مدیریت تشک کُشتی ایران -امریکا از کنار تشک بیمارستان
چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۵۹ ق.ظ
وضعیت کنونی دولت امریکا را حالِ کُشتی گیر خشن و ناجوانمردی بدانید که برای امتیاز گیری از حریف به هر حشیشی چنگ میزند.(الغریق یتشبث به کل حشیش)
گاهی رقص پا و رقاصی میکند تا حریف را گیج کند، گاهی به سر و صورت حریف چنگ میزند تا او را گیج نماید.
گاهی دستهای حریف را خلاف مفصل میفشرد.
گاهی گردن حریف را در حالتی کاملا خطا زیر پرس میگذارد.
گاهی با حریف سرشاخ میشود تا بتواند دهان نحس خود را به گوش حریف نزدیک کرده و نجوا کنان در گوش او بگوید : ببین ایران! جون مادرت بیخیال شو! اینقده منو جلوی کشورهای منطقه و جهان کنف نکن. بذار او ابهت پوشالی ابرقدرتی من رسماً سرجاش بمونه. بیا و مردونگی کن و بذار جلوی چشم همه فقط یه لحظه پشتت رو خاک کنم. راضی نشو که من ضایع بشم.
ایران : کورخوندی یانکی! تقاص تمام خونهای ریخته شده رو اَزت میگیرم. چی میخوای از جون ملتهای مسلمون؟ چرا گورت رو گم نمیکنی و نمیری تو سواحل خودت و بسنده کنی به اون همه خاک و منابعی که داری؟
امریکا : کوتاه بیا لامصب! 70 ساله که ذره ذره تونستم این آبرو رو جَم کنم. چرا میخوای با یه یاعلی بریزیش؟
ایران : حرف مفت نزن! مرد باش و صاف کشتی تو بگیر. میتونی بارانداز بزن نمیتونی سالتو بزن نمیتونی فیتیله پیچ برو! چه میدونم! یه خاکی تو سرت کن و مث آدمیزاد کشتی بگیر. این تو بمیریا از اون تو بمیریا نیست ها!!!!
امریکا : ببین ایران! حالا که داری کلک داعش رو میکَنی، بیا و ما رو توش شریک کن!
ایران :منظورت چیه؟ اونموقع که داعش رو درست کردی فکر اینجاش نبودی! یادته واسه سوریه بهت هشدار دادم؟ کی میخوای آدم شی؟
امریکا : بیخیال بابا! داری خودت رو به اون راه میزنی؟ تو که تونستی به عراقیا یاد بدی که کلک داعش رو چطوری بکَنَن! عنقریبه که طومارشون از صفحه روزگار محو بشه! مام که نتونستیم غلطی بکنیم و نقشه هامون برای تسلط داعش به منطقه نقش بر آب شد. بیا و مردونگی کن و اسم امریکا رو هم توی «پروژه شکست داعش» شریک کن! بیا و یه ائتلافی چیزی راه میندازیم شمام بیایین کنار هم عکس یادگاری بگیریم. بگو باشه!! جون من بگو باشه!!
ایران : ببند اون دهن جنایتکارت رو ! عمراً پا رو خون ملت عراق بذارم. کشتی تو بگیر شیطان بزرگ.
امریکا : نگو! نگو! نگو شیطان بزرگ! حساس شدم به این اسم نحس! شرطی شدم بخدا.
ایران : ببین! مگه خوابشو ببینی که من روی خون ملتها با تو شریک شم! میدونم الان که جواب رد بهت میدم فردا میری جار میزنی که : ایران رو توی ائتلافمون راه نمیدیم!.
برو هر غلطی میخوای بکن!
امریکا :ببین ایران! داری روت رو زیاد میکنی ها!!! فعلا که سرمربیتون کنار تشک نیست و بیمارستان هستن!
ایران : بازم محاسباتت غلطه شیطان بزرگ! سرمربی ما همن حالا روی تشک بیمارستان دارن با حرفا و کاراتون تفریح میکنن! بذار موقع ترخیصش ایشون بشه! جوابتون رو از همون کنار تشک بیمارستان میده ، لازم نیست بیان اینجا پای تشک من و تو.
(چند روز بعد سرمربی ایران پیش از خروج از بیمارستان چنین بیان داشتند + )
گاهی رقص پا و رقاصی میکند تا حریف را گیج کند، گاهی به سر و صورت حریف چنگ میزند تا او را گیج نماید.
گاهی دستهای حریف را خلاف مفصل میفشرد.
گاهی گردن حریف را در حالتی کاملا خطا زیر پرس میگذارد.
گاهی با حریف سرشاخ میشود تا بتواند دهان نحس خود را به گوش حریف نزدیک کرده و نجوا کنان در گوش او بگوید : ببین ایران! جون مادرت بیخیال شو! اینقده منو جلوی کشورهای منطقه و جهان کنف نکن. بذار او ابهت پوشالی ابرقدرتی من رسماً سرجاش بمونه. بیا و مردونگی کن و بذار جلوی چشم همه فقط یه لحظه پشتت رو خاک کنم. راضی نشو که من ضایع بشم.
ایران : کورخوندی یانکی! تقاص تمام خونهای ریخته شده رو اَزت میگیرم. چی میخوای از جون ملتهای مسلمون؟ چرا گورت رو گم نمیکنی و نمیری تو سواحل خودت و بسنده کنی به اون همه خاک و منابعی که داری؟
امریکا : کوتاه بیا لامصب! 70 ساله که ذره ذره تونستم این آبرو رو جَم کنم. چرا میخوای با یه یاعلی بریزیش؟
ایران : حرف مفت نزن! مرد باش و صاف کشتی تو بگیر. میتونی بارانداز بزن نمیتونی سالتو بزن نمیتونی فیتیله پیچ برو! چه میدونم! یه خاکی تو سرت کن و مث آدمیزاد کشتی بگیر. این تو بمیریا از اون تو بمیریا نیست ها!!!!
امریکا : ببین ایران! حالا که داری کلک داعش رو میکَنی، بیا و ما رو توش شریک کن!
ایران :منظورت چیه؟ اونموقع که داعش رو درست کردی فکر اینجاش نبودی! یادته واسه سوریه بهت هشدار دادم؟ کی میخوای آدم شی؟
امریکا : بیخیال بابا! داری خودت رو به اون راه میزنی؟ تو که تونستی به عراقیا یاد بدی که کلک داعش رو چطوری بکَنَن! عنقریبه که طومارشون از صفحه روزگار محو بشه! مام که نتونستیم غلطی بکنیم و نقشه هامون برای تسلط داعش به منطقه نقش بر آب شد. بیا و مردونگی کن و اسم امریکا رو هم توی «پروژه شکست داعش» شریک کن! بیا و یه ائتلافی چیزی راه میندازیم شمام بیایین کنار هم عکس یادگاری بگیریم. بگو باشه!! جون من بگو باشه!!
ایران : ببند اون دهن جنایتکارت رو ! عمراً پا رو خون ملت عراق بذارم. کشتی تو بگیر شیطان بزرگ.
امریکا : نگو! نگو! نگو شیطان بزرگ! حساس شدم به این اسم نحس! شرطی شدم بخدا.
ایران : ببین! مگه خوابشو ببینی که من روی خون ملتها با تو شریک شم! میدونم الان که جواب رد بهت میدم فردا میری جار میزنی که : ایران رو توی ائتلافمون راه نمیدیم!.
برو هر غلطی میخوای بکن!
امریکا :ببین ایران! داری روت رو زیاد میکنی ها!!! فعلا که سرمربیتون کنار تشک نیست و بیمارستان هستن!
ایران : بازم محاسباتت غلطه شیطان بزرگ! سرمربی ما همن حالا روی تشک بیمارستان دارن با حرفا و کاراتون تفریح میکنن! بذار موقع ترخیصش ایشون بشه! جوابتون رو از همون کنار تشک بیمارستان میده ، لازم نیست بیان اینجا پای تشک من و تو.
(چند روز بعد سرمربی ایران پیش از خروج از بیمارستان چنین بیان داشتند + )
۹۳/۰۶/۲۶
امام خمینی «ره»:یک نفر را مثل آقاى خامنهای پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم.
در کشور عشق مقتدا خامنه ایست
فرماندهی کل قوا خامنه ایست
دیروز اگر عزیز مصر یوسف بود
امروز عزیز دل ما خامنه ایست