایی که درمسیر کارکرد این شمع پروفروغ وجود دارد درک میکنند که صداوسیما همه ی بضاعت نظام در جنگ رسانه ای ایران با جبهه ی استکبار است.

به قول حضرت آقا(روحی له الفدا) : ماییم و یک صداوسیما

بنابراین چه ضرغامی پرچمدار جام جم باشد چه سرافراز، رسانه ملی همیشه سرافراز بوده و خواهد بود.

امروز یکی از رسانه های معلوم الحال نوشته بود : سرافراز در تمام مدت مدیریتش بر معاونت برونمرزی و پرس تی هیچ حکمی به کسی نداده است(یعنی آنکه ایشان به مدیرانی که ذیل او مشغول خدمت اند حکم نمیدهد و فقط اسماً مدیرند)

اینجانب به عنوان یک شاهد این ادعا را تکذیب میکنم زیرا برخی از دوستان بنده سالها با آقای سرافراز کارکرده و از ایشان احکام مدیریتی داشته و یا دارند.

این را عرض کردم که خوانندگان محترم بدانند توپخانه منافقان عرصه سیاست  و خبر کشور، هنوز امضاء حضرت آقا(روحی له الفدا) پای حکم دکتر سرافراز خشک نشده ، شیطنت را آغاز کرده اند و شک نیست درج این شایعه برای فشار بر محمد سرافراز است تا هرچه سریعتر در موضعی انفعالی، تیم مدیران ارشد خود را علنی کند، که با شناختی که از ایشان دارم بعید میدانم تحت تأثیر این بازیها قرار گیرد و به وقت خویش جابجایی های احتمالی و لازم را صورت خواهند داد.

آنچه که بسیار ویژه و مهم می نماید اینکه دکتر سرافراز از درون مجموعه سازمان انتخاب شده و این محاسن زیادی دارد :

اول اینکه :سازمان و مقتضیاتش را خیلی خوب میشناسد بنابراین حجیم شدن گستره زیرساختهای سازمان در زمان آقای ضرغامی توان بالای مدیریت بعدی را مطلبید که الحمدلله سرافراز این دغدغه را به خوبی پاسخ خواهد داد.

دوم اینکه : دکتر سرافراز نیز در وقایع 88 پابه پای مهندس ضرغامی بوده ، بنابراین ترفندهای فتنه چیان و ارباب خارج از حصرشان را خیلی خوب می شناسد لذا میتوان گفت : با انتخاب سرافراز به این سِمَت، نقشه های شیطنت بار حضرات تا حد زیادی نقش برآب شد.

سوم اینکه :هر چقدر که سید عزت الله ضرغامی فردی مومن و ولایتمدار بود( که بود) محمد سرافراز از ایشان نیز در وادی جلوتر است و این همان نکته ای است که بزودی موجب جیغ های بنفش بعدی فتنه گران خواهد شد.

سرافراز را از زبان ضرغامی بهتر بشناسید +

به هر جهت برای آقای مهندس ضرغامی در هر جایی که باشد آرزوی پیروزی و بهروزی داریم و شک نداریم که ترک میدان نکرده و در عرصه ای دیگر همچنان در خدمت اسلام و نظام و مردم عزیزمان خواهند بود.

ضمن اینکه از درگاه باری تعالی موفقیت و پیروزی روز افزون برای رئیس جدید رسانه ملی ایرانیان داریم.

نکته ی پایانی : دلیل نوشتن این مقال، پیگیری دوستانی بود که مدتها از بنده در خصوص جابجایی ها ریاست سازمان صداوسیما سوال میکردند.


بازنشر مطلب در پایگاه نگاه فارس +

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۱۷
مهران موزون

نظرات  (۲)

سلام

بسیار کامل و عالی.

دست شما درد نکنه.

ذهنیت خوبی نسبت به آقای ضرغامی نداشتم.خداروشکر که این ذهنیت بواسطه ی پست پرو پیمان شما تغییر شکل داد

یا علی

پاسخ:
مخلصیم
پاینده باشید

سلام.

اگه تنها عملکرد جناب مهندس ضرغامی در دوره مدیریت شون بر صدا و سیما منحصر باشه به رو کردن دست فتنه گران امریکایی در سالهای بعد از سال 88، باز هم باید از ایشون تقدیر کرد. چه برسه به حالا که یه طومار لازمه تا خدمات ایشون رو رو کاغذ بیاریم.

ضمنا خوشم میاد هر زمان از سران مزدور فتنه یادی می کنی ارباب خارج از حصرشون رو فراموش نمی کنی و شده در قالب یک کنایه فتنه گری اش رو در وهله اول به خودش و سپس به اعوان و انصارش گوشزد می کنی تا یه وقت فیل حضرات یاد هندوستان نکنه و با جوسازی شون بخوان فضا رو غبار آلود کنن و به دنبالش غلط های اضافی شون رو پیگیری کنن. البته بد نیست گه گداری جناب ابافتنه رو نیز مورد ملاطفت خود قرار دهید.

مستدام باشید. یا علی

پاسخ:
سلام
لعنت خدا بر ابافتنه

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.