شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

۱۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

روز گذشته (1392/6/4) آقای سیدحسن مصطفوی در تالار وحدت با قرائت این شعر که «دوره مجنون گذشت و نوبت ماست/هرکسی پنج روز نوبت اوست»، اظهار داشت: ذکر جوانمردان کام همه را شیرین می کند، اما جوانمردی را تنها نباید گفت، بلکه باید در قدم به قدم و لحظه به لحظه زندگی اجرا کرد؛
پس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا در نبندد هوشیار
ای که دستت می‌رسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
اینکه در شهنامه‌ها آورده‌اند
رستم و رویینه‌تن اسفندیار
سعدیا چندانکه می‌دانی بگوی
حق نباید گفتن الا آشکار
هر که‌را خوف و طمع در کار نیست
از ختا باکش نباشد وز تتار.

***
شنود با تکیه بر اشعار فاخر بالا و تأیید فرمایشات فرزند یادگار امام راحل(ره) از ایشان چند پرسش دارد :

جناب آقای حجت الاسلام سیدحسن مصطفوی (دامت برکاته)،

آیا متن نامه پدر فقیدتان (که نور دل همه ی ما بود) به شیخ ساده لوح را خوانده اید و بیاد دارید؟  +
و آیا سخنان محمدخاتمی را در مراسم بزرگداشت آیت الله طاهری شنیده و خوانده اید؟  +
اگر پاسخ تان مثبت است لطفا به باقی پرسش های ذیل پاسخ دهید و اگر خیر! خواهشمند است ابتدا رنجنامه ی یادگار امام راحل(ره) و افاضات محمدخاتمی در مراسم بزرگداشت آیت الله طاهری را مطالعه فرموده و سپس به پرسش های زیر پاسخ دهید.
پرسش هایی که مخاطبش تنها جنابعالی هستید و نه فرد دیگری و ما برای یافتن پاسخ این سوالات امیدمان تنها به شماست.
چه اینکه مسئولیت مستقیم حفظ و نشر آثار مکتوب و مستند آن دو یارسفرکرده(پدر و پدربزرگ بزرگوارتان) به حمدالله بر عهده ی شخص حضرتعالیست.

1) خاتمی ابرازداشته است :
اصفهان و بخصوص نجف‌آباد مدیون شخصیت والایی چون حضرت‌آیت‌الله العظمی آقای منتظری است، ایشان به عنوان یکی از ارکان انقلاب که از تئوریسین های بزرگ انقلاب اسلامی بودند جایگاه بسیار مهمی داشتند؛ طبعا به عنوان نماد مردم اصفهان که در گرایش مردم و به امام بسیار موثر بود.

جناب مصطفوی عزیز،
پاسخ فرمایید که آیا با تکریم کسی که به اقرار پدر بزرگوارتان، خواب را تعمداً از چشم امام راحل گرفت موافقید؟
کسی که به قول پدر بزرگوار شما مواضعی را اتخاذ کرد که خواست دشمنان قسم خورده ی انقلاب و اسلام بود.
کسی که پدر بزرگوار شما مواضعش را القائات شیطان می دانست.
کسی که پدر بزرگوار شما او را عامل سیلی زدن به اسلام و جمهوری اسلامی دانست.
کسی که پدر بزرگوارتان او را افتاده در چنگال توطئه گران و نفوذی ها خطاب نمود.
کسی که پدر بزرگوار شما نوشته هایش را تراوشات ذهن نهضت آزادی و منافقین خواند.
کسی که امام راحل (ره) وی را گرفتار در چنگال نهضت آزادی و آخوندهای مرتجع خواند.(فرموده ی پدر بزرگوار شماست)
کسی که...
لطفا پاسخ فرمایید باتکریم چنین شخصی توسط محمدخاتمی موافقید؟
اگر موافقید اعلان نمایید تا ملت آگاه باشند و اگر موافق نیستید پاسخ دهید چرا با خاتمی رفافت می کنید؟




2) خاتمی ابراز داشته اشت :
آیت‌الله طاهری از کسانی بود که خیلی نزدیک به آیت‌الله منتظری بودند و ایشان هم به آقای طاهری عنایت داشتند.

جناب آقای مصطفوی، لطفا پاسخ فرمایید که آیا این نوشته ی پدر بزرگوار شما نیست؟

(( ....[امام] یک سال قبل از دستگیری آقا مهدی هاشمی، افرادمختلفی را خدمت جنابعالی[منتظری] فرستادند که آقا مهدی هاشمی فرد خطرناکی است او را از خود دور سازید. آیا شما گوش دادید؟ امام آیت الله طاهری اصفهانی را خدمت شما فرستادند که به ایشان بگویید فلانی[امام] می گوید آقای مهدی هاشمی فرد خطرناکی است او را از بیت خود اخراج کنید. آیا به این نصیحت و پیغام گوش دادید؟ تنها فایده این پیغام این بود که آقای طاهری که از علاقمندان بسیار جدی شما بود مغضوب شما گردید؟ ..))

بنابراین محمد خاتمی سخنی خلاف گفته است و آیت الله طاهری آخرالامر، مغضوب منتظری بودند.

لطفا پاسخ فرمایید که آیا با خلاف واقع گویی خاتمی موافقید؟
اگر موافقید اعلان نمایید تا ملت آگاه باشند و اگر موافق نیستید پاسخ دهید چرا با خاتمی رفاقت می کنید؟





3) خاتمی ابراز داشته است :

ایشان [آیت الله طاهری] از جمله علمایی بود که دارای دید روشنی بودند، نگاه به آینده داشتند و این‌که چه کار بکنیم که اسلام به گونه‌ای باشد که در روزگار ما بتواند پاسخگوی نیازها و مسائل انسان امروز!! باشد نه این‌که درها را ببندیم!! و به سوی گذشته نگاه بکنیم!! و در یک محدوده‌هایی که به هر حال عادت‌ها! و جریان‌های تاریخی! بر ما تحمیل کرده حبس بشویم، اسلام را به این صورت ببینیم که دین همیشه انسان‌هاست و دین همیشه انسان‌ها باید بتواند مسائل همیشه انسان‌ها را حل بکند.
این دیدگاهی است که حضرت امام(ره) و بزرگانی دیگر با همه اختلاف نظرهایی که داشتند مثل شهید مطهری، شهید بهشتی، مثل مرحوم دکتر شریعتی و دیگران مثل آیت‌الله طالقانی و بسیاری از علمای دیگر از جمله آیت الله طاهری داشتند.
وقتی نسل جوان ما گرایشش به شخصیتی مثل آیت‌الله طاهری زیاد می‌شود متوجه همان بینش و دید است، کسانی از بزرگان و خوبانی که تفکرات خاص خود را داشتند تفکرات بسته‌ای!! که امروز را نمی‌دیدند، فردا را نمی‌دیدند، حتی دیروز را نمی‌دیدند بلکه پریروزهای خیلی دیرتر را می‌دیدند، معلوم است که این‌ نمی‌تواند انسان امروز را و جوان امروز را به اسلام و جاهای دیگر جذب کند.(منظور خاتمی دیدگاه های حضرت امام خمینی(ره) است)
این‌که می‌بینیم حول آیت‌الله طاهری را افراد جوان می‌گیرند این برای درکی است که از اسلام و از انسان و از زمان دارند؛ این مساله مساله مهمی است امروز نقش آن رویکرد وآن دید را بیشتر می‌توانیم داشته باشیم.

برادر ارجمند، جناب آقای سیدحسن مصطفوی،
به وضوح می بینید که محمدخاتمی پرده برانداخته و اندیشه های روح اللهی را مناسب امروز نمی داند و خواستار بایگانی آن است.
لطفا پاسخ فرماییدکه با تبلیغات ضدولایت فقیه خاتمی موافقید؟

اگر موافقید اعلان نمایید تا ملت آگاه باشند و اگر موافق نیستید پاسخ دهید چرا با خاتمی رفاقت می کنید؟




4) خاتمی در افاضات خود شهادت طلبی را نفی کرده و موجب ایجاد تنش و فشار به ایران می داند( بی آنکه تر و خشک مدعیان فرهنگ شهادت طلب را از هم جدا کند)

جناب سید حسن مصطفوی عزیز،
شما نوه ی همان حضرت روح اللهی هستید که فرمود :

((.. راهـى جـز مـبارزه نمانده است و باید چنگ و دندان ابـرقـدرت هـا و خـصـوصـا آمـریـکـا را شـکست ، و الزاما یکى از دو راه را انتخاب نمود: یا شـهـادت یا پیروزى ، که در مکتب ما هر دوى آنها پیروزى است..))

و یا فرمودند :

((..جهان باید بداند که ایران راه خدا را پیدا کرده است و تا قطع منافع امریکاى جـهـانـخـوار، ایـن دشـمـن کـیـنه توز مستضعفین جهان ، با آن مبارزه اى آشتى ناپذیر دارد و حـوادث ایـران نـه تـنـها ما را براى لحظه اى عقب نخواهد نشاند، که ملت ما را در نابودى مـنـافـع آن مصمم تر خواهد کرد. ما مبارزه سخت و بى امان خود را علیه امریکا شروع کرده ایـم و امـیـدواریـم فرزندانمان با آزادى از زیر یوغ ستمکاران ، پرچم توحید را در جهان بـیـافـرازنـد. مـا یـقین داریم اگر دقیقا به وظیفه مان که مبارزه با امریکاى جنایتکار است ادامه دهیم ، فرزندانمان شهد پیروزى را خواهند چشید.))

 و یا فرمود :

 ((.. تا شـرک و کـفر هست ، مبارزه هست و تا مبارزه هست ، ما هستیم . ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعـوا نـداریـم ، مـا تـصـمـیـم داریـم پـرچـم (لا اله الا الله ) را بـر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم.))

و یافرمودند:

((.. ایـن وظیفه اولیه ما و انقلاب اسلامى ماست که در سراسر جهان صلا زنیم که اى خواب رفتگان ! اى غفلت زدگان ! بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید که در کنار لانـه هـاى گرگ ، منزل گرفته اید. برخیزید که این جا جاى خواب نیست ! و نیز فریاد کشیم ! سریعا قیام کنید که جهان ایمن از صیاد نیست ! آمریکا و شوروى در کمین نشسته اند و تـا نـابـودى کـامـلتان از شما دست بر نخواهند داشت . راستى اگر بسیج جهانى مسلمین تـشـکـیـل شـده بـود، کـسـى جـرات ایـن هـمـه جـسـارت و شـرارت را بـا فـرزنـدان مـعـنوى رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم داشت ؟ ..))

و یا فرمودند :

((.. بـحـمـدالله از بـرکـت انـقـلاب اسلامى ایران دریچه هاى نور و امید به روى همه مسلمانان جهان باز شده است و مى رود تا رعد و برق حوادث آن ، رگبار مرگ و نابودى را بر سر هـمـه مـسـتـکـبـران فـرو ریـزد. نـکـتـه مـهـمـى کـه هـمـه مـا باید به آن توجه کنیم و آن را اصـل و اسـاس ‍سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم ، این است که دشمنان ما و جهانخواران تـا کـى و تـا کـجـا مـا را تـحـمـل مـى کـنـنـد و تـا چـه مـرزى اسـتـقـلال و آزادى مـا را قـبـول دارنـد. بـه یـقـیـن آنـان مـرزى جـز عـدول از هـمـه هـویت ها و ارزش هاى معنوى و الهى مان نمى شناسند، به گفته قرآن کریم هـرگـز دسـت از مـقـاتـله و سـتـیـز بـا شـما بر نمى دارند مگر این که شما را از دین تان بـرگـردانـند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم صهیونیست ها و آمریکا و شوروى در تعقیب مان خـواهـنـد بـود تـا هویت دینى و شرافت مکتبى مان را لکه دار نمایند. بعضى مغرضین ما را به اعمال سیاسى نفرت و کینه توزى در مجامع جهانى توصیف و مورد شماتت قرار مى دهند و با دلسوزى هاى بى مورد و اعتراض هاى کودکانه مى گویند: جمهورى اسلامى سـبـب دشـمنى ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است ، که چه خوب است ایـن سـوال پاسخ داده شود که ملت هاى جهان سوم و مسلمانان و خصوصا ملت ایران در چه زمانى نزد غربى ها و شرقى ها احترام و اعتبار داشته اند که امروز بى اعتبار شده اند! ..))

و یا فرمودند :

((.. مسلم خون شـهـیـدان ، انـقـلاب و اسـلام را بـیـمـه کـرده است ! خون شهیدان براى ابد درس مقاومت به جـهـانـیـان داده اسـت و خـدا مـى دانـد کـه راه و رسـم شـهادت کورشدنى نیست و این ملت ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قـیـامـت مـزار عـاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاى آزادگان خواهد بود. خوشا به حـال آنـان کـه بـا شـهـادت رفـتـند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایى که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! ..))

 جناب حجت الاسلام مصطفوی گرامی،
اگر مایل باشید هنوز هم می توانم از جد بزرگوارتان برایتان نقل کنم؟

همان اسطوره ی قرن بیستم را می گویم که خون پاکش در رگهایتان جاریست برادر.

لطفا اعلان فرمایید آیا تناسبی میان افاضات محمدخاتمی و فرمایشات گهربار معمار بزرگ انقلابمان می بینید؟
اگر پاسختان «آری» است بفرمایید تا ملت آگاه باشند! و اگر خیر! لطفا پاسخ دهید که چرا باخاتمی رفاقت می کنید؟






5) خاتمی ابراز داشته است :
در سال‌های گذشته ما واقعا اکثریت بودیم ولی می‌گفتند نفس نکش! حالا این‌که اکثریت با ماست معنایش این نیست که آن‌ها نفس نکشند بلکه می‌گوییم همه نفس بکشند و همه با هم ایران را بسازیم. امیدوارم این راه باز شده باشد.

جناب آقای مصطفوی گرامی،
لطفا پاسخ دهید آیا این افاضات تاکید وقاحت آمیز خاتمی بر تهمت تقلب به نظام جمهوری اسلامی در سال 88 نیست؟
اگر با خاتمی موافقید اعلان رسمی کنید تا ملت آگاه باشند و اگر موافق نیستید پاسخ دهید که چرا با خاتمی رفاقت می کنید؟





حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای سید حسن مصطفوی عزیز،
برای ملت ایران مهم است که متولی محترم آثار حضرت امام(ره) و یادگار معززشان(حاج سید احمد خمینی رحمت الله علیه) با خواستاران به حاشیه رفتن افکار بلند آن عزیز سفر کرده رفاقت و مجالست و دوستی ننماید.
ما خواهان آنیم که شما را پاسبان آستان آثار آن حضرت ببینیم و علاقمندیم که شاهد موضعگیری شما در برابر کسی باشیم که علناً پروژه ی کنار زدن حضرت امام(ره) را کلید زده است.امام بزرگواری که بلاشک از عالم برزخ شاهد و ناظر عملکرد همه ی ما هستند.





نکته : جنابعالی را در خواندن این مطلب حقگویانه، به همان شعر زیبایی که در گفتن حق و حقیقت سرایش نمودید ارجاع می دهیم.

والسلام علی من اتبع الهدی

۲۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۳۱
مهران موزون


حضور سلطان در محضر رهبر انقلابی




ملاقات رئیس جمهورِ دیپلمات با همان سلطان


۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۳۵
مهران موزون
برادر معلوم المواضع محمدخاتمی را همه می شناسیم.
او با رانت «برادر رئیس جمهور بودن» در عرصه سیاسی کشور، سری میان سرها درآورد و در سالهای دولت محمد خاتمی اقدام به اظهارات شاذ و مواضع غالباً گستاخانه ای کرد که از وی چهره ای نامحبوب نزد نیروهای ارزشی و دلسوز نظام ساخت.
رضا خاتمی که عضو حزب منحله و معدوم مشارکت و از نمایندگان متحصن در واقعه خیانت بار تحصن مجلس ششم است در سال 1379 چند روز پس از آنکه رهبرمعظم انقلاب، در جمع کارگزاران نظام مسئله اصلاح طلبی حقیقی را تبیین فرمودند . در اظهاراتی گستاخانه و موهن گفت : " رهبران دینی حق ندارند از طرف مردم حرف بزنند . " ( روزنامه بهار ، 29/4/79 )

رضا خاتمی به تازگی نیز بیانیه ای به شرح زیر صادر نموده که می خوانید :

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای حبیبی دبیر کل محترم موتلفه
با سلام
گمان من این بود که عمر دروغ و شانتاژ و فریب با إتمام کار دولت معجزه هزاره سوم به پایان رسیده است اما اینک به این نتیجه رسیده ام که آن بداخلاقی ها و انحرافات ریشه در جایی دارد که هنوز در اسلامیت و انقلابی گری خود بسیار ادعا دارد و همچنان خود را داعیه دار و پیشتاز اصولگرایى می داند. جنابعالی در مناظره جمعه اول شهریور نود ودو در یک فرصت طلبی آشکار مدعی شدید که در یک بیانیه جبهه مشارکت آمده است که جمهوری اسلامی یک پارادوکس است و این حزب برای حل این پارادوکس جمهوری را انتخاب کرده است. خواهشمندم جهت اثبات این ادعا مستند خود را منتشر کنید و معلوم دارید در کدامیک از بیانیه ها یا انتشارات جبهه مشارکت چنین مطلبی آمده است؟ واگر چنین چیزی وجود نداشت صریحا از این افترا به حزب و أشخاصی که هیچ إمکانی برای دفاع از خود ندارند عذر خواهی کنید تا عیار مسلمانی و مروت شما مشخص شود.
والسلام علی من التبع الهدی
سید محمد رضا خاتمی




صرفنظر از اینکه منظور رضا خاتمی (با توجه به عملکرد وی در چندسال گذشته) از «من التبع الهدی» کدام هدی است! و گذشته از آنکه در این بیانیه ی شاذ، باز هم رضا خاتمی گستاخی خود را در توهین به آقای حبیبی و همچنین دولت مظلوم احمدی نژاد به اثبات می رساند، دو سوال از ایشان مطرح است :
1) وی پاسخ دهد که چگونه نگران عیار مسلمانی دیگران است در حالیکه عدم التزام و تقید خود را به مراجع دینی (یک سند آن در بالا آورده شد) به اثبات رسانده است؟
2) رضا خاتمی از کدام حزب دفاع می کند؟ حزبی که انحلال رسمی آن مدتهاست که اعلان و تایید شده است و به گورستان تاریخ احزاب ایران پیوسته است؟  +


یک یادآوری بی ارتباط به این پُست :

خدا اموات بزرگوار حضرت آیت الله آملی لاریجانی را بیامرزد که فرمودند : افعی جان فتنه گران 88 گرما دیده است.

انعکاس مطلب در سرنیوز  +
انعکاس مطلب در 598   +
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۱۸
مهران موزون