شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

قهرمانان ورزشی بخواهند یا نخواهند رفتار و کردارشان برای قشر جوان الگوست.

خصوصاً آنکه یک قهرمان به سطح یک اسطوره نیز ارتقاء یابد.

احمدرضا عابدزاده را شاید بتوان یکی از دروازه بانان اسطوره ای فوتبال ایران نامید که به لطف کاوشهای میدانی مرحوم دهداری از اوج گمنامی مسیر ترقی و شهرت را پیمود و شد عقاب آسیا.

بتازگی عکسی از ایشان در فضای مجازی منتشر شده که بسیار سوال برانگیز است.

منبع انتشار این تصویر + مدعی است که این سگ خانگی احمدرضا عابدزاده است.

لازم به توضیح است کسی که در منزل خویش سگ(که یکی از نجاسات است) نگهداری میکند و با آن در تماس است آیا میتواند ادعای رعایت طهارت در زمین و زمان خانه ی خود را داشته باشد؟

بالاخره «سگ داری» با «سگ بازی» تفاوتهایی دارد.

سگداران برای حفاظت از گله های گوسفند و یا حتی نگاهبانی از حیاط منزلشان اقدام به نگهداری سگ با رعایت مسایل طهارتی میکنند.

اما سگ بازی و مجالست با سگ در حریم خانه و خانواده چه؟

حال بیایید در موتورهای جستجوی اینترنتی، «احمدرضا عابدزاده» را با کلید واژه های مربوط به «عزاداری محرم» سرچ کنید.

تصاویر متعددی از عزاداری، سینه زنی و یا نذری دادن این اسطوره فوتبال کشورمان خواهید دید که این نشان از ارادت و علاقه احمدرضا به اباعبدالله (ع) دارد.


آیا عکسی که بتازگی از وی در فضای مجازی منتشر شده هیچ سنخیتی با تقیّد وی به عاشورا و محرم دارد؟

آیا این رفتار التقاطی نیست؟  +

اینها همه و همه، موجب میشود تا فرهنگ سگبازی که چندی است جامعه ی مرفه و نیمه مرفه کلانشهرها را تحت تأثیر خویش قرار داده به وسیله شخصیت های مشهور و محبوب، توسعه بیشتری یابد.

سوال : جناب آقای عابدزاده،

گناه عدم طهارت محیط منزل شما و عدم رعایت پاکی و نجسی دستها و بدن تان به خودتان مربوط است،

اما گناه الگوسازی و عمومیت دادن این فرهنگ در میان اقشاری که هنوز در خانه شان عکس شما را آویخته دارند خیلی سنگین ترست.

پس،

لطفاً بین لمس سر این سگ و گرفتن دیگ امام حسین ع یکی را انتخاب کنید.

پی نوشت : شنود امیدوارست آقای عابدزاده این موضوع را به هر نحو ممکن انکار کنند حتی اگر شده توپ را به زمین فتوشاپ بیاندازند.


بازنشر مطلب در راهکارنیوز +

نظرات  (۷)

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
سلام  خوبید؟
دوست عزیز من در زمینه ای نیاز به مشاوره دارم و خواستم از این طریق با شما صحبت کنم.به دلیل اینکه احتمال میدهم ****** ***** * ******** ***** ***** این سوال ها را مطرح می کنم.بنده امتحان ارشد شرکت کرده ام و منتظر نتایج آن هستم .از سال ها پیش دوست داشتم وارد د انشگاه**** **** * ** ***** ** **** **** ***.ولی سال 89 که مقارن با کنکور بنده بود دانشگاه **** **** دانشجو نگرفت و من وارد دانشگاه دیگری شدم ولی خدا رو شکر رشته مورد علاقه خود را  خواندم.حال برای ارشد به فکر افتاده ام که وارد دانشگاه **** **** شوم .**** *** ** ***** *** *** ** **** *** ** *** ** ** *** ** ****** ** *** *** *** **** *** *** * ** **** *** * ******* **** ****** ** **** ** ** *** ** *** ***** ***** ** ** ** ******** ***** ***** **** ****** ** *** ***** ** ** ** *** ******** **** **** *** **** ***** *** ********* **** *** ******* **** ** ** *** ***** **** ***** ** ***** **** **** **** و از طرف دیگر با هیچ دانشگاه و سیستمی ** **** ارضا نمی شویم.!!ما از دوران دبیرستان دوست داشتیم در ***** ******* کار کنیم.شاید بخندید ولی این چیزها برای ما ارزش بود و هست.ولی هیچ وقت به آن ها نرسیدیم چون نمی دانیم چگونه باید **** **** * ******* شویم.به نظر شما چاره چیست و ما چه کار کنیم؟با تشکر و سپاس
پاسخ:
سلام
بنده با آن دانشگاه و جوانبش و حتی ساختار استخدامی آن نهاد ارتباطی ندارم.
جسارتا پاسخ سوالهایتان نیز در وبسایتهای ایشان باید پیگیری شود.
بنظر بنده با معاونت آموزشی آن دانشگاه ارتباط اینترنتی و ایمیلی بگیرید حتما به شما جواب خواهند داد.
با خود نهاد نیز که سایت دارد ایمیل بزنید پاسخ شما را خواهند داد.
اما بعد..
اگر نگران «آن آینده ای هستید که احتمال دادید» باید عرض کنم که به اعتقاد شما مربوط میشود
باعرض پوزش باید عرض کنم : شما به آنها نهاد ایمان و اعتقاد درستی ندارید اگر میداشتید نگران شخص خودتان(در آینده ی آنچنانی که گفتید) نمیبودید.
نخوانده ای که عده ای شب عاشورا پس از تعارف امام حسین ع (که اگر بمانید فردا کشته خواهید شد) در تاریکی از او جدا شدند و رفتند؟
شرمنده ام که عرض کنم اگر بخواهید نگران اینده خودتان باشید(آنگونه که گفتید) بهتر است قید این مسیر را بزنید و در جای دیگری ارضاء!! شوید.
این پیشنهاد من است.

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
**** **** ** *** ***** ** ***** * *** ** **** ***** ***** ******** ** *** ** **** ** ************* **** **** ** **** *** **** ****** * ** ** ** **** *** ** ********* **** ***** *** ** ******* **** **** *** ** ***** **** * ******** ** *** ********* **** **** **** ** ****** **** **** ***** **** ********* *** *****ما دوست داریم **** **** ولی ** *** ***** **** داریم.از طرفی *** ***** دیگری به مذاق ما خوش نمی آید.یک کلام چه کنیم؟
اخوی ما فکر چیز خاصی نیستیم.حتی قید ازدواج و بچه را زده ایم و می خواهیم 24 ساعته در آن جا کار کنیم.این ها شعار نیست.من از دوران دانش آموزی در بسیج بوده ام و حتی مسئولیت هایی داشته ام .شعاری حرف نمی زنم ولی نورانی ترین افراد را در آنجا دیدم شیرین ترین لحظات را آنجا داشتم.من جاهای دیگری و جمع های مختلف هم بوده ام.ولی هیچ جا به شیرینی مسجد و بسیج برای من نبوده است.
پاسخ:
سلام
جان برادر!
من نگفتم فکر چیز خاصی هستید بلکه خودتان صاف و پوست کنده فرمودید که ((اگر فلان مسیر را برویم و خدای ناکرده خیمه نظام را آتش بزنند آنوقت سرنوشت ما چه میشود؟))
تقریبا همین را فرموید دیگر، درست است؟
من هم به تناسب دغدغه هاتان عرض کردم که : (( اگر نمیتوانید «میثم» باشید که مولایش در گوشش نجوا کرد که سرانجامش، بیرون کشیدن زبان از حلقوم و دار زدن بر درخت خرما خواهد بود)) از همین حالا قیدش را بزنید.
اخوی..
بچه های ....همین حالا هم که جمهوری اسلامی برپاست، خارچشم دشمنان این ملت اند و هدفی برای آسیب خوردن.
اگر میخواهید در این مسیر بروید به این جمله بیاندیشید :
(( ما مکلف به تکلیفیم نه موظف به نتیجه))
ضمنما : قید بچه و زن را زدن نیز غیر شرعی و خلاف امنیت ملی ایران است.
بیاد داشته باش که شهدای بسیاری داریم که میان آتش و خون ازدواج کردند و شهید شدند.
دوست عزیز ما سال هاست دوست داریم ازدواج کنیم ولی متاسفانه شغلی نداریم و تلاشمان هم به نتیجه ای نرسیده است.به همین دلیل قید آن را زده ایم تا شرایط بهتر شود.تاکنون مشغول درس در لیسانس بوده ایم.و شرکت ها فردی را که پایان خدمت ندارد قبول نمی کنند. فکر نمی کنم کسی دختر خود را به عقد یک دانشجوی بیکار درآورد.به همین دلیل تاکنون خواستگاری کسی نرفته ایم.یعنی در واقع روی انجام چنین کاری را نداریم چون ممکن است پدر دختر ناراحت شود و ما از خانه شان به بیرون پرتاب کنند!!!.التماس دعا 
پاسخ:
سلام
قبول ندارم.
درین جامعه شغل بسیار است و رزق و روزی فراوان.
«نگاه» مهم است...نگاه!!
شما هر شرایطی که داشته باشی(لیسانس، بی پول..بیکار..بی پارتی و پشتوانه و ...) من برایت مشاوره  شغلی و ازدواج خواهم داشت.
فقط اینها را داشته باشی کافیست : همت و پشتکار!!!، توکل، واقع بینی، علاقه به تشکیل زندگی و داشتن شغل، نداشتن تکلّف (که من پسر خانواده ی فلان و بهمانم و دست به هر کاری نمیزنم و ...).
بنده شاغل شدن و ازدواجت را تضمین میکنم.
ضمنا : بنده هیچ پیشنهادی در مسیر کارهای دولتی و حقوق بگیری برایت نداشته و ندارم اما طوری هدایتت میکنم که خودت در زمینه اشتغال ، آقای خودت باشی و حتی به دیگران هم نان رسان باشی انشالله.
ضمنا : پول درنیار که زن بگیری
زن بگیر که پولدار شوی.
این حرف نیست فرموده پیامبره. مگر اینکه به قول پیامبر ایمان کافی نداشته باشی.
سلام چطوری می تونیم صحبت کنیم و از مشاوره هاتون استفاده کنم.اگر ممکنه هزینه اش هم رو هم بفرمایید.با تشکر
پاسخ:
سلام
هزینه ای نداره
ایمیل تون رو برای بنده بگذارید تا از این طریق گفتگو کنیم
نکته : بنده هیچ پیشنهاد استخدامی براتون ندارم اما در راستای خود اشتغالی انشالله بتونم کمکتون کنم
سلام جناب موزون

لطفاً و در صورت امکان چنانچه راهکار، توصیه و یا پیشنهاداتی در زمینه ی اشتغال و خود اشتغالی دارید، یک صفحه ی مجزا به این موضوع بسیار مهم اختصاص دهید و به این وسیله اجازه ی مطرح شدن تجارب موفق خوانندگان وبلاگتان را نیز فراهم نمایید. انشاءالله خالی از لطف نخواهد بود.
پاسخ:
سلام
بخدا آنقدر پیشنهادات مختلف و جورواجور برای کسب درآمد حلال و فراوان دارم که نگو و نپرس.
اما..
اولا : نوشتن همه آنها مثنوی را هفتاد من میکند و وبلاگ شنود را از ریل محتوای خود خارج میکند.
دوما : افراد با شخصیتها و پتانسیلهای مختلف(سواد، سن، روحیه، اخلاق، محل زندگی، فرصت و ...) هرکدام به یک مشاوره خاص و راهنمایی به یک شغل خاص نیاز دارند و بنده نمیتوانم یک شغل را به همه پیشنهاد دهم.
===
با همه اینها چشم
هر از گاهی یک شغل پیشنهادی را مطرح میکنم تا حتی یک نفر هم که از قبل آن شاغل شود و انشالله بنده مأجور خواهم بود.
سلام

از شخصی شنیدم "در آخرالزمان خورشید از غرب طلوع میکند." ...
انشاءالله که اینچنین نشود. ولی گمان میکنم این جمله شاید تلنگر خوبی برای بنده و جناب عابدزاده ای باشد که از صمیم قلب دوستش دارم.

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.