شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای سیدحسن مصطفوی(مشهور به سید حسن خمینی) دامت برکاته

باسلام

باب اول

احتراماً این نامه ای سرگشاده و مختصر است از سوی یک مقلد مرحوم مغفور حضرت آیت الله العظمی سید روح الله الموسوی الخمینی اعلی الله مقامه الشریف که همچنان بر تقلید از ایشان باقی مانده و مضاف بر این تقلید، اگر نیاز به مجتهد زنده و عادل داشته باشد به خلف صالح آن امام فقید یعنی حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای الحسینی(مدظله الشریف) رجوع میکند.

لذا اینجانب نه تنها به عنوان یک مسلمان شیعه ایرانی که امام خمینی(ره) را ملجأ مشی سیاسی خود میداند بلکه به عنوان یک مقلد ایشان برای میراث معنوی آن حضرت و حرمت نام و نشان ایشان نگران و دغدغه مندم.

آنگونه که میدانیم و میدانید صدارت و راهبری موسسه حفظ و نشر آثار حضرت امام(ره) بر عهده ی حضرتعالی است که این مهم را یادگار امام(ره) بر عهده ی شما گذاشته است.

اما این سپارش به معنای آن نیست که شما تحت هر شرایطی! و مادام العمر، صلاحیت این مأموریت را دارید.

جناب آقای مصطفوی،

پرواضح است که حق شما برای مدیریت بر این موسسه، محرز تر از حق ولایت قانونی پدر بر فرزند نیست.

چه اینکه اگر پدری صلاحیت و مدیریت اش(از ناتوانی جسمی گرفته تا حِجر ، اعتیاد ، مسائل اخلاقی و یا عُسر حرج مالی) در محضر قانون زیر سوال برود شایستگی کفالت بر فرزندی که از صُلب اوست را ندارد.

لذا روشن است، کسانی که از سوی حضرت امام خمینی(ره) و یا فرزند عزیز ایشان(یادگار امام) حکمی و اجازه ای دارند شرعاً و قانوناً تا زمانی که شرایط لازم روحی، اخلاقی و مدیریتی مربوطه را داشته باشند حق داشتن این مسئولیت را دارند و لاغیر.

باب دوم

کلیت موضوع مطروحه در این نامه، دو  پیش فرض دارد :

الف ) اینکه از نظر شخص جنابعالی، موسسه ی حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره) یک موسسه خانوادگی است و میراث معنوی آن مرحوم مغفور مِلک طِلق شما و یا دیگر اعضای خانواده ی ایشان است که در این صورت خواهشمند است اگر چنین تصور و نگاهی دارید :

اولا آن را علناً و با شجاعت اعلام عمومی نمایید تا مردم بدانند که هیچ حقی در این خصوص ندارند و موسسه فوق الذکر به مثابه ی یک هیئت مذهبی است که کسی یا کسانی آن را متعلق به خود دانسته و آنطور که دلشان بخواهد این هیأت را اداره میکنند.

دوماً : زحمت کشیده و از خواندن این مطلب خودداری نموده و آنچه را که در ادامه می آید کأن لم یقُل تلقی فرمایید.

ب) اینکه جنابعالی نه در شعار و ظاهر، بلکه حقیقتاً و با عمق جان باور داشته باشید که خادم امامزاده ای شده اید که همه ی مسلمین جهان حق و سهم مساوی از آن دارند و میتوانند برای حفظ و صیانت آن نگران باشند و در خصوص خطرات و آسیب هایی که میراث مکتوب و گفتار مستند حضرت امام را تهدید میکند به شما هشدار و آگاهی دهند.

اگر حالت (ب) از نظر شما مصداق دارد لطفا ادامه مطلب را ملاحظه فرمایید :

(برای پیشگیری از اطاله کلام سعی میشود موارد را مختصر و موجز و صریح عرض کنم، چه اینکه شما را فردی باهوش و فراست و بی نیاز از مقدمه چینی میدانم)

1- مواضع اتخاذ شده ازسوی قائم مقام محترم شما(در موسسه) طی سالهای اخیر آنگونه که بنده به عنوان یکی از مقلدان و محبان حضرت امام(ره) یا لااقل یکی از آحاد ملت ایران که مصرف کننده خوراک فرهنگی تولیدی موسسه میباشد مطلوب و مفید به حال موسسه و جمهوری اسلامی به نظر نمیرسد. 



ما ایشان را فردی جناحی و خطی متصوریم و ایستادن آقای انصاری را در کنار جنابعالی، برای شما و موسسه مفید نمیدانیم. پیشنهاد میشود به ماموریت جناب آقای انصاری در موسسه خاتمه داده و ایشان را (اگر کار دیگری بلدند) جای دیگری مشغول فرمایید.

نکته : اگر لازم باشد و مصلحت قلم ایجاب نماید در نوشته های بعدی در خصوص کنشها و فعالیت های علنی و عملکردهای رسانه ای وی وقت بیشتری صرف می کنیم.


2- متأسفانه افرادی که در سال 88 آب به آسیاب دشمن ریخته اند متعامل موسسه هستند که شاید شاخص ترین آنها یوسف صانعی باشد که مواضع ، گفتار و کردار شاذ وی، طی سالهای اخیر زبانزد خاص و عام است،  موسسه تحت نظر شما که نامِ نامی روح خدا را یدک می کشد کتاب تحریرالوسیله ی حضرت امام را وسیله ی تحریر صانعی قرار داده و یا تألیف کتابی با نام مکاسب را به وی سپرده که به نوعی نقض نام و نشان کتاب مکاسب خاتم الفقها والمجتهدین شیخ مرتضی انصاری(اعلی الله مقامه الشریف) است و حتی جای پیگیری قضایی از سوی خاندان شیخ انصاری را نیز دارد.



خلاصه ی این گوشه از بحث، اینکه : موسسه حفظ و تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) در سالهای اخیر همکاری با کسانی را در دستور کار قرار داده است که خط ومشی صحیحی با ولایت فقیه کنونی کشور نداشته و ندارند.

3- جناب مصطفوی،

کشور ایران مملو از رویش های جوانِ طالب حقیقت و عاشق پژوهش و تحقیق در خصوص ابرمردی همچون امام خمینی است.

لطفا پاسخ دهید که کدام فراخوان و کدام دعوت ملی را در پردازش و پویایی تولیدات موسسه داشته اید؟

کی،کجا و چگونه در طول دوره مدیریت شما، مردم ایران احساس کرده اند که در گرداندن این موسسه شریک هستند و همه باهم محافظین آثار حضرت روح الله هستند؟

قائم مقام شما پس از هشدار و درخواست حجت الاسلام پژمانفر (برای انتقال ماموریت موسسه به جایی بیطرف) فی الفور برای خودش مصاحبه ای ترتیب داده و سخنانی بر زبان آورده که عمدتاً جای سوال است.

من جمله اینکه  ایشان افاضه میکند :

(( به عنوان نمونه، فقط در عرصه انتشار کتاب که یکی از ده‌ها فعالیت مؤسسه محسوب می‌شود، در همین سال‌های اخیر تقریباً بطور متوسط هفته‌ای دو تا سه کتاب منتشر کرده‌ایم.))

این بدان معنی است که موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی(ره) سالیانه بین 100 تا 150 کتاب مرتبط به آن امام راحل تولید میکند و ایضاً طی 20 سال گذشته قریب به 3000 کتاب از دل آثار حضرت امام و یا حداقل پژوهش های انجام شده در مورد ایشان به چاپ رسیده.

اگر چنین آمار عجیبی صحیح باشد(که بعید بنظر میرسد) باید پرسید 150 کتاب در سال را کدام محققین و پژوهشگران انجام داده اند که مردم بیخبرند. و اصولاً آیا خیل محققین و نویسندگان مردمی را در این پروژه ها دخیل کرده اید؟ یا صرفاً جمع قلیلی همچون موسوی بجنوردی(پدر همسر گرامی تان) یا یوسف صانعی و امثالهم را به میدان تألیف فراخوانده اید؟

اگر این موسسه ی مقدس، متعلق به جمیع مسلمین جهان است(که هست) چرا نگاهتان در انجام دهها فعالیت موسسه(به ادعای قایم مقامتان) ملی و فراملی نیست؟

چرا دربهای موسسه را آنطور که سلیقه برخی اطرافیان شما ایجاب میکند بروی اهالی قلم باز و بسته میکنند؟

4- بنده وارد مسائلی که اینروزها در خصوص تحریفات آثار حضرت امام(ره) در فضای رسانه هستند نمی شوم اما به عنوان مقلد معظم له که قریب به 30 سال از تقلید بنده از ایشان میگذرد شما را به فرمایش امام خامنه ای(مدظله الشریف) حواله میدهم که فرمود :

(( آنچه که امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفتههاى خود، از نوشتههاى خود در میان ما باقى گذاشت، بیّنات است، محکمات است؛ متشابهات نیست که کسى آنها را نفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامهى امام است. من همیشه به مسئولین و کسانى که در دولتهاى گوناگون یک کار مهمى دستشان بوده است، توصیه میکردم که به وصیتنامهى امام مراجعه کنند. وصیتنامهى امام، لبّ ارزشهاى مورد نظر امام است؛ اینها را امام باقى گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست که این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست. بله، ندیده گرفتن اینها امرى است که میسر است براى کسانى که بخواهند ندیده بگیرند ))



لذا بنده برادرانه به شما سید بزرگوار عرض میکنم :

مراقب باشید تا صلاحیت ماموریتی که بر دوش شما گذاشته و سال 1374 در محضر ولایت امر، تقاضای تنفید آن را داشتید (اینجا) و ایشان نیز کریمانه حکم پدربزرگوارتان را تنفیذ نمودند برقرار بماند. انشالله.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۲۷
مهران موزون

نظرات  (۲)

۲۸ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۴۴ علی احمدی نژاد
بیدار کردن کسی که خودش رو به خواب زده خیلی سخته.
احتمال بیدار شدنش نزدیک صفره.
پاینده و سربلند باشید، سال نو مبارک.
پاسخ:
سال نوی شما مبارکباد.
خدا کریمه.
۰۴ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۲۹ اینجامقرلاله ها
سلام بزرگوار
سال نو مبارک

*****سال خوبی برایتان آرزومندم*****
پاسخ:

سلام گرامی

سال نوی شما نیز مبارک و میمون باد

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.