شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

شنود

در سپهر ملیِ «گفت و شنودِ» کشوری که ردپای 5000 سال تمدن در آن وجود دارد و مزین به آموزه های متعالی دینی همچون اسلام نیز هست، زیبنده نیست که سهم «گفتن» ها بسیار بیشتر از «شنیدن»ها باشد.
شنیدن نه به معنای پذیرشِ بی چون و چرا، بلکه ناظر بر این آسیب که قوه ی شنیداری ما بسیار کمتر از قوه ی گفتارمان فعال و آماده ارتباط با طرف مقابل است.
ما در غالب گفت وشنودهای فی مابین، اگر هم به ظاهر در حال توجه به سخنان طرف مقابل هستیم، درواقع منتظریم تا رشته ی سخن را در دست گرفته و آنچه را که از پیش آماده نموده ایم روانه ی روبرو کنیم.
این موضوع را یک آسیب فرهنگی عمیق برای کشوری که سعدی ها، فردوسی ها، خواجه نصیرها، ابن سیناها و ... را به جهان ارائه کرده است می دانم.
پایگاه شنود، محلی است برای شنیدن سخنان دوستان و عابرانی که در فضای مجازی گذرشان به این دریچه ی سخن می افتد.
فضای محقر «شنود»،
به شرط عدم اسائه ادب و رعایت نزاکت در سخن، به روی هر مخالف و موافقی گشوده است.

پیشنهادِ «پیش سوگند» ریاست جمهوری به حسن روحانی

يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۴۳ ب.ظ

جناب آقای روحانی،

خواهشمند است ابتدا متن سوگندنامه ریاست جمهوری را یکبار مرور فرمایید:

بسم الله الرحمن الرحیم

"من به عنوان رئیس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر متعال سوگند یاد می کنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسوولیت هایی ‌که بر عهده گرفته‌ام، به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هرگونه خودکامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است، حمایت  کنم. در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی  پارسا و فداکار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم"



جناب آقای روحانی،


از آنجا که شما طبق قانون رئیس جمهور همه ی اتباع ایرانید، اجازه می خواهم تا از حق خود به عنوان یکی از آحاد ملتی که پرزیدنت شان شده اید استفاده کرده و به شما پیشنهاد یا درخواستی  ارائه کنم.(هرچند شما آن را نادیده بگیرید)

سوال اول : آیا شما معتقدید که در قوانین اجرا و نظارت بر انتخابات در فاصله ی زمانی سالهای

88 تا 92 تغییراتی داشته است؟

(منظور تغییراتی است که ماهیت و ساختار پیاده سازی انتخابات را به کلی تحت الشعاع قرار دهد)


اگر پاسخ شما «آری» باشد بنده مایل و منتظرم تا این تغییرات موثر و زیر بنایی را از لسان شما بشنوم.

اگر پاسخ خیر باشد و سازوکار و قوانین بخش های اجرایی و نظارتی انتخابات در سال 92 از نظر

شما همانی است که در سال 88 بود، پس لطفا به سوال بعدی جواب دهید :

سوال دوم : چگونه ممکن است که یک سازوکار واحد و متحدالشکل در دو انتخابات، منجر به تقلب

میلیونی در یکی و دقت عمل کامل در دیگری شود؟

به بیان بهتر : چگونه ممکن است در یک انتخابات، کسی رفیق و همدل با مدعیان تقلب و تردید درصحت انتخابات بایستد و چهار سال تمام با آنان پالوده میل نماید اما در انتخابات بعدی (که قبول دارد همان سازوکار و همان چند صدهزار نفر مردم کوچه و خیابان که مجری و ناظر بر صندوق ها هستند و نتایج را از صندوق استخراج کرده اند) نتایج را با کمال میل بپذیرد و برای گرفتن حکم تنفیذ از رهبر مملکت نیز لحظه شماری کند؟

آیا این رهبر، همان رهبری نیست که چهارسال قبل، زیرسوال بردن همین سازوکار فعلی انتخابات را گناهی بزرگ دانست؟

 می بینید جناب دکتر؟

جمع نقیضینی عمیق پیش روی شماست.

لذا، ضمن تبریک پیروزی تان، پیشنهاد می کنم (بلکه از شما درخواست دارم) به عنوان کسی که

سوگند خواهید خورد تا از گسترش حق و عدالت پشتیبانی کنید و کسی که می خواهد مروج دین و اخلاق باشد ، برای گسترش صداقت و راستی در ادعا و گفتار هم که شده، تا پیش از گرفتن حکم تنفیذ از دست مبارک ولی امر مسلمین جهان، زحمت کشیده و همچون پرزیدنتی شجاع و صریح، بیانیه ای تاریخی دهید و اعلام کنید که :

(( من، حسن روحانی، هفتمین رئیس جمهور ایران، در کمال صحت، سلامت، درستی و راستی اعلام می نمایم که همان سازوکاری که در سال 88 انتخابات را برگزار کرد امسال هم مرا منتخب ملت اعلام کرد فلذا در محضر خدا، قرآن، رهبری، روح سترگ امام خمینی(ره)، خون شهدای مظلوم 88 و مردم شریف ایران اعلام می کنم که ادعای دروغ و زشت تقلب و تردید در سال 88 را قبول ندارم و از تمام کسانی که رای 40 میلیونی مردم را در محضر جهانیان ذبح کردند برائت می جویم))

باور کنید جناب روحانی،

باور کنید اعلام این پنج خط، قلب مقدس آقا امام زمان (عج) را نیز شاد خواهد کرد.


پی نوشت 1 (مهم) : جناب آقای روحانی، شاید شما راجع به این پیشنهاد خداپسندانه سکوت اختیار کنید اما شک نداشته باشید که سایه ی این سکوت و نگاه میلیونها چشمی که شما را با شاقولِ انصاف سایز می کنند (خصوصاً لحظه ای که حکم تنفیذ خود را از دستان مبارک حضرت «آقا» می گیرید) بر شانه های شما سنگینی خواهد کرد.   

پی نوشت 2 : سخنان مهم و کلیدی آقای حداد عادل در صحن مجلس (خطاب به آقای روحانی)  +

فاعتبرو یا اولی الابصار

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۶
مهران موزون

نظرات  (۱۱)

سلام

انتظار فوق سنگینی از آقای روحانی دارید
این آقایان چهار سال تمام منتظر چنین وضعیتی بودند
نگاهی به تصاویر جشن و پایکوبی طرفداران ایشان بیندازید که بیشتر شبیه کارناوال رقاصه های ...
بگذریم
اینها "بــِ پوسِ ری" تر از این حرفها هستند
پاسخ:
سلام
فوق سنگین باشد یا نباشد به حق است این انتظار.
به قول آقای هاشمی «ذره ای انصاف» در کار باشد باید این اتفاق بیفتد.
ممنون از کامنت تان.
شما در این نوشته تلویحا و بلکه صراحتا رییس جمهور منتخب ایران را به همراهی با فتنه گران متهم کرده اید :
""به بیان بهتر : چگونه ممکن است در یک انتخابات، کسی رفیق و همدل با مدعیان تقلب و تردید درصحت انتخابات بایستد و چهار سال تمام با آنان پالوده میل نماید اما در انتخابات بعدی ...............""

حال اینکه اگر اینگونه باشد؛ عملکرد شورای نگهبان زیر سوال است!!
چگونه به خود اجازه می دهید رییس جمهور منتخب ملت را اینگونه متهم کنید ؟؟ ( البته شاید از ناراحتی شکست باشد.)
اینکار شما چه فرقی با عمل اتهام زنندگان سال 88 به احمدی نژاد دارد ؟

پاسخ:
من نیازی به تلویح ندارم. پس واژه ی رفیق و همدل را به «همراه» تبدیل نکن.
«همراه» یعنی کسی که عملا در انجام کاری شریک باشد. همدل یعنی کسی که دلش با آنان باشد.
مبنای همدلی ورفاقت روحانی با آقایان هم بر کسی پوشیده نیست و روشن تر از افتاب است در گفتار ایشان.
حالا اصل پاسخت را بخوان:

بیدار شو سعیدی جان.
هشتاد و هشتی ها اتهام به احمدی نژاد نزدند بلکه آبروی نظام را لکه دار کردند.
بعدش اینکه عملکرد شورای محترم نگهبان و قوانینی که طبق اون عمل میکنه نافی آزادی هزاران قلمی که موظفند نقد و تحلیل های خودشون رو بنویسند نیست.
من «فعلا» روحانی رو متهم نکردم.
این خود اوست که در مناظراتِ قبل از انتخابات و سخنرانی های تبلیغاتی اش از سران فتنه حمایت کرد و اکنون هم در بیانیه پس از انتخابش از آنان به درخشان بودن نام برد.
بنابراین «پالوده خوردن» که در مقام کلام خیلی رقیق تر از آن چیزی است که آقای روحانی خودشان با زبان خودشان بیان کرده اند.پالوده خوردن در ادبیات رسانه ای، یعنی «رفیق بودن». شما از حسن روحانی جلو می زنید و برایش تعیین تکلیف می کنید که دیگر رفیق حضرات نباشد؟ می دانید به عنوان یک هوادار روحانی او را عصبانی خواهید کرد؟
وانگهی،
مراقب باشید تا فضای آزاد نویسی و آزاد گویی را که اجمدی نژاد برای شما و رفقایتان فراهم کرد به سال های قبل از احمدی نژاد برنگردانید.
در واقع آن سبو بشکست و آن پیمانه بریخت.
خود آقای روحانی بهتر از شما این را می داند که قلم های امروز، نسبت به سال های 68 تا 76 میدان نوشتن و گفتن وسیعتری دارند.
(البته نمی دانم سن شما در آنزمان کفاف درک فضای بسته ی رسانه ای را می دهد یا خیر).
اما بعد..
سکوت آقای روحانی در قبال پیشنهادی که یکی از آحاد ملت (آنهم به این دقت وانصاف و ادب) برایش مطرح کرده به شما نشان خواهد داد که شجاعتی در ایشان برای اقرار به حقیقت نیست.
وگرنه که،
روحانی بیاید و چنین برائتی بکند از ادعای زشت تقلب 88 ، آنگاه خواهید دید که بنده دست ایشان را صمیمانه نه که بفشارم بلکه می بوسم.
جمله ی آخر شما بنده را بسی خنداند.
پیشنهاد دادن بنده به رئیس جمهور چه فرقی با اتهام زنندگان 88 دارد؟
واقعا طی این چهار سال در ایران بوده اید؟ یا در غار اصحاب کهف به خواب الهی تشریف داشته اید؟
آنهمه شُنعت رفتاری در کف خیابان ها و آتش زدن ها و خون بچه های بسیج ریختن ها و زشتکاری ها عاشوارها و....ها...و ...ها.. و.. را مقایسه می کنید با این نوشتن؟
بنده مهم نیستم...رعایت حرمت و قداست «قلم» را بکنید دوست من.
نگارش قلم را با برپای علم فتنه در خیابانها و آن همه لجن پراکنی در سطح بین المللی را یکی می کنید؟
بگذارید برایتان داستانی بگویم در اهمیت «انصاف».
===
فردی بازاری و متمول و مومن و در عین حال خسیس نزد مرجع تقلید خود رفت و گفت : حاج آقا کمک کنید.
مرجع فرمود : چه شده؟
گفت : شما می دانید که من وضع مالی ام در سایه زحمات حلال و شبانه روزی که می کشم خوب است. موقع پرداخت خمس و زکات که می شود دست ودلم می لرزد و زورم می اید پول زحمت کشیده و حلالی را که خودم با زور بازو به دست آورده پرداخت کنم. از سویی حاضر به زیر پاگذاشتن احکام شرع هم نیستم. چه کنم؟ راهی بیابید.
مجتهد گفت : راهی می گویم و نجاتت می دهم. تو از این به بعد برای پرداخت خمس و زکاتت و اینکه مستوجب پرداخت هستی یا نه ! نمی خواهد به من رجوع کنی بلکه «انصاف» خودت را میزان و معیار قرار بده و انصافت هرچه گفت همان را مبنا بدان.
حاجی خوش انصاف گفت : واقعا؟ انصاف خودم کافیست؟
مجتهد فرمد : آری.
حاجی گفت : خوب معلوم است که انصاف من می گوید : تو پول کسی را نخورده ای. خودت جان کنده ای. نماز و روزه ات را هم که می خوانی و می گیری. مال کسی را هم وارد مالت نکرده ای. پس خودت مستحق تر از دیگرانی به خمس و زکات مالت.
مجتهد گفت : اگر انصافت این را می گوید بسم الله.
حاجی شاد و خندان برخاست که برود. هنوز از درخارج نشده بود که مجتهد صدایش کرد و گفت : ببین حاجی. یک نکته را هم فراموش نکن.
حاجی گفت : جانم آقا. بفرمایید.
مرجع فرمود : اگر شمر ابن ذی الجوشن به قدر «یک جو» انصاف داشت سر پسر فاطمه(س) را از قفا نمی برید بلکه از جلوی گلو به اندک زمانی او را راحت می کرد.
====
داستان من تمام شد خانم یا آقای سعیدی،
اما مراقب باش تا پیش از «رعایت انصاف»، در تشخیص معیار و میزان انصاف به راه کج نروی.
انصاف خیییییییلی چیز خوبی است. باور کن.
راستی ،
باش تا 9 دی امسال واکنش و مواضع رئیس جمهور«منتخب» را ببینی.
ضمناً در خواب ببینید که من به رئیس جمهور منتخب ایران (حتی اگر یک صندلی خالی باشد) توهین بکنم. اما نقد و انتقاد فرق میکند و به قول آقای روحانی زمستان تمام شده  بهار آزادی قلم باید آغاز شده باشد.
- مگه نه گرگی؟
- بله که بهار آزادی قلم باید آغاز شده باشه...پس چی؟
(ببخشید یهویی هوس دیدن سریال تفنگ سرپر به سرم زد.
از شما انتظار بیشتری داشتم
شما از انصاف دم می زنید !!
شما که دو عکس از انسانی غایب را در وبلاگتان قرار داده و مردم را به قضاوت دعوت می کنید !!!
حال اینکه بیننده نمی داند یکصدم ثانیه بعد از ثبت این عکس چه اتفاقی افتاده و عکس العمل آقای روحانی چه بوده است ؟؟؟
شاید روحانی دستش را کشیده ؛ شاید روحانی منعش کرده !
برای بقیه علما هم این اتفاق افتاده , ایشان هم مجتهد و عضو مجلس خبرگان هستند؛
لذا خیلی جای تعجب ندارد کسی دست بوسی کند. ! بهمین سادگی !
بقول آقای جلیلی اگر ملاک بقیه قضاوتهای شما هم همینطور است که دیگر واویلا !
در خصوص سال 88 و تفاوت آن با امسال همین بس که مقام معظم رهبری چند بار موکدا سپاه را از هرگونه دخالت بر حذر داشتند ! ( یک اشاره برای مومن کافی است ؟ یا صحبتهای آقای سعیدی را یادآور شوم در خصوص مهندسی انتخابات !!)
اتهام اتهام زنندگان سبزی به احمدی نژاد تکیه بر جایگاهی ناحق بود و شما هم با القای عدم پایبندی رییس جمهور منتخب به گفتمان نظام همین را القا می کنید ؛ فهمش خیلی سخته ؟
پس الکی نخندید
چون نیک بنگرید باید گریه کنید به حال آشفته بازار تهمت و افترا در این مملکت؛ در فضای سایبر بیشتر کسب تجربه کنید.!
به معنای انصاف هم بیشتر فکر کنید برادر دزفولی


پاسخ:
همین یک توصیه تان را حتما به کار خواهم بست : «در فضای سایبر بیشتر کسب تجربه کنید». ای به چشم نور دیده...حتما این کار را خواهم کرد. بای بای سعیدی!
۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۴۸ دختردسفیلی

وبازهم تکبیرانقلابی.....

لطفا این مطلب به حق را باید سال 88 منتشر می کردید و می گفتید جناب آقای احمدی نژاد تو که سوگند یاد کردید تا مروج دین و اخلاق باشید بر اساس کدام اخلاق و بر اساس کدام دین با آبرو و حیثیت افراد بازی کردی؟

 مگر حرمت مسلمان و مومن بالاتر از کعبه نیست؟

اگر تناقض بد است برای همه بد است؟؟

آیا مروجان اخلاق که از وجود با برکتشان استفاده کرده ایم نباید این مسئله را گوشزد می کردن؟

کجا بودن آقایان میرباقری؟ مصباح یزدی ؟ آقای آقا تهرانی؟ و ....


پاسخ:
سلام بر کسی که ظاهرا در فاصله ی سالهای 84 تا 88 در غار اصحاب کهف در خواب تشریف داشته است و ندیده و نشنیده که 4 سال تمام چگونه اجمدی نژاد زیر بار حملات رسانه ای حضرات سوخت و ساخت.
سلام برکسی که نامش حسن است اما حُسن انصاف را در این کامنت به کلی بایگانی کرده است.
سلام بر تو حسن آقا که کلامت بوی کلام کاندیدایی را دارد که در مناظرات دقیقا با همین واژگان (بازی با حیثیت افراد و...سخن گفت و از قضا نامش نیز حسن بود) نگران ابروی افرادی بود که علما وبزرگان و از همه بالاتر رهبری عزیز فتنه گرشان خواند و در «ملأ اعلا» زیانکارشان.
سلام،
سلام بر شما حسن آقا که،
چشمتان را بر روی این حقیقت بسته اید که احمدی نژاد هیچ نگفت جز یک سوال : که فلانی پشت این سه کاندیداست و می خواهد اشرافی گری را دوباره رواج دهد و پسرانش کجا هستند؟(نقل به مضمون)
سلام بر شما و انصافتان که احمدی نژاد مظلوم را پس از چهار سال که زیر توپخانه سنگین لجن پراکنی طیف مخالف آش و لاش شده بود حق نمی دادید تا همین یک جمله را نیز بگوید.
سلام و بر شما و انصاف بایگانی شده تان که ریختن خونهای بسیجیان مظلوم 88 و بردن عِرض آرای 40 میلیون نفر و لگد زدن به قانون(تعبیر رهبری است) را برای جبران همان دوخط سخنان احمدی نژاد در مناظرات کافی نمی دانید.
سلام بر شما که آبروی افراد(هرچقدر هم خوش سابقه باشند) را از آبروی نظام مقدسمان بیشتر و بالاتر می دانید.
سلام بر شما که از یکسو احمدی نژاد را نازل می شمارید و آقای روحانی را والا. اما زمانیکه به حسن آقای روحانی یک پیشنهاد محترمانه می دهیم فی الفور با احمدی نژاد مقایسه اش می کنید.
بیایید در مقایسه هایتان لااقل صادق باشید
فرمود : قالو سلاما.
سلام...سلام...سلام
با سلام مجدد
دوست عزیز قلم زیبایی دارید
بابت قلم زیبایتان به شما تبریکی می گویم
اما چند نکته :
1.کسی که رئیس جمهور می شود باید در معرض نقد و پاسخگویی باشد و در این مطلب فرقی بین هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد نیست
در زمانی که هاشمی رئیس جمهور بود بیشترین نقد را به او وارد می کردیم
هرچند در همان زمان هم در امان نبودیم و توسط افرادی .... به اسم اینکه با ولایت مشکل دارید مورد تعرض قرار می گرفتیم
لذا سال 84 تا 88 باید دولت پاسخگو می شد
الان هم عرض می کنیم
آقای روحانی باید تحمل نقد و انتقاد منصفانه را داشته باشد.
2. ظاهرا شما خود را معیار حق و باطل و میزان و صراط مستقیم می دانید و هرکسی غیر از ان بگوید متهم است به بی انصافی و ... بماند
3. براساس آموزه های علوی میزان و ملاک حق افراد نیستند بله این شاخص حق است که میزان است و همه چیز و همه کس را باید بر آن شاخص عرضه کرد تا عیار انصاف و حق بودن ان معلوم گردد
حضرت می فرماید «حق را بشناس و اهلش را»
با این ملاک نه احمدی نژاد حق مطلق است و نه دیگران
قطعا خوبی های احمدی نژاد بیشتر از بدی های اوست
لذا شما که دم از انصاف می زنید باید این را بدانید مطلب گفته شده بر اساس آموزه های دینی است که فرموده اند
حفظ آبروی مردم بویژه مومنان، از ارزش والایی در پیشگاه الهی برخوردار است. مطابق روایت: “المومن اعظم حرمه من الکعبه” احترام مومن از احترام کعبه نیز بالاتر است. حفظ آبروی مومن بقدری اهمیت دارد که خداوند در پاره‌ای اوقات، خطاهای انسان مومن را از ملائکه نیز پوشیده می‌دارد.
و لذا ایشان حق نداشته است که اسم افرادی را بیاورد و یا عکس زن مردم را نشان بدهد و  ....
و با این مطلب آیا به قول خود شما درست است که ما به افراد تهمت و توهین بکنیم و به انها اجازه دفاع هم ندهیم
آیا به صرف پشت سر کسی بودن مجوز بی حیثیت کردن آنهاست؟
آیا به نظر شما که انصافتان را بایگانی نکرده اید و دیگران را جاهل خطاب و تلقی می کنید تا با سلام خود آنها را مخاطب قرار دهید
آیا در مناظرات 88 اگر کار خلاف شرع جناب آقای دکتر احمدی نژاد صورت نمی گرفت آبروی نظام می رفت؟
اگر بعد از مناظره به افراد مورد تهمت اجازه داده می شد تا از خود دفاع کنند خونهایی ریخته می شد؟
شما که انصاف دارید و ان را بایگانی نکرده اید قضاوت کنید
نشان داده جهره افراد متهم بدون اثبات مورد اتهامی کار درست و مطابق با شرع و قانون بوده است؟
آیا در نشان دادن دادگاهی که اسم افراد ثالثی آورده می شده است مطابق با انصاف، قاون و شرع بوده است؟
آیا مصادره کردن بسیج مقدس و سپاه مقدس به یک جناح خاص مطابق با شرع و قانون بوده و هست؟؟؟
دوست عزیز ما بی انصاف ها در دفاع از آرمانهای واقعی انقلاب و نظام و رهبری تردید نداریم
و در جای خود جانفشانی کرده ایم و باز هم جانفشانی خواهیم کرد
اما دغدغه این کلام گهربار حضرت امام را داریم که فرمودند
«نگذارید انقلاب به دست نا اهلان و نا محرمان بیافتد»

در پایان به شما عزیز توصیه می کنم یک مقدار و یک ذره هم به دیگران حق دهید و بدانید ما و شما حق مطلق نیستیم
انقلاب، نظام ، امام، رهبری، شهدا ، سپاه، بسیج، مسجد و ...برای همه است
آن را جناحی و فردی نکنید .

پاسخ:
(راجع به قلم ناقابل بنده مبالغه نفرمایید. ممنونم)
.
اما بعد..
دوباره سلام بر شما حسن آقای محترم
خدا نبخشد کسانی را که خواهان انحصاری کردن انقلاب وشهدا و امام و... هستند.
خدا نبخشد مرا اگر عالمانه و عامدانه از دایره انصاف خارج شوم.
شما حسن آقای عزیز،
بفرمایید ربط نوشته و پیشنهاد بنده به احمدی نژاد چه بود؟
چرا وقتی مصیبت های 88 را اشاره می کنیم دوستان فوراً می چسبند به آن مناظرات؟
اصولا چرا خودتان را راجع به مدرک خانم رهنورد و مشکل داشتن آن به علی چپ می زنید؟
آیا کپی مدرک تحصیلی مشکلدار و عکس سه در چهار سیاه و سفیدی که از دور، هیچ چیز آن پیدا نبود ربطی به اصل حرف دکتر احمدی نژاد داشت؟
آیا عکس های رنگی، درشت و بزک کرده ی خانم رهنورد که میهمان اغتشاشگران 88 بود و رسانه ای می شد کمتر از آن کپی عکس سیاه و سفیدِ عهد بوق بود؟
جناب حسن آقا،
مهربانانه عرض می کنم برادر من!
خدا نبخشد مرا اگر خودم را معیار حق و باطل بدانم.
من هم مثل شما حق دارم حق و باطل را تشخیص داده و بر اساس آن اعلام موضع کنم.
شما در کامنت خود اعتراف کردید که تمام فجایع 88 تاوان همان دوجمله ی احمدی نژاد در مناظرات بود.
و فکر میکنم همین برای اثبات عرایض بنده (که افراد را برتر از نظام می دانید)کافیست.

نکته : ممنون می شوم از عبارات من برداشت نکنید که خدای ناکرده با لحن و حس منفی در حال نوشتن هستم. خیر.
کاملا راحت و طلبه وار در حال گفتگو با شما برادر بزرگوارم.
تمنا دارم شمانیز به جای اینکه مرز انصاف را در دفاع از آقای روحانی نادیده بگیرید مثل من دعا کنید که در تمام چهارسال آینده از ایشان همان مواضعی را ببینیم که روز گذشته در کنفرانس خبری از وی شاهد بودیم. حقیقتا روز گذشته گفته ها و مواضع دکتر روحانی آرامشی نسبی را به دلهای مضطربمان وارد کرد(ما مضطربیم که دستاوردهای مثبت 8 سال گذشته از دست نرود و عقبگرد نکنیم) که جا دارد همینجا از ایشان تشکر کنم. انشالله 48 ماه آینده نیز بر همین صراط ایشان را ببینیم و البته اگر بر صراط رهبری و رو به جلو بروند یاری شان نیز خواهیم کرد.
از اینکه به سرعت هم مطلب را ثبت می کنید و هم جواب می دهید ممنون و متشکرم
داریم کم کم به هم نزدیک می شویم

1. دوست عزیز و بزرگوار بدانید و آگاه باشید معماری این انقلاب و نظام توسط رادمرد تاریخ یعنی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بوده است و بهترین شاگرد و خلف صالحش داره ان را هدایت و رهبری می کنه لذا شک نکنید که خدای نکرده افراد از صراط مستقیم نظام و انقلاب ذره ای خطا کنند این حقیقت نظام و انقلاب است که آنها را به خطایشان واقف می کند لذا دعدغی از این بایت نداشته باشید.
و بر این اساس از دست کسانی که گذشته 34 ساله نظام را که زیر نظر  رهبری عالم و اگاه اداره نشده است ناراحت هستیم. (ما می گوییم دوران سازندگی، اصلاحات و احمدی نژاد با تمام فراز و فرودهای قسمتی از گذشته با افتخار نظام ماست)
2. ما مبدا تاریخ انقلاب را از سال 84 اشتباه می دانیم
3. بدانید و آگاه باشید خدای ناکرده در تعارض رهبر با افراد دیگر ما رهبر را تحت هر شرایطی ترجیح می دهیم
3. ما می گوییم رهبری، نظام ، اسلام و انقلاب برای همه است لذا هیچ کس حق ندارد آنها را برای خود مصادره کنید.
4. ما می گوییم به رهبر ظلم نکنید(منظورم شخص شما نیست) و نگویید ولایت از فلان و ... می گذرد.

5. ما می گوییم اگر برای دفاع از ارزشها و حقیقت ها کفن پوشی خوب است همیشه خوب باشد.
6.ما دعا می کنیم رهبر عزیز با صحت، سلامت و عافیت کما فی السابق پدرانه کل نظام را رهبری کند و در رسیدن به مطلوب موفق باشند.
و ... ادامه دارد
پاسخ:
سلام بر حسن آقا
البته که مبداء تاریخ انقلاب سال 84 نیست بلکه حتی 57 هم نیست. بنظرم انقلاب 15 خرداد سال 42 کلید خورد.
با الباقی فرمایشات شما نیز کاملا موافقم.

۰۲ تیر ۹۲ ، ۱۷:۰۴ دختردسفیلی
تااون جائی که سواداکابری بنده بهم اجازه میده فکرکنم یه جورائی بحث درموردعنب وانگوره ولاغیر......؟!؟!؟!؟!؟
۰۳ تیر ۹۲ ، ۱۶:۵۴ نصرت الهی
سلام
با مطلب«از برکات انتخاب آقای روحانی!»بروزم
یاعلی
پاسخ:
سلام
خدمت می رسم.

سلام.با مطلبتون کاملا موافقم.فکر میکنم این موضوع برای خیلی ها مهم باشه حتی به نظرم بهتره اون را به صورت تومار با امضای مردم به دست آقای روحانی برسونید که فردا نگن ندیدیم و نشنیدیم....
پاسخ:
سلام
شک نکنید که به اطلاع ایشون میرسه این موضوع.
شک نکنید که خود ایشون هم به اهمیتاین قضیه وقوف داره.
مسئله اینجاست که برای اجراش اقدام خواهد کرد یا خیر؟
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
خدارو شکر تفکر شماها رو تو جامعه زیاد نمیبینم وگرنه کارمون ساخته بود بخدا.**** 8سال مملکت دستش بود ***** ** ******* ** **** **** ********* ** ** ******** *** *** **** *** ** ** *** **** ** ***** ** ******** ***** *** ** ******* **** ****** ******* **** بعدشم شما ازش طرفداری میکنی .خوبه والا...من تاحالا فکر میکردم شماها ادمای صادقی هستین اما الان میبینم اینور نیست...دگ اینجا پامو هم نمیزارم.با خودت روراست باش حداقل
پاسخ:
دست علی به همرات

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.