شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۱۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

پایگاه اینترنتی وزارت امور خارجه آمریکا متن اظهارات جان کری، در جمع کارکنان سفارت آمریکا در وین که در هتل بریستول این شهر گردهم آمده بودند را منتشر کرد.
جان کری خطاب به دیپلمات های امریکایی مقیم وین : برای نوه‌های خود تعریف کنید، به آنها بگوئید چطور با آقای ظریف در یک اتاق نشستید و چطور قدرت متقاعد کننده ای که داشتید موجب شد او کوتاه بیاید [تسلیم شود] (همراه با خنده و شوخی).

و اما پاسخ شنود :

آقای کری،

هرچند که جایی دور از خاک امریکا لاف در غریبی زده اید اما بد نیست نکاتی را آویزه گوش کنید :

1- همکاران خود را به نوه هایشان ارجاع داده اید درحالی که به دلیل فرهنگ رایج در کشور شما غالباً معلوم نیست چه کسی پدر کدام بچه و چه کسی نوه ی چه کسی است! فلذا عمده همکاران شما که شنونده صدای لاف شما در غربت وین بوده اند امکان ارتباط با نوه های واقعی خود را ندارند زیرا ملت شما یکی درمیان، پدر حقیقی خود را نمی شناسد.

2- به اندک همکارانی که موفق به شناسایی نوه های حلال گوشت خود میشوند توصیه کنید در کنار خاطره تسلیم شدن جواد ظریف ، موارد ذیل را نیز برای نوه های حلال گوشت خود تعریف کنند :

الف) تعریف کنند که غیر از جواد ظریف، حاج قاسمی هم بین ایرانیان بود که اوباما آرزوی دیدار و دست بوسی اش را به گور برد.

ب) تعریف کنند که چند دانشجوی ساده ایرانی یک گله دیپلمات امریکایی را بیش از یکسال همچون گوسفند در آغل سفارت امریکا در تهران علیق کردند.

ج) تعریف کنند که حاج قاسم لشکرهای زرهی امریکا را از عراق با خفت و خواری بیرون کرد. همان عراقی که امریکا فتحش کرد و حاج قاسم میوه اش را چید.

د) تعریف کنند که بچه های سپاه نیروهای تا بن دندان مسلح ناوهای تان را خلیج فارس در حالی که مثل سگ ترسیده بودند دستگیر کرده و همچون موش وحشت زده تحویلتان دادند.

ه) تعریف کنند که سپاه پاسداران پیشرفته ترین پهبادتان را همچون کفتر کاکل بسر بر زمین نشاندند و مهندسی معکوسش کردند.

و) تعریف کنند که چگونه حاج قاسم پوزه تان را در سوریه به خاک مالیده است.

ز) تعریف کنند که نیروهایی که پشتشان به ایران گرم است اسراییل را در مرزهای خودش زندانی کرده اند.

ح) تعریف کنند که چگونه بیست سال تمام ناوهای هواپیمای شما با هزاران نیروی فوق مسلح در خلیج فارس حضور داشتند اما ذره اش جرات و مردانگی برای نزدیک شدن به مرزهای ایران را نداشتند.

ط) تعریف کنند که دولت امریکا برای تحلیل سخنان و سیاستهای رهبر حکیم ایران ناچار شد یک مرکز مطالعات ویژه تاسیس کند .

آری آقای جان کری،

دیپلماتهایتان اگر توانستند نوه های حلال گوشت داشته باشند تا برایشان تعریف کنند حتما تعریف کنند آنچه را که در بالا گفته شد.


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۰۵
مهران موزون

دوماه پس از پیروزی دولت یازدهم نگارنده در مطلبی هشدار دهنده + نفوذ مشکوک ساپورتهای عفت سوز سطح خیابانهای تهران را اطلاعرسانی کرد که پس لرزه های بسیار گسترده ای در فضای سایبری داشت.

از یکسو نیروهای محترم امنیتی و انتظامی هشدار شنود را جدی گرفته و کمی بعد مزدوران مادینه موساد را با ساپورتهای منقش به پرچم اسراییل در کف خیابانهای تهران دستگیر کردند و از سوی دیگر جیغ بنفش کانال تلویزیونی فرانس 24 درباره وبلاگ شنود نشان از هدفگیری صحیح این قلم بود.

هرچند که ساپورتها از فضای جامعه جمع نشد اما شنود سهم خود را  در کاهش فضاحت ساپورتها ادا کرد، ساپورتهایی که که قرار بود پایین تنه زنان ایرانی را یکسره به مسلخ چشمهای گرسنه کوچه و خیابان ببرد.

اما بعد..

اکنون پس از قریب به سه سال پس از آن فقره، به مورد نفوذ خیابانی دیگری از مصادیق نفوذ هنجارشکنانه در معابر تهران اشاره میشود که طی روزهای اخیر در حال تشدید و تجاهر است.

"تتو" کردن چند سالی است که به عنوان خالکوبی مدرن وارد سبد هزینه آرایش زنان ایرانی شده و متاسفانه دامنه انتشارش هم کم نیست.

اینکه اصولا تتو کردن حرام یا حلال و یا با مبانی بهداشتی مغایرت دارد یا خیر، مورد بررسی نگارنده نیست.

اما از آنجا "هرچیز به جای خویش نیکوست" تتو نیز حداکثر در حیطه جلاوت های زنانه برای ایجاد حلاوتهای کاذب شاید موضوعیت نسبی داشته باشد اما اینکه مردی با تمام مردانگی خود دست به تتو کردن بدن خود زده و جسمش را ذلیلانه تبدیل به تابلویی ناهنجار برای جلب توجه دیگران کند جای سوال بسیار دارد که از منظر روانشناختی و سلامت روان چنین مردانی قابل بحث است.

در این میان،

ظهور مدلهای تتویی که نهله ها و مکاتب انحرافی کشورهای غربی (که تاکنون صرفا از دریچه اینترنت یا قاب تصویر رسانه ای رویت میشدند) در کف خیابانهای تهران قابل تأمل است ؟

واقعا قانون درباره منظره زننده و هجو بدن نیمه عریان یک جوان ایرانی که به هیچوجه با فرهنگ رایح یک ایرانی اصیل و متعادل همخوانی ندارد چه میگوید؟

نیروهای محترم انتظامی که مسئول نظامدهی به فرهنگ عمومی در معابر و خیابانها هستند درین باره چه وظیفه ای دارند؟

اگر کمی در اینترنت بگردید با عناوینی همچون : تتوی آقایان تتوکار برای خانمها.....تتوی خانمهای تتوکار برای آقایان مواجه میشوید.

به تصاویر زیر بنگرید :

طی روزهای اخیر چنین تتوهایی در سطح معابر شهر تهران در حال شیوع و تشدید است :


سوال : تبلیغ انجام این تتوها را در اپلیکشین های بازار موبایل ایران ببینید و ازخود بپرسید که مجوز انجام این عملهای تتو و تبلیغ آن را چه منبعی صادر میکند؟

بازار داغ تتو در برخی آرایش!! گاههای مردانه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۲۱
مهران موزون


آیا سردار اسعد قاتل شیخ فضل الله نوری است؟(اینجا)



محسن رضایی به جای گره زدن علیقلی به امنیت ملی ایران!!
 به این مطالب جواب دهد



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۰۵
مهران موزون

دوسال قبل برای مشاوره درخصوص خیّرین کمیته امداد سراسر کشور به ساختمان سوهانک (ساختمان مرکزی کمیته امداد) دعوت بودم. چه نیکو گفته اند که : شنیدن کی بود مانند دیدن!

تمام مدتی که در آنجا حضور داشتم به صندوق های کمیته امداد در سطح خیابانهای کشور و قیمت کاخ سوهانک بود.

راستش را بخواهید بسیار متاسف بودم از آنهمه اسراف در ایجاد این کاخ.

چه زمین گران قیمتش و چه ساختمان رفیع و پرهزینه اش.

انتصاب فتّاح اما،

دلم را شاد کرد و با شناختی که از ایشان داشتم می دانستم تکلیف این ساختمان بزودی روشن خواهد شد.

اکنون کاخ کمیته امداد در سوهانک به مبلغ 1000000000000  تومان به فروش گذاشته شده است و دکتر فتاح کمیته امداد مرکز را به ساختمانی در خیابان آزادی که یک هفتم ساختمان قبلی قیمت دارد نقل مکان کرده است.  (بیشتر بخوانید +)  و اینجا نیز +

امید که این حرکت خداپسندانه ی دکتر فتاح برای دیگر مسئولین کشور سرمشق شود.

انشالله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۲۶
مهران موزون

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۲
مهران موزون

به گزارش رجانیوز :  در حالی که این روزها بحث تغییر رسانه ملی بسیار داغ است و افراد مختلف در مقام های مختلف مطالبی را دراین باره مطرح می کنند، مرتضی شمسی رییس مرکز صبا در قالب یک یادداشت به مطالبی مبنی بر برکناری محمد سرافراز رییس سازمان صدا و سیما واکنش نشان داد. متن این یادداشت را در زیر می خوانید:
 
                                                                  بسم الله الرحمن الرحیم
 
این روزها که شایعه رفتن سرافراز بر سر زبانهاست به یاد قیس بن سعد بن عباده می افتم. شباهت سرافراز و قیس بن سعد در این است که هر دو قربانی فضاسازی و اتهامات بی اساسی شدند که مخالفان مولایشان طراحی و برنامه ریزی کردند. امیر المومنین (ع) در نهایت قیس را از مصر بر داشت و محمد بن ابوبکر را به جای وی گماشت. در تاریخ قیس هرگز به علی خیانت نکرد ولی اشعث و تیمش  که جوسازی کرده بودند به علی و حسن خیانت کردند.
 
موضوعی که قلب آدمی را درد می آورد نه جابجایی یک مدیر است و یا  اینکه ایشان انسان بی خطایی است، بلکه موضوع اصلی این است که ایشان در کنار اصلاح سازمان، چابک سازی و .... که وظیفه اش بود و در حال انجامش، یک سال و نیم مورد هجمه بی امان شایعه سازان و منافقین مدرن  قرار گرفت. هجوم بی امانی که در کنار سختی های کار در سازمان و اصلاح آن با بد اخلاقی های دولت و.... توان هر انسان قویی را می گیرد.
 
بارزترین نماد این نفاق مدرن کانال شهرزاد بود. کانال شهرزاد تاثیر بزرگی در بحرانهای سازمان داشت و این بحرانها حتما توسط فردی قوی تر از متهم اصلی هدایت شده است. آن فرد یا گروه  با  این کانال  همان کاری را با محمد سرافراز کرد که تیم شایعه ساز اشعث با قیس. سوالی که به نظر من خیلی مهم است این است که خوراک محتوایی این کانال چگونه تامین می شد. چه کسی این اطلاعات را در اختیار متهم اصلی این پروژه قرار داد. یک فرد یا یک جمع چگونه به این اسناد دست پیدا می کند و آیا یک مدیر  در سطح متهم می تواند تا حد به اخبار محرمانه دسترسی داشته باشد؟ اسنادی که برخی فوق محرمانه بوده و با قلب آن در سازمان بحران ایجاد کردند. هزینه این امر از کجا تامین می شد و چرا برخی در تلاشند که متهم اصلی زودتر از زندان آزاد شود. آیا می توان این امر را یک تصمیم فردی دانست؟ آیا ممکن است فردی صرفا برای عدم تمایل به سرافراز چنین هزینه هنگفتی را بدهد که به گفته برخی برای هر خبر یک سیم و یک تلفن همراه که امکان سرویس تلگرام را داشته باشد هزینه کند؟ ( تا شناسایی نشود) حداقل درکش برای من مشکل است و احساسم این است که اشعث این ماجرا نمی تواند فرد بازداشتی باشد بلکه تامین کننده سرمایه و منتقل کننده اخبار را باید کشف کرد و مورد بازخواست قرار داد.
 
کانال شهرزاد موضوع کوچکی نیست و به نظر من  الان مهم نیست که در راس سازمان صدا و سیما چه کسی باشد مهم این است که این سنت و این تجربه زشت چنان با آن برخورد شود که دیگر کسی جرات نکند برای تخریب یک مدیر دست به هر توطئه ای بزند. بویژه اگر آن مدیر با عباراتی بی نظیر مورد توجه ولی الامر مسلمین قرار گرفته باشد.
 
دوستانی هم که به هر دلیل با سرافراز چنین کردند یادشان باشد که علی القاعده سوار قطاری شده اند که به سوی اهداف مقدسی چون شهادت می رود در این مسیر مهم نیست که من واگن اول نشسته ام یا دوم . اگر چنین تفکری دارم حتما قطار را اشتباه سوار شده ام.
خدا ان شاء الله ما را از شر شیطان و منافقین ایمن دارد.
مرتضی شمسی
ویژگیهای مثبت محمد سرافراز از نگاه رهبر معظم انقلاب چه بود؟  +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۴۸
مهران موزون

میگوید : اسراییل با مردم ایران مشکلی ندارد با نیروگاه هسته ای مشکل دارد



سوال :  شهدای هسته ای جزو مردم ایران نیستند؟

شهید متوسلیان و دیگر دیپلماتهای ربوده شده جزو مردم ایران نیستند؟

17000 شهید ترور ، جزو مردم ایران نیستند؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۵۴
مهران موزون

به نقل از نسیم، اکبر هاشمی بتازگی گفته است :

در دوره احمدی نژاد به ویژه پس از سال 88 انقلاب داشت منحرف می‌شد و به سمت اختناق می‌رفت، من موفق شدم در بدترین شرایط تا حدودی این وضع را عوض کنم و مردم با همان مردانگی که انقلاب کردند سال 92 هم پیروز شدند. در سال 94 هم بزرگان را نگذاشتند وارد میدان شوند و چند چهره رده سوم و چهارم توانستند ژنرال‌های رقیب را کنار بزنند. اکنون دیگر می‌توانم راحت بمیرم زیرا مردم تصمیماتشان را خودشان می‌گیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم.

هرچند هنوز صحت این نقل قول از سوی پدر مهدی هاشمی بهرمانی تایید نشده اما به دلایل زیر نمیتوان پذیرفت آقای هاشمی چنین حرفی بزند زیرا او عاقل تر از اینهاست که درباره مرگش به این راحتی سخن براند.

اولا مرگ دست خداست و جناب آقای هاشمی نمیتواند نزدیک یا دور بودن مرگش را تعیین کند.

ثانیاً :

1- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی پسرش به جرمهای زشت اقتصادی و .. در زندان اوین محبوس است؟

2- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی فائزه دخترش سوء سابقه ی زندان بر پیشانی دارد ؟

3- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی برادر همسرش (حسین مرعشی)دارای سوء سابقه زندان است؟

4- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی دست پرورده هایش یا در زندانند یا مانند کرباسچی دارای سابقه زندانند؟

5- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد درحالیکه حنایش نزد ملت رنگی ندارد؟

6- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی میداند که احتمالاً تا آخر عمر رنگ تریبون نمازجمعه را نخواهد دید؟

7- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی میداند که احتمالاً هیچ حکم دیگری را ازدست «آقا» دریافت نخواهد کرد؟

8- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی اعتبار خاطراتش به کمترین حد خود در میان ملت نزول کرده است؟

9- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی حال فعلی اش فرسنگها با حال قبلی اش تفاوت دارد؟

10- چطور هاشمی می تواند راحت بمیرد در حالیکه هنوز از احمدی نژاد حلالیت نطلبیده است؟

11- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی هنوز یکبار هم دست نوازش بر سر یتیمان شهدای 88 نکشیده است؟

12- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد در حالیکه خاطره خوش 9 دی 88 در خاطرش باقی است؟

13-چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد در حالیکه شیخ بیسواد و داماد لرستان و عروس آذربایجان در حصرند؟

14- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد در حالیکه خودش اقرار کرد : جریان انحرافی یادگاری من شد.

15- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد در حالیکه در انتخابات 94 علنا مورد حمایت BBC قرار گرفت؟

16- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی برجام مورد حمایتش پنچر شده است؟

17- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد در حالیکه رنگ ریاست بر خبرگان را نخواهد دید؟

18- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد وقتی شماتتها بابت نامه ی بی سلام و والسلام هنوز هم به دنبال اوست؟

19- چطور هاشمی میتواند راحت بمیرد در حالیکه شورایی شدن رهبری را به چشم نخواهد دید؟

20 -چطور آقای هاشمی راحت بمیرد وقتی قرار است مراسم حکم تنفیذ دکتر احمدی نژاد(یا همسنگر او را) در سال 1396 از کادر تلویزیون سازمان رسانه ملی شاهد باشد؟

لذا بعید است آقای هاشمی چنین سخنی گفته باشد!

انشالله که آقای هاشمی سالم و سرحال باشند و این صحنه بیاد ماندنی را تماشا نمایند.

آمین یا رب العالمین.


انتشار در راهکار نیوز +

انتشار در بتانیوز  +

انتشار در ماسال نیوز  +

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۲۲
مهران موزون

از سال 88 تاکنون بارها خواسته ام دین این قلم را به جنابعالی بپردازم.

اما هربار صرفاً به حرمت میزی که در دفتر بازرسی رهبری دودستی چسبیده اید سکوت کردم.

جناب آقای ناطق،

شما آنروز از چشم بنده افتادید که خود را نوچه ی آقای هاشمی خواندید.

آنروز که نه خبری از فتنه 88 بود و نه خبری از حال فعلی هاشمی!

من اما،

از اینکه خود را رسماً نوچه هاشمی خواندید فهمیدم که در تندبادهای ولایت ستیز، از شما آبی برای آنان که میخواهند همچنان انقلابی و آزاده!! بمانند گرم نخواهد شد.

جناب ناطق،

سیلاب نقد و انتقاد درباره نطق کور شما در سال 88 که مظهر خواص ساکت بودید همه جور گلایه و شماتتی را روانه شما ساخت و همه نوع تحلیلی را درباره دلیل سکوت جنابعالی در تندباد فتنه نانجیبان موجب شد لکن تحلیلی که اکنون خواهم گفت را رسماً از کسی نشنیده ام و در جایی نخوانده ام هرچند معتقدم همگان بر آن وقوف دارند.

شما در سال 88 سکوت کردید و حضرت آقا را تنها گذاشتید زیرا تصمیم به حفظ میزتان در بیت داشتید.

شما از یکسو نوچه آقای هاشمی بودید (و تا زمانی که این ادعا را پس نگرفته اید همچنان هستید) و از سوی دیگر حقوق بگیر دفتر رهبری.

باید هر دو را حفظ میکردید و چه راهی بهتر از سکوت!

یادتان هست پس از روی کار آمدن دولت بنفش درباره 9 دی چه گفتید؟

(( حضور مردم در راهپیمایی ها مانند 22 بهمن، روز قدس و نهم دی ماه به این معنا نیست که هیچ مشکلی در کشور نیست و آنها نسبت به مسوولان انتقاد ندارند.))

زیرکانه نوک پیکان 9 دی را که به سمت فتنه گران نانجیب داخلی بود صرفا به سمت خارج منحرف کردید و جنس 9 دی را همجنس با 22 بهمن و روز قدس قلمداد کردید.

صدالبته که پشتِ پشت فتنه 88 اسراییل و امریکا قرار داشتند اما نطق دیرهنگام شما درباره 9 دی همسوی با پیام واقعی 9 دی نبود.

دقت کنید که ولی نعمت شما(روحی له لفدا) چه میفرماید :

(( انگیزه های خباثت آلود می خواهند مقاطع اثرگذار و مهم انقلاب را تحریف کنند یا از یادها ببرند.))

جناب آقای ناطق نوری،

سخن درباره عدم انطباق مواضع و گفتار شما با مواضع و بیانات ولی امرمسلمین بسیار است.

اما،

آنچه که موجب شد تا چوب خط شما نزد این قلم به پایان رسد افاضاتی است که به تازگی درباره علی فریمانی (بخوانید مطهری) فرموده اید.

(( شهید مطهری فقط برایش تأثیرگذاری مهم بود و تهمت و توهین مهم نبود و بسیار آزاده بود. پسر ایشان علی مطهری نماینده تهران و سایر آقازاده‌هایشان نیز چنین خصوصیات اخلاقی دارند. به خصوص علی مطهری که با اخلاص، آزاده و همچون پدرش بی‌اعتنا به دنیاست؛ نماینده‌ای آزاد، متدین و بی‌حاشیه. مطهری زنده است و نمی‌میرد.))

یکبار مرور می کنیم که شما این پسر را واجد چه صفاتی خواندید :

با اخلاص/آزاده/بی اعتنا به مال دنیا/نماینده ای آزاد/متدین/ بی حاشیه


جناب رئیس دفتر بازرسی رهبری

لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید :

1- اینکه علی فریمانی قانون را با رانت پسر شهید مطهری بودن از پاشنه ی خود درآورد و استثنائا قانون کپی رایت نشر کتاب را (برای کتب مرحوم پدرش) به تصویب اختصاصی در مجلس برساند تا هیچ ناشری در این مملکت نتواند به نشر آثار استاد شهید اقدام کند از آزادگی است از اخلاص است یا بی اعتنایی به مال دنیا؟

2- اینکه علی فریمانی در صحن علنی مجلس به دیگر نمایندگان ملت دشنام ... بدهد از متدین بودن اوست یا اخلاصش؟

3- اینکه علی فریمانی پشت تریبون مجلس از تکنیک کف گرگی برای پیشبرد زبانش استفاده کند کدام شباهت را به شهید مطهری دارد؟ کدام تدین به چنین رفتاری حکم میکند؟

4- اینکه علی فریمانی برای ورود به مجلس و گرفتن رای مردم راهنمای راست بزند و به محض ورود به مجلس به چپ بپیچد در کجای اخلاص و تدین و مردانگی و آزادگی میگنجد؟

5- اینکه علی فریمانی عملا عمله ی سران فتنه شده و برای رفع حصر آنان از هیچ تقلایی فروگذار نمیکند چه ربطی به بی حاشیه بودن دارد؟

6- جناب رئیس دفتر بازرسی رهبر ، اینکه علی فریمانی بیاید و درعلن بگوید که رفتم پیش رهبری و درباره رفع حصر چنین و چنان گفتم و رهبری هم حرف و نظرم را اینگونه رد کردند و من باز هم روی نظرم بر رفع حصر و ظالمانه بودن..... هستم.

از اخلاص اوست؟ از تدین اوست؟ از آزادگی اوست؟

7- اینکه علی فریمانی هم اکنون شورای نگهبان را بابت "مینو" به چالش میکشد و به حواشی این موضوع مشکوک دامن میزند از تدین اوست؟ از خلوص و آزاد بودن اوست؟

جناب ناطق نوری،

اگر جیم کری را نمی شناسید به یکی از 8 فرزندتان بفرمایید تا شخصیت و نوع بازی این هنرپیشه مشهور هالیوود را به شما معرفی کنند.

جیم کری تمام بدنش را برای بازی در فیلمهایش به کار میگیرد.

شاید اگر فیلم "ماسک" او را بینید بهتر بدانید چه میگویم.

در یک کلام میتوان گفت : جیم کری بیشترین تحرک و خودنمایی اعضا و جوارج بدن را در میان تمام بازیگران هالیوود دارد.

سالها پیش در حال تماشای یکی از فیلمهایش از صداوسیما بودیم که بخث برسر قدرت بازیگری جیم کری شد.

پسرکی 8 ساله در میان جمع بود و دلش میخواست اظهارنظری کرده باشد، ناگهان گفت :

من عاشق بازی زیرپوستی جیم کری هستم.

جناب ناطق،

بی حاشیه خواندن علی فریمانی از سوی شما چیزی شبیه اظهار نظر آن پسرک معصوم بود که جیم کری را هنرپیشه ای با بازی زیرپوستی خواند.

آنروز یک ربع تمام همه ی جمع روده شدند.

اما امروز من به شما نمی خندم.

بلکه بی حاشیه خواندن پرحاشیه ترین نماینده مجلس نهم را تاسف بار میدانم و برای این آقا پسر فریمانی متاسفم که متوجه نیست چگونه توسط امثال جنابعالی به بازی گرفته میشود.

آری جناب ناطق،

بی حاشیه خواندن علی فریمانی دقیقا معادل زیرپوستی خواندن بازی جیم کری است.

اما بعد..

پاسخ دهید که :

چرا و به چه علت علی فریمانی را که به علنی ترین شکل ممکن درباره رهبری و ارکانی همچون شورای نگهبان آن مواضع را اتخاذ میکند آزاده و متدین و مخلص میخوانید اما هنوز از سمت خود استعفا نداده اید؟

اینکه شما خود را نوچه هاشمی بخوانید به خودتان مربوط است.

اینکه ولایت شکنان را ازاده و مخلص و متدین بخوانید به آخرت تان برمیگردد.

اینکه امثال علی فریمانی را در مسیر ناصوابشان تحریک و تحریض کنید به شب اول قبر شما ربط دارد.

اما چرا دست از سر بیت و دفتر حضرت آقا برنمیدارید؟

برادر من،

یا زنگی زنگ یا رومی روم!

سعدی فرمود : دو چیز طیره عقل است. دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی!

این همان نصیحتی است که شما خلافش را در 7 سال اخیر مرتکب شده اید.

نگارنده شک ندارد که اگر خبرنگاری از شما سوالات زیر را بکند پاسخ شما نیز همین نوشته های زیر خواهد بود :

خبرنگار : جناب اقای ناطق، آیا شما قیام در برابر شورای نگهبان و زیر سوال بردن وظایف قانونی اش را شرعی و قانونی میدانید؟

ناطق نوری : حتما خیر!!

خبرنگار : جناب اقای ناطق، آیا شما برای انجام وظایف نمایندگی حاضرید به دیگر نمایندگان فحش داده و به آنان کف گرگی بزنید؟

ناطق نوری : استغفرالله

خبرنگار : جناب اقای ناطق، آیا شما حاضرید پس از انکه نزد حضرت اقا از رفع حصر سران حرف زدید و ایشان قاطعانه شما را به عدم پیگیری این موضوع سفارش کردند بیایید و در رسانه ها پیروزمندانه از این گفت و گو حرف زده و مجددا بر ظالمانه بودن حصر سران فتنه حرف بزنید؟

ناطق نوری : حاشا و کلا!

خبرنگار : پس چرا کسی را که تمام اینها را مرتکب شده ازاده و متدین و بی حاشیه و مخلص خطاب میکنید؟


میپرسید چه دلیلی دارد که پاسخهای اینچنین به این سوالات خواهید داد؟

بخوانید :

کتاب خاطرات خودتان :

در انتخابات مجلس دوم شورای اسلامی، آقای «سید محمدعلی زابلی» از سیستان را شورای نگهبان ردصلاحیت کرده بود. ایشان روحانی بود و خیلی هم قیافه‌ی علمایی داشت.

برخی از سیستانی‌ها هم شورش کرده و دفتر امام جمعه را آتش زدند و سپس به طرف استاندارای حرکت کرده بودند که آنجا را تصرف کنند.

آقای سید «احمد نصری» که استاندار آنجا بود، تلفن زد و گفت: «حاج آقا، دارند به طرف استانداری می آیند ما چه کار کنیم؟»

گفتم: «کوتاه نیایید، برخورد کنید.»

جمعه ظهر بود به آقای آخوندی که برای تشکیل شورای تأمین ویژه به ارومیه رفته بود، گفتم مستقیماً از همان جا به زاهدان برود. اتفاقاً در آن جمعه آقای شمخانی هم حضور داشتند، لذا این دو نفر به اتفاق، به زاهدان پرواز کردند و جمعه بعد از ظهر کنترل اوضاع را در اختیار گرفتند و آقای فلاحیان نیز روز بعد به آنها پیوست سپس آقای فلاحیان و آخوندی و شمخانی را با نیرو و امکانات و اختیارات به آنجا فرستادم.

فردا آقای زابلی را قانع کردند که به استانداری برود.

آقای آخوندی زنگ زد و گفت «آقای زابلی اینجاست، چه کار کنیم؟»

گفتم: «به ایشان احترام بگذارید، اما عمامه‌ی ایشان را بردارید و چشمهایش را ببندید و او را به زندان بیندازید.»

آقای آخوندی گفت: «این کارهزینه‌ی بالایی دارد.» گفتم: «همین که دستور می‌دهم عمل کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۶
مهران موزون

تابناک

حسن روحانی :  براساس قانون اساسی هر نماینده ای که از هر حوزه انتخابیه انتخاب می شود پس از رای آوردن، اعتبارنامه آن باید در مجلس شورای اسلامی بررسی شود و هیچ نهاد دیگری نمی تواند در آن مداخله کند.

شنود :  آیا پای این سخن از گلیم برجام درازتر نیست؟

***

کواکبیان : دولت خطا کند جلو او می ایستیم.

شنود : یعنی هنوز هیچ خطایی نکرده؟

***

وزیر راه دولت بنفش :  مسکن مهر «پوپولیستی» است.

شنود :  جیغ بنفش تان تمام نشد آقای آخوندی؟

***

مشرق نیوز

حمایت مشکوک یاسر هاشمی از یک مجرم امنیتی

شنود : از کوزه برون همان...

***

جواد ظریف :  حکم دادگاه آمریکا بر مصادره ۲ میلیارد دلار از اموال ایران، دزدی خیابانی است و من کل احترامم به دستگاه عدالت آمریکا از بین رفت.

شنود : شاید هم بخاطر گل روی ظریف جنابعالی دومیلیاردلار را برگردانند تا به سبد آرایت در 96 اضافه شود.

***

علی لاریحانی :  ابزاری برای پشیمان کردن آمریکا درصورت عدم اجرای تعهداتش در اختیار داریم .

شنود : این ابزار را در همان «20 دقیقه» پیش بینی و تمهید کردید؟

***

مهدی محمدی :  هاشمی اصلی‌ترین سرچشمه تحریم‌ها علیه ایران است

شنود : همیشه آب از سزچشمه گلالود است.

***

دولت بهار

جواد ظریف: از برگزاری نمایشگاه علیه هلوکاست حمایت نمی کنیم!

شنود : سر برجام بسلامت باد

***

اهدای جایزه «ماله طلایی» به عراقچی.

شنود : یکی از اسکارهای «برباد رفته» را هم به حسن روحانی بدهید.

***

جواد ظریف: مهم‌ترین مشکل اجرای برجام، کنار کشیدن آمریکا است.

شنود : مهم نیست. شما لایی بکشی جبران میشه.

***

عملیات مشترک رسانه های بیگانه برای تطهیر برجام

شنود : مگه دولت بنفش کم برجام رو میبره کارواش؟

***

598

عراق اولین صادر کننده دفترچه مشق به ایران.

شنود : نکند عراق روزی برای مان سرمشق شود!

***

ایران رسما نقض برجام را اعلام کند.

شنود : بدون اجازه هاشمی رفسنجانی؟

***

رجانیوز

حسن روحانی : توقیف دارایی های ایران در امریکا، دزدی آشکار و رسوایی بزرگ حقوقی است.

شنود : آقای حقوقدان! لطفا راجع به کدخدا محتاطانه تر صحبت کنید.

***

جهان نیوز

حسن روحانی (درباره دو میلیارد دلار دزدیده شده توسط امریکا) :

چرا باید گوشت را جلوی گربه بیاندازیم؟

شنود : به همان دلیل که 30 میلیارد دلار گوشت هسته ای را جلوی گربه انداختید.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۵:۱۳
مهران موزون