شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

هرگاه شرم و حیا نداشتی، هر چه خواستی بکن!

پنجشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۱۱ ب.ظ

روی اول سکه :

قانون محدودیت زمانی کپی رایت آثار نویسندگان و مولفان مصوب سال 1348 تصریح میدارد که :

پس از مرگ نویسنده و صاحب اثر، ورثه اش انحصار چاپ و نشر آثار او را برای حداکثر  30 سال در اختیار دارند.
در تیرماه سال 1389 که قریب به سی سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذشت، علی مطهری که مدیریت بر انتشارات صدرا و کپی رایت استاد مطهری را برعهده دارد برای آنکه آثار شهید مطهری از انحصار ایشان و خانواده خارج نشود به مدد رانت نمایندگی خویش، طرحی را در مجلس ارائه ، پیگیری و تصویب نمود تا بر اساس آن محدویت زمانی 30 سال برداشته شود و انحصار چاپ و نشر آثار شهید مطهری برای همیشه در ید با کفایت!! خودش و خانواده اش باقی بماند که این طرح با پیگیری های مصرانه وی به تصویب رسید.
بهانه او نیز خطر تحریف آثار شهید مطهری بود.

به بیان دیگر : تمام ناشرین فعلی و سالها و دهه های آینده ی این مملکت به صورت پیش فرض متهم اند که صلاحیت ورود به چاپ و نشر کتابهای شهید مطهری را ندارند ولو سابقه و صبغه طولانی در چاپ و نشر تخصصی و متعهدانه داشته باشند.

آری،

علی مطهری برای کار ساده ی چاپ و نشر آثاری که نسخ اصلی شان در جای جای این مملکت (از کتابخانه ملی تا آرشیوهایی همچون مرکز اسناد انقلاب اسلامی ) ثبت و ضبط و محفوظ است ، ملت ایران را برای همیشه "رد صلاحیت" کرده و لایق و واجد اینکار ندانسته است.

روی دوم سکه :

علی مطهری در واکنش به عدم تایید صلاحیتش برای انتخابات اسفند 94  گفته است :

در مورد اعتقاد به اسلام، عرض می‌کنم خود اسلام و مسلمانی هر شخص به گفتن شهادتین است که همه ما گفته‌ایم. اما اعتقاد و ایمان یک شخص به اسلام یک امر قلبی است که بر هیچ فرد دیگری از جمله هیات مرکزی نظارت روشن نیست. بنابراین ادعای آن هیات باطل است.

نتیجه :

کسی که برای کار ساده انتشار کتب پدرش (که ظاهرا از چاپ شاهنامه و بوستان و گلستان سعدی حساس ترند)  برای تمام ملت حاضر و آینده ی ایران اصل را بر "بی صلاحیتی" میدانند و حتی تبصره ای هم برای اثبات صلاحیت ناشرین مملکت لحاظ نکرده است اکنون برای تکیه زدن بر کرسی مجلسی که دوبار با روش های معلوم الحال روی آن نشسته است  جاری ساختن شهادتین را کافی میداند.

یکبار دیگر فرمایش رسول خدا را مرور کنیم :

هرگاه شرم و حیا نداشتی، هر چه خواستی، بکن.


نظرات  (۲)

داش مهران سلام
یه سوال یه کم نه چندان در ارتباط با موضوع، شما دسته بندی خلاصه ای از جریانهای سیاسی دارید؟
پ ن پ 1: می دونیم فهم ساده از یک مجموعه پیچیده نشان دهنده درک درست از اونه. اکثر افراد وقتی حتی دسته بندی های کلی رو نمی دونن چطوری می خواهند مصادیق اون رو تشخیص بدهند.
پ ن پ 2: دسته بندی های چپ و راست قدیم و اصولگرا و اصلاح طلب جدید به نظر بسیار در هم ریخته است و جوابگوی شناخت تغییر فزاینده رو نمیده
از اون جایی که دیدم شما در کلام صریحی و با اطلاع هستی، مایه خوشوقتی خواهد بود که دستور بندی موجز شما رو از مجموعه فعالان سیاسی کشور بدونم.
پاسخ:
باسلام
متوجه نشدم که سوال شما از این منظر هست که بنده به چه دسته بندی هایی قائلم و باهاشون موافق یا مخالفم؟
یا اینکه صرفنظر از اعتقاد و قائلیت بنده، چه دسته بندی هایی در جامعه مدعی حضور هستند؟
سعی میکنم مختصر و مفید از دو منظر پاسخ بدهم و انشالله که بضاعت کم بنده بتونه جواب سوال جنابعالی رو بده.
الف) بنده چه دسته بندی ها و جریانهایی رو قبول دارم و مفید برای شاخص قرار دادن میدونم؟
پاسخ : شاخص بنده «آقا»ست و لاغیر!
و کلهم اَجمعین از جناح بندی و حزب و حزب بازی متنفرم.
هر نوعش که باشه.
افراد مال هر جناحی باشن! بنده به اندازه انطباقشون با منویات حضرت آقا و منافع ملی ایران قبولشون دارم.
دست برقضا این دوشاخصه در جناح اصولگرا بیشتر وجود دارد اما این به معنای جناحی بودن حقیر نیست و راستش را بخواهید فکر میکنم : هر بچه ی ولایی درست و حسابی باید جناحی بودن رو کسر شأن خودش بدونه.
ب) طی 15 سال اخیر دو جناج اصولگرا و اصلاح طلب(جایگزین چپ و راست سابق) در صحنه سیاسی کشور مدعی حضورند که به نظر بنده نه اصلاح طلبها دنبال «اصلاح» واقعی اند و نه اصول گراها در حفظ اصول و ماندگاری و پایداری بر اصولشون نمره شون بیسته!
اما..
ظواهر امر نشون میده که اصولگراها دنبال پوست اندازی دسته بندی های داخلی خودشون هستند و هنوز که هنوزه نتونستند با «دو چیز» تکلیف خودشون رو روشن کنند : یکی فقدان لیدری همچون مرحوم کنی و دیگری تکلیفشون با سکوت فعلی و آینده ی انتخاباتی احمدی نژاد!

اصلاح طلب ها اما، هم اکنون دچار یک تفرقه پنهان و اعلام نشده هستند.
بخشی شون حاضر نیستند از قالب اصلاح طلبی سنتی و خاتمی گرایی خارج بشن و بخشی شون معتقدن که خاتمی دیگه جواب نمیده و باید روی مثلث روحانی، هاشمی و سیدحسن مصطفوی سرمایه گذاری کنند.
در ماههای آتی این تفرقه از پنهان به آشکار منتقل خواهد شد.
کما اینکه همین حالا عارف علناً روحانی رو تهدید کرده که اگر برای تایید ردصلاحیتهای اصلاح طلب کاری نکنه در انتخابات 1396 نمیذارن دوباره رای بیاره.
این کلیتی بود که بنده با فهم ناقص خودم میفهمم.
ممنون از پاسختون. البته بیشتر سوال من ناظر به قسمت ب پاسخ شما بود

من هم یه دست بندی با توجه به دانش بسیار اندک ترم چیدم

اصولگرایی و اصلاح طلبی رو مبتنی به نگاه شون به سه عامل فرهنگ (که مسائل اجتماعی رو هم در بر داره)، اقتصاد و سیاست تقسیم بندی می کنم
براساس فرهنگ؛ عامل های ممیزه: اعتقاد به سخت گیری های فرهنگی / تساهل و تسامح فرهنگی
براساس اقتصاد ؛ عامل های ممیزه : اعتقاد به بخش خصوصی / بخش دولتی
براساس سیاست؛ عاملهای ممیزه: اعتقاد به آزادی های اجتماعی / همسانی عقاید (ما در این جا قصد قضاوت و ارزش گذاری نداریم)

این عوامل را وقتی در کنار هم در جایگشتهای مختلف قرار بدهیم ماتریسی با چهار جهت گیری حاصل میشه
اصلاح طلب های متمایل به راست، اصلاح طلبهای سنتی
اصولگراهای متمایل به چپ، اصولگراهای سنتی

اما این وسط دو جریان هست که این دسته بندی رو تحت الشعاع قرار میده یکی احمدی نژادی ها و دیگری جریانی که روز به روز در سپهرسیاسی آینده پررنگ تر خواهد شد: مطهری ای ها.

 آنچه که عرض شد ذوقی هست و ناساخته.
بهرحال استفاده بردم از جوابتون.
پاسخ:
سلام
ممنون از ابراز نظرتون.
جسارتا فکر کنم طبق تقسیم بندی خودتون ، بخشهای اقتصادی و سیاسی رو جابجت درج کردید.
یکبار دیگه مرور کنید نوشته تون رو !!

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.