شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

نجوای احتمالی ظریف در شب قدر

جمعه, ۲۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۱ ق.ظ

ظریف : خدایا خودت کمکم کن جَمِش کنم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۷
مهران موزون

نظرات  (۱۱)

خدایا خودت جَمِشون کن!!!
تمسخر دیگران مخصوصا در مواقعی که شخص مشغول راز و نیاز با معبود است کار درستی نیست. یادآوری بود وگرنه میدانم که میدانید.
پاسخ:
سلام
تمسخر نکردم بلکه ذهن خوانی کردم.
خودت رو بذار جای ظریف،
در وین باشی و پای مذاکرات به این مهمی و شب قدر هم باشه.
چه دعایی میکنی؟
۲۷ تیر ۹۳ ، ۲۳:۱۵ علی احمدی نژاد
موفقیت این تیم انقلابی رو در این شب عزیز از خداوند خواستارم.

پاسخ:
منظورت انقلابیه یا دیپلمات انقلابی؟
۲۸ تیر ۹۳ ، ۱۷:۴۵ علی احمدی نژاد
نمیدونم
نقلی بود از رهبر
باید از رهبر پرسید
پاسخ:
منظورتون از «رهبر» فرهاد رهبره یا امام خامنه ای مدظله ؟
۲۸ تیر ۹۳ ، ۲۳:۱۹ علی احمدی نژاد
مدظله
۲۸ تیر ۹۳ ، ۲۳:۲۲ علی احمدی نژاد
 
یک خبرنگار حاضر در محل نشست تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان و گروه ۳+۳ در وین، حاشیه‌نگاری جالبی از حال و هوای جلسات گروه مذاکره کننده ایرانی را در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده است.
به گزارش مشرق،«روایت اشک‌های ظریف و نافله‌خوانی آقای "میم" در وین». این، بخشی از حاشیه‌نگاری یکی از خبرنگاران ایرانی حاضر در وین، از نشست ایران با گروه ۳+۳ درباره مسائل هسته‌ای است. «محمد اسلامی» از خبرنگاران حاضر در این نشست، در صفحه فیس بوک خود، حاشیه نگاری جالبی را از جلسات برگزار شده در وین نوشته است. این یادداشت را بخوانید:

«خبرنگار خودش را آماده می کند. من دارم گوش می کنم. بسم الله می گوید. من هم توی دلم تکرار می کنم. الان دیگر روی آنتن هستند. اما حرف های یکی دو روز اخیرش را عوض کرده است. من فقط زل زده ام. دارد واژه های هفته پیش را تکرار می کند: "روند مذاکرات مثبت و سازنده است. تیم های کارشناسی دارند روی متن کار می کنند." حالا دیگر نمی توانم بایستم. یک گوشه روی زمین می نشینم و بی اختیار و آرام اشک می ریزم. احساس می کنم کسی نباید بفهمد. فکر می کنم غریبه نباید اشک ما را ببیند.

من به درد رسانه نمی خورم. خیلی زود به هم می ریزم. من نمی فهمم چرا نباید به مردم بگوییم که آمریکایی ها دارند به تیم فشار می آورند. نمی دانم چرا نباید بگوییم که هیئت ایرانی را به خیال خودشان تحت فشار قرار داده اند که دارید دست خالی بر می گردید و جوابی برای مردم امیدوار و نگران تان را ندارید. چرا نباید بگوییم که تقریبا یک هفته است که مذاکرات به بن بست خورده است. چون ایران حاضر است همه تضمین های فنی را بدهد، اما آمریکایی ها حاضر نیستند تصمیم سیاسی بگیرند. چون ظریف دیپلمات منطقی ای هست و منطق اش اجازه نمی دهد زیر بار حرف های زور این ها برود.

چرا با مردم در میان نگذاریم که جان کری تاب منطق و استدلال های ظریف را نیاورد، به ایرانی ها گفت که نشست دوم باید با حضور تیم کارشناسی اش برگزار شود، آخرش هم گفت برای تصمیم سیاسی باید سراغ اوباما برود و نمی تواند به تنهایی تصمیم بگیرد. اما حالا دل خوش است که اگر وزیر خارجه ایران تا ٢٠ جولای دست خالی برگردد، دفعه بعدی که با هم بنشینند پشت میز کوتاه می آید.

این روزها دلم پیش جواد ظریف است.دیشب، شب قدر، یک گوشه ای کز کرده بود و وقتی روضه می خواندند اشک می ریخت. تاب تحمل اش را نداشتم. جایم را عوض کردم. ان طرف تر آقای "م" داشت نافله می خواند. دیگر از ژست های دیپلماتیک خبری نبود.                     

بله آقای کری درست می گوید که فاصله ها خیلی زیاد است. صبح روز کنفرانس خبری جان کری، یک گوشه ای با دیپلمات غربی صحبت می کردیم. کمی دیر رسیده بود و موهایش به هم ریخته بود. زد به در شوخی که دیشب کمی زیاده روی کرده است. دیشب ظریف هم داشت زیاده روی می کرد. همین است دیگر. یک وقت های آدم بی اختیار دلش می ترکد. بعد عکاس ها فرصت طلبی می کنند و از گونه های خیس اش عکس می گیرند.

خبرنگار گزارش اش را تمام کرده. حالا من هم باید برای روزنامه چیزی بنویسم. باشد، نمی گوییم. باشد، ما هم تکرار می کنیم که دارند روی متن کار می کنند. خبر " ام باید کوتاه باشد، ساده باشد، و بی کنایه و ابهام، پس از نو مینویسم:

سلام

«حال من خوب است

اما تو باور نکن!»
اگر تمسخر نبود معذرت می خواهم.اینگونه به ذهنم رسید.
پاسخ:
خواهش میکنم
جمله کاملترش اینه : خدایا خودت کمکم کن خراب کاریهای محمود رو جَمِش کنم
پاسخ:
چاییدی

از مذاکرات فقط پر کردن ویدیو کلیپ رو یاد گرفته

آی ام محمد جواد ظریف...وی آر نگوشی ایتینگ...

من حاضرم وقتی تمام نتایج نهایی مذاکرات رو برای مردم ایران رونمایی می‌کنن (البته بدون اینکه ما رو نامحرم تلقی کنن و بعضی قسمت‌ها رو سانسور کنن)، از خودم و نق زدن و نقد کردنم خجالت بکشم، از اینکه به هر کی رسیدم گفتم «چه نشسته‌ای که دوباره دارن وا میدن و تعلیق می‌کنن و امتیاز میدن؟!» شرمنده بشم!، ولی آخرش این‌جوری نباشه که شهر رو داده باشیم و شیرکاکائو گرفته باشیم!!
پاسخ:
آفرین
مناجات ظریف:
1) خدایا کاری کن مذاکرات به نتیجه برسه و شادی مردم ایران و سکته و کمای دلواپسان، کیهانیان و شنودیان رو ببینم
2) خدایا کمک کن در مملکت ایران از این پس دهان گشادان بی سواد مانند هشت سال گذشته مجال گرفتن زمام امور رو نداشته باشن
3) خدایا به حق این شبهای عزیز شر این ابن ملجم های ابن الوقت و عمر و عاص هایی رو که از خوارج بدتر می کنند در این مجلس و فرق ان پی تی و ام پی تی رو نمی دونن از شر مملکت کم کن

پاسخ:
از کوزه برون همان ترواد که دروست (شما را میگویم نه ظریف را)

=======

http://72sq.com/news/%D8%AA%D8%A3%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%88%D9%82-%D8%AA

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.